سایت ملیون ایران

خیزش ملی شهریور ۱۴۰۱ علیه قساوت اسلامگرایی: ویژگی‌ها و واکنش‌ها

 

قتل حکومتی مهسا احساسات ده‌ها میلیون ایرانی را که ۴۴ سال از آمران به معروف و ناهیان از منکر کتک‌ خورده و فحش شنیده بودند، به جوش آورد

اعتراض‌های عمومی از شب مرگ مهسا (ژینا) امینی، جلو بیمارستان کسری شکل گرفت و در عرض ۷۲ ساعت، به اکثر شهرها و استان‌های ایران گسترش یافت. برای دولت رئیسی که دولت روحانی را «تارک وظایف حکومتی» در اعمال قوانین تلقی می‌کرد و می‌خواست مثل دهه‌ ۶۰ با مردم سختگیری کند، قیام علیه قساوت و نکبت حکومت شگفت‌آور بود.

تبلیغات‌چی‌های دولت رئیسی بر این باور بودند که مشکلات مردم عمدتا معیشتی‌اند و حقوق و آزادی‌های فردی اولویت آن‌ها نیست. اما اعتراض‌ها نشان داد که سرکوب‌های شبانه‌روزی چه زخم‌های عمیقی بر روح و جسم ایرانیان باقی گذاشