شاخصهای رشد «عمران و مدنیت» افغانستان در دهه گذشته از شاخصهای جمهوری اسلامی ایران بالاتر بودهاند
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران- KHAMENEI.IR / AFP
علی خامنهای پس از آنکه نیروهای آمریکایی افغانستان را ترک کردند، گفت: «آمریکا یک قدم هم برای پیشرفت افغانستان برنداشت و افغانستانِ امروز اگر از لحاظ پیشرفتهای مدنی و عمرانی از ۲۰ سال قبل عقبتر نباشد، جلوتر نیست.» (۶ شهریور ۱۴۰۰) مشخص است که مدنیت و عمران از نگاه خامنهای با مدنیت و عمران در واژهنامههای در دسترس متفاوت است.
خامنهای و طالبان
علی خامنهای درباره دوران پیشروی طالبان در افغانستان و جنایات این گروه در دوران اخیر و سیاست جمهوری اسلامی در برابر طالبان سخن چندانی نگفته است. او حتی در مورد جنایات طالبان علیه دختران دبستانی و دانشجویان هم کلامی بر زبان نرانده است. تنها وقتی طالبان مردم شیعه مزارشریف را در دهه ۹۰ میلادی قتلعام کردند، اطلاعیهای صادر کرد. او بر خلاف مواضعش درباره داعش و «طالبان دهه۹۰ میلادی» که هم تاسیس و هم تمام اعمال آنان را به آمریکا نسبت میداد (تنها به این دلیل که با حکومت شیعه سر سازگاری نداشتند)، در مورد طالبان امروز چنین موضعی ندارد. طالبان برای «نظام»، از «برساخته آمریکا» به «امارات اسلامی» تبدیل شده است.
البته او فرصت خروج مفتضحانه دولت بایدن (نحوه خروج و نه اصل آن) از افغانستان را مغتنم شمرده و تیری هم به سمت ایالاتمتحده حواله کرده است؛ چون بیشتر افراد این خروج را به یاد خواهند سپرد تا کارهایی که آمریکاییها در افغانستان کردند. این تیر البته به دلیل دروغگویی واضح به خود وی بازخواهد گشت؛ بالاخص آنکه شرایط افغانستان در دوران طالبان از هر نظر وخیمتر و مشکلات آن به سمت ایران سرازیر خواهد شد.
دروغ بسیار روشن
خامنهای در مورد ایران هیچگاه با آمار و ارقام سخن نمیگوید اما وقتی در مورد آمریکا صحبت میکند از بیان اظهارات قابلسنجش با آمار و اطلاعات ابایی ندارد. او تصور میکند مخاطبانش در ایران نمیتوانند دروغهایش در مورد دیگر کشورها را بسنجند. او درباره آمریکا بارها با آمار و ارقام سخن گفته یا مقایسه کرده و البته همیشه هم مهملبافی و دروغگویی تحویل داده است. دهها نمونه از این امر در مجموعهای که مولف این نوشته در دست انتشار دارد (خلافواقعهای گفته شده توسط مقامها) گردآوری شده است. در این مطلب تنها به آخرین «خلافگویی مبتنی بر قصد خلافگویی» (دروغ) وی اشاره میکنم.
سخن فوق خامنهای هیچ ربطی به واقعیت ندارد. در این نوشته، تغییرات تعدادی از شاخصهای توسعه انسانی در ابتدای قرن بیست و یکم یا اواخر دهه اول آن را با اواخر دهه دوم آن در اطلاعات سایت گزارش توسعه انسانی سازمان ملل مقایسه میکنیم. از مشاهدات خبرنگاران بیطرف نیز در این نوشته بهره میگیرم. با وجود طالبان چنین تغییراتی امکان نداشت.
