امینه شکرآمیز، انصاف نیوز
سید امیر سادات موسوی -نویسنده و روزنامهنگار- درمورد مسعود فیاضی (گزینهی پیشنهادی وزارت آموزشوپرورش) به انصاف نیوز میگوید: «ما داشتیم رمانهای کلاسیکی را در مجله معرفی میکردیم، دقیقهی آخر شخص آقای فیاضی اینها را رد میکرد. یادم است یکی از این رمانها را شخص آقای خامنهای معرفی کرده بود و گفته بود بروید این رمان را بخوانید. من به آقای فیاضی گفتم که شما میگویید ما حزباللهی و ولایتمدار هستیم، شخص رهبر انقلاب دارد این را توصیه میکند، شما برای چی رد میکنید؟ گفت نخیر ایشان شاید منظور دیگری داشته است، شاید برای گروه سنی دیگری گفته است و تکلیف ما این است که نباید از آن استفاده کنیم و نباید چنین چیزهایی به نوجوانها معرفی شود».
مسعود فیاضی، برادر داماد زاکانی بهعنوان گزینهی پیشنهادی وزارت آموزشوپرورش معرفی شده است. سید امیر سادات موسوی در سال ۹۸ با مسعود فیاضی در مجلات رشد همکاری داشته است. بهطوری که در سال ۹۸ که فیاضی مدیر مسئول مجلات رشد میشود، موسوی سردبیر مجلهی رشد جوان و دبیر بخش علمی مجلات دانشآموزی آموزش و پرورش بوده است. موسوی قبلا اعلام کرده بود که در دورانی که در آموزشوپرورش برای چند ماه با فیاضی همکاری نزدیک داشته، با دیدگاهها و نظرات او آشنا شده است و انتخاب او را بهعنوان وزیر آموزشوپرورش، خطرناک و مخرب میداند. انصاف نیوز در این زمینه با موسوی گفتوگویی داشته است.
سید امیر سادات موسوی نویسنده و روزنامهنگار است. او از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ سردبیر مجلهی رشد جوان بوده است. وی برندهی چندین جایزهی ادبی از حوزهی هنری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. موسوی دانشآموختهی فیزیک از دانشگاه شریف و تاریخ علم از دانشگاه تهران است. وی دارندهی مدال طلای جهانی المپیاد نجوم و عضو بنیاد ملی نخبگان است. موسوی بعد از استعفا از آموزشوپرورش تصمیم گرفته است به جهانگردی و نوشتن کتاب بپردازد.
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با سید امیر سادات موسوی را در ادامه بخوانید:
سید امیر سادات موسوی: دیدگاههای فیاضی هم از لحاظ مدیریتی و هم از لحاظ تربیتی و محتوایی مشکل دارد
موسوی در پاسخ به این پرسش که آقای مسعود فیاضی چه دیدگاهها و نظراتی دارد که از نظر شما انتخاب ایشان بهعنوان وزیر آموزشوپرورش خطرناک و مخرب است، گفت: «من در دو بخش درمورد موضوع صحبت میکنم. یکی بخش مدیریتی کار ایشان و یکی هم نگاههای تربیتی و محتوایی که دارد. بهخاطر اینکه آموزشوپرورش هر دو وجه را دارد. یعنی از یک طرف قرار است که محتوایی را به جمع زیادی -حدود ۱۵ میلیون دانشآموز- منتقل کند و روی ۱۵ میلیون کودک و نوجوان این سرزمین اثر بگذارد. از طرف دیگر حدود یک میلیون پرسنل (معلم و کادر اجرایی) دارد که نیازمند مکانیزمهای مدیریتی است که پرداخت حقوق و روند کارهای اداری را شامل میشود. من مدتی با ایشان کار میکردم. در سال ۹۸ که ایشان مدیر مسئول مجلات رشد شد، من سردبیر مجلهی رشد جوان و دبیر بخش علمی مجلات دانشآموزی آموزشوپرورش بودم.
