سایت ملیون ایران

زلزله در بوشهر و خطر انفجار نیروگاه اتمی

خطراتی که مردم ما، محیط زیست ایران ومنطقه را تهدید میکند جدی است. نگرانی مردم جنوب ایران برپایه خیالات نمیباشد. اعتراض و نگرانی همسایگان عرب در جنوب خلیج فارس فقط بهانه جوئی علیه ایران نیست. منشا خطر یک امر واقعی است و آنهم فعالیت اتمی جمهوری اسلامی است.

آینده نیروگاه اتمی بوشهر چه خواهد بود؟ آیا پس از چهل سال کارساختمانی، یک حادثه ناگوار طبیعی مانند زلزله به انفجار نیروگاه اتمی بوشهر منجر شده و ایران و منطقه را آلوده خواهد ساخت؟ این پرسش پس از انفجار اتمی فوکوشیمای ژاپن مطرح شد و امروزه بدنبال زمین لرزه های تازه در اطراف بوشهر بشدت مورد گفتگو است.

خبرگزاری ها نوشتند نیروگاه اتمی بوشهر ۱۸ بار لرزید. زمین لرزه از نخستین ساعات روز یکشنبه ۲۸ مهرماه ۱۳۹۲ تا چهارشنبه اول آبان ماه حوالی بوشهر را لرزاند. به گزارش مرکز لرزه نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، بزرگترین زمین لرزه به بزرگی ۴,۲ در مقیاس امواج درونی زمین(ریشتر) و کوچکترین زمین لرزه به بزرگی ۱,۶ در مقیاس امواج دورنی زمین (ریشتر) در این منطقه به وقوع پیوسته است. این گونه زلزله در این منطقه اولین بار نیست که اتفاق میافتد. زلزله‌ای به بزرگی ۴,۸ در مقیاس امواج درونی زمین در پنجم فوریه ۲۰۱۲ در شهر “خورموج” از توابع استان بوشهر به وقوع پیوست. کانون این زمین‌لرزه در ۱۴ کیلومتری شرق خورموج بود. در ۲۰ فروردین ۱۳۹۲ زمین‌لرزه‌ای با بزرگی بیش از ۶ درجه در مقیاس ریشتر، شهرستان کاکی در ۹۰ کیلومتری بندر بوشهر را لرزاند. در این زلزله ۳۷ کشته و ۸۵۰ نفر زخمی شدند. تعداد ۷۰۰ منزل مسکونی ۱۰۰ درصد و تعدادی از خانه‌ها نیز ۳۰ تا ۴۰ درصد تخریب شدند. طبق ادعای آسوشیتدپرس زمین لرزه های فوق در استان بوشهر، سبب آسیب دیدن نیروگاه هسته ای بوشهر شده و ترک هایی طولانی در دیواره این نیروگاه پدید آورد. آنچه که در این منطقه رویداد هشدار جدیدی در ادامه و بقای نیروگاه اتمی بوشهر بشمار میاید. از ابتدا نیروگاه بوشهر یک خطای عظیم بوده و امروز به روشنی این دستگاه اتمی یک تهدید مستقیم علیه جان انسانها و طبیعت است.

کل ایران روی خط زلزله است

ازنظر زمین شناسی سرزمین ایران ازمناطق پرزلزله جهان است. تهران مانند بسیاری از شهرها با خطر بزرگ زلزله مواجه است. طبق نقشه زیر بخش مهم سرزمین ایران، از جنوب ایران تا مرکز ایران و سپس تا تهران و استانهای شمالی و تا آذربایجان زیر فشار پلاک های زیرزمینی قراردارند. انرژی زمین و تکانهای سیسمیک و فشار آنها به پوسته زمین، زمین لرزه را پدیده عادی وناگزیر میسازد.

گروه زلزله مرکز تحقیقات مسکن و ساختمان از سال ۸۶ مطالعات گسترده‌ای را روی “گسل‌های تهران” و همچنین “خطرپذیری سایر شهرهای کشور به لحاظ زلزله” شروع کرد که نتایج این تحقیق دوساله، در اختیار دنیای ‌اقتصاد و سیاست قرار گرفت. اینگونه تحقیق که برای اولین‌بار منتشر میشد ضمن اینکه نقدها وتذکراتی به گزارش ۱۰ سال ‌پیش جایکا (آژانس همکاری‌های بین‌المللی ژاپن) وارد کرده، اطلاعات جدیدی از وضعیت و فعالیت گسل‌های تهران را تشریح کرده که نشان میدهد کانون زلزله و تجمع گسل‌های تهران بیشتر در شمال و شمال‌شرق پایتخت متمرکز شده است.

گروه زلزله مرکز تحقیقات مسکن – وابسته به وزارت مسکن – در تحقیق خود به این جمع‌بندی رسیده است که اگر زلزله‌ای با بزرگی بیش‌ از ۷ ریشتر در تهران رخ دهد، ۳۰ درصد ساختمان‌ها تخریب می‌شوند و حدود ۱۰۰ هزار نفر تلفات جانی ناشی از تلفات سازه‌ای اتفاق میافتد. طی ۱۰۰۰ سال اخیر در مجموع ۶ زلزله با بزرگی بیش‌از ۷ ریشتر در شعاع حداکثر ۱۰۰ کیلومتری از مرکز شهر تهران رخ داده است که آخرین آن زلزله ۷,۱ ریشتری سال ۱۸۳۰ میلادی شمیرانات-دماوند بوده است. با محاسبه‌ای که محققان گروه زلزله مرکز تحقیقات مسکن انجام داده‌اند بر مبنای فواصل زمانی زلزله‌های تهران که ۲۱۸ سال است، فرض میشود ۳۷ سال دیگر زلزله بزرگ در تهران رخ خواهد داد. البته از نظر کارشناسان این عدد منطق فنی قطعی ندارد چون هر لحظه احتمال زلزله در تهران وجود دارد.

پیامدهای ناگوار این واقعه چه خواهد بود؟ بر طبق مطالعات مرکز تحقیقات مسکن و ساختمان به طور میانگین برای هر واحد مسکونی حدود ۴ نفر ساکن قابل تخمین است و طبق آمار تلفات جانی زلزله‌ها اگر بخواهیم بر اساس آمار کارشناسی بین تعداد واحدهای ساختمانی تخریب شده با تعداد تلفات جانی حد متوسطی را در نظر بگیریم میزان تلفات جانی نزدیک یک چهارم تلفات سازه‌ای خواهد بود. یعنی با محاسبه اینکه تلفات سازه‌ای حدود ۲۰ درصد واحدهای ساختمانی تهران باشد، در این حالت نزدیک ۴۰۰ هزار واحد مسکونی ویران میشوند که یک‌چهارم این رقم، حدود ۱۰۰ هزار نفر تلفات جانی برآورد میشود. البته این فرضیه ای بیش نیست که پایه ای برای پیش بینی های لازم است، ولی در واقع زلزله ها میتوانند ضعیف باشند و یا بسیار قدرتمند باشند ومنجر به پیامدهای هولناکتر گردند.

آنچه که از این بحث نتیجه میتوان گرفت اینستکه در بخش بزرگی از ایران وازجمله تهران وقوع زلزله امکان پذیراست و متاسفانه پیشگیری های لازم برای نجات انسانها و در زمینه ساختمان سازی و شهرسازی صورت نگرفته است.

بوشهر نقطه اتصال دو پلاک زیر زمینی

متاسفانه کشور ما در خط زلزله قرار گرفته و بررسی ها نشان می دهد که جنوب ایران از مناطق پر خطر میباشد به گونه ای که از هزار سال گذشته زلزله های تاریخی در این نواحی رخ داده است. طبق نظر کارشناسان تجربه نشان میدهد که زلزله در چند موج بوقوع می پیوندد. در موج اول، زلزله خفیف است به گونه ای که ممکن است برخی بامهای خانه ها فرو بریزد، ولی در موج دوم که دارای موجهای طولی و عرضی وسیع است خسارات احتمالی مهم وارد می شود. در موج دوم ابتدا موج عرضی و پس از آن موج طولی زلزله می آید که قدرت موج طولی دو برابر موج عرضی است. تاکنون علم نتوانسته زمان دقیق زلزله را پیش بینی کند، ولی باید یادآور شد که تنها راهی که تاکنون بشر توانسته زمان زلزله را پیش بینی کند محاسبه زمان بروز موج عرضی و طولی است که با تاخیر زمانی چند ثانیه ای به دنبال هم رخ می دهد. در حال حاضر این روش در ژاپن استفاده می شود و در این زمان اندک کلیه نیروگاه های هسته ای، راکتورها و تاسیسات زیر بنایی دیگر متوقف می شوند. ژاپن با استفاده از این روش خسارات ناشی از زلزله را کاهش داده ولی امنیت ۵۵ رآکتور کار بسیار سنگین است و علیرغم همه تلاش های علمی و تکنیکی و مدیریتی ژاپن نتوانست از فاجعه اتمی سال ۲۰۱۲ خود جلوگیری نماید. کنترل تمامی عوامل زلزله انگیز و پیش بینی تمامی حرکتهای زمین امری کاملن دشوار وناممکن است.

سرزمین ایران زیر فشار دو صفحه یا پلاک تکتونیک هند و شبه جزیره عربستان قرار داشته و در مقابل آنها پلاک داخلی ایران مقاومت مینماید. حرکت شبه قاره هند باعث شکل گیری گسل جنوب غربی ایران شده که بنا به گفته کارشناسان در صورت فعال شدن این گسل زلزله ای با قدرت ۸ ریشتر رخ خواهد داد. استان بوشهر در نقطه فشار قراردارد و زلزله های اخیر نشانه تنش های داخل زمین میباشد. متاسفانه این پدیده طبیعی وخطر ناشی از آن بهنگام آغاز کارساختمانی نیروگاه بوشهر مورد توجه قرارنگرفت. هیچگونه بررسی علمی زمین شناسی از بوشهر در دست نیست وانگیزه انتخاب مکان نیروگاه بیشتر بخاطر نزدیکی به دریا و آب بوده است. علیرغم چهل سال که از عمر این نیروگاه میگذرد شناخت و بررسی سیسمیک زمین شناسی وجود ندارد و آنچه هم که ممکن است انجام یافته در پنهانکاری و فقدان شفافیت قراردارد و بعلاوه زلزله های اخیرهم با سکوت مسئولان حکومتی همراه بوده است.

اگربه نفشه بالا نگاه کنیم متوجه شرایط حساس و زلزله خیز بوشهر میشویم. زلزله های اخیر بوشهر بسیار نگران کننده است. علیرغم قدرت محدود این زلزله ها، بوشهر و نیروگاه اتمی آن میتوانند در آستانه وقایع شوم و خطرناک باشند. اگر نیروگاه اتمی بوشهر منفجر شود آلودگی های اتمی وخطرات جانی، زیست محیطی، اقتصادی، بهداشتی در جنوب ایران و منطقه خلیج فارس بیشمارند.

با توجه به سوابق لرزه‌خیزی تاریخی و دست‌گاهی منطقه بوشهر و مطالعات ژئوفیزیکی و تکنونیکی و زمین‌شناسی منطقه و وجود گسل‌های فعال و پنهان، بآسانی قابل فهم است که منطقه از لحاظ زلزله‌ خیزی بسیار فعال است. با توجه به ساخت نیروگاه اتمی بوشهر و با توجه به پس‌لرزه‌های زلزله ها در اطراف نیروگاه اتمی بوشهر، بیم آن می‌رود که این زمین لرزه‌های مخرب یک زنگ خطر مهم برای آن ساخت‌گاه محسوب شود و احتمال وقوع “فوکوشیمای” دیگری در منطقه بوشهر را شاهد خواهیم بود. اگر سانحه‌ای هسته ای در نیروگاه اتمی بوشهر در اثر زلزله به وقوع بپیوندد قطعن نشت مواد رادیواکتیو در آب‌های خلیج‌فارس و محیط زیست و نابودی زندگی انسانها در کشورما و کشورهای سواحل خلیج فارس را به دنبال خواهد داشت.

نیروگاه بوشهر را ببندید

وضعیت ژئولوژیکی منطقه بوشهر بسیار حساس است و امکان تنش های زمین فراوان است. کارشناسان بین المللی برآنند که ایران از نظر تکان ولغزش زمین و بروز زلزله جزو کشورهائی است که بیشترین امکان زلزله در آن وجوددارد وتاریخ ما نشان داده که متاسفانه ایران هرچند سال یکبار دستخوش زلزله وخرابی و کشتار انسانها بوده است. زلزله بزرگ بم و نیز زلزله در آذربایجان و بیرجند وزلزله های اخیر بوشهربیان همین احتمال قوی میباشد. در این سرزمینی که ویرانگری ناشی از طبیعت یک احتمال قوی است، توسعه نیروگاه های اتمی مانند بوشهر و آنهم با تکنولوژی ناهمگون والتقاطی آلمانی و روسی و ایرانی نیروگاه بوشهر و تخصص ومعیار ایمنی نوع روسی که مورد اعتماد کامل همه دانشمندان جهان نیست، یک خطای نابخشودنی است. این خطا زمینه ساز فاجعه های بزرگ است.

خطراتی که مردم ما، محیط زیست ایران ومنطقه را تهدید میکند جدی است. نگرانی مردم جنوب ایران برپایه خیالات نمیباشد. اعتراض و نگرانی همسایگان عرب در جنوب خلیج فارس فقط بهانه جوئی علیه ایران نیست. منشا خطر یک امر واقعی است و آنهم فعالیت اتمی جمهوری اسلامی است. مردم ما از فعالیت اتمی هیچ بهره ای نبرده و نخواهند برد. این فعالیت اتمی تنها در خدمت یک نظام استبدادی مذهبی و در خدمت تبهکاران و مسئولان فاسد حاکم است ، این حاکمان، کسانی هستند که زندگی انسانها و محیط زیست سالم برایشان فاقد اهمیت است. نیروگاه اتمی بوشهر یک منشا خطر است و باید بسته شود.

جلال ایجادی، استاد دانشگاه و کارشناس محیط زیست

۲۵ اکتبر ۲۰۱۳ پاریس

از: گویا

خروج از نسخه موبایل