۱۶آذر در ایران روز دانشجو نامگذاری شده است. روز گذشته «محمدباقر قالیباف» در حالی برای بزرگداشت این روز به دانشگاه شهید بهشتی رفت که در جریان ۱۸تیر۱۳۷۸ و حوادث کوی دانشگاه یکی از عوامل حمله و برخورد با دانشجویان معترض بوده است. اصطلاح «حمله گاز انبری» به دانشجویان که در جریان مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ بحثبرانگیز شد، بار دیگر برخورد او به عنوان رییس پلیس پایتخت با دانشجویان معترض را بر سر زبانها انداخت. در دیدار با دانشجویان اما حرفی از برخورد با دانشجویان معترض به میان نیامد.
«غلامحسین محسنی اژهای»، رییس قوه قضاییه نیز روز دوشنبه ۱۵آذر۱۴۰۰ در آستانه روز دانشجو با نمایندگان تشکلهای دانشجویی دیدار کرد؛ دیداری که در آن از فساد اقتصادی و اختلاس «بابک زنجانی» تا درآمدهای ارزی و مشکلات محیط زیستی گفته شد، اما نامی از دانشجویان زندانی به میان نیامد.
تا ساعتی دیگر «ابراهیم رئیسی»، رییس دولت نیز برای گرامیداشت روز دانشجو به دانشگاه صنعتی شریف میرود؛ دانشگاهی که دو تن از دانشجویان جوان و نخبه آن در زندان روزگار میگذرانند.
این گزارش درباره تعدادی از دانشجویان و فعالان دانشجویی است که این روزهای خود را در چهاردیواری سلول شب میکنند و یا در انتظار برای اجرای حکم به سر میبرند.
***
علی یونسی و امیرحسین مرادی؛ نخبهها در حبس
«علی یونسی»، دانشجوی مهندسی کامپیوتر «دانشگاه صنعتی شریف»، برنده مدال نقره المپیاد نجوم کشوری در سال ۱۳۹۵ و همچنین مدال طلای المپیاد جهانی نجوم سال ۱۳۹۶ است. «امیرحسین مرادی»، دانشجوی رشته فیزیک دانشگاه شریف و برنده مدال نقره المپیاد نجوم کشوری است. علی یونسی و امیرحسین مرادی از روز ۲۲فروردین۱۳۹۹ یعنی حدود یک سال و هشت ماه پیش در زندان روزگار میگذرانند. آنها بدون این که دلیل بازداشت عنوان شود، با ضربوشتم دستگیر شدند. «رضا یونسی»، برادر علی چند روز پس از دستگیری برادرش در توییتر نوشت که برای بازداشت برادرش ۱۲ مامور به خانه آنها ریختهاند و علی را بدون ارائه حکم با ضربوشتم بازداشت کردهاند و وسایل او را ضبط کردهاند. چند روز پس از بازداشت این دانشجویان المپیادی که در زمان دستگیری ۲۰ ساله و ۱۹ ساله بودند، «غلامحسین اسماعیلی»، سخنگوی قوه قضاییه اتهامات دو دانشجوی بازداشتی را ارتباط با ضدانقلاب و مجاهدین خلق عنوان کرد و مدعی شد: «آنها به گروههای مخالف جمهوری اسلامی وصل شده بودند و قصد خرابکاری داشتند.»
خانواده و نزدیکان این دو نخبه دانشجویی بارها درباره فشار بر عزیزان خود برای اعترافات اجباری اطلاعرسانی کردهاند. «مجتبی حسینی»، فعال توییتری و همبندی علی یونسی نیز در گفتوگو با «ایران وایر» این موضوع را تایید کرده است: «ضربوشتم علی به حدی بود که تا صد روز بعد از بازداشت که من او را در قرنطینه بند ۲۰۹ زندان اوین دیدم، هنوز چشم او به شدت متورم و عفونی بود.»
اولین دادگاه این دو دانشجوی نخبه تیرماه ۱۴۰۰ برگزار شد. «مصطفی نیلی»، وکیل این دو دانشجو که هماکنون خود نیز به دلیل اقدام برای شکایت از مقامات جمهوری اسلامی در سوءمدیریت همهگیری کرونا در بند است، پس از اولین جلسه دادگاه گفته بود که اتهامهای علی و امیرحسین، «افساد فیالارض»، «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» است.
