سایت ملیون ایران

پروژه حذف کشور ایران از قفقاز جنوبی: قراردادهای استراتژیک، نقطه عطف اتحاد کانونهای فاشیستی و نژاد پرست با شرکتهای گلوبالیست نفتی

 

قسمت دوم مقاله محورشرارت ترکیه، پاکستان و باکو

 

همانگونه که در مقالات و گفتگوهای متعددم در گذشته اشاره کردم، اینک بدون شک مشخص شده است که پس از تصرف سرزمین های ارمنی نشین به توسط حکومت نوپای باکو در قفقاز جنوبی، تهران در بررسی و شناخت واقعیات ژئوپلتیک جدیدی که پدید آمده است، به شدت دچار اشتباه محاسبه شده است. نتیجه این اشتباه محاسبه باعث افزایش قابل توجه تنش هایی بین ایران و کانون نوظهور محور شرارت ترکیه، پاکستان وباکو شده است. اما تاریخجه تکرار متوالی این اشتباهات محاسباتی تهران به سالهای ۱۳۷۰ و دوره نخست ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بازمیگردد که نتایج خسارت بار آن تا هم اکنون، و اگر در صدد جبران آن برنیاییم تا نسلهای آینده، گریبانگیر کشور و مردم ایران بوده است. 

در طول سی سال گذشته تمامی بخش های طرحهای استراتژی دفاعی آمریکا بعنوان اطلاعات بکلی سری طبقه بندی شده و تنها در اختیار تعداد بسیار کمی ازمقامات عالیرتبه آمریکا قرار می گرفته است. اما برای نخستین بار در تاریخ معاصر آمریکا، دولت رئیس جمهور دونالد ترامپ در ژانویه سال ۲۰۱۸ پس از انجام مذاکرات بسیار جدی و طولانی در کاخ سفید، سطح طبقه بندی طرح دفاع ملی آمریکا را به نخستین سطح طبقه بندی امنیتی یعنی محرمانه کاهش میدهد. به همین دلیل به جرات میتوان گفت که این اسناد محرمانه تقریبا در اختیار همگی کارمندان نظامی و غیر نظامی دولت آمریکا قرار میگیرد. حتی در یک اقدام بیسابقه دیگر، خلاصه‌ای یازده صفحه‌ای از طرح استراتژی جدید دفاعی آمریکا در وبسایت وزارت دفاع آمریکا منتشر شده و در اختیار عموم قرار میگیرد.

وزیر دفاع وقت آمریکا، ژنرال جیمز ماتیس در یک سخنرانی در دانشگاه جان هاپکینز در هیجدهم ژانویه ۲۰۱۸ رسما اعلام  میکند که در استراتژی دفاعی جدید آمریکا، این کشور به جای مبارزه با تروریسم (که کانونهای آن غالبا درافغانستان و خاورمیانه بوده است) بر رقابت با قدرت‌های بزرگ (در وحله نخست چین کمونیست و سپس روسیه) به عنوان نقطه کانونی امنیت ملی آمریکا متمرکز خواهد بود. با تحلیل و بررسی طرح جدید دفاعی آمریکا به روشنی میتوان متوجه تغییر بنیادین سیاستهای کلی آمریکا برای دهه دوم قرن بیست و یکم شد که بسهم خود تاثیر بسزایی بر روی جایگاه فعلی و آینده ایران در این مناطق میگذارد.

