عصر ایران؛ هومان دوراندیش– احمد زیدآبادی در کانال تلگرام خودش با انتقاد از سرمقالۀ روز پنجشنبۀ روزنامۀ کیهان، به قلم حسین شریعتمداری، نوشته است: «مدیر مسئول کیهان از موضع “همهکارۀ نظام” بیانیۀ مجمع روحانیون و مدرسین را به باد حمله و ناسزا گرفته است. در حالی که تمام توصیههای مدیر مسئول کیهان در بارۀ خروج از ان.پی.تی. خروج از برجام، ترک مذاکرات وین، عدم مذاکرۀ مستقیم و غیرمستقیم با آمریکا از سوی نظام سیاسی تماماً نادیده گرفته میشود، روشن نیست که چرا وی همچنان خود را “همهکارۀ نظام” میبیند و از این موضع برای دیگران تعیین تکلیف میکند!»
فارغ از موضع مدیر مسئول روزنامۀ کیهان دربارۀ این دو تشکل اصلاحطلب، به نظر میرسد در نوشتۀ جناب زیدآبادی، از نکتهای اساسی غفلت شده است و آن هم اینکه، روزنامۀ کیهان “سقف مطالبات نظام” یا “اقدامات حداکثریِ محتمل نظام” را بیان میکند.
خروج از برجام و ان.پی.تی و ترک مذاکرات وین و …، اگرچه محقق نشدهاند و احتمال تحقق شان در شرایط فعلی ناچیز است، ولی اگر کار رویارویی جمهوری اسلامی و جهان غرب به هر دلیلی بیخ پیدا کند، ممکن است محقق شوند.
حتی اگر اساسا قرار نباشد چنین مطالباتی محقق شوند، نفس طرح این مطالبات در حکم نوعی تهدید برای جهان غرب به شمار میروند و این کارکرد تهدیدآمیز، لابد سود و ثمری برای نظام جمهوری اسلامی دارد که آقای حسین شریعتمداری سالهاست مدیر مسئول روزنامۀ کیهان است و در هجده سال گذشته، همواره در جریان مذاکرات هستهای ایران و غرب، مطالباتی چنین رادیکال را مطرح کرده است.
اگر تحلیل جناب زیدآبادی درست باشد و مواضع مطرح شده از سوی مدیر مسئول روزنامۀ کیهان هیچ ربطی به خواست و اراده و سیاست نظام و روند کلی رویارویی جمهوری اسلامی جهان غرب نداشته باشد، قاعدتاً فرد دیگری باید بر صندلی مدیریت موسسۀ کیهان بنشیند.
میگویند که رادیکالها حرف آخر را اول میزنند. آقای حسین شریعتمداری هم یک حزباللهی رادیکال است و آنچه را که نهایتا گفته خواهد شد، ابتدائا میگوید.
مدیر روزنامۀ کیهان، از آغاز مذاکرات هستهای دولت روحانی با ۱+۵، مواضع ظریف و روحانی را غیرانقلابی قلمداد میکرد.
در جریان مذاکرات هستهای، بسیاری به حمایتهای رهبری نظام از تیم مذاکرهکننده اشاره میکردند و این حمایتها را دال بر نامربوط بودن انتقادات حسین شریعتمدای از ظریف میدانستند، ولی فرجام کار ظریف در دولت روحانی، به خوبی نشان داد که موضع انتقادی رادیکال حسین شریعتمداری علیه جواد ظریف، موضع نظام بوده است. فقط چون حسین شریعتمداری رادیکال بود، حرف آخر را اول زده بود.
آقای شریعتمداری در دی ماه ۹۸ خطاب به مسئولان دولتی گفت: «سوال من این است که آقایان! نگاه شما در عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی چه تفاوتی با دشمن دارد؟ تفاوتی ندارد، شما شبیه هم هستید.»
وی همچنین یک ماه بعد، در بهمن ۹۸، در انتقاد از مصاحبۀ جواد ظریف با روزنامۀ اشپیگل گفت: «آمریکا با همۀ توان در پی آن است که از ایران اسلامی صدایی متفاوت و مغایر با صدای انقلاب بشنود و متاسفانه آقای ظریف بیآنکه بدانند، با اظهارات خویش در مصاحبه با اشپیگل این فرصت را در اختیار دشمن قرار دادهاند!»
بنابراین مدیر مسئول روزنامۀ کیهان در مجموع معتقد بود که از سخنان جواد ظریف (و برخی از دیگر مقامات دولت روحانی) صدای دشمن به گوش میرسد. در آخرین ماه های دولت روحانی رهبری نظام با انتقاد از سخنان جواد ظریف دربارۀ چند و چون سیاست خارجی، گفتند: «بعضی از این حرف ها، تکرار حرف های خصمانۀ دشمنان ماست. تکرار حرفهای آمریکاست.»
نوشتۀ آقای زیدآبادی دلالت دارد بر اینکه حسین شریعتمداری در گوشهای نشسته و برای خودش مشغول تندروی است و نظام هم تحویلش نمیگیرد! در صورتی که واقعیت جز این است.
واقعیت این است که در تقابل کیهان و ظریف، سرانجام آنکه در نظر یار خاکسار شد، ظریف بود و آنکه محترم ماند، حسین شریعتمداری بود. پایان این قصه به خوبی نشان میدهد که نگاه منکرانۀ احمد زیدآبادی به اهمیت سیاسی مدیر مسئول کیهان، چندان واقعگرایانه نیست.
برای تحکیم مدعای فوق، کافی است تغییر موضع اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی پس از یادداشت انتقادی حسین شریعتمداری را به یاد بیاوریم.
اما جدا از این نکات، باید افزود که آقای زیدآبادی در آغاز سال جاری مدافع ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی بود و از این حیث با روزنامۀ کیهان همسویی داشت. الان هم ابراهیم رئیسی بر کرسی ریاست جمهوری نشسته و کیهان به عنوان مهمترین روزنامۀ حامی دولت وی، ملاحظاتش را دربارۀ سیاست خارجی مطرح میکند.
اگر کیهان در دوران زمامداری روحانی به عنوان روزنامۀ مخالف دولت، دربارۀ برجام و سایر مسائل سیاست خارجی موضعگیری میکرد، الان به عنوان روزنامۀ موافق دولت، مشغول تحلیل و موضعگیری دربارۀ سیاست خارجی است.
اینکه از روی کار آمدن دولت رئیسی استقبال کنیم و از اظهار نظر حامیان این دولت آزردهخاطر شویم، خودش نوعی سیاست یک بام و دو هوا است. حامیان این دولت، انقلابی و رادیکال و اهل ستیزه با جهان غرباند.
حتی اگر آقای زیدآبادی بگوید این انقلابیگری با دستفرمان فعلی دولت رئیسی در مذاکرات هستهای تطابق ندارد، باید گفت که خود آقای زیدآبادی هم پس از دوم خرداد در اثر فضای بازی که دولت خاتمی در حوزهی مطبوعات ایجاد کرد به شهرت رسید و جایگاه مطبوعاتی درخوری بدست آورد، ولی هر روز مشغول انتقاد از دولت خاتمی بود.
اگر زیدآبادیِ لیبرال حق داشت کاملاً منتقد دولت لیبرال خاتمی باشد، منطقا استبعادی ندارد که شریعتمداریِ انقلابی نیز نسبتاً منتقد “دولت انقلابی” رئیسی باشد.
حسین شریعتمداری، به قول خبرنگار نیویورک تایمز، “صدای ایران تندرو” است. فارغ از اینکه نظام سیاسی ایران چقدر بتواند با این تندروی همراهی کند، اینکه از ایران چنین صدایی به گوش غرب برسد، از نظر نظام جمهوری اسلامی، مُجاز و بلکه لازم است؛ حتی اگر احمد زیدآبادی، که خودش مدافع تشکیل «دولت تندروها» بوده، شنیدن این صدا را خوش نداشته باشد.