عصر ایران ؛ کاوه معینفر – ۲۱ تیر زادروز استاد ناصر تقوایی فیلمساز مطرح سینمای ایران است. فیلمسازی ۸۱ ساله که با ۶ فیلم سینمایی (آرامش در حضور دیگران، صادق کُرده، نفرین، ناخدا خورشید، ای ایران، کاغذ بیخط) و یک سریال بلند (دایی جان ناپلئون) و چند فیلم مستند به جایگاه رفیعی در سینمای ایران دست یافته است.
در حین نوشتن این یادداشت گفتم یک جستجو کنم تا مطمئن شوم که ۲۱ تیر زادروز استاد است دیدم در ویکی پدیا نوشته است ۲۲ تیر ، حتی مصاحبه ای دیدم که از زبان استاد نوشته بود: «تولد من روز ۲۲ تیر است» مطمئن شدم که فردا باید آن را منتشر کنم، بعد از ساعاتی خانم مرضیه وفامهر همسر آقای تقوایی عکسی از کارت ملی استاد را منتشر کرده و نوشت که :
« از آنجا که رسانه هایى تاریخ تولد ایشان را اشتباه و یک ایام تقوایییه بوجود آورده اند که از ۱۸ تیر آغاز و تا ۲۲ تیر تبریکات ارسال مى شود، کارت ملى ایشان را اشتراک مى گذارم که بیش از یک روز عذاب نکشد وجدان ملى و سینمایى من یا آنها که آگاهند توقیف تقوایى چه حرمان گدازنده اى ست و این تنها راه تسلى بخشیدن من به قلبهاى مجروح است.»
بنابر این سند مطمئن شدم که ۲۱ تیر باید این یاداشت را منتشر می کردم ولی حال که این گونه گشت امیدوارم که این بحثی که نوشتم باعث شود سالروز استاد تقوایی در منابع به درستی ذکر گردد.
گذشته از این حرفها واقعا برای ۸۱ سال سن استاد، تعداد فیلمها و تولیدات ناصر تقوایی بسیار کم است اما سبک خاص و دانش بالای او از سینما باعث شده است که همواره یکی از تاثیرگذارترین سینماگران ایرانی به شمار آید.
از ساخت آخرین فیلم او ۲۱ سال گذشته، چرا تا این اندازه کم کار بوده است؟ به خواسته خود و ناسازگاری ایام با او و البته او هم با ایام. ناصر تقوایی پس از انقلاب پروژه عظیم کوچک جنگلی نوشته خودش را در سال۱۳۶۲ نیمهکاره گذاشت (بهروز افخمی آنرا ادامه داد) .
دو پروژه مشهور «زنگی و رومی» (۱۳۸۱) و «چای تلخ» (۱۳۸۲) نیز همچنان ناتمام رها شدهاند. تقوایی در دی ماه سال ۱۳۸۲ فیلم جنگی چای تلخ را کلید زد، اما به دلایل مالی، سانسور و عدم حمایت مراکز دولتی نیمهکاره ماند.
رضا درستکار (منتقد با سابقه) در نوشتهای به خوبی درباره ناصر تقوایی قلم زده است:
« از «ای ایران» به این سو، که در سال ۱۳۶۸ ساخته شد، تنها یک فیلم دارد و دیگر فیلمی نساخته! مگر میتوان این همه برهوت را در آبادانی سینمایی که داشت تحمل کرد! کدام یک از ما تاب این همه سکوت را داریم؟
یک فیلمساز در طول ۴۳ سال، فقط ۳ فیلم در کارنامه اش موجود است و از این همه جفایی که رخ داده، هیچ دم نمیزند؟!
از خطه خوزستان رشید برخاسته و حق آب و گل دارد؛ «ناخدا خورشید»، «اربعین»، «زار»، «نخل» و «مشهد اردهال» و این همه اثر مفخم و ارزشمند را به حافظه تصویری ملت ایران افزوده.
و البته سریال بینظیر و فراموشنشدنی «دایی جان ناپلئون» که بی نیاز از تعریف است و فیلم گرانسنگ «آرامش در حضور دیگران» و …
به پشتوانه آثارش، او بهتر از هر کس دیگری از این وضعیت هندسی در حال شکل، سر درمیآورد و اطلاع دارد و بیش از همه به جعلی بودن بسیاری از اتفاقات واقف است.
سال میآید و میرود و در مزرعه این وادی، کرور کرور فیلم ساخته میشود که گاهی به اندازه و مناسب و مارکتدار هم هست بحمداله، اما دریغ از ذرهای جوهر و گوهر ایرانی که آدم حس کند …؛ آن وقت فیلمساز اصلی ما، طلایهدار فهم وضعیت موجود، خانه نشین شده است!
[…] او این فتنه و بازی و رقابت و دویدن و هلاک شدن برای پول را خیلی خوب میشناسد، خوابیدن و دریدن و بیدار شدن برای پول، … و عطشی که به جان برخیها افتاده! و هدفش تهدید بنیانهای اصیل فرهنگی این سرزمین است! تقوایی مرد این وادی است و میتواند برملا کند… به آرامش در حضور دیگران و دایی جان … مراجعه کنید، او قبلتر این استقرار و پایگاه انهدام را با هوشمندی نشان داده…
تقوایی عزیز باید فیلم بسازد و یاور این ملت باشد، کاش همه ما بدانیم، مسئولان که نمیدانند، و خود باعث گوشهنشینی و عزلت و سکوت این بزرگمرد هستند. کاش ما ملت قدرش را بدانیم، کاش قدمی برداریم …»