بهمناسبت سالگرد انقلاب در ایران، موزه هنرهای معاصر تهران میزبان نمایشگاه آثار تعدادی از نقاشان و عکاسان با موضوع انقلاب و اعتراض است
به بهانه سالگرد انقلاب در ایران، موزه هنرهای معاصر تهران میزبان نمایشگاه آثار تعدادی از نقاشان و عکاسان با موضوع انقلاب و اعتراض مردم بهخصوص محرومان و مستضعفان است. این آثار عموما در فاصله دهههای ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ خلق شدهاند.
با پیروزی انقلاب در ایران حکومتی برپا شد که اساس خود را فرهنگی میدانست و در نخستین قدمها، نهتنها همه عرصههای زندگی مردم بلکه هنر حتی «هنر انقلابی» و هنرمندان آن را محدود و قربانی کرد و هر آنچه تبلیغ دینسالاری حکومتی نبود را تخریب کرد.
به این ترتیب، میتوان گفت هنر انقلاب نخستین قربانی انقلاب در ایران بود، همانطور که جمهوریت انقلابی فدای برپایی استبداد دینی شد که از هیچ فریبکاری و سرکوبی در حق مردم ازجمله محرومان در ۴۰ سال گذشته رویگردان نبوده است.
اکثر هنرمندانی که در روزگار انقلاب چهرههایی جوان و پرشوری بودند و تلاش میکردند همسو با تحولات جامعه، بازتابدهنده هنری متعهد باشند و در نمایشگاه «آینه در آینه» آثارشان گرد هم آمده است نیز در این شرایط متحمل انواع محرومیتها شدند.
حالا همانطور که محتوای سرودهای روزگار انقلاب و احساسات و آرزوهای مردمی آن به کنجی رانده شده است، آثار اکثر نقاشان این نمایشگاه که تصویر اعتراض به فقر، تبعیض، محرومیت و خیال رستگاری مردم است نیز فقط هنگام بهرهبرداری تبلیغاتی دستگاه فرهنگی جمهوری اسلامی از گنجینه موزه بیرون میآیند.
شعار انقلاب مستضعفان و رویای هنرمندان انقلابی
نمایشگاه «آینه در آینه» بازتاب رویا در هنری است که شش دهه پس از انقلاب مشروطه با شعار حمایت از مستضعفان خلق شد و با گذشت بیش از ۴۰ سال، اگر الگوهای آن دوران از آن کنار گذاشته شود و عکس روحالله خمینی و حامیانش را در آن نبینیم، گویی برای بازگو کردن مطالبه انقلابی امروز مستضعفان و محرومان از جمهوری اسلامی خلق شدهاند.
برای مثال شعار و سرود مردم برابر سرکوب و فقر میتواند همچنان «از خون جوانان وطن لاله دمیده» باشد. ظلم به طبقات محروم و تلاش برای به دست آوردن آزادی بنمایه آثار هنرمندان این نمایشگاه در آن دوران است؛ غافل از اینکه بهزودی نهتنها آزادیهای سیاسی بیشتر به دست نخواهند آمد که با نام «جمهوری اسلامی» آزادیهای اجتماعی و فرهنگی نیز از دست میروند.
نامهای آینه در آینه
در این نمایشگاه دیدن بعضی نامهای معتبر نقاشی ایران کنار برخی تابلوها باورنکردنی است، چرا که هیچ سنخیتی میان آنچه کارنامه شاخص این نامها است و در ذهن داریم با تابلوها مشاهده نمیکنیم.
هنرمندان ایرانی این نمایشگاه عبارتاند از هانیبال الخاص، نصرالله افجهای، پروانه اعتمادی، ایوب امدادیان، پرویز ایزدپناه، ژیلا دژمتباه، رضا بانگیز، ناصر پلنگی، محمدعلی ترقی جاه، کاظم چلیپا، قاسم حاجیزاده، محمدحسین حلیمی، جواد حمیدی، حسین خسروجردی، واحد خاکدان، کیخسرو خروش، جمالالدین خرمینژاد، بهرام دبیری، مسعود سعدالدین، کامران شیردل، علیاکبر صادقی، منوچهر صفرزاده (مشصفر)، حبیبالله صادقی، غلامعلی طاهری، محمد فاسونکی، امرالله فرهادی، نیلوفر قادرینژاد، مرتضی کاتوزیان، مصطفی گودرزی، رضا مافی، محمد مدبر، اردشیر محصص، بهمن محصص، حسین محجوبی، سیروس مقدم، جلال متولی، لیلی متیندفتری و رحیم ناژفر.
میشل ستبون، خوزه کلمنته اوروسکو، دیوید آلفارو سیکِروس و دیهگو ریورای چهرههایی جهانیاند که کیانوش معتقدی آثارشان را برای برپایی این نمایشگاه از گنجینه موزه خارج کرده است.
هنر نقاشی دیواری
بخش دیگری از نمایشگاه «آینه در آینه» به شکلگیری هنر نقاشی دیواری اختصاص دارد که نشان میدهد چگونه دیوارنگاری جایگزین سبک هنرمندان شده است. بسیاری از این آثار بهقصد کشیده شدن مجدد روی دیوارهای شهر نقاشی شدهاند. به نمایش درآمدن نمونههای طراحی اولیه دیوارنگاریهای مشهور دهه ۶۰، سیر آمادهسازیشان را نشان میدهد و همچنین نمایش کتابهایی که بایگانی دیوارنگاریهای سالهای نخست انقلاب است، روشنگر هیجان روزهایی است که مردم به خیابان آمده بودند، هنری که امروز همچنان بخشی از تبلیغات حاکمیت بر دیوارهای شهر است، اما مانند آثار انقلابی آن سالها مطالبهگر آزادی و رفع محرومیت مستضعفان نیست.
از دیگر بخشهای این رویداد هنری، تصاویر اولین نمایشگاه موزه هنرهای معاصر پس از پیروزی انقلاب است که به آثار انقلابی آن سالها اختصاص دارد. آنچه در این نمایشگاه مدام ذهن را درگیر میکند تغییر معنای کلماتی چون مستضعف، محرومان و مبارزان در ۴۰ سال اخیر است.
تغییر معنای مستضعف در جمهوری اسلامی
روزگاری روحالله خمینی مستضعفان را همان محرومان، حاشیهنشینان و فقرا میدانست؛ اما امروز حکومت اسلامی، رهبر و مسئولان آن که بزرگترین برخورداران از ثروت و دارایی ملی محسوب میشوند، خود را مستضعف میدانند و تلاش میکنند بر حقایق جامعه سرپوش بگذارند. با این حساب، این سوال مطرح میشود که هنرمندان آن سالها اگر میدانستند ۴۰ سال بعد خون ۱۵۰۰ نفر از جوانان وطن در آبان ماه ۹۶ بر زمین ریخته میشود و کارگران، معلمان، کشاورزان، دانشجویان و… هرروز سرکوب و بازداشت میشوند، آیا حاضر به دوباره کشیدن چنین آثاری در تمجید از آن انقلاب بودند؟!
در نمایشگاه هنر انقلابی دو معنای مهم دیگر هم نهفته است. نخست اینکه روند تبلیغ هنر انقلابی دنیا در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی بر هنرمندان ایرانی تاثیری عمیق داشته است تا آنجا که با تغییر و حذف یک یا دو نماد میتوان آثار آنان در آن دوره را بازتاب تحولات انقلابهای جهانی دانست.
مورد بعدی اینکه اگر برخی نمادهای حکومت چون تصویر بنیانگذار و شعارهای ۴۰ سال قبل از تصاویر جدا شود و نمادهایی مانند آبان، مادران داغدار، فقر و فلاکت، تبعیض و سرکوب قومیتی، قتل حکومتی مخالفان، دگراندیشان و شهروندان عادی را جایگزین کنیم، خود این آثار که روزگاری ویترین هنر انقلابی در ایران بودند تبدیل به آثاری ضدانقلابی در باور حکومت اسلامی میشوند.
نمایشگاهی که فقط زیر پرچم تبلیغ برای نظام قابل برپا ماندن است
ازاین رو، شاید بتوان ادعا کرد اگر قرار بود همین نمایشگاه با همین آثار در هرزمانی غیر از سالگرد انقلاب و در هر نمایشگاهی غیر از موزه هنرهای معاصر برپا شود، بیتردید با محدودیت مواجه میشد. در این نمایشگاه، برخی تابلوها چنان به خواستههای امروز جامعه ایران نزدیکاند که بدون هیچ تغییری تصویر کردن آنها در شرایط امروز میتوانست به احکام سنگین زندان منجر شود، چرا که گویی قیامهای مردمی دیماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ و تیر ۱۴۰۰ بازنمایی میکنند.
این نمایشگاه برخلاف تصور بانیانش بیش از هر چیز یادآور این حقیقت تلخ است که خواسته جامعه ایران نهتنها در انقلاب ۵۷ محقق نشده است، بلکه دغدغههای آن روزها به شکل عمیقتری تداوم یافته و سرکوب میشود.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که برخی تابلوهای هنرمندانی چون بهمن و اردشیر محصص و چند نقاش دیگر ارتباط مستقیمی با موضوع نمایشگاه ندارند و به سنت موزه هنرهای معاصر که به بهانه هر نمایشگاهی، بخشی از آثار درون گنجینه موزه را در معرض دید تماشاگران قرار میدهند به نمایش درآمدهاند. به این ترتیب، موزه هنرهای معاصر تهران در روزهایی که «شاعر ایستاده» در دستگاه امنیتی و زندان جمهوری اسلامی و با برنامهریزی محدودیتهای درمانی جان باخت، هرچند به نام انقلاب اسلامی و زیر پرچم تبلیغ برای نظام نمایشگاه «آینه در آینه» را بر پا کرده است، درواقع خواسته ۴۰ ساله مردم ایران را که آزادی از رنج استبداد، فقر و محرومیت است، نمایش میدهد.
نمایشگاه «آینه در آینه» با کیوریتوری (نمایشگاهگردانی) کیانوش معتقدی برگزار شده و تا اوایل اسفند ۱۴۰۰ در محل موزه هنرهای معاصر برقرار است.