مدیر مسئولی مجلات رشد مهمترین سمتی است که فیاضی در آموزشوپرورش داشته است
میتوانم بگویم که در هر دو حوزه ایشان چه ویژگیهایی داشت. اول درمورد نحوهی مدیریت ایشان میگویم. ایشان وارد مجموعهی ما در مجلات آموزشوپرورش شد. این مهمترین سمتی است که ایشان تا به حال در آموزشوپرورش داشته است. یعنی همین الان وقتی که گفته میشود ایشان تجربهای در آموزشوپرورش ندارد، خیلی از افراد میگویند نخیر ایشان یک دوره مدیر مسئول مجلات رشد بوده است. در آن دورهای که ایشان آمد، قبل از اینکه اصلا متوجه شود شرایط چطور است و با محیط آشنا شود، اغلب افراد زیر دست خود را که افراد با سابقهای بودند و کار را بلد بودند، تغییر داد و کسانی را آورد که از همفکران خودش بودند و با آن محیط بیگانه بودند.
برای اولین بار مجلات رشد با تاخیرهای زیاد منتشر شدند
شرایط بهگونهای بود که یک جور یاس و ناامیدی در پرسنل آن ساختمان ایجاد شده بود و دستورالعملها و بخشنامههایی صادر میشد که از روی ناآگاهی با سیستم آنجا بود. برای اولین بار مجلات رشد با تاخیرهای زیاد منتشر شدند. بعضی از مجلات و محتواهایی که با هزینههای بالا تولید شدند بهخاطر نحوهی مدیریتی که ایشان داشت اصلا پخش نشدند. مسائل مالی مشکل پیدا کرد. یعنی بعضی از افرادی که قرار بود پولی را بگیرند، نمیتوانستند به همان حقوق عادیشان برسند. آدمهای مختلف در زمان ایشان برکنار شدند، طی یک دورهی چند ماهه حدود ۱۵ سردبیر یا برکنار شدند یا مجبور به استعفا شدند. این شرایط باعث شد آن محیطی که داشت کار خودش را انجام میداد، در دورهی ایشان یکی از بدترین دوران خودش را تجربه کند. آدمها همه سرخورده شده بودند و کسی نمیدانست چکار باید بکند و مدام دستورالعملها و حرفهایی به دست افراد میرسید که شرایط را سخت میکرد و باعث میشد که آدمها نتوانند به خروجی خوبی برسند.
یک الگویی از محتوای متناسب با جامعهی ایرانی و اسلامی در مجلات رشد شکل گرفته بود
این نکتهای بود که میخواستم بهطور کلی درمورد پیشینهی مدیریتی که ما از ایشان در آنجا دیدیم بگویم. اما نکتهی مهمتر درمورد نگاه فکری و تربیتی است که ایشان در آنجا داشت. در آموزشوپرورش بخشهایی وجود دارد که تولید محتوا میکنند یا بر محتواها نظارت میکنند. یکی از این بخشها مجلات رشد است که سی و چند عنوان ماهنامه و فصلنامه در آنجا منتشر میشود. شاید قدیمیترین مجموعهی مجلات در کشور باشد. از قبل از انقلاب ریشهی قدیمی دارد. قبل از انقلاب بهعنوان مجلات پیک کار میکرده است. بعد از انقلاب افراد سرشناسی آنجا بودند. یک الگویی از اینکه ما چه محتوایی را میتوانیم متناسب با جامعهی ایرانی و اسلامی خود تولید بکنیم آنجا شکل گرفته بود.
در مرداد ۱۴۰۰، سید ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم لیست ۱۹ وزیر پیشنهادی خود را برای تشکیل کابینهی سیزدهم و گرفتن رای اعتماد از یازدهمین دورهی مجلس شورای اسلامی اعلام کرد. از این بین تمامی وزرای پیشنهادی به جز وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش یعنی حسین باغگلی از مجلس رای اعتماد گرفتند. از جمله دلایل رد صلاحیت شدن حسین باغگلی داشتن نسبت فامیلی با ابراهیم رئیسی و نداشتن سابقه در آموزشوپرورش بود.
