سایت ملیون ایران

کارنامه برنامه هسته‌ای ایران؛ از خدا شاه میهن تا ولایت مطلقه فقیه

بیش از سی سال است که امریکا و اتّحادیه اروپا جمهوری اسلامی را به نقض عهدنامه منع گسترش تسلیحات هسته‌ای و نیّت ساختن سلاح هسته‌ای متّهم می‌کنند. ایران این اتّهام را رد می‌کند و می‌گوید که برنامه هسته‌ایش صلح‌آمیز است. این عهدنامه (Treaty on the Non-proliferation of Nuclear Weapons /NPT)  از کشورهایی که سلاح هسته‌ای ندارند تضمین می‌گیرد که سلاح هسته‌ای تولید نکنند ولی استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای را مشروع و از کشورهای دارای سلاح هسته‌ای می‌خواهد که هدف خلع سلاح هسته‌ای را بپذیرند. عهدنامه به کشورهای عضو اجازه می‌دهد که با یک اخطار ۹۰ روزه از عضویّت آن خارج شوند. اسرائیل، هندوستان و پاکستان عهد نامه را امضا نکردند و موفّق به ساختن سلاح هسته‌ای شدند. کره شمالی تنها کشوری است که بعد از امضای عهدنامه از آن خارج شد و به گروه دارای سلاح هسته‌ای پیوست.

در پنجاه سال گذشته پیشرفت دانش و تکنولوژی هسته‌ای به حدّی بوده که برخورداری از انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز بالقوّه توانائی ساختن سلاح هسته‌ای را محتمل می‌کند. دیگر اینکه کشورهای دارای سلاح هسته‌ای نه تنها اقدامی برای خلع سلاح نکرده‌اند بلکه قدرت تخریب تسلیحات خود را به ۳۰۰۰ برابر بمبهائی رسانده‌اند که روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد. به بیان دیگر، سلاح هسته‌ای سلاح خودکشی شده و توجیه یا منطق برخورداری از آن به بازدارندگی یا جلوگیری از مورد حمله قرار گرفتن تقلیل یافته است.

محمّدرضا شاه پهلوی عهدنامه منع گسترش تسلیحات هسته‌ای را در فروردین ۱۳۴۹ تاٌیید کرد و به مجلس شورای ملّی دستور داد که تصمیم او را قانونی کنند. ۵ سال بعد شاه با کمپانی زیمنس آلمان یک قرارداد ۶ میلیارد دلاری بست که در بوشهر تاٌسیسات هسته‌ای بسازند. در همان سال شاه تصمیم گرفت که یک میلیارد دلار به کمیسیون انرژی اتمی فرانسه برای غنی سازی اورانیوم قرض بدهد. اکبر اعتماد، اوّلین مدیر سازمان انرژی اتمی ایران، گفته است که ایران متعهّد به خرید اورانیوم غنی‌شده از فرانسه شد و در عین حال قصد غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور را داشت. اعتماد اضافه می‌کند که شاه تصمیم به ساختن سلاح هسته‌ای داشت ولی با مخالفت آمریکا روبرو بود.(۱)

زمانی (اوایل دهه ۱۹۷۰) خبرنگار روزنامه نیویورک‌تایمز از شاه سوٌال می‌کند که آیا قصد ساختن سلاح هسته‌ای دارد شاه پاسخ می‌دهد «بدون شک و هر چه زودتر بهتر.»(۲) در سال ۱۳۵۴  ایران با یک کمپانی اسرائیلی به نام Soltom munitions plant قراردادی امضا کرد که یک کارخانه موشک زمین به هوا در اصفهان بنا کند. بر مبنای این قرارداد ایران ۳۰۰ میلیون دلار به Soltom پرداخت کرد و تعهّد نمود که بقیه مخارج را به مرور که بنای کارخانه پیشرفت می‌کند از طریق حساب‌هایش در بانکهای اروپا بپردازد.

بعد از فروپاشی استبداد شاهنشاهی ساختن تاٌسیسات بوشهر و اصفهان متوقّف شد ولی به دلیل بی‌اطّلاعی و حرج و مرج اداری در ایران پرداخت اقساط به Soltom ادامه یافت. هم زمان، اسرائیل پول خرید نفت از ایران در سال ۱۳۵۶ را نیز نپرداخته بود. لذا وقتی که امام غایب نمایندگان خود در قم را از ماهیّت قرار داد شاه و Soltom و نفت مجّانی دادن به اسرائیل مطّلع کرد دولت مدّعی شد که اسرائیل ۵ میلیارد دلار به ایران بدهکار است. طرفهای اسرائیلی به مطالبه ایران پاسخ ندادند ولی روزنامه معتبر اسرائیل Ha’aretz طلبکار بودن ایران را تاٌئید کرد.(۳)