ایناتهامات از سوی افراد نزدیک به این دانشجویان رد شده است.
«سازمان عفو بینالملل» ۳آذر۱۴۰۰ در نامهای سرگشاده خطاب به «غلامحسین محسنی اژهای»، رییس قوه قضاییه ایران، نسبت به شکنجه و ضربوشتم شدید این دو دانشجوی نخبه «دانشگاه صنعتی شریف» واکنش نشان داد و از او خواست تا ضمن آزادی فوری این دو زندانی سیاسی، درباره شکنجه و بدرفتاری با آنها تحقیقات مستقلی انجام و افراد مسوول را طبق معیارهای بینالمللی محاکمههای عادلانه، تحت پیگرد قرار دهد.
این سازمان همچنین در مورد روند نقض صریح موازین دادرسی عادلانه برای این دو جوان، عدم دسترسی آنها به وکیل در جلسات بازجویی و همچنین فشارها بر آنها برای اعتراف اجباری هشدار داده است.
سازمان عفو بینالملل در نهایت از محسنی اژهای خواسته است، علی یونسی و امیرحسین مرادی را که به بهانه ارتباط واقعی و یا فرضی اعضای خانوادههای آنها با یک گروه مخالف حکومت بازداشت شدهاند، هر چه سریعتر آزاد و به تعهدات بینالمللی خود برای محافظت از زندانیان در برابر شکنجه و بدرفتاری عمل و امکان ملاقات آنها با وکیل و پزشک مورد نظر خود را مهیا کند. با این حال هیچکدام از نمایندگان تشکلهای دانشجویی حاضر در جلسه با محسنیاژهای درباره این نامه و وضعیت علی یونسی و امیرحسین مرادی سوال نکردهاند.
کسری نوری؛ از اخراج دانشجو تا برکناری رییس دانشگاه
«کسری نوری»، دانشجوی ارشد حقوق بشر دانشگاه تهران و از دراویش گنابادی است. او مدیر سایت «مجذوبان نور» بود که اخبار مربوط به دراویش گنابادی را منتشر میکرد. کسری نوری اسفند ۱۳۹۶ در جریان حمله ماموران امنیتی به دراویش گنابادی در نزدیکی منزل «نورعلی تابنده»، قطب دراویش گنابادی که به واقعه «گلستان هفتم» مشهور شد، همراه مادر و دو برادر دیگرش بازداشت شد.
شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران کسری نوری را به اتهام رهبری اعتراضات گلستان هفتم و مشارکت در اعتراضات دی ۱۳۹۶ ایران به ۱۲ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید به ثلاث باباجانی، ۲ سال ممنوع از خروج بودن و ۲ سال محرومیت از عضویت در گروهها و احزاب و فعالیت رسانهای محکوم کرد. او در نامهای این دادگاه را فاقد وجاهت قانونی خوانده بود و نه تنها از حضور در دادگاه امتناع کرد، حتی تقاضای تجدید نظر هم در رای این دادگاه نکرد و حکم قطعی ۱۲ سال حبس به او ابلاغ شد. او سال ۱۳۹۰ با اتهامات «تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، عضویت در سایت مجذوبان نور و مصاحبه با رسانههای بیگانه» به چهار سال و چهار ماه حبس محکوم شد. در جریان اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ که به خاطر گرانی در شهرهای مختلف آغاز شد، چند ساعتی جلوی دانشگاه تهران بازداشت شد.
کسری نوری حالا در زندان عادلآباد شیراز روزگار میگذراند. او در زندان برای دفاع از حقوق زندانیان دست به اعتصاب غذا و تحصن زده است و به همین دلیل از زندان اوین به زندان تهران بزرگ و زندان عادل آباد شیراز منتقل شده است.