فیاضی افرادی را به کار گرفت که انگار اصلا با پدیدهی محتوای ژورنالیستی ارتباط نداشتند
ایشان وقتی که به آنجا آمد، بخشهای نظارتی را تغییر داد که به زعم خودش بتواند نظارت بهتری روی محتوای مجلات انجام دهد. خروجی این بخشهای نظارتی این بود که افرادی طبق نظر ایشان داشتند فعالیت میکردند که اصلا انگار که با پدیدهی محتوای ژورنالیستی ارتباط نداشتند. مثلا در زمینهی شعر، ادبیات، داستان و در تمام این موضوعات انگار که ما باید از اول آنجا چرخ را اختراع میکردیم. من در آنجا داشتم مجلهای را به اسم مجلهی «رشد جوان» منتشر میکردم. در این مجله قرار بود برای دانشآموزان هم از ادبیات بگوییم، هم از علم بگوییم و هم مطالب دینی داشته باشیم و درمورد تاریخ ایران صحبت کنیم. در تکتک اینها ما با نظارتهای سفت و سخت و رادیکالی روبرو بودیم.
رمانی که نویسندهی آن مذهبی و حزباللهی بود هم رد میشد
در این حد که وقتی ما میخواستیم یک شاعر را معرفی کنیم، میآمدند میگفتند که ما رفتیم کتابهای او را گشتیم، در فلان کتابش یک شعر عاشقانهای هست که از نظر ما درست نیست و این آدم نباید معرفی شود. رمانهای ایرانی و خارجی که معرفی میشد با سختگیری بسیار همراه بود. رمان ایرانی از هر طیفی حتی مثلا رمانی که نویسندهی آن مذهبی و حزباللهی بود رد میشد. به دلایل مختلف این اتفاق میافتاد. مثلا میگفتند در این رمان یک احساس عاشقانه و عاطفی وجود دارد و این برای دانشآموزان مضر است. این چیزی است که من درمورد آن با شخص آقای فیاضی صحبت میکردم و بحث میکردم. نهایتا مجبور میشدم صفحاتی از مجله را کنار بگذارم. مثلا میگفتند این داستان درمورد دوران جنگ حرف زده است و نگاهش این است که جنگ بد است، در حالی که ما نباید مطالب ضدجنگ منتشر کنیم. یا میگفتند این رمان درمورد موضوعات تخیلی صحبت کرده است و اینها میتواند برای دانشآموزان و نوجوانان مناسب نباشد، نباید ما چیزی را منتشر کنیم که در آن اتفاقات خیالی باشد.
موسیقی تقریبا جزو موضوعات ممنوعه شده بود
یعنی تکتک این مسائل موضوعاتی بود که ما در آنجا بر سر آن درگیری داشتیم. مثلا موسیقی تقریبا جزو موضوعات ممنوعه شده بود. یادم میآید که در یکی از مجلات بهعنوان سرگرمی جدول طراحی کرده بودند، یکی از کلماتی که در آن جدولِ کلمات متقاطع بود، یکی از نتهای موسیقی بود. ناظر گفته بود این را حذف کنید. یادم است در یکی از جلسات که یکی از معاونین ایشان حضور داشت، من گفتم که مطالبی تولید کردهایم درمورد اقتصادی که پشت شرکتهای مبتنی بر موسیقی است. همین که من کلمهی موسیقی را آوردم، چند نفری که آنجا بودند، خندیدند و به هم نگاه کردند. به من فهماندند که مثل اینکه تو هنوز متوجه نشدی که شرایط عوض شده است. معاونی که ایشان داشت دقیقا به من این را گفت که آقا دیگر قرار نیست ما اصلا به موسیقی بپردازیم یا حتی اشارهای به آن بشود.