خمینی و شرکا قراردادهای ایران با آلمان، فرانسه و اسرائیل را ضد اسلامی دانستند و ولایت فقیه را بی‌نیاز به نیروی هسته‌ای اعلام کردند. وزیر خارجه شاه عبّاس خلعتبری به اتّهام حمایت از قراردادها محاکمه و اعدام شد. روزنامه جمهوری اسلامی، نشریه ارگان حزب جمهوری اسلامی به سردبیری میر حسین موسوی، خبر اعدام خلعتبری و عکس جسد او را در صفحه نخست با تیتر «نیروگاههای هسته‌ای: خیانت آشکار به خلق ما» چاپ کرد.(۴)

پنج سال بعد جمهوری اسلامی یک قرارداد یک میلیارد دلاری برای باز سازی رآکتور اتمی بوشهر با روسیه امضا کرد و سپس برای دستیابی به تکنولوژی غنی‌سازی اورانیوم تماس با پاکستان و کره شمالی را آغاز نمود. دیری نپائید که سخنگویان ولایت فقیه برنامه هسته‌ای خود را که با برنامه شاه تفاوت ماهوی نداشت ابداع ولایت فقیه اعلام کردند. نگرانی امنیّتی و انگیزه سیاسی برنامه هسته‌ای ایران قبل و بعد از انقلاب وجوه مشترک دارند. اگر چه شاه با اتّحاد جماهیر شوری روابط محترمانه داشت ولی می‌پنداشت که در صورت تشدید تقابل جنگ سرد بین آمریکا و شوری تجاوز نظامی مسکو به ایران می‌تواند خطری جدّی شود. لذا براین باور بود که مجهّز کردن کشور به سلاح هسته‌ای بازدارنده این خطر خواهد بود.

دشمنی ۴۳ ساله ولایت فقیه با آمریکا و اسرائیل و مسلّح کردن نیروهای نیابتی‌اش در منطقه ترس و تنشی ایجاد کرده که حمله نظامی به کشور نگرانی جدّی هیئت حاکمه جدید شده است. لذا خامنه‌ای و شرکا، مثل شاه، برخورداری از سلاح هسته‌ای را بازدارنده این خطر می‌دانند. از جهت سیاسی، شاه می‌خواست که ایران در روابط بین‌المللی به‌طور اعم و خاورمیانه به‌طور اخص اهمّیّت و اعتبار خاصّی پیدا کند و داشتن سلاح هسته‌ای را زمینه‌ساز این بلندپروازی می‌دانست. ولایت مطلقه فقیه نیز بینش و روٌیائی مشابه دارد، با این تفاوت که برای شاه ملّی‌گرائی و حیثیّت جهانی ایران مهم بود حال آنکه برای خامنه‌ای و شرکا روضه‌خوانی فرامرزی و ضدّیّت با تجدّد فرهنگی و اجتماعی جانشین توجّه به منافع و حیثیّت ملّی کشور شده است.

تحریم‌های اقتصادی قبل از برجام، خصوصاً وقتی که روسیه و چین به شش قطعنامه تحریمی شورای امنیّت علیه ایران رأ ی دادند، ولایت فقیه را مجبور به پذیرش توافقنامه برجام کرد. دست‌راستی‌های آمریکا، تحت تاٌثیر اسرائیل، با برجام مخالف بودند و امروز  هم با احیای آن مخالفند ولی وقتی از آنان سوُال می‌شود که اگر ایران غلظت اورانیوم را به ۹۰ درصد برساند و به کسب توانائی بالقوّه برای ساختن سلاح هسته‌ای شود چه خواهند کرد پاسخ‌شان مبهم است. زیرا افکار عمومی بعد از نقش آمریکا در فجایع افغانستان و عراق و لیبی با آغاز جنگ دیگری در منطقه مخالف است. سنجش افکار به وسیله موٌسّسه فراحزبی گالوپ (Gallup) نشان می‌دهد که ۷۸ درصد مردم آمریکا با آغاز جنگ دیگری در منطقه مخالفند و برای حلّ مساُله هسته‌ای ایران از گزینه دیپلماسی حمایت می‌کنند.(۵)

خروج رئیس جمهور ترامپ از برجام به ایران فرصت داد که غنی‌سازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد افزایش دهد و چرخک‌های سوخت (سانتریفیوژ) پیشرفته خریداری کند ولی ترامپ بر خلاف تهدیداتش پیشنهاد وزیر خارجه و مشاور امنیّتی خود را برای عکس‌العمل نظامی رد کرد زیرا نگرانی او انتخاب شدن مجدّدش بود و فکر می‌کرد که حمله نظامی به ایران برایش نتیجه منفی دارد.