بهداشت
– امید به زندگی در زمان تولد: از ۵۶ سال در ۲۰۰۱ به ۶۴ سال در ۲۰۱۹
– تعداد مرگ نوزادان در هر هزار نفر جمعیت: از ۹۰ نوزاد در سال ۲۰۰۰ به ۴۸ نوزاد در سال ۲۰۱۸
اقتصاد
– سرانه تولید ناخالص داخلی افغانستان از یک هزار و ۳۷۷ دلار در سال ۲۰۰۵ به دو هزار و ۲۰۲ دلار در سال ۲۰۱۹ رسیده است
– تولید ناخالص ملی در دو دهه حدودا پنج برابر شده است؛ از حدود چهار میلیارد دلار در سال ۲۰۰۲ تا ۲۰.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ و پس از آن هم میان ۱۹ تا ۲۰ میلیارد دلار
– نرخ تورم در دهه ۲۰۱۰ در افغانستان در حدود پنح درصد بوده است (ایران در این سالها نرخ تورم تکرقمی نداشته است)
– افغانستان در دو دهه اخیر به طور معمول رشد اقتصادی دو تا پنج درصد و برخی از سالها رشد ۱۵ تا ۲۰ درصدی داشته است (رشد اقتصادی ایران در دهه اخیر منفی شش تا ۹ درصد بوده است؛ دهه اخیر در ایران دهه از دست رفته از حیث رشد و تولید اشتغال بوده است)
خدمات عمومی
– میزان دسترسی روستاییان به برق از هشت درصد در سال ۲۰۰۵ به ۹۸ درصد در سال ۲۰۱۸ رسید
– دسترسی به تلفن همراه از هیچ در سال ۲۰۰۰ به حدود ۶۰ درصد در سال ۲۰۲۰ رسید
– بسیاری از شهرها و روستاهای افغانستان در این دوره صاحب شبکه آبرسانی شدهاند
مشارکت زنان
– کرسیهای زنان در حکومتهای محلی از هیچ در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۱۶ درصد در سال ۲۰۱۹ رسید
– کرسیهای زنان در مجلس از هیچ به حدود ۲۸ درصد رسید (کرسی زنان در مجلس ایران در مجلس یازدهم حدود پنج درصد از کل است)
– زنان افغان در این دوره ۲۰ ساله در محیط کار، مدرسه، دانشگاه، رسانهها و فرهنگ دستاوردهای درخشانی داشتهاند که طالبان سالها فرصت نیاز دارند تا آنها را از میان ببرند.
تحولات فوق از منظر خامنهای که زنان را در اندرونی و مشغول تولیدمثل دائمی میخواهد، مدنیت به شمار نمیرود.
آموزش و رسانه
– میزان سالهای مدرسه رفتن کودکان و نوجوانان از کمتر از ۶ سال در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۱۰ سال در سال ۲۰۱۹ رسید
– میزان سالهای مدرسه رفتن دختران از نزدیک به هیچ در سال ۲۰۰۰ به حدود هشت سال در سال ۲۰۱۹ رسید
– جمعیت باسواد ۱۵ سال و بالاتر از حدود ۳۲ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۴۳ درصد در سال ۲۰۱۸ رسید که یکسوم باسوادان را زنان تشکیل میدهند
– افغانستان در حوزه رسانه یکی از کشورهای نسبتا آزاد در این دوره بوده است
در بسیاری از زمینهها در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ اطلاعاتی جمعآوری نشده است تا امکان مقایسه فراهم شود و جمعآوری اطلاعات هم عمدتا از سال ۲۰۰۵ آغاز شده است. بدون کمکهای ایالاتمتحده و هزینه کردن برای نیروهای نظامی این کشور در افغانستان چنین تحولاتی غیرممکن بود. با آمدن طالبان همه این روندها متوقف خواهد شد.
حکومتی که تحت حمایت آمریکا به چنین دستاوردهایی دست یافت، به علت فاسد بودن و درونزا نبودن تحولات نتوانست از دستاوردهای فوق نگهداری کند و در نهایت به دست نیروهای قرونوسطایی طالبان که پاکستان و جمهوری اسلامی ایران از آنها حمایت اطلاعاتی، آموزشی و تدارکاتی میکردند، ساقط شد. ایالات متحده نیز به دلیل اشتباهات راهبردی و تاکتیکی دولتهای بوش تا بایدن مثل طولانی شدن زمان ماندن در این کشور، تلاش برای شکل دادن به ارتش ملی در کشوری که هنوز افراد به شکل قومی فکر و عمل میکنند، تجهیز ارتش افغانستان به سلاحهای مدرن به جای تشکیل میلیشای مردمی و بیتوجهی به فساد، در نهایت در شکل دادن به دولتی پایدار در افغانستان موفق نبود؛ اما به دلیل آن سقوط و این اشتباهات، نمیتوان دستاوردهای دو دهه گذشته ایالاتمتحده در افغانستان را نادیده گرفت.
در این نوشته به صرف حدود دو تریلیون دلار آمریکا در افغانستان نمیپردازم چون تفکیک هزینههای نظامی از توسعهای و بودجههای اختصاصی به پیمانکاران افغان و آمریکایی دشوار است. این میزان هزینه حتما در ایجاد اشتغال و به راه انداختن چرخه اقتصاد افغانستان پس از دوران تاریک جنگهای داخلی نقش داشته است. کسانی که در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۲۱ به کابل سفر کردهاند نمیتوانند تغییرات محسوس این شهر را نادیده بگیرند. کابل از یک شهر تقریبا مخروبه قبل از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۱ به شهری نسبتا زنده و آباد در سال ۲۰۲۱ (قبل از تسخیر طالبان) تبدیل شده بود.
از: ایندیپندنت