 این تغییرات بنیادین در دیدگاه های استراتژیک و دفاعی ایالات متحده آمریکا و متمرکز شدن توجه و منابع آنان و متحدین شان به منطقه آسیای جنوب شرقی و پیگیری طرح امنیتی اقیانوس پاسیفیک و هند برای کنترل توسعه طلبی های چین کمونیست باعث ایجاد یک خلا قدرت در منطقه بسیار مهم آسیای میانه در شمال شرقی ایران و منطقه قفقاز جنوبی در شمال غربی ایران شده است. با کمال تعجب ماشین سیاستگذاری و تبلیغاتی جمهوری اسلامی با تکیه بر دیدگاه های ایدئواوژیک اسلامگرایی شیعه بجای پرداختن به شرایط خطرناک پیش روی کشور ایران به صورتی کودکانه و غیرحرفه ای از تحلیل های غیرکارشناسانه به اصطلاح کارشناسانش به این نتیجه گیری میرسد که “برتری نظامی امریکا در حال از دست رفتن است” و آمریکا از امپراطوری شیعه علوی شکست خورده و ابرقدرتی جمهوری اسلامی را پذیرفته است. و یا حتی مراکز به اصطلاح پژوهشی همانند مرکز مجمع مصلحت نظام به صورت کورکورانه مقالات تبلیغی حزب کمونیست چین تحت عنوان “سردرگمی آمریکا در دوران گذار” را بعنوان تحلیل کارشناسانه خود ترجمه و منتشر میکند. 

کشور روسیه نیزبه دلیل مسایل متعددی از جمله درگیری مرزی با اوکرایین و نیز بازپس گرفتن کریمه و تقابل با تمرکز ناتو در مرزهایش با کشورهای منطقه بالتیک و فراتر از آن تنظیم روابطش با اروپا برای حفظ بازار پررونق گاز و نفتش تمایلی به پرداختن هزینه بیشتری برای پرکردن این خلا قدرت بیشتر از آن چیزی که در گذشته نیز به آن می پرداخته است نیست.

کوته نگری جمهوری اسلامی ایران به تحولات درمنطقه قفقاز جنوبی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی درسال ۱۳۶۸، سیاست خارجی ضد آمریکایی، اولویت دادن به توسعه ‌طلبی منطقه‌ای در خاورمیانه، اسرائیل ‌ستیزی، بی‌توجهی به سرمایه‌گذاری هوشمند و خطای محاسبات درتغییر پیکره ژیپولیتیک منطقه و نهایتا اسراربر پیگیری ایدئولوژی اسلامگرایی شیعه بجای یک دیدگاه عقلانی مبتنی بر تمدن و فرهنگ ایرانی باعث شده است که کشور ایران در یک موقعیت بسیار ضعیف قرارگرفته و ترکیه از این فرصت برای احیای رویای حکومت عثمانی خود آن هم براساس یک ایدئولوژی نژاد پرستانه،  سواستفاده کند.

از سوی دیگر، حکومت باکو نیز متوجه ضعف سیاسی و اقتصادی ایران شده و در عرض بیست سال گذشته در یک چرخش تدریجی، به‌ دنبال هموار کردن جای پای ترکیه و تغییر پیکره ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی بوده است. هم اینک این تغییرات به صورت آنچنان خطر جدی و فوری برای کشور ایران شکل گرفته که موقعیت ضعیف ایران را حتی از آن حدی که است ضعیف تر میکند. در عوض حکومت جمهوری اسلامی همانند چهار دهه گذشته در حال دادن آدرس غلط و اشتباه به جامعه است که مقصر اصلی همگی این ضعفها و شکستها تنها بخاطر دشمنی اسراییل با ایران است. این شیوه جمهوری اسلامی یک تاکتیک قدیمی است که تمامی حکومتهای سرکوبگر و تمامیت خواه دیگر درهنگام شکست در صحنه خارجی از آن استفاده کرده اند. این شیوه قدیمی مبتنی بر این اصل است که “حالا که در صحنه خارجی شکست خورده ایم و باعث ایجاد نارضایتی گسترده مردم از حکومت شده ایم با انداختن گناه شکستمان به گردن دشمن بتوانیم بحران نارضایتی داخلی و عدم مشروعیت را کنترل کرده و دچار شکست دیگری در داخل کشور و سرنگونی نشویم “.

