سایت ملیون ایران

سجاد بهزادی: تمنای فروش نفت در سالروز ملی شدن صنعت نفت

سجاد بهزادی

اگر درخشان ترین دوران اقتصاد ایران به خاطر شکوفایی نفت در دهه ۱۳۴۰ بوده است؛ برخی از صاحبنظران، انقلاب ۱۳۵۷ را نیز به خاطر افزایش شدید درآمدهای نفتی و بحرانی شدن مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن روز می دانند.
 

 عصرایران؛ سجاد بهزادی – “به‌‌نام سعادت ملت ایران و به‌‌منظور کمک به تامین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌‌کنیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود؛ یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌‌برداری در دست دولت قرارگیرد”.

پیشنهاد قانون ملی‌‌شدن صنعت نفت که در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹به تصویب مجلس نمایندگان رسید بود باید به تصویب مجلس سنا نیز می رسید.مجلس سنا هم این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و قانون ملی شدن نفت ایران بعنوان مهم ترین رخداد قرن ۱۴ ثبت شد و ایرانیان در نهضت ملی شدن صنعت نفت یکی از بزرگ ترین دارایی خود را ملی کردند.

ما از امروز وارد قرن پانزدهم شمسی شدیم و بدون شک ملی شدن صنعت نفت یکی از مهم ترین رویدادهای قرن ۱۴ بوده است. اما مهم ترین پرسش هایی که همچنان در همین ارتباط وجود دارد اینکه:

نفت پس از ملی شدن چقدر در خدمت توسعه ایران بوده است و ما چه طعمی از ملی شدن صنعت نفت تا کنون چشیده ایم؟

نفت به بازتولید قدرت در سطوح حاکمیت منجر شد یا بدنه اجتماعی را نیز قدرتمند کرد؟

نسبت نفت با دمکراسی و توسعه در جوامع جهان سوم چگونه بوده است و این نسبت در ایران کنونی در چه وضعیتی قرار دارد؟

چقدر از ویژه خواری ها و جریان های مافیایی در جامعه امروز ایران به واسطه نفت ظهور و بروز کرده است؟

اگر نفت نبود همین توسعه ناقصی که امروز در بخش های عمرانی جامعه شاهد بودیم در چه وضعیتی قرار داشت؟

آیا راه نجات جامعه ایران و شکوفایی استعدادهای گوناگون از بستن چاههای نفت می گذرد؟

بهره مندی طبقه متوسط جامعه ایران از ثروت هایی نظیر درآمد نفت و وابستگی طبقات پایین تر به یارانه هایی که به واسطه درآمدهای نفتی پرداخت می شود چه سود وزیان هایی دارد؟

هر آنچه هست ما همچنان در تمنای فروش نفت هستیم.سالهایی که قیمت نفت به خاطر مناسبات جهانی زمین خورد و یا ما به دلیل تحریم قادر به صدور وفروش نفت نشدیم درمانده تر از همیشه بودیم و هیچ برنامه ای برای توسعه نداشتیم و جامعه نیز فقیر و فقر زده تر شد.

بیش تر دعواها و تنش های برجامی و زمین گیرشدن آن در این سالهای طولانی و آوار شدن بحران ها بر سر جامعه ایران نیز به خاطر نفت است.ایران می خواهد نفتش را آزادانه بفروشد و پولش هم دریافت کند.

مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران می گوید” در دولت سیزدهم بخشی از بازارهای ازدست‌رفته نفت احیا شد و هرچه نفت می‌فروشیم، پولش را می‌گیریم.”سخنگوی دولت سیزدهم نیز مدام مصاحبه می کند” در فروش نفت نیز موفقیت‌هایی کسب کرده‌ایم و وزارت نفت هم اکنون می‌تواند بفروشد و هم پول آن را وارد کشور کند.”سعید جلیلی در گفتگویی تلفنی گفت “روزی یک میلیون و ۲۰۰هزار بشکه نفت می‌فروشیم پولش را هم می‌‌گیریم.”
یک معنی این حرف ها این است که ما چقدر در تمنای فروش نفتیم و ذوق زده از فروش سرمایه ای هستیم که بسیاری از کشورهای نفتی، سالها قبل با همین سرمایه و البته برنامه ریزی های متفاوت تر از ما، رفاه و زیرساخت های اقتصادی کشورشان را توسعه دادند.

بنظر می رسد برجام در یک قدمی نهایی شدن باشد. برجام برای ایران جز نفت و دریافت پول نفت تقریبا هیچ معنایی ندارد. وزیر نفت در شعف نهایی شدن برجام در آرزوی ظرفیت ۵ میلیون بشکه ای تولید نفت است.وزیر نفت می گوید ” ظرفیت تولید ما دیگر ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تا ۴ میلیون بشکه نخواهد بود.برنامه این است که ظرفیت را به نزدیک ۵ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی برسانیم.”

اما تاریخ را نباید فراموش کرد.نفت همیشه ناجی یک ملت ویک دولت نیست.چنانچه گفته می شود اگر درخشان ترین دوران اقتصاد ایران به خاطر شکوفایی نفت در دهه ۱۳۴۰ بوده است؛ برخی از صاحبنظران، انقلاب ۱۳۵۷ را نیز به خاطر افزایش شدید درآمدهای نفتی و بحرانی شدن مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن روز می دانند.

پس از انقلاب تاکنون، کشور با درآمدهای سرشاری نفتی نتوانسته است وضعیت توسعه را دگرگون کند. نمی شود گفت کشور با نفت و یا بی نفت یکسان اداره شده است؛ اما نسبت معناداری هم بین درآمدهای کلان و یا رکود نفت با توسعه شاهد نبوده ایم.

نفت هم می تواند پاشنه آشیل این مملکت باشد و هم می تواند در صورت برنامه ریزی درست سبب خوشبختی پایدار ملت شود.تا زمانی که به این فرمول دست پیدا نکردیم، تمنای فروش نفت امری بیهوده خواهد بود؛ حتی اگر دو قرن دیگری هم از ملی شدن صنعت نفت بگذرد.

 

 

خروج از نسخه موبایل