سایت ملیون ایران

طارق الحمید: اهمیت طرح یکپارچه‌سازی پدافند منطقه در برابر تهدیدهای ایران

طارق الحمید

اهمیت این طرح به عنوان گامی راهبردی و اقدامی بازدارنده علیه جمهوری اسلامی ایران این است که از حمایت دوحزبی برخوردار است

 

هرچند دولت آمریکا به دلیل اتخاذ سیاست‌های پرسش‌برانگیز در قبال خاورمیانه در معرض انتقادهای بجا و بسیاری قرار دارد، این کشور به تازگی در حال برداشتن گام مهمی است که در صورت تبدیل شدن آن به واقعیت، می‌توان گفت که واشنگتن تصمیم گرفته است به گونه‌ای عمل کند که از لحاظ راهبردی شایسته جایگاه و قدرت آن در سطح جامعه جهانی است و دیگر به توهمات و خیال‌بافی‌های چپ‌گرایان وقعی نمی‌گذارد.

گامی که به آن اشاره کردیم، خبر مهم و درخور توجهی است، زیرا نمایندگان دموکرات و جمهوری‌خواه در کنگره از طرح جدیدی با عنوان «بازدارندگی دشمن و تقویت سامانه‌های پدافند هوایی» رونمایی کرده‌اند که هدف از آن یکپارچه‌سازی سامانه‌های پدافند هوایی کشورهای خاورمیانه برای مقابله با تهدیدهای هسته‌ای، موشکی، و پهپادی ایران است.

این طرح به وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) پیشنهاد می‌دهد که راهبردی را برای همکاری و هماهنگی با عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی، عراق، اردن، اسرائیل، و سایر کشورهای منطقه با هدف یکپارچه‌سازی سامانه‌های پدافند هوایی کشورهای یادشده، آماده کند.

آنچه بر اساس پیش‌نویس این طرح از پنتاگون خواسته می‌شود، «توسعه رویکرد و ارائه طرح دفاعی برای استفاده از قابلیت‌های پدافند هوایی و موشکی به منظور حمایت از منطقه در برابر تجاوزات ایران و گروه‌های افراطی مورد حمایت تهران است». علاوه برآن، این طرح از پنتاگون می‌خواهد پس از گذشت ۱۸۰ روز از زمان تصویب، گزارش مفصلی را به کنگره ارائه کند که شامل راهبردی با محوریت سه نکته باشد:  ارزیابی میزان تهدید موشکی و حمله‌های هوایی ایران و شبه‌نظامیان آن به متحدان آمریکا در منطقه، ذکر تلاش‌های انجام‌شده برای هماهنگی با متحدان و بررسی سامانه‌های فعلی موجود برای مقابله با حمله‌های موشکی و پهپادی احتمالی، و ارزیابی تاثیر یکپارچه‌سازی طرح پدافند هوایی و موشکی بین کشورهای منطقه در بهبود تقویت پاسخ‌گویی به هرگونه حمله، افزون بر لزوم توجه به چالش‌هایی‌که ممکن است اجرای طرح یکپارچه‌سازی سامانه‌های پدافند هوایی کشورهای خاورمیانه را با دشواری روبه‌رو ‌کند.

بنابراین، ارائه طرحی با این هدف به این معنی است که ایالات متحده تصمیم گرفته است سیاست خود را از لحاظ راهبردی بازنگری کند. مهم‌تر اینکه این طرح در کنگره و از سوی نمایندگان دموکرات و جمهوری‌خواه پیشنهاد شده است، نه از طریق دولت آمریکا. به عبارت دیگر، این طرح در صورت تصویب شدن، به یک تعهد راهبردی مشخص تبدیل خواهد شد، نه یک حرکت تاکتیکی از طرف دولت و با توجه به اینکه طرح راهبردی جدید از حمایت بسیاری از اعضای کنگره برخوردار است، انتخابات آینده میان‌دوره‌ای نیز تاثیری بر پیشبرد آن نخواهد داشت.

به باور من، اهمیت این طرح در این ویژگی نهفته است که تعهدی را که ایران آرزو داشت از طریق احیای برجام به آن برسد، اکنون متحدان آمریکا در منطقه به دست می‌آورند. با تصویب این طرح باید هر توافقی که با واشنگتن انجام می‌شود، در کنگره تصویب شود و رسمیت یابد و بعید است که در سایه چنین طرح و مقرراتی، تهران بتواند با واشنگتن به توافقی برسد.

اهمیت دیگر این طرح به عنوان گامی راهبردی و اقدامی بازدارنده علیه جمهوری اسلامی ایران، ارائه هم‌زمان آن از سوی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان است و این امر دیدگاه مشترک کنگره را در روش برخورد با رژیم ایران، صرف نظر از اینکه قدرت در دست دموکرات‌ها باشد یا جمهوری‌خواهان، نشان می‌دهد. در نتیجه، متحدان آمریکا در منطقه دارند آغاز حرکت راهبردی جدیدی از سوی ایالات متحده را مشاهده می‌کنند که سرنوشت آن تنها به سیاست یکی از دو حزب دموکرات یا جمهوری‌خواه وابسته نیست، بلکه همه بر سر آن توافق نظر دارند و انتخابات آینده هم که پیش‌بینی می‌شود جمهوری‌خواهان در آن پیشتاز باشند، تاثیری بر این تصمیم نخواهد داشت.

طرح جدید را از این‌رو یک اقدام بازدارنده می‌دانیم که به‌رغم درخواست‌های بسیار مبنی بر لزوم برخورد قاطع و شفاف با تهران، و هرچند تهران آمادگی نشان نداد که حتی برای یک لحظه هم از ادامه سیاست تهاجمی خود در منطقه دست بردارد، جمهوری اسلامی ایران با هیچ واکنش تندی که فراخور رفتار تهاجمی آن در منطقه باشد، از سوی دولت کنونی آمریکا روبه‌رو نشد.

اکنون اگر این طرح بازدارنده علیه رژیم ایران تصویب شود، می‌توان این جمله وینستون چرچیل، نخست‌وزیر معروف بریتانیا، را تکرار کرد که «آمریکایی‌ها همیشه کار درست را انجام می‌دهند، فقط پس از اینکه همه چیزهای دیگر را امتحان کنند».

البته عمده‌ترین عیب آمریکایی‌ها این است که نه هیچ طرح سیاسی‌ای را فراگیر و همه‌جانبه و تا مرحله رسیدن به اهداف موردنظر آن دنبال می‌کنند، و نه به عواقب تصمیم‌هایی که گرفته‌اند توجه می‌کنند؛ درست همان‌گونه که در عراق و افغانستان رخ داد. علاوه بر این، آمریکایی‌ها در برخورد با تحولات خاورمیانه، دوراندیشی سیاسی ندارند و در اغلب موارد ساده‌لوحانه عمل می‌کنند.

با این حال، ارائه طرح «بازدارندگی دشمن و تقویت سامانه‌های پدافند هوایی» در منطقه، باعث می‌شود که بگوییم: آری حالا زمان آن فرا رسیده است که گفت‌وگو درباره تحولات چالش‌برانگیز خاورمیانه را آغاز کنیم و برای تحقق این هدف، توهم و خیال‌پردازی را کنار گذاریم و حرکت در این مسیر را با راهبرد دقیق و مشخصی آغاز کنیم.

از: ایندیپندنت 

 
خروج از نسخه موبایل