تغییر محسوس وضعیت معیشت مردم
در هر کوی و برزن گفتمان غالب بین خواص و عوام که در نزدیکی هم به سر میبرند و با هم محشورند، این است که دولت روحانی درباره کنترل قیمتها چه کرده است و چه اقداماتی در پیش دارد و اینکه چه میتواند بکند که مورد توجه اکثریت مصرفکنندگان که توده مردم یعنی اکثریت جامعه را تشکیل میدهند، نیست. نزدیکی خواص و عوام به دلیل وجود حداقل یک دانشجو یا فارغالتحصیل در اکثریت خانوادههای شهری و روستایی و ناشی از فراگیری تحصیلات عالی در طبقات اجتماعی مختلف است.
باید خواص درون خانوادههای گرفتار معاش و نگران بتوانند پاسخی درخور به اولیا، برادران، خواهران، اقوام، خویشان، دوستان و به همه آنانی که خواص توصیه کردهاند تا به دولت اعتدال و تدبیر در ۲۴ خرداد رای بدهند، ارائه دهند. در این میان این روزها جناب وزیر اقتصاد، تورم شهریورماه را در مقایسه با قبل از آن بالای ۴۰درصد اعلام کرده و آقای رییس بانک مرکزی اخیرا به کاهش ارزش ارز خارجی در مقابل ریال اعتراض کرده و نرخ دلار را بالای سههزار تومان موجه اعلام کردهاند که بسیار بحث برانگیز است و از دیدگاههای مختلف به وسیله استادان و صاحبنظران اقتصادی دانشگاهها شدیدا به زیر سوال رفت و مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی که در دسترس مستمر انبوه جامعه با توصیف فوق است گویای گلهمندی بسیاری شده است. اتاق فکر اقتصادی دولت یازدهم بعد از چهار ماه مطالعه کافی و حضور در عرصه مسئولیت با خیل عظیم کارشناسان و متفکران بیش از این نباید در چرخاندن در بر پاشنه قبلی اصرار ورزد که جامعه بهطور کامل و هر لحظه شاهد آن است و امید آنان را نباید به یأس و عدم همکاری تبدیل کرد.
جامعه پویای ایران با حضور انبوه جوانان تحصیلکرده و آگاه با حداقل هزینه و حداکثر بینش، به دلیل مشاهده فجایع خاورمیانه و جلوگیری از تکرار مصیبتهای تخریبی کشورهای منطقه در درون ایران، با تعقل و دقت، با رای خود بسیاری انتظارها دارند که ملموسترین و واجبترین آن کنترل قیمتها تحت هر شرایطی است؛ روابط خارجی، کنترل نرخ ارز و مسائل مربوط به آن در شرایطی که ۹۰درصد تصمیمات از هر لحاظ زیر کلید دولت است (مراد از دولت کلیه سازمانها و نهادهای حکومتی است که بر تمامی شرایط و اوضاع مسلطند و وقوف کامل به همهچیز دارند) و…
بر این مبنا دولت نمیتواند با توصیه بیش از این، آن هم در مواردی خلاف هدف و منظور، در اعمال و وظایف خود تعلل ورزد.
جامعه ملتهب و نگران مخارج روزمره، فاقد حرکت و انگیزه همکاری در رفع مسائل است و این مهم موجه است، هرچند براساس «کُلُکُم راعٍ و کُلُکُم مسئول» غیرموجه. در ارتباط با مصرفگرایی جامعه و منیت حاکم بر افراد به دلیل ذخایر فراوان ارضی و… و تربیت حاکم، تغییری را از نظر فرهنگی میطلبد که بحث اساسی دیگری است.
دغدغه معاش در آغاز باید تخفیف یابد تا نوبت به همکاری در صحنه صنعت و اقتصاد مملکت برای زدودن سایر معضلات برسد و یادمان باشد که حالات فرهنگی جامعه امروز – که درصد بالایی زیر ۴۵ سال سن دارند – محصول ۳۴سال مدیریت حاکم برکشور و رهاورد غیرقابل تردید سیاستهای یازده دوره ریاستجمهوری است که حافظ به بهترین شکل آن را توصیف کرده: «مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی/ چنانکه پرورشم دادهاند میرویم».
با تاکید مکرر بر اینکه تامین حداقل معاش و فراهمسازی امکانات سلامت جسمی جامعه، یعنی حداقلهای بهداشتی و درمانی به مصداق «العقل سلیم فی بدن سلیم»، احساس مسئولیت کامل در مسیر تامین منافع اجتماعی و ملی و دلسوزی برای دیگران را به وجود میآورد که پیشرفت کشور را از هر لحاظ به تبع تغییر رفتاری آحاد جامعه
به دنبال دارد.
وضعیت مانده از دولت قبلی و مصائب و مشکلاتی که به جای گذاشته مورد توجه همگی ایرانیان است، لکن جامعه میداند که در شرایط فعلی بسیاری کمکها و مخارج حذفشدنی وجود دارد که باید به صورت هدفمند به مخارج داخلی کشور و مصارف بهینه اختصاص یابد تا این خواسته برحق تقلیل یافته و «لامعاش له بنیان مرصوص» را کاهش دهد تا وانفسای فرهنگی، اجتماعی و… فعلی تشدید نشود. ناگفته نماند در اینباره یعنی افت ارزشها و معیارها و سقوط فرهنگی جامعه، مجموعه نظام پاسخگوی تاریخ خواهند بود.
ضیاء مصباح
از: شرق