سایت ملیون ایران

به بهانۀ ردِ دومین وزیر پیشنهادی در مجلس

بین ۸۸۰ هزار نیروی آموزش و پرورش یک نفر برای وزارت پیدا نمی‌‌شود؟!

باید دید آقای رییسی در سومین گزینه به یک معلم می‌رسد یا باز به دکتر فلان که معلم نبوده و بعد معلوم می‌شود دکتر هم نبوده است.  اتفاقا نیاز نیست دکتر باشد. یک معلم ابتدایی شایسته را پیدا کنید. در یکی از حضورهای میدانی پیدا می‌شود. راستی اگر واقعا هیچ یک از این ۸۸۰ هزار نفر روحیه انقلابی ندارند پس این همه سال چگونه گزینش شده‌اند و مهم‌تر این که چگونه تربیت یک نسل و ۱۳ میلیون کودک و نوجوان مان را به آنان سپرده‌ایم؟!

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- مجلس شورای اسلامی به دومین وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش هم رأی اعتماد نداد و مسعود فیاضی مانند حسین باغ‌گلی به کابینه ابراهیم رییسی راه نیافت. نام حسین باغ‌گلی را احتمالا فراموش کرده بودید. نام مسعود فیاضی را هم فراموش خواهید کرد. چون این دومی نه سابقۀ معلمی دارد، نه تدریس در مدارس دولتی و نه حتی یک روز مدیر مدرسه بوده است! قبلی حداقل تجربه مدیریت مهد کودک داشت.

   چنین کسی را اما آقای رییسی به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی کرد تا جای دکتر غلامحسین شکوهی‌، محمد علی رجایی و محمد جواد باهنر بنشیند!

چگونه است که در سال‌های اول انقلاب آدم‌هایی در آن حد داشتیم و بعد از ۴۳ سال و این همه گزینش و از بین ۸۸۰ هزار و ۵۱۴ نیروی آموزش و پرورش که ۸۳ درصد آنان به معلمی اشتغال دارند آقای رییسی یکی را شایستۀ وزارت پیدا نکرده و فردی با لیسانس عمران و ادامۀ تحصیل در فقه و اصول را معرفی کرد و توقع داشت به صرف ادعای اجرای سند تحول رأی بیاورد؟

درست است که این مجلس حاصل اِعمال شدید نظارت استصوابی است و در غیبت اکثریت مردم در فضای خاص انتهای سال ۹۸ و پس از شوک‌های آبان و هواپیمای اوکراین و کرونا شکل گرفت و اکثریت مردم ایران را نمایندگی نمی‌کند اما به هر صورت نمایندگان با هر پشتوانۀ اجتماعی اهل حساب و کتاب‌اند و می‌دانند که وزارتخانه‌ای با این حجم را نمی‌توان به فردی سپرد که مدیر مدرسه دولتی هم نبوده است!

این که ۱۴۰ نمایندۀ همین مجلس به مسعود فیاضی رأی اعتماد نداده‌اند جای تعجب ندارد. این که ۱۱۵ نفر به او که واجد کمترین شرایط هم نبوده رأی دادند موجب شگفتی است.

معرفی وزیر از بیرون جامعۀ فرهنگیان توهین یا بی اعتنایی یا بدگمانی به صدها هزار معلم و مدیر و ناظم و کارمند دفتری است و آقای رییسی چرا ناخواسته این کار را انجام می‌دهد؟ اصلا چرا به صورت میدانی و انقلابی و جهادی به یک مدرسه نمی‌رود و نظر ۴ تا معلم را نمی‌پرسد؟ به سفر استانی هم نیاز نیست. در همین تهران یک روز سر راه به یک مدرسه برود و نظر مدیران و معلمانِ از فیلتر رد شده را بپرسد تا دریابد این گزینه ها چقدر پرت بوده‌اند.

واقعا اُفت ندارد برای مدیریت وزارتخانه‌ای چنین کلیدی که وزیران آن رییس جمهوری و نخست‌وزیر شدند چگونه چنین افرادی پیشنهاد می‌شوند؟

احتمالا خواهند گفت چطور نمایندگان این حساسیت را در باقی وزارتخانه‌ها نداشتند و اینجا این همه گیر داده‌اند؟ این که جاهای دیگر کوتاه آمدند دلیل آن نیست که در این فقره هم بی‌توجه باشند. ضمن این که پس از ۱۰۰ روز روشن شده که ادعاها و وعده‌ها تا چه حد قرین موفقیت یا بر اساس واقعیت بوده است و نمی‌خواهند خودشان را به دردسر بیندازند.

  در گذشته هم اگر گاهی وزیر آموزش و پرورش از بیرون آمده باز با فاصله سابقه‌ای داشته یا مانند وزیر اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ پیش‌تر وزیر علوم بوده و به خاطر اختلاف دو جناح اصلی آموزش و پرورش در آن زمان ( طیف علوی و حجتیه با انجمن اسلامی معلمان) بوده است نه این که بعد سه دهه فرد ناشناخته‌ای که برای مدیریت میانی هم مناسب نیست معرفی شود و تنها بگوید دو سال معلم پرورشی بوده ام که این هم ظاهرا محل مناقشه بوده است.

