«عباسعلی روحانی»، از روحانیون شاخص اصفهان و از نزدیکان آیتالله طاهری بوده است که شایعههایی درباره فعالیتهای اقتصادی او مطرح شده بود.
«محمدحسن طاهری»، فرزند آیتالله طاهری نیز در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸بازداشت و به چهار سال حبس تعزیری، تحمل ۷۴ ضربه شلاق تعزیری و ۱۰ سال اقامت اجباری در شهرستان زابل محکوم شد
حدود سه ماه پس از استعفای آیتالله طاهری، رهبر جمهوری اسلامی «یوسف طباطبایی» را به سمت امام جمعه اصفهان منصوب کرد
آیتالله «جلالالدین طاهری»، امام جمعه سابق اصفهان، یکی از نویسندگان نامه سرگشاده به «علی خامنهای» بود. او در اولین نامه سرگشاده خود، ضمن اشاره به ماجرای کوی «دانشگاه تهران»، قتلهای زنجیرهای و وضعیت بد اقتصادی کشور، از سمت خود استعفا کرد.
نامه سرگشاده آیتالله طاهری به رهبرجمهوری اسلامی، تنها نامه سرگشاده امامان جمعه باقی مانده از دوره «روحالله خمینی» به رهبر جدید بود. نامه او بازتاب گستردهای در افکار عمومی داشت.
***
آیتالله جلالالدین طاهری از روحانیون جریان چپ و نزدیک به آیتالله «حسینعلی منتظری» بود که در دوره رهبری آیتالله خامنهای، قدرتش به زوال رفت.
سال ۱۳۷۴، رهبر جمهوری اسلامی برای کاهش قدرت، از آیتالله «حسین مظاهری» خواست که به اصفهان برود و حوزه علمیه این شهر را اداره کند.
پس از پیروزی «محمد خاتمی» در انتخابات ریاست جمهوری در خرداد سال ۱۳۷۶ و دو قطبی شدن شدید فضای سیاسی کشور، فشار حامیان رهبر جمهوری اسلامی به آیتالله طاهری افزایش یافت و گروه «انصار حزبالله» اصفهان هر هفته در نماز جمعه شعار«طاهری استعفا» سر میدادند.
پس از سخنرانی چهرههایی چون «محسن کدیور» در حسینیه آیتالله طاهری در «حسینآباد» اصفهان در رمضان ۱۳۷۷، گروه انصار حزبالله از برگزاری نماز جمعه «روز قدس» جلوگیری و میله آهنی، سنگ، چوب و کفش به سمت آیتالله طاهری پرتاب کردند. هیچ یک از این افراد بازداشت نشدند و تنها رییس دفتر آیتالله طاهری که با این افراد درگیر شده بود، بازداشت شد.
در نهایت، آیتالله طاهری روز ۱۸ تیر۱۳۸۱ در نامهای انتقادی استعفا داد و آیتالله علی خامنهای نیز در متن پذیرش استعفا، کنایههایی را علیه او مطرح کرد.
انتشار این نامه نیز همزمان با سالگرد اعتراضات ۱۸ تیر و حمله به کوی دانشگاه تهران بود و رسانههای اصولگرا این همزمانی را عمدی میدانستند.
امام جمعه اصفهان هم در نامه استعفای خود، به موضوع حمله به کوی دانشگاه تهران اشاره کرده و نوشته بود: «شعبان بیمخهای وحشت و رهبت که با هتاکی و سفاکی، ننگ عنیف و معیف کوی دانشگاه را آفریدند و با تهاجم حیوانی، مرتع دانشگاه را چریدند و با تعرضات شنیع، پرده ناموس فرهنگ و علم را دریدند و در قتلهای زنجیرهای مظلومان بیگناه و قربانیان بیپناه، لعنت سرمدی خدا و نفرت ابدی خلق را خریدند.»
او رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکانش را متهم کرده بود که مشوق عدهای «چماق به دوش» و «فرقهای کفنپوش» هستند که «دندان تمساح خشونت» را تند و تیز میکنند و میخواهند «عجوزه تندخو» و «عفریته زشترو خشونت» را به نکاح دین درآورند.
امام جمعه اصفهان در این نامه ضمن اشاره به مشکلات اقتصادی، فهرست بلند بالایی از مشکلات کشور را مطرح کرده بود که از جمله آنها، «خلع ید مجلس و وجود اهرمهای مطلقه نامتناهی و مادامالعمر نامحدود و قدرتهای بادآورده رویینتن غیر پاسخگو»، «سیاستگذاریهای خارجی بعضاً ناموفق»، «بنیادهای مریی و بنگاههای نامریی غیر اقتصادی و تجاری و اسکلههای غیردولتی نامتعارف»، «حصر و حبسهای نامالوف و باب شدن چنگیزی و مردمستیزی»، «نظارت نامعقول استصوابی» و «دادگاه نامقبول روحانیت» بودند.
او همچنین به اجرا نشدن وعدههای انقلاب ۱۳۵۷ اعتراض کرده و نوشته بود: «هنگامی که از وعدهها و قول و قرارهای اول انقلاب یاد میآورم، همچون بید بر سر ایمان خویش میلرزم. من عمرم را آفتاب لب بام میبینم، آردم را بیخته و غربالم را آویختهام. اما از اینکه میشنوم تعدادی از آقازادگان و از ما بهتران که بعضاً خرقهپوش و دستاربند هم هستند، در سبقت از سرمایه و ثروت کشور در راه اهداف خویش با یکدیگر رقابت گذاشتهاند…، عرق شرم میریزم.»
۱۲۵ نماینده مجلس شورای اسلامی و «حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی» از آیتالله طاهری حمایت کردند. این نمایندگان مجلس در اطلاعیه خود نوشته بودند: «ما درد شما را درک میکنیم و امیدواریم گوشهایی شنوا، پیش از هر واکنش سوء، این سوز دل و خواسته خداپسندانه شما را بشنوند و راه را بر پیشبرد خواستهای مردم بگشایند.»
یک روز پس از انتشار استعفانامه سرگشاده آیتالله طاهری، شورای عالی امنیت ملی به روزنامههای ایران دستور داد از چاپ هرگونه مطلب، خبر و موضعگیری له یا علیه آیتالله طاهری خودداری کنند.
بعدها «حسن روحانی» در یک نشست مطبوعاتی گفت دلیل صدور این اطلاعیه، گزارش وزارت اطلاعات دولت خاتمی مبنی بر احتمال بروز تنشها بوده است.
روزنامه «نوروز» بخشهایی از مطالب خود که مربوط به آیتالله طاهری بود، از جمله بخشی از صفحه اول را به صورت سفید منتشر کرد و حسن روحانی در مصاحبهای مطبوعاتی، این اقدام را در مقابله یا لجبازی با اطلاعیه شورای عالی امنیت ملی خواند. این روزنامه مدتی بعد توقیف شد.
روزنامه اصلاحطلب «آزاد» نیز به دلیل انتشار مطالبی در این باره، با تیتر «بغضی که با استعفا ترکید» در صفحه اول خود، توقیف شد.
اطلاعیه شورای عالی امنیت ملی اواخر شب در تلکس خبرگزاری «ایرنا» منتشر شده بود و «بیژن صفسری»، سردبیر روزنامه آزاد اعلام کرد که این اطلاعیه پس از چاپ این روزنامه منتشر شده است.
با وجود این اطلاعیه و توقیف روزنامه آزاد، روزنامههای «کیهان» و «رسالت» در شمارههای بعد خود به شدت به آیتالله طاهری حمله کردند.