محتوا با تاخیر بسیار زیاد آماده شد و دیگر عملا قابل انتشار نبود
ما در همان ماههای اولی که ایشان آمده بود، قرار بود به اصرار آموزشوپرورش یک مجله برای مناطق سیلزده تولید کنیم. آقای فیاضی که تازه آمده بود، خودش و ناظرینش به حدی شروع به ایراد گرفتن از محتوایی که تولید شده بود کردند که آن محتوا با تاخیر بسیار زیاد آماده شد و دیگر عملا قابل انتشار نبود چون زمان آن گذشته بود. فقط یک هزینهای را روی دست مجموعه به وجود آورد. مثلا چه ایرادهایی میگرفتند؟ ما یک پوستر را از سایت khamenei.ir استفاده کرده بودیم درمورد اینکه نیروهای نظامی که در مناطق سیلزده هستند، در حال کمک به مردم هستند. بارها ایراد گرفتند. ایرادهای نظارتی از این جنس بود که آن خانمی که در آن نقاشی هست و یک نفر دستش را گرفته و دارد بلندش میکند، از کجا معلوم نامحرم نباشد؟! بعدها درمورد این موضوعات آقای فیاضی مصاحبهای کرد که نه ما منظورمان این نبوده است. ولی شخص من مستقیما با شخص آقای فیاضی درمورد اینها بحث کردم و سروکله زدم و دقیقا متوجه منظور ایشان شده بودم که دقیقا با این موضوعات مشکل داشتند.
ابراهیم رئیسی روز ۱۷ آبان ۱۴۰۰، مسعود فیاضی را بهعنوان دومین گزینهی پیشنهادی وزارت آموزشوپرورش برای کسب رای اعتماد به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. طی حدود یک هفته از زمان معرفی وزیر، برنامههای وزیر پینشهادی آموزشوپرورش در کمیسیونهای تخصصی مجلس مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، سپس جلسهی رای اعتماد به وزیر پیشنهادی در صحن مجلس برگزار خواهد شد.
فیاضی رمانی که شخص آقای خامنهای معرفی کرده بود را هم رد میکرد
حتی یادم میآید که ما داشتیم رمانهای کلاسیکی را در مجله معرفی میکردیم، دقیقهی آخر شخص آقای فیاضی اینها را رد میکرد. یکدفعه دو صفحه از مجله که روی آن تصویرگری شده بود و محتوای آن آماده شده بود و حتی ناظران ایشان دیده بودند و مشکلی نگرفته بودند حذف میشد. وقتی این محتوا به دست ایشان میرسید اینها را رد میکرد. من میرفتم صحبت میکردم که آقا مشکل این مطلب چیست؟ این یک رمان کلاسیک خارجی درمورد نوجوانها است، رمان معروفی هم است و خیلی جاها توصیه شده است. ایشان میگفت نه اینها میتواند نامناسب باشد چون ما رفتیم بررسی کردیم مثلا یکی از شخصیتهای داخل رمان یک نوع احساسات عاشقانه را دارد بروز میدهد که این به نظر ما میتواند مضر باشد. یادم است یکی از این رمانها را شخص آقای خامنهای معرفی کرده بود و گفته بود بروید این رمان را بخوانید. من به آقای فیاضی گفتم که شما میگویید ما حزباللهی و ولایتمدار هستیم، شخص رهبر انقلاب دارد این را توصیه میکند، شما برای چی رد میکنید؟ گفت نخیر ایشان شاید منظور دیگری داشته است، شاید برای گروه سنی دیگری گفته است و تکلیف ما این است که نباید از آن استفاده کنیم و نباید چنین چیزهایی به نوجوانها معرفی شود.
فیاضی میگفت رمان عاشقانه از پورنوگرافی برای نوجوانها خطرناکتر است!