اوایل تیرماه ۱۴۰۰ خانواده نوری از اخراج کسری نوری از دانشگاه خبر دادند. انتشار حکم اخراج او با واکنش کاربران فضای مجازی مواجه شد و عقبنشینی مسوولان دانشگاه را به همراه داشت. روز ۱۴ تیر برادر کسری نوری از لغو حکم اخراج کسری نوری از دانشگاه خبر داد و گفت مسوولان دانشگاه با تشکیل جلسه اضطراری حکم محرومیت از تحصیل نوری را باطل کردهاند. ۲۹شهریور۱۴۰۰ «محمود نیلی احمدآبادی»، رییس وقت دانشگاه تهران در نامهای به غلامحسین محسنی اژهای خواستار آزادی کسری نوری شد. خواسته او اما با برکناری او از سمتش پاسخ داده شد. «صادق زیباکلام»، استاد علوم سیاسی، نحوه برکناری را فضاحتبار توصیف کرد و گفت نامه به قوه قضاییه برای آزادی کسری نوری باعث غضب مسوولانی شد که در سخنرانیهای خود رافت پیامبر و مدارای امام جعفر صادق با مخالفان را تذکر میدهند.
لیلا حسینزاده؛ ۵ سال زندان به جرم خواندن سرود
روز قبل از این که باقر قالیباف مقابل دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بنشیند و محسنیاژهای با نماینده تشکلهای دانشجویی دیدار کند، حکم ۵ سال زندان دبیر شورای صنفی مرکزی دانشجویان دانشگاه تهران تایید شد. اتهام «لیلا حسینزاده»، دانشجوی انسانشناسی دانشگاه تهران «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» عنوان شده است. «امیر رئیسیان»، وکیل پرونده او گفته است مصداق این اتهام، راهاندازی یک تجمع کوچک از دانشجویان و حضور لیلا حسینزاده در این تجمع است که به منظور تبریک تولد «محمد شریفیمقدم»، دانشجو و درویش زندانی تشکیل شده بود.
در حکمی که برای لیلا حسینزاده صادر شده، خواندن سرود «خون ارغوانها» در این جشن تولد، مصداق اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور در نظر گرفته شده است. در این حکم ادعا شده است که لیلا حسینزاده از «لیدرهای اصلی جریان چپ» است که در مراسم تولد «محمد شریفیمقدم» اقدام به خواندن سرود خون ارغوانها منتسب به «گروهک فداییان خلق» کرده است.
او از دانشجویان دستگیر شده در جریان اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ بود که در دادگاه بدوی به اتهامات «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» به شش سال حبس و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد؛ اما این حکم در دادگاه تجدید نظر به سه سال و شش ماه تخفیف یافت که دو سال و شش ماه آن قابلیت اجرا داشت. او از مرداد ۱۳۹۸ برای اجرای حکم به زندان منتقل شد و تا پایان اردیبهشت ۹۹ را در زندان گذراند. حسینزاده اردیبهشت ۹۹ به دلیل بیماری و عدم تحمل حبس آزاد شد و حالا با پرونده دیگری مواجه شده است و مصداق اتهامات او خواندن سرود برای تولد یک فعال دانشجویی دیگر است.
محمد شریفیمقدم؛ شکنجه در خانه امن سپاه
«محمد شریفیمقدم»، فعال دانشجویی و از دراویش گنابادی است که در جریان حمله ماموران امنیتی به دراویش گنابادی در گلستان هفتم دستگیر شد. قاضی «صلواتی» او را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور به تحمل ۷ سال و نیم زندان، به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱۸ ماه، به اتهام تمرد نسبت به ماموران به ۱۸ ماه، به اتهام اخلال در نظم عمومی به ۱۸ ماه و ۷۴ ضربه شلاق، ۲ سال ممنوع از خروج بودن و ۲ سال اقامت اجباری در شهر برازجان محکوم کرد؛ حکم قطعی ۱۲ سال حبس و شلاق و تبعید او در تاریخ ۱۹اسفند۱۳۹۷ به وی ابلاغ شد. او نیز همانند کسری نوری از حضور در دادگاه و درخواست تجدید نظر در حکم امتناع کرد. محمد شریفی مقدم حالا در زندان فشافویه روزگار میگذراند. او در یادداشتی که چندی پیش به صورت اختصاصی در اختیار «ایرانوایر» قرار داد، از اعزام خود از زندان به یک خانه امن سپاه در طول حبس و شکنجه در آنجا خبر داد. او در بخشی از یادداشت نوشته است: «در اتاق، یک برگه جلوی رویم گذاشتند. منتظر بودم تا کتکها شروع شود. همانجایی بود که شب قبل کتکم زده بودند. در بازجویی میگفتند: میکشیمت. هم خودت را هم بقیه را و میگوییم در دستگیری کشته شدی یا هر چیزی.»