حکومتهای تمامیت خواه (توتالیتر) معتقدند که بدین ترتیب هم ضعف و محاسبات غلط خودشان را لاپوشانی کرده اند و هم با سواستفاده از احساسات میهن پرستانه مردم، شرایط ذهنی جامعه را به نفع خود هدایت میکنند. ماشین عظیم پروپاگاندای حکومتهای تمامیت خواه وضعیت موجود را اینگونه برای مردم تشریح می کنند که چون هم اکنون در یک شرایط خطرناک جنگی قرار گرفته ایم بنابراین حفظ تمامیت سرزمینی کشورمان از اولویت بالاتری نسبت به نارضایتی های سیاسی و اقتصادی مردم  قرار گرفته است و برای حفظ و نجات کشورباید تمامی نارضایتی های داخلی را کنار گذاشته و از حکومت نالایق فعلی در برابر حمله دشمن خارجی دفاع کنیم. بدین ترتیب این رژیم های تمامیت خواه علارغم شکست در صحنه خارجی حداقل در صحنه داخلی به یک پیروزی رسیده و به حکومت خود ادامه میدهند.

اهمیت خط لوله نفتی باکو- تفلیس- جیحان برای ایران و جهان:

تضعیف بیسابقه جایگاه ایران بعنوان بزرگترین و پرجمعیت ترین کشور در منطقه قفقاز جنوبی که مالکیت بخشی از دریای کاسپین را نیز دارد با حذف شدن ایران از شراکت و ساخت و استفاده ازخط لوله انتقال نفت دریای کاسپین آغاز شد. حذف شدن ایران از پروژه خط لوله باعث کاهش شدید تاثیرگذاری ایران بر منطقه قفقاز جنوبی و تضعیف موقعیت ایران در صحنه بین الملی گردید. هدف اصلی طراحی و ساخت خط لوله باکو- تفلیس – جیحان فراهم کردن یک منبع جدید انرژی ارزان و امن ازمیادین نفتی دریای کاسپین در کنار دسترسی داشتن به منبع انرژی از خلیج فارس و دریای سرخ برای انگلستان و اروپا و آمریکا بوده است.

یک کنسرسیوم بین المللی از شرکتهای مختلف با مدیریت شرکت نفت بریتیش پترولیوم انگلستان، ساخت این خط لوله را برعهده گرفته و در تیرماه سال ۱۳۸۵ به پایان رساندند. خط لوله نفتی باکو- تفلیس- جیحان به طول یک هزار و ۷۶۰ کیلومتری و با هزینه سه میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار ساخته شد. از مجموع این خط لوله نفتی در حدود ۴۴۰ کیلومتر آن در جمهوری باکو و ۲۴۴ کیلومتر آن در گرجستان و یک هزار و ۷۰ کیلومتر باقیمانده در ترکیه قرار دارد.

این خط لوله نفتی پس از گذشتن از باکو و تفلیس (پایتخت گرجستان) به بندر جیحان در جنوب ترکیه و آبهای دریای مدیترانه می‌رسد. افتتاح این خط لوله نفتی باعث گردید که بندر جیحان ترکیه به مرکز مهمی برای فروش و انتقال انرژی به اسراییل و اروپا و آفریقا و حتی آمریکا تبدیل شود. از سوی دیگر این خط لوله‌ عظیم نفتى، براى سال‌هاى متوالی موقعیت ژئواستراتژیک ترکیه را درمنطقه قفقاز جنوبی تحکیم نموده و همچنین درآمدی بالغ بر سالانه ۳۰۰ میلیون دلار نصیب این کشور مى‌سازد. این خط لوله، نفت میادین دریای کاسپین را که سومین ذخایر بزرگ جهان محصوب میشود را بدون نیازبه عبور از روسیه و ایران به اروپا منتقل میکند و میتواند در صورت نیاز باعث کاهش وابستگی اروپا و آمریکا به نفت خاورمیانه گردد.