یادم است که یک بار من به ایشان گفتم که بالاخره مسئلهی عشق برای نوجوانان یک چیز عجیبوغریبی نیست، حتما همهی نوجوانان نوعی از این احساسات را تجربه میکنند. ما اتفاقا باید رمانی را که دارد یکسری نکات تربیتی را مطرح میکند و به این کمک میکند که آدمها خودشان را بهتر بشناسند و بتوانند ارتباط درستتری با محیطشان برقرار کنند معرفی کنیم. ایشان به من گفت که رمانی که در آن مسائل عاشقانه آمده باشد، میتواند از محتوای پورنوگرافی برای نوجوانها خطرناکتر باشد! چون ذهن بچهها با همان محتوا تمام این مسیر را طی میکند. یادم میآید که یکی از مجلات به نام مجلهی «رشد روشن» با یک نوجوان نابینا مصاحبه کرده بود. مسئلهی شنوایی برای نابیناها بهخاطر نداشتن بینایی خیلی مهم است؛ برای بروز احساساتشان و برای بروز استعدادهایشان. این دانشآموز نابینای موفق گفته بود که من به «آهنگسازی و خوانندگی» علاقه داشتم. این را خط زده بودند و گفته بودند این را بکنید «سرود و تواشیح»! این چیزی است که دیگر از مرحلهی آخر نظارت گذشته بود و به شخص آقای فیاضی رسیده بود. یعنی میگفتند بهخاطر اینکه موسیقی ممنوع است ما برویم در مصاحبهی آن آدم دست ببریم و از زبان او بگوییم که من به سرود و تواشیح علاقه داشتم.
اعضای شورای شهر تهران، در شهریور ۱۴۰۰ در دومین جلسهی خود «علیرضا زاکانی» را با ۱۸ رای از مجموع ۲۱ رای، بهعنوان شهردار تهران انتخاب کردند. انتخاب زاکانی بهعنوان شهردار تهران اعتراضات زیادی را برانگیخت. انتخاب او نادیدهگرفتن قانون انتخاب شهرداران مصوب هیئت وزیران سال ۹۷ بود. وزیر کشور دولت روحانی با بیان اینکه حاضر نیستم در هفتهی آخر وزارت خود کار غیرقانونی کنم، حکم علیرضا زاکانی را بهعنوان شهردار تهران که برای امضای او آماده شده بود، امضا نکرد.
بعد از بارها بحثهای بینتیجه با فیاضی استعفا دادم
این نگاهی بود که در دورهی ایشان وجود داشت. وقتی که نتوانستم با ایشان کار کنم و بعد از بارها بحثهای بینتیجه که یکی از سختترین و تلخترین دورههای زندگی کاری من را تشکیل میداد، استعفا دادم. ایشان به من علنا گفت که ما نمیتوانیم با همدیگر کار کنیم چون از نظر من نگاه تربیتی شما مشکل دارد. من هم گفتم حالا که اینطوری است من تمایلی به همکاری ندارم و استعفا دادم. بعد از استعفای من جمعی از تحریریهی مجلهی رشد جوان و نوجوان بیانیه دادند و آنها هم حرف من را تایید کردند. آنها هم استعفا دادند و گفتند ما نمیتوانیم با این شرایط کار کنیم. عنوان مطلبی که منتشر کرده بودند این بود که «مجلات رشد آموزشوپرورش دورهی کارآموزی افراد بیاطلاع و نالایق نیست». این روند در آن دوره ادامه داشت به صورتی که تا دی ماه سال ۹۸ پانزده سردبیر (یعنی نصف سردبیرها) در مجموعهی مجلات رشد یا به خاطر فشارهایی که به آنها آمده بود مجبور به استعفا شده بودند یا برکنار شده بودند.