در حال حاضر مهار برنامه هسته‌ای ایران برای آمریکا، اروپا، روسیه و چین اولویّت دارد زیرا تمکین بین‌المللی به ادامه پیشرفت غنی‌سازی اورانیوم و برنامه موشکی ایران هم خطر حمله اسرائیل به ایران را تشدید می‌کند که پیامد آن می‌تواند جنگی فرسایشی در منطقه باشد و هم کشورهائی چون ترکیه، مصر، عربستان سعودی و امارات متّحده تصمیم به کسب سلاح هسته‌ای بگیرند که نتیجه آن پایان عهدنامه منع گسترش تسلیحات هسته‌ای و عمیق شدن بحران اقتصادی و امنیّتی جهانی خواهد بود.

حاکمیّت ولایت مطلقه فقیه بر سه پایه استوار است: نهادهای سرکوب، خرافات و افسانه‌های مذهبی و صدور نفت و گاز. در چهل و سه سال گذشته برد خرافات و افسانه‌ها تقلیل فاحش یافته ولی نهادهای سرکوب تبدیل به مافیای فاشیستی سپاه پاسداران شده‌اند. صادرات نفت ایران قبل از تحریم‌ها روزی دو و نیم میلیون بشکه در روز بود که به قیمت بازار جهانی فروخته می‌شد ولی در سه سال گذشته به کمتر از یک میلیون تقلیل یافته و از طریق قاچاق و معاملات پایاپای با تخفیف نرخ بین‌المللی فروخته می‌شود.

بودجه و هزینه برنامه هسته‌ای ولایت فقیه محرمانه است ولی کارشناسان بر مبنای اطّلاعات عینی هزینه و ضررتحریمهای بین المللی علیه ایران از سال ۲۰۱۱ میلادی تا توافق برجام در ۲۰۱۶ بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار بر آورد می‌کنند. از زمان خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ افزایش مخارج برنامه هسته‌ای و ضرر تحریم‌ها برای اقتصاد ایران و خصوصاٌ زندگی اقشار فقیر و متوسّط فاجعه بار بوده است.(۶)(ضمیمه را ببینید) لذا طبقه حاکمه ولایت فقیه که مافیای سپاه پاسداران بخشی از آن است نیاز مبرمی به لغو تحریم‌های اقتصادی، تجارتی و بانکی دارد. ناظرین خودی در ایران گسترش مشکلات و مسائل معیشتی توده‌های مردم و استهلاک پالایشگاه‌ها و تاٌسیسات نفت و گاز کشور را برای ثبات رژیم و ادامه تسلّط طبقه حاکمه که شامل نهادهای تحت کنترل ولی فقیه می‌باشند خطرناک می‌دانند و علیرغم نیاز ماهیّتی خود به دشمن خواهان احیای برجام هستند.

از آنجا که مذاکرات وین برای احیای برجام به رقابتهای سیاسی داخلی در ایران و آمریکا گره خورده و تحت تاثیر نگرانی اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس از یک سو و نقش نیروهای نیابتی ایران در منطقه از سوی دیگرند، لذا از آغاز مذاکرات، تهران و واشنگتن روی «خط قرمز»های خود پافشاری کرده‌اند ولی با بده‌بستانهای کوچک و بزرگ «قرمزی خط‌»ها کمرنگ و به توافق رسیده‌اند.

برمبنای گزارشات ناظرین آگاه اصرار ایران برای خروج سپاه پاسداران از فهرست تحریم‌های تروریستی و امتناع آمریکا از پذیرش این درخواست آخرین مساُله مورد اختلاف است. نمایندگان فرانسه، بریتانیا و آلمان در مذاکرات می‌کوشند تا راه‌حلّ قابل تحمّلی برای طرفین ارائه دهند. گویا یکی از پیشنهادات آنان این است که به‌جای سپاه پاسداران سپاه قدس را در لیست تروریست‌ها قرار دهند. گویا ولّی فقیه منتظر است که امام غایب در باره این پیشنهاد اظهار نظر کند.

————————————-
پانوشت‌ها:

۱- Gholam Reza Afkhami, Iran’s Atomic Energy Program: Mission, Structures, Politics, An Interview with Akbar Etemad(Bethesda, Md.: Iranbook, Inc., 1997), 4849.
۲- Elaine Sciolino, “Iran’s Nucleat goals Lie in Halk-Built Plant,” The New York times, 19 May 1995.
۳- Ronen Berman,“۵ Billion Reasons to Talk to Iran,” Ha’aretz, 19 March 1999.
۴- «نیروگاههای هسته‌ای: خیانت آشکار به خلق ما»
۵- https://news.gallup.com/poll/265640/americans-war-iran.aspx
۶- How Much The Nuclear Program Has Impoverished Iran

از: ایران امروز

خروج از نسخه موبایل