هر چند در همان زمان محمود خاقانی،  رییس‌ بخش امور دریای کاسپین وزارت نفت اعلام کرده بود که احتمال دارد ایران به پروژه خط لوله باکو – تفلیس – جیحان ملحق شود اما عملا شرکتهای بزرگ نفتی بین الملی مانع ازحضور ایران در این طرح شده و نامش را از پروژه حذف کردند.

در جهان امروز امنیت انرژی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شده و مورد توجه ویژه قدرت های جهانی قرار گرفته است. لرد بروان، رئیس اجرایی شرکت نفت بریتیش پترولیوم، در سخنرانی خود در مراسم افتتاحیه این خط لوله اظهار داشت که این خط لوله برای نخستین بار در طول تاریخ ۱۰۰ سال گذشته مقادیر قابل توجهی از نفت دریای کاسپین را به شبکه جهانی نفت انتقال میدهد. همچنین بنگاه خبرپراکنی بی بی سی اعلام کرد که از نکات بسیار مهم این خط لوله این است که مسیر جدید، انتقال نفت دریای کاسپین را بدون نیاز به عبور از کشورهای روسیه و ایران به بازارهای غربی فراهم می‌کند که این خود تلاشی از جانب آمریکا برای مقابله با کنترل این دو کشور بر منابع انرژی مورد نیاز غرب میباشد. از سوی دیگر رجب طیب اردوغان، نخست وزیر وقت ترکیه درمراسم افتتاحیه، از این خط لوله نفتی بعنوان “جاده ابریشم قرن بیست ویکم” نام برد. افتتاح این خط لوله برای ترکیه در راستای تلاش‌های آنکارا برای تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی در بازار انرژی جهانی وشناخته شدن به عنوان مسیری امن برای انتقال انرژی به کشورهای مصرف کننده است.

 تضعیف ایران در قفقاز جنوبی با حذف شدن از خط لوله گاز نابوکو کامل شد:

کنسرسیوم خط لوله ناباکو در ژوئیه ۲۰۰۴ با همکاری دولتهای ترکیه، بلغارستان، رومانی، مجارستان و اتریش (آلمان در سال ۲۰۰۸ به آن پیوست) تاسیس شد و با امضای یک تفاهمنامه در کنفرانس آنکارا در سال ۲۰۰۹ رسما آغاز بکار کرد.

ساخت خط لوله گاز ناباکو به طول ۳۳۰۰ کیلومتر قرار بود از سال ۲۰۱۲ آغاز شود و پس از تکمیل، عرضه گاز رقابتی جدیدی را برای اروپای غربی در قرن بیست و یکم فراهم کند. احداث خط لوله گاز ناباکو حدود ۱۰ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار هزینه در بر خواهد داشت و قادر خواهد بود که  سالانه حدود ۳۱ میلیارد متر مکعب گاز حوزه دریای کاسپین را به اروپا انتقال دهد.

هدف اصلی کنسرسیوم خط لوله گاز نابوکو، انتقال گاز حوزه دریای کاسپین به اروپا و پایان دادن وابستگی مطلق کشورهای اروپائی به گاز روسیه میباشد. اعضای کنسرسیوم نابوکو، در نشست آنکارا در سال ۲۰۱۴ رسما اعلام کردند که خط ‌لوله گاز نابوکو از درون خاک ایران عبورنخواهد کرد و در شرایط سیاسی فعلی، حتی برنامه ای برای تامین‌ گاز مورد نیاز از ایران نخواهند داشت. این کنسرسیوم معتقد است که با توجه به “شرایط سیاسی فعلی”، همکاری با ایران ممکن نیست. منظور کنسرسیوم خط لوله ناباکو محدودیت‌هائی است که تحریم‌های بین‌المللی برای ایران ایجاد کرده است. بدین ترتیب پس از حذف شدن ایران از خط لوله نفتی دریای کاسپین ونیز عدم دعوت از ایران برای مشارکت در خط لوله گازی دریای کاسپین، کشور ایران عملا جایگاه تاریخی و استراتژیک خود در منطقه قفقاز جنوبی را بصورت کامل به باکو و آنکارا واگذار نمود.  