فیاضی طرحی ارائه کرد مبنی بر اینکه فعلا لزومی ندارد واکسن بخرید
این وضعیت را ما در آنجا دیدیم. من واقعا اصلا دوست نداشتم که بعد از دو سال بیایم درمورد این موضوعات صحبت کنم یا دیگر در مورد شخص ایشان حرفی بزنم. اما این شخص که آنجا آن بلا را بر سر مجلات آموزشوپرورش آورده بود، حالا به مجلس رفته است و پشت طرح صیانت کاربران در فضای مجازی یعنی همین طرح مسدودسازی فضای اینترنت که جدیدا مجلس دارد دنبال میکند قرار گرفته است. ایشان یکی از افراد پشت این طرح بوده است. ایشان در مرکز پژوهشهای مجلس حضور داشته است و من نمیدانم ایشان با چه رزومه و صلاحیتی به چنین جایگاهی رسیده است. مرکز پژوهشهای مجلس یک گزارش درمورد واکسیناسیون در بهمن ماه ۹۹ آماده کرده بوده است، یعنی آن موقعی که مردم گلویشان را پاره میکردند که واکسن بخرید. این کار با نظارت علمی آقای فیاضی بدون اینکه تخصصی داشته باشد انجام شده است. آن طرح میگوید از نظر ما که رفتیم بررسی کردیم و مرکز پژوهشهای مجلس هستیم، فعلا لزومی ندارد که واکسن بخرید. فقط برای گروههای خاص، مثل کادر درمان واکسن خریداری کنید. در سایر موارد دست نگه دارید، کاری نکنید تا ببینیم نتیجهی واکسیناسیون در دنیا چه میشود. خودمان هم در بهار ۱۴۰۰ قرار است که واکسن تولید کنیم و همان را استفاده میکنیم. در اثر نخریدن واکسن آن بلا بر سر کشور آمد. یکی از جاهایی که در نهادهای حکومتی ایران برای نخریدن واکسن توصیه داده بود همین مرکز پژوهشهای مجلس بود و ناظر علمی آن توصیهها، همین آقای مسعود فیاضی بود.
فیاضی علیرغم داشتن دانش خود را صاحبنظر و مدعی میداند
حالا من میبینم که ایشان میخواهد به پاس این کارهایی که انجام داده است ترفیع بگیرد و وزیر شود و حالا روی سرنوشت ۱۵ میلیون دانشآموز و روی سرنوشت یک میلیون معلم و پرسنل آموزشوپرورش اثر مستقیم بگذارد. بهخاطر همین میگویم که روی کار آمدن ایشان خطرناک و مخرب است. چون یکسری آدمها هستند که بیاطلاعاند و دانش ندارند ولی ادعایی هم ندارند، روی کار میآیند و کار خاصی هم نمیخواهند بکنند. نمیخواهند همه چیز را تغییر دهند، نمیخواهند بر جزییات اثر بگذارند. ولی ایشان آدمی است که علیرغم نداشتن دانش در حوزههای فرهنگی و تربیتی، خودش را صاحبنظر و مدعی میداند و میخواهد تکتک موضوعات را طبق نظرات عجیب و غریبی که دارد تغییر بدهد. میخواهد در هر بخشی تغییرات خود را اعمال کند. بهخاطر همین به نظر من روی کار آمدن ایشان بهعنوان وزیر آموزشوپرورش میتواند یک اتفاق خطرناک باشد؛ اتفاقی که باعث شود به نوجوانان ما که امیدهای فردای ایران هستند، آسیب برسد.
فیاضی فقط یک سال توانست در مجلات رشد بماند
احتمالا بعد از آن گروههایی باید وسط بیایند که این مشکلات را اصلاح کنند. این دقیقاً اتفاقی است که در مجلات رشد افتاد. ایشان فقط یک سال توانست در مجلات رشد بماند. مجلات رشدی که معمولا مدیر مسئولانش خیلی بلندمدت در آنجا حضور داشتند. آدمهایی از درون آن گروه بودند. ایشان آمد و یک دوره باعث نارضایتی، بههمریختگی و نشر ناامیدی در بدنهی نیروی انسانی شد. بعد از اینکه همه چیز را به هم ریخت، بعد از یک سال از آنجا رفت».
زاکانی مدتی بعد از انتصاب بهعنوان شهردار تهران، طی حکمی حسین حیدری، داماد خود را بهعنوان مشاور و دستیار ویژهی شهردار در حوزهی هوشمندسازی، فناوریهای نوین و نوآوری شهری منصوب کرد. این در حالی بود که زاکانی در مهر ماه بخشنامهای را به واحدها و سازمانهای تابعه ابلاغ کرده بود و در آن تاکید کرده بود که جذب و بهکارگیری نیروی انسانی جدید تحت هر عنوان و با هر نوع وضعیت استخدامی ممنوع است. او همچنین گفته بود که بهکارگیری بستگان منع قانونی خواهد داشت. انتصاب داماد زاکانی جنجالهای زیادی را ایجاد کرد و باعث اعتراضات و ساختن جوکهای مختلف در فضای مجازی شد. زاکانی چند روز بعد، از حکم انتصابش برای داماد خود عقبنشینی کرد.