جدای اینها سخنان آقای رییسی دربارۀ وزیر پیشنهادی هم از چند منظر جالب توجه بود:

اول این که بارها از او با عنوان «دکتر فیاضی» یاد کرد. حال آن که کمیسیون آموزش مجلس به صراحت اعلام کرد او مدرک دکتری ندارد. (کاش یکی پیدا شود و جز در مطب پزشکان این دکتر‌دکتر کردن‌ها را منع کند. تا حالا برای واجدان مدارک نامرتبط بود و حالا نوبت به دکتری نگرفته‌ها رسیده است! باز گلی به جمال مجری برنامه ” به خانه برمی گردیم” تلویزیون که اگرچه دربارۀ آشپزی  و کاردستی حرف می زنند اما دکتر عمومی است و گاهی که پزشکی می‌آید از آن ۷ سال که درس خواند و مدرک گرفت بهره می‌برد).

     بامزه‌ترین بخش سخنان رییس جمهوری در مجلس اما آنجا بود که گفتند:

   «محور انتخاب ما شایستگی است. رفاقت، قرابت و فشار آوردن رسانه‌ای هم موجب معرفی فردی نمی‌شود. دولت ما را با دولت‌های سه‌دهه گذشته مقایسه کنید که رفاقت چقدر در انتخاب افراد نقش داشته است. از نزدیکان در مسؤولیت‌ها کجا هستند؟ در این زمینه سه‌دهه گذشته را بررسی کنید و این دولت را هم بررسی کنید. از نهاد ریاست جمهوری شروع کنید تا سایر نهادها. برای انتخاب وزیر آموزش و پرورش کار گروهی انجام شد و با بیش از ۲۰ نفر مصاحبه کردند. فسادستیزی، داشتن روحیه انقلابی ، کارآمدی ، روحیه تحول از شرایط همه وزراست؛ البته این شرایط باید مستمر بماند و در این زمینه از وزرا ارزیابی مستمری انجام می شود. با بررسی های انجام شده در کارگروه ها مشخص شد دکتر فیاضی از کسانی است که از جایگاه قابل قبول و ممتازی برخوردار است. من چند بار با او مصاحبه کردم. دوستان مورد اعتماد هم با او مصاحبه داشتند. وزرای قبلی آموزش و پرورش قبلی هم اعلام کردند او فرد صلاحیت‌داری است.»

  (اصرار بر نفی سی‌سال قبل هم در نوع خود جالب است. انگار دربارۀ رژیم گذشته صحبت می‌کنند و انگار در این سی سال جمهوری اسلامی در دولت هایی به ریاست هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمود احمدی‌نژاد و حسن روحانی متجلی نمی‌شده و تمام تجلی در دستگاه های دیگر بوده و دولت جمهوری اسلامی نبوده‌اند!)

   این بخش از نطق ایشان هم قابل توجه بود: « دکتر فیاضی هم معلم آموزشی بوده و هم پرورشی. محتوای درسی را می شناسد، مدیر کل بوده و در مقطعی هم مسؤول فناوری وزارت‌خانه بوده و با زیرساخت‌های آموزش و پرورش آشنایی دارد. از طراحان آموزش مجازی هم بوده است و برای آموزش و پرورش برنامه قابل دفاع دارد. او فردی تحول‌گراست و روحیه تعامل با سایر بخش‌ها را دارد. همچنین آمادگی اجرای سند تحول آموزش و پرورش را هم دارد. من با او هم‌حزب و هم‌گروه نبودم و نمی‌دانم به چه کسی رای داده است اما مهم در انتخاب افراد این است که روحیۀ انقلابی داشته باشند و با شاخص‌های دولت تطابق داشته باشند. ما دغدغه‌های نمایندگان در زمینه آموزش و پرورش را بررسی کردیم و به دکتر فیاضی رسیدیم.»

     در پی رد دو نفر از هماهنگ ترین مجلس و دولت در تاریخ جمهوری اسلامی باید دید آقای رییسی در سومین گزینه و ظرف یک هفته به یک معلم و آموزش و پرورشی می‌رسد یا باز به دکتر فلان که نه تنها معلم نبوده که بعد معلوم می‌شود دکتر هم نبوده است!

  اتفاقا نیاز نیست دکتر باشد. یک معلم ابتدایی شایسته را پیدا کنید. در یکی از حضورهای میدانی پیدا می‌‍شود. در برخی مشاغل مانند معلمی اصل بر صداقت و سلامت است و ناسالم و ناصادق کاملا استثناست. پیدا کردن مدیر یا معلمی برای وزارت دشوار نیست. راستی اگر واقعا هیچ یک از این ۸۸۰ هزار نفر روحیه انقلابی ندارند پس این همه سال چگونه گزینش شده اند و مهم تر این که چگونه تربیت یک نسل و ۱۳ میلیون کودک و نوجوان مان را به آنان سپرده‌ایم؟!

  هر چند وقت، تنگ است اما اتفاقا سومین گزینۀ وزارت آموزش و پرورش فرصت خوبی برای آقای رییسی است تا نشان دهد صرف سابقۀ مدیریت میانی در جاهایی که ایشان قبلا مسؤولیت داشته یا ارتباط با برخی نهادها یا فراغت از تحصیل در یک دانشگاه خاص یا مسؤولیت آموزشی در این دانشگاه یا خویشاوندی با یکی از اصول‌گرایان صاحب منصب کافی نیست.

خروج از نسخه موبایل