سایت ملیون ایران

ادعاهای پوتین دربارۀ اوکراین، انکار حقایق تاریخی

ار. اف. ای – علیرضا مناف زاده

یکی از ادعاهای پوتین در حمله به خاک اوکراین، احتمال پیوستن آن کشور به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، است. اما این ادعا بهانه‌ای بیش نیست. او این دستاویز را بارها تکرار کرده و آن را در رساله‌ای که در ژوئیۀ ۲۰۲۱ در سایت اینترنتی کرملین منتشر کرده به تفصیل شرح داده است. به گفتۀ او: اوکراینی‌ها و روس‌ها ملت واحدی هستند و دور شدن آن‌ها از یکدیگر «سیاست راهبُردی آمریکا» و به طور کلی غرب است. غربی‌ها می‌خواهند «اوکراین را رفته رفته وارد بازی استراتژیک خطرناکی» کنند و قصدشان این است که آن کشور را به حصاری میان روسیه و اروپا تبدیل کنند.

او پس از حملۀ نظامی به اوکراین که با عنوان «عملیات ویژه» از آن یاد کرد، در یک سخنرانی تهدیدآمیزِ تلویزیونی گفت:  هدف ما از این عملیات، «ارتش‌زدایی» و «نازی‌زدایی» از اوکراین است.

به گفتۀ بسیاری از کارشناسان، مبالغه و گزاف‌گویی یکی از ویژگی‌های شخصیتِ پوتین است. به یاد داشته باشیم که او در سال ۲۰۰۸ هنگام مداخلۀ نظامی‌اش در گرجستان و جدا کردن «آبخازیا» و «اُسِتی جنوبی» از آن کشور و در سال ۲۰۱۴ هنگام مداخلۀ نظامی در خاک اوکراین برای الحاق کریمه اصطلاح «نسل‌کشی» را به کار برد. چندی پیش حتی دولت اوکراین را متهم به کوشش در جهت دستیابی به «سلاح اتمی» کرد. در حالی که این اتهام دروغی بیش نیست.

خلع سلاح اتمی اوکراین پس از امضای «مِموُراندوُم بوداپست» در سال ۱۹۹۴ آغاز شد و به پایان رسید. آن مِموُراندوُم را روسیه و آمریکا و اوکراین امضا کردند. تاکنون هیچ نشانه‌ای دیده نشده است که آن کشور بخواهد تعهداتش را زیر پا بگذارد و کوششی در جهت دستیابی به سلاح اتمی بکند. برپایۀ آن مِموُراندوُم امنیت و تمامیتِ ارضیِ اوکراین در برابر انتقالِ تجهیزات اتمی‌ آن به روسیه، می‌بایست تضمین شود. اما روسیه در سال ۲۰۱۴ با مداخلۀ نظامی‌ در خاک اوکراین تعهداتش را زیر پا گذاشت.

گروه‌هایی از چپ افراطی تا راست افراطی در گوشه و کنار جهان از این حقایقِ تاریخی سخنی نمی‌گویند و آنچه را از میان ادعاهایِ پوتین ورد زبان کرده‌اند، این است که گویا آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها گفته‌اند اوکراین می‌تواند به ناتو بپیوندد و به همین سبب مسئولیت حمله به خاک اوکراین را متوجه آمریکا و ناتو می‌کنند.

این ادعا که گسترش ناتو محرک روسیه در حمله به اوکراین بوده، دروغی بیش نیست. درست است که برطبق اصول ناتو درهای آن سازمان به روی هر کشور اروپایی که بخواهد به آن بپیوندد، باز است. اما ناتو مدت‌هاست سیاست «درهای باز» را  به کناری گذاشته است. وانگهی، کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی دربارۀ عضویت اوکراین در ناتو هیچگاه هم‌رأی نبوده‌‌اند و نیستند و پوتین آن را خوب می‌داند.

در سال ۲۰۰۸ هنگامی که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی طرح پیوستن اوکراین و گرجستان را رد کرد و بررسی آن را به زمان نامعلومی موکول کرد، پوتین خشمگین شد زیرا اصطلاح «موکول کردن به زمانی نامعلوم» را «وعدۀ پیوستن» تعبیر کرد.

درست است که در پایان سال ۱۹۹۴ ناتو اعلام کرد که کشورهای دموکراتیکِ اروپای شرقی می‌توانند به آن سازمان بپیوندند و در ژوئیۀ ۱۹۹۷ مجارستان و لهستان و جمهوری چک عضو ناتو شدند، اما هنگامی که بوریس یلتسین، نخستین رئیس جمهور روسیه، زبان به انتقاد گشود، غربی‌ها دست از گسترش ناتو برداشتند.

در ۲۷ ماه می ۱۹۹۷ ناتو و روسیه به منظور ایجاد صلح پایدار در اروپا و پاسداری از امنیت دوجانبۀ ناتو و فدراسیون روسیه «موافقت‌نامۀ همکاری و مشارکت» امضا کردند. با امضای آن موافقت‌نامه ناتو به روسیه اطمینان داد که به هیچ وجه «قصد گسترش سلاح‌های هسته‌ای و استقرار نیروهای رزمی دائمی در خاک اعضای جدید خود را ندارد».

هنگامی که ولادیمیر پوتین در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ رئیس جمهور روسیه شد کوشش‌هایی برای نزدیکی با ناتو کرد و حتی پیوستن به آن سازمان را در برنامۀ خود قرار داد، اما هنگامی که در ۲۴ مارس ۲۰۰۴ شش کشور از اردوگاه شوروی سابق به عضویت ناتو درآمدند، تغییر عقیده داد و چند سال بعد هنگامی که احتمالِ پیوستن گرجستان و اوکراین مطرح شد، از ناتو مترسکی ساخت تا سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌اش را توجیه کند.

به گفتۀ ژان سیلوِسْتر موُنگروُنیه، قلمروشناس برجستۀ فرانسوی، مسألۀ ناتو فریبی بیش نیست. پوتین می‌خواهد خاک اوکراین را به تصرف خود درآورد و کنترل سیاسی، استراتژیک و نظامی آن را در دست بگیرد. استراتژیِ تسخیرِ سرزمین‌های شوروی سابق را پوتین در اوت ۲۰۰۸ آغاز کرد هنگامی که با تجاوز نظامی به گرجستان دو منطقۀ آبخازیا و اوُسِتی جنوبی را از خاک آن کشور جدا کرد و آن‌ها را به زیر کنترل خود درآورد.

الکساندر زینِویف، نویسنده و فیلسوف روس (۱۹۲۲ -۲۰۰۶م) فروپاشی شوروی را بزرگترین فاجعۀ ژئوپلیتیک قرن می‌دانست. پوتین از پیروان سرسخت این دیدگاه است. پارادایم تاریخنگاری خاصی با همین دیدگاه در روسیه پدید آمده که معتقد است اتحاد جماهیر شوروی، برخلاف آنچه می‌گویند، می‌توانست به حیات خود ادامه دهد و فروپاشیِ آن کار قدرت‌های غربی و در رأس آن‌ها آمریکا بود.

به گفتۀ موُنگروُنیه، اگر پوتین اوکراین را تصرف کند، گام بعدی او تسخیر لیتوانی و اِستونی و لِتونی خواهد بود. بی‌شک، لهستان و موُلداوی و رومانی نیز که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، آن‌ها را «یتیمان پیمان ورشو» توصیف کرده است، در برنامۀ استراتژی تسخیر پوتین قرار دارند.

خروج از نسخه موبایل