فیاضی پشت طرح صیانت از فضای مجازی بوده است
موسوی در پاسخ به این پرسش که آیا درست است که مسعود فیاضی یکی از طراحان اصلی طرح صیانت بوده است، گفت: «در مصاحبههایی که انجام میشد ایشان بهعنوان کسی که آن طرح اولیه را در مرکز پژوهشهای مجلس آماده کرده بود، حضور داشت. او پشت این طرح بود و آمد بهعنوان یکی از مدافعان صحبت کرد. فایلی که در سایت پژوهشهای مجلس است، در قسمت توضیحات آن، دقیقا اسم آقای مسعود فیاضی است؛ بهعنوان کسی که شخصا آن فایل را ادیت میکرده و منتشر میکرده است. با شناختی که من از ایشان دارم، دقیقا این طرح صیانت یک آیینهای از نگاههای فرهنگی است که ایشان دارد. اینکه ما باید محتواهای وسیعی را از دسترس نوجوانها خارج کنیم چون اینها مضر است. ایشان میگوید یک محتواهای خیلی خیلی خاص است که فقط من و دوستانم آنها را تایید میکنیم و فقط آنها باید به دست دانشآموزان و نوجوانان برسد».
شخصی که جایگزین فیاضی شد شروع کرد به برگرداندن سردبیرهای قبلی
موسوی در پاسخ به این پرسش که چه اتفاقی افتاد که ایشان از مدیر مسئولی مجلات رشد برکنار شد، گفت: «من این را دقیقا نمیدانم، چون من در اواسط فعالیت ایشان استعفا دادم و از کشور خارج شدم و در دورهای به آفریقا رفتم و در زمان برکناری ایشان داشتم در کشور اوگاندا زندگی میکردم. ایشان کنار گذاشته شد یا شاید خودش استعفا داد. شخصی که جایگزین ایشان شد شروع کرد به برگرداندن سردبیرهای قبلی و شروع کرد به دلجویی از افرادی که برکنار شده بودند. در آن زمان که من دیگر در ایران نبودم به من هم پیام دادند که آقا ما متوجه هستیم که اشتباه شده بوده است و میخواهیم جبران بکنیم و شما برگرد، از بقیهی دوستان هم میخواهیم که همه برگردند. آن موقع من دیگر تمایلی نداشتم و برنگشتم. ولی اتفاقی که افتاد به این صورت بود».
دیدگاه فیاضی حتی در بین مذهبیون کشور هم در اقلیت است
موسوی در ادامه گفت: «کشور ما جامعهای است که در آن آدمهای مختلف دارند زندگی میکنند؛ آدمهای مذهبی، آدمهای غیرمذهبی و آدمهایی با رویکردهای تربیتی مختلفی هستند. ما میخواهیم این ۱۵ میلیون دانشآموزی که در طیفهای مختلفی هستند بتوانند یک حیات معقول و مناسب داشته باشند. آقای فیاضی و دوستانشان یک نوع دیدگاه مذهبی خاص دارند که حتی در بین مذهبیون کشور هم در اقلیت است. شاید یک گروهی در کشور باشند که بگویند ما همین دیدگاه و نگاه بسته را میخواهیم. تعریف ما از دین و اسلام این است که فرزند من نباید اصلا با طیف وسیعی از شعرا و نویسندگان ارتباطی داشته باشد. ما معنی اسلام و رویکرد اسلامی را این میبینیم. فرزند من نباید با موسیقی هیچگونه میانهای داشته باشد. بسیار خوب این گروه محترماند، بالاخره بخشی از این کشورند. میتوانند خودشان فرآیندهای تربیتی خاص خود را برای فرزندانشان داشته باشند. میتوانند احیانا یک مدرسهای تاسیس بکنند و در آن یک رویکرد را بهعنوان یک مدرسهی غیرانتفاعی پیاده بکنند.