اهمیت استراتژیک خط لوله ناباکو برای ایران را هنگامی متوجه میشویم که دریابیم بوسیله خط لوله گاز ناباکو قرار است که گازمنطقه قفقاز جنوبی (خط لوله قفقاز جنوبی) از جمهوری باکو و گاز منطقه آسیای میانه (خط لوله ترانس کاسپین) از کشورترکمنستان به آن متصل شده و بدین ترتیب اروپا به صورت مستقیم به تمامی منابع گاز موجود در آسیای میانه و قفقاز جنوبی دسترسی داشته و در صورت ایجاد هرگونه شرایط اضطراری بتواند اتکای شدید خود به گاز روسیه را بکاهد.  

کنسرن دولتی روسیه، گازپروم که در حال حاضر صدور گاز به اروپا را در انحصار خود دارد، خط لوله گاز نابوکو را رقیبی جدی برای خود می‌داند که می‌تواند به انحصار استراتژیک روسیه در تامین گاز مورد نیاز اروپا پایان دهد.

قرارداد گازی جدید ترکیه و جمهوری باکو:

قرارداد جدید باکو – ترکیه برای انتقال ۱۱ میلیارد متر مکعب گاز در سال به ترکیه یک هشدار جدی برای ایران که تأمین‌کننده اصلی گازترکیه در دودهه گذشته بوده است میباشد. خصوصاً که طی پنج سال گذشته، سهم آذربایجان در تأمین گاز ترکیه به بیش از دو برابر افزایش یافته و سهم ایران به نصف تقلیل داده شده است. باکو در سال گذشتۀ میلادی ۱۱.۵ میلیارد متر مکعب گاز به ترکیه صادر کرده بود که نسبت به سال ۲۰۱۹ حدود ۲۱ درصد افزایش نشان می‌دهد. همزمان در سال گذشته، ترکیه واردات گاز از ایران را ۳۱ درصد کاهش داد و به ۵.۳ میلیارد متر مکعب رساند. نکته مهمتر آن است که تنها حدود چهار سال به انقضای مدت قرارداد ۲۵سالۀ صادرات گاز ایران به ترکیه که از سال ۲۰۰۱ آغاز شده و تا سال ۲۰۲۶ اعتبار دارد باقی مانده است.

اوایل ماه سپتامبر ۲۰۲۱ که تنش‌های سیاسی بین ایران و باکو افزایش یافته و دو طرف مانورهای نظامی متعددی را برگزار کردند، روسیه برای اولین بار صادرات گاز از خاک ترکیه به اروپا را آغاز کرد. همزمان باکو نیز بیش از پنج میلیارد متر مکعب گاز به اروپا صادر کرد. از سال آینده میلادی صادرات گاز باکو از این مسیر به اروپا، بر اساس قرارداد ۴۰ میلیارد دلاری توسعۀ فاز دوم میدان شاه‌ دنیز در دریای کاسپین، به ۱۰ میلیارد متر مکعب درسال افزایش خواهد داشت.

همزمان همانند گذشته نظرات غیرکارشناسانه و حتی ساده لوحانه کارشناسان انرژی جمهوری اسلامی اینگونه بیان میشود که تنها “مشکلی که قرارداد گازی سه ساله ترکیه با جمهوری باکو می تواند برای ایران ایجاد کند، این خواهد بود که ترکیه گزینه بیشتری علاوه بر روسیه و ایران در اختیار خواهد دشت که دستش را برای چانه زنی در مقابل روسیه و ایران بازتر می کند و راحت‌تر می تواند چانه بزند و تخفیف بگیرید”. بیان این چنین نظری در رسانه های عمومی ایران بدین مفهوم است هنوزهزینه کوته نگری و اشتباه در محاسبه آنچنان ناچیز است که این ناکارشناس ارشد انرژی بدون توجه به میزان بسیار اندک گازی که اینک ترکیه از ایران میخرد معتقد است که تمامی این هزینه های گزاف سیاسی و نظامی و اقتصادی ترکیه در پنج سال گذشته از این بابت است که بتواند بر سر قیمت گاز با جمهوری اسلامی چانه بزند و چند صد هزار دلار در سال صرفه جویی کند و بنابر این جای هیچگونه نگرانی برای ایران وجود نخواهد داشت. همین گونه نظریات ساده لوحانه و فقر دانش و آگاهی از رخدادهای مهم در منطقه باعث شده است که کشور ایران از پروژه های مهم انرژی در منطقه کنار گذاشته شود و دراین چنین وضعیت خطرناکی قرار بگیرد.    

اهمیت احداث خط لوله گاز ترکیه – نخجوان:

اخیرا ترکیه اعلام کرد که بزودی احداث خط لوله گاز ترکیه به نخجوان را آغاز خواهد کرد. تفاهمنامه احداث خط لوله گازی بین استان مرزی ایگدیر ترکیه و جمهوری خودمختار نخجوان در دسامبر سال ۲۰۲۰ به امضای طرفین رسید. این خط لوله حدود ۱۴۰ کیلومتر طول دارد که ۸۵ کیلومتر آن در ترکیه و ۶۵ کیلومتر آن در خاک نخجوان بوده و قادر به انتقال سالانه ۵۰۰ میلیون متر مکعب گاز از طریق ترکیه به نخجوان میباشد. نخجوان هم‌ اکنون سالانه حدود ۳۰۰ میلیون متر مکعب گاز از ایران دریافت می‌کند و باکو نیز همین مقدار گاز، به‌ علاوه ۱۵ درصد گاز اضافی به‌ عنوان حق معاوضه گاز به ایران تحویل می‌دهد. مدت زمان ساخت این خط لوله گاز حدود ۱۲ ماه خواهد بود و افتتاح آن اهمیت استراتژیک شهر ایگدیر واقع در منطقه مرزی ترکیه با باکو را به شدت افزایش خواهد داد.

فاتح دونمز، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه در ابتدای ماه اکتبر امسال اعلام کرد که تا چند ماه پیشرو برگزاری مناقصه خط لوله انتقال گاز طبیعی از ترکیه به نخجوان را به اتمام رسانده و روند ساخت آن را آغاز خواهیم کرد. او همچنین گفت که با آزادسازی قره ‌باغ از اشغال ارمنستان فرصت‌های بسیار مهمی برای گسترش تجارت فراهم شده است که راه‌ اندازی کریدور جاده‌ای میان باکو و نخجوان نیز از جمله این فرصت‌ها است.

بدین ترتیب بعد از بیش از دو دهه، با احداث این خط لوله گاز، جمهوری خود مختارنخجوان دیگر نیازی به خرید  گاز از ایران نخواهد داشت و عملا ایران از صحنه بازار انرژی در این منطقه کنار گذاشته میشود. خط لوله گاز ترکیه به نخجوان تقریبا همان مسیر خط راه آهنی را دنبال می کند که باکو و آنکارا در ژوئن سال ۲۰۱۸ برای ساخت آن توافق کردند و مراسم افتتاح آن در اوایل سال ۲۰۲۱ برگزار شد.

ترکیب این دو پروژه (خط راه آهن و خط لوله گاز) بدون شک به افزایش نفوذ ترکیه درمنطقه قفقاز جنوبی کمک بسزایی خواهد کرد. اما تا زمانی که کریدور زنگزور/سیونیک در مجاورت مرز شمالی ایران احداث نشود، ترکیه و باکو در پیشبرد طرحهای وسیع تری که برای منطقه دارند با یک بن بست اساسی مواجه خواهند شد. لازم است تمامی ایرانیان به این درک برسند که جلوگیری از احداث این کریدوربرای ایران و ارمنستان بابت کنترل توسعه خواهی های نژادپرستانه ترکیه دارای یک اهمیت نه تنها استراتژیک و بلکه حیاتی برای آنان و فرزندانشان است. آگاهی و درک عموم ایرانیان از این مسئله حیاتی باعث میشود که هزینه هرگونه مسامحه برای حفظ وضعیت موجود چنان بالا برود که هیچ حکومت و یا  مقام دولتی و فرا دولتی حتی جرات آغاز مذاکره بر سر این موضوع را نداشته باشد.    

نکته مهم دیگری که لازم است تمامی مردم ایران از آن آگاه باشند این است که هیچگونه راه جایگزین دیگری برای اتصال سرزمینی ترکیه و جمهوری باکو وجود ندارد و به همین دلیل ایران همواره باید هوشمندانه ولی مستحکم، بلند پروازیهای ترکیه درمنطقه را تحت رصد و کنترل خود داشته باشد که مبادا مجددا دچاریک جنگ هشت ساله دیگر با کشورهمسایه خود نشود. یکی از تاکتیکهای بسیار مهم برای جلوگیری از بروزهرگونه تهدیدی برای ایران درآینده این است که مقامات تهران متوجه باشند که تمامی روابط ژئوپلیتیک درماوراء قفقاز و قفقاز جنوبی تحت تأثیر تحولات جدید منطقه ای قرار گرفته است که در نهایت با تنظیم روابط هوشمندانه و عقلانی سه جانبه ایران، باکو و ترکیه در چارچوب انتقال انرژی به جمهوری خودمختارنخجوان میتوانیم هرگونه تغییر در وضعیت موجود و یا برهم خوردن توازن قوا را کنترل کنیم. همچنین لازم است از یاد نبریم که امنیت انرژی اروپا وابسطه به همکاری و همراهی مستقیم و یا غیر مستقیم آنان از ترکیه دارد و به همین دلیل اروپا برای جلوگیری از به خطر افتادن امنیت خودش همواره از سیاستهای ترکیه در منطقه قفقاز جنوبی پشتیبانی خواهد کرد. تنها کنسرسیوم دیگری که میتواند برای تامین گاز اروپا جایگزین باکو- ترکیه شود کنسرسیوم یونان – قبرس است که هم به میادین عظیم انرژی در دریای مدیترانه دسترسی دارند وهم عضو اتحادیه اروپا هستند و ازهمکاری و پشتیبانی بسیار نزدیک فرانسه برای مقابله با توسعه طلبی های ترکیه برخوردارند.

نتیجه:

بدین ترتیب با توجه به تمامی نکاتی که ذکر شد و با رسیدن به درک صحیحی از تغییرات بنیادین در پیکره ژئوپولیتیک منطقه قفقاز جنوبی در دو دهه گذشته، به روشنی میتوان دریافت که بی اعتنایی اروپا و آمریکا به درخواستهای متعدد کمک از سوی ارمنستان و بالعکس ادامه سیاست عملی حمایت از باکو (درسیاست زبانی ادعای بیطرفی و برقراری آرامش میکنند) در تصرف سرزمینهای ارمنی نشین و آغاز ادعای سرزمینی برای ایجاد و کنترل کریدور زنگزور و دستیابی به یک مرز سرزمینی با ترکیه، همگی در راستای سیاست بلند مدت اروپا برای بیمه کردن امنیت انتقال انرژی بیکران و ارزان دریای کاسپین به کارخانه ها و پمپ بنزینها و ادامه رشد اقتصادی در جهان غرب میباشد.

بنابر این با توجه به تمامی نکاتی که ذکر شد لازم است که ایران دو راهکار را در پیش بگیرد. نخست آنکه با ایجاد یک محور همکاریهای استراتژیک منطقه ای با هندوستان و ارمنستان از ورود پاکستان اتمی به قفقاز جنوبی و بروزهرگونه تغییر در وضعیت موجود جلوگیری کند. همچنین لازم است که ایران برای کنترل هوشمندانه و معقول توسعه طلبی های ترکیه به محورهمکاریهای استرلتژیک قبرس – یونان – فرانسه نزدیک شده و بدون ایجاد افزایش بحران در کنار مرزهای خودش با سیاستهای خصمانه و نژاد پرستانه ترکیه به صورتی جدی و موثر اما در یک منطقه دیگری همچون دریای مدیترانه بپردازد. در قسمت سوم این مقاله به تحلیل راه های برون رفت از شرایط موجود خواهیم پرداخت.

افراد معدودی که با یک کوته نگری عمدی و با حمایت بیدریغ رسانه های بیگانه صدایشان اکو می یابد و به صورتی غیرعقلانی  تاکید برادامه وابستگی به جادهای ترانزیتی حکومت باکو را دارند،  بدلیل فقر دانش هنوز به این مرحله از درک استراتژیک نرسیده اند که بجای ادامه راه غلط گذشته که باعث شده  کشور ایران در مرز با رودخانه ارس در یک محاصره سرزمینی قرار بگیرد، که بدون تردید نتیجه نهایی آن (همانند جنگ هشت ساله با عراق) بروز یک درگیری نظامی و افتادن در تله بزرگتر دیگری خواهد بود، هم اینک حیاتی و لازم است که این محاصره را بصورت هوشمندانه و بسرعت و بدور از هرگونه برخورد نظامی، شکسته و بر روی ایجاد راه های ترانزیتی جایگزین سرمایه گذاری کند. 

بیستم اکتبر ۲۰۲۱

دکتر بهمن جلدی

 

منابع:

روزنامه جوان (رسانه اصواگرای وابسته به سپاه پاسداران): برتری آمریکا در حال کاهش است.

https://www.javanonline.ir/fa/news/891746

شبکه خبری دویچه وله آلمان – وابستگی ایران به آذربایجان در صادرات به روسیه.

https://p.dw.com/p/41mVD

پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام: سردرگمی در دوران گذار.

https://csr.ir/fa/news/887

وزارت دفاع آمریکا: خلاصه طرح استراتژی جدید دفاع ملی آمریکا

https://www.defense.gov/Spotlights/National-Defense-Strategy/

دانشگاه جان هاپکینز: سخنرانی ژنرال جیمز متیس در هیجدهم ژانویه ۲۰۱۸

https://hub.jhu.edu/2018/01/19/jim-mattis-unveils-new-national-defense-strategy/

شرکت نفت بریتیش پرولیم: پروژه بی تی سی دریای کاسپین

https://www.bp.com/en_az/azerbaijan/home/who-we-are/operationsprojects/pipelines/btc.html

هایدروکربن تکنولوژی: پروژه بی تی سی.

 https://www.hydrocarbons-technology.com/projects/bp/

هایدروکربن تکنولوژی: خط لوله گاز ناباکو.

https://www.hydrocarbons-technology.com/projects/nabuccopipeline/

خبرگزاری رویترز: قرارداد گاز ترکیه و باکو.

https://www.reuters.com/business/energy/turkey-seals-11-bcm-natural-gas-accord-with-azerbaijan-minister-2021-10-15/

خبرگزاری ایسنا: سایه قرارداد گازی ترکیه با باکو.

https://www.isna.ir/news/1400072517499

شبکه خبری اوراسیا: ترکیه خط لوله انتقال گاز به نخجوان را آغاز میکند.

https://eurasianet.org/turkey-to-build-gas-pipeline-to-supply-nakhchivan

دیده بان خاورمیانه: امنیت اروپا به گفتگو با ترکیه بستگی دارد.

https://www.middleeastmonitor.com/20200903-without-dialogue-with-turkey-the-eus-energy-security-is-endangered/

خروج از نسخه موبایل