سایت ملیون ایران

تئاتر ایرانی در بن؛ با نمایش کاریکاتوری علیه جنگ

Theaterstück Sylvesters Schatz von Regisseurin Behrokh Babai

 

در شب‌های ۲۱ و ۲۲ سپتامبر نمایش “گنج سیلوِستِر” اثر آنژِل واگِنشتاین نویسنده مجار در تالار “بروت فابریک” شهر بن به روی صحنه می‌رود. همکار ما اسکندر آبادی با بهرخ حسین بابایی مترجم و کارگردان این نمایشنامه گفت‌گو کرده است.

دویچه وله: نمایشنامه بیان طنزآمیز سرگذشت دزدان دریاهای شرق و غرب در سده ۱۵ میلادی است که در جزیره ای به مِستِر اسمیت آمریکایی در سده ۲۰ برمی‌خورند. انگیزه اصلی شما در گزینش این نمایشنامه فرارئالیستی چه بود؟

بهرخ حسین‌بابایی: پیشتر بگویم که نویسنده این کتاب یک مجار است که به خاطر تبار یهودی‌اش چندین سال تحت پیگرد و در تبعید در فرانسه به سر برده و سال‌ها در جنبش پایداری علیه نازی‌ها شرکت داشته است. انگیزه من از درونمایه کتاب سرچشمه گرفته؛ نمایشنامه‌ای است علیه جنگ و غارت انسان از انسان‌ها. درست که اینجا صحبت از یک جزیره است و قرن ۱۵، اما این اثری است برای همه زمان‌ها و مکان‌ها. کافی است که به جای نام “جزیره” “افغانستان” بگذاریم. می‌بینیم که همه نکته‌ها از جنگ و کشتار و غارت با مسئله افغانستان تطبیق دارد. نمونه: در این نمایشنامه دزدان دریایی از کشورهای گوناگون باهم می‌جنگند، بعد سرزمین را میان خودشان قسمت می‌کنند و به خدمتکاران‌شان دستور می‌دهند به عنوان ارتش‌های بریتانیا و اسپانیا با یکدیگر در بیفتند. یک دختر بومی، خدمتکار بریتانیا را فرا می‌خواند و وقتی او می‌گوید “من باید از مرز، پاسداری کنم و بجنگم” می‌گوید: “بگذار ارباب‌هاتان باهم بجنگند شما که باهم دوستید”. خدمتکار هم تفنگش را به پانچو دوستش می‌دهد که چند لحظه‌ای مرز او را هم بپاید تا او با دختر به گردش برود و برگردد. این یعنی طنز کاریکاتوری. یعنی با اینکه سبک، واقعگرایانه نیست و پند و آموزش به کسی نمی‌دهد، موضوع و حرف‌ها و انتقادها همه در حد گروتِسک واقعی‌اند.

دویچه وله: آیا وقفه طولانی باعث شد که ناگهان نمایشنامه را در شهر کوچک بن دو شب پشت سر هم به روی صحنه ببرید؟

بهرخ حسین‌بابایی: خیر. نخست باید یادآوری کنم این کار با تلاش و کار بسیار به بار نشسته است. در بهار سال ۲۰۲۰ میلادی که همه ما خانه‌نشین و چله‌نشین کرونا شدیم، من دوماهه این اثر را ترجمه کردم و چون اجازه تمرین حضوری نداشتیم بیش از یک سال آنلاین با گروه پشت کامپیوتر و گوشی‌ها روخوانی کردیم تا دو ماه پیش اجازه تمرین حضوری گرفتیم. ما هشت بازیگر داریم که چهار تن آنها بیش از ۳۰ سال است با انجمن تئاتر ایران و آلمان همکاری دارند و چهار نفر از جوانان هم به کار، رنگ و بوی تازه و متنوع داده‌اند. دو دستیار با من هستند، مسئول نور و صدا داریم و و و. اما پاسخ شما: خوشبختانه اداره فرهنگ شهر بن برای برگزاری نمایش از ما پشتیبانی کرده پس باید نمایشنامه را حتما در بن برگزار کنیم. ولی به ما اجازه داده‌اند تنها ۸۰ نفر را به سالن راه بدهیم که فکر می‌کنیم تعداد کمی است. پس دو شب گذاشتیم که عده بیشتری بتوانند بهرهمند شوند.

دویچه وله: متن نمایشنامه بسیار چالش‌برانگیز است و امکانات بسیاری را می‌طلبد. آیا مجبور بودید از متن فاصله بگیرید؟

بابایی: خیر. من فقط باید متن را کوتاه میکردم وگرنه بیش از دو ساعت زمان اجرا نیاز داشت. ما با ترفندهایی که تماشاگران خواهند دید، متن را تقریبا مو به مو اجرا کرده‌ایم. طوری به موضوع پرداخته‌ایم که سروری اقتصاد بر سرنوشت انسان‌ها آنگونه که منظور نویسنده بوده روشن بیان شده است. نویسنده از بازی رِئالیستی فاصله گرفته و کار را کاریکاتوروار ارائه داده و ما هم همین کار را کرده‌ایم. البته در بعضی جاها اجرایی کردن نمایشنامه به تغییر و کاربردی کردن نیاز دارد. مثلا یکجا در یک صحنه عاشقانه یک زن بومی با خدمتکار یک دزد دریایی، ترانه‌و سرودی را از یک اپرای مشهور میخوانند و فضا طوری است که همه تماشاگران به شگفتی میافتند. در اینجا برای شگفتی تماشاگران من به جای آواز از هنر رقص استفاده کرده و آن فضای عاشقانه و شاعرانه را نگه داشته‌ام.

دویچه وله

خروج از نسخه موبایل