افرادی که نگاه بستهی مذهبی و تربیتی دارند اجازه ندارند برای کل کشور اظهارنظر کنند
ولی آیا اجازه دارند طبق نگاه خودشان برای تمام کشور تصمیم بگیرند؟ اجازه دارند حتی برای مذهبیونی که میگویند آقا ما این نگاه را نداریم تصمیم بگیرند؟ مذهبیونی هستند که میگویند ما پیرو آقای خامنهای هستیم و میدانیم رویکرد ایشان در مسائل فرهنگی چیزی که شما میگویید نیست و ایشان نگاه بازتری دارد. ما نمیخواهیم اینطوری باشد و اصلا فکر میکنیم بچههای ما آسیب میبینند. بچههای ما از دین و مذهب گریزان میشوند. وقتی که ما داریم درمورد آموزشوپرورش صحبت میکنیم داریم درمورد تمام این کشور صحبت میکنیم. افرادی که نگاههای بستهی مذهبی و تربیتی دارند، جزوی از این کشورند و محترماند. اما اجازه ندارند برای کل این کشور اظهارنظر بکنند و تصمیمگیری کنند.
بروز نگاه فیاضی در صندلی وزارت باعث آسیب به قشر کودک و نوجوان میشود
اگر آقای فیاضی میخواست برود یک موسسهی خصوصی با پول خودش بزند و در آنجا تفکرات خودش را نشر دهد، کتاب بنویسد و محتوا تولید کند، بنده هیچ مشکلی نداشتم. نهایتا محتوای آنها را نقد میکردم. ولی اینکه ایشان بخواهد در صندلیای قرار بگیرد که برای ۱۵ میلیون کودک و نوجوان که الان در بحرانیترین دورهی تربیتی زندگیشان قرار دارند تصمیم بگیرد، درست نیست. اینکه ایشان بخواهد بدون داشتن تفکر سیستمی، نگاهش را جوری بروز دهد که باعث آسیب به قشر کودک و نوجوان شود و باعث شود که تمام اینها از این کشور رانده شوند و تمام اینها حتی کمترین میزان تعلقخاطرهای دینی و آیینیشان هم نابود شود و آدمهایی بشوند که از دین و ایمان و داشتههای فرهنگی این کشور بیزار شوند، اتفاق خطرناکی است.
نباید گرفتار نگاه بستهای شویم که از دین یک برداشت خاص دارد
من احساس درد میکنم که چرا باید در این کشور با این پیشینه و با این همه تاریخی که شعر و ادبیات ما داشته است، این همه تاریخی که بوستان و گلستان سعدی داشته است و تا همین ۵۰-۱۰۰ سال پیش در مکتبخانههای سنتی ما و در سبک زندگی ما آموزش داده میشده است، چنین کسی روی کار بیاید. درست نیست که حالا ما بخواهیم گرفتار یک نگاه بستهای شویم که از دین یک برداشت خاص دارد و میگوید همین که من میگویم درست است. بیتالمال را بدهید دست من تا برداشت خاص خودم را در تمام کشور جاری و ساری بکنم؛ بدون داشتن یک تفکر سیستمی. یعنی بدون اینکه در نظر بگیرم نتیجهی هر کار من در سایر اجزای این سیستم چه اثری میگذارد. وقتی که به دانشآموزان زور بکنم که نباید فلان چیز را ببینید، نباید فلان کار را بکنید و نباید با فلان چیز آشنا شوید، اثر آن چه میشود؟ این دانشآموزان سراغ چه منابع دیگری میروند؟ چه میزان بیاعتمادی ایجاد میشود؟ به این دلایل به نظر من این یک موضوع خطرناک است. من فکر میکنم هر کسی که دلسوز کودکان و نوجوانان این کشور است که در تکتک خانوادههای ایرانی هستند (هر خانوادهای بالاخره یک بچه در آموزشوپرورش دارد) باید نسبت به یک چنین انتصابهایی نگران باشد».
به نقل از: گویا