«علی مشکینی»، رییس مجلس خبرگان رهبری در خطبههای نماز جمعه قم نامه استعفای آیتالله طاهری را «نامهای بد و با جملات ادیبانه» خواند و نوشت که او خود این نامه را ننوشته بلکه از سوی اطرافیانش به او تحمیل شده است.
آیتالله خامنهای در پاسخ به استعفای آیتالله طاهری، کنایههایی را خطاب به او مطرح کرد و از جمله نوشت: «در باب فساد اقتصادی، خوب است همه از اطرافیان و منسوبان خویشاوندی و شخصیتی خود شروع کنند. فساد را فقط در اشخاص دور دست نبینند بلکه در نزدیکان خود و اشخاص ظاهراً مورد اعتماد خود هم آن را حس و با آن مبارزه کنند.»
در آن زمان، در محافل اصولگرا گفته شد که این کنایه رهبر جمهوری اسلامی، اشاره به «عباسعلی روحانی»، از روحانیون شاخص اصفهان و از نزدیکان آیتالله طاهری بوده است که شایعههایی درباره فعالیتهای اقتصادی او مطرح شده بود.
رهبر جمهوری اسلامی در پاسخ به نامه آیتالله طاهری، سرنوشت آیتالله منتظری را یادآوری کرده و نوشته بود او در مُشت اطرافیان نامطمئن گرفتار شد.
خامنهای همچنین نوشته بود «ضدانقلاب» که در زیر سایه امریکا و اسرائیل با پول آنها زندگی و تغذیه میکند، بیشترین سوءاستفاده را از نامه آیتالله طاهری کرده است.
او در این اطلاعیه نوشته بود: «اینجانب جفای به خودم را فراموش میکنم اما همه باید از امام راحل عظیم خود آموخته باشیم که جفای به ملت و تلاش برای سُست کردن بنیان نظام اسلامی قابل بخشش نیست.»
مدتی پس از نامه آیتالله طاهری، خبری در سایتها منتشر شد که بر اساس آن، برخی از افراد از طرف دفتر رهبر جمهوری اسلامی، از جمله «حسین رضایی»، رییس سازمان حج و زیارت نزد او فرستاده شدند تا نامه خود را پس بگیرد و یا مواضع خویش را تلطیف کند.
حدود سه ماه پس از استعفای آیتالله طاهری، رهبر جمهوری اسلامی «یوسف طباطبایی» را به سمت امام جمعه اصفهان منصوب کرد و نهادهای وابسته به حکومت نیروهایی را از نقاط مختلف به اصفهان اعزام کردند تا مراسم استقبال از او پرجمعیت باشد.
آیتالله طاهری اصفهانی پس از این نامه نیز نامههای اعتراضی دیگری صادر کرد؛ از جمله، ۲۷ دی ۱۳۸۱ در نامهای به ۱۰ مرجع تقلید، خواستار رفع حصر آیتالله منتظری شد.
او پس از اعتراضهای سال ۱۳۸۸ هم از مواضع آیتالله منتظری در حمایت از معترضان به نتیجه انتخابات تجلیل کرد و عاملان سرکوبهای پس از انتخابات را «میهمانان ناخوانده» و «فرصتطلب» خواند که به غارت دین و کیان ملت و کشور و نظام و خون شهیدان مشغول هستند.
«محمدحسن طاهری»، فرزند آیتالله طاهری نیز در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸بازداشت و به چهار سال حبس تعزیری، تحمل ۷۴ ضربه شلاق تعزیری و ۱۰ سال اقامت اجباری در شهرستان زابل محکوم شد.
آیتالله طاهری روز ۱۲ خرداد ۱۳۹۲ درگذشت و مراسم تشییع او به تظاهرات و شعار علیه آیتالله خامنهای منجر شد. شعار «دیکتاتور عزت خدادایس» به لهجه اصفهانی، در این مراسم بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت.
رهبر جمهوری اسلامی درگذشت او را تسلیت گفت و اشارهای به نامه استعفایش نکرد.
از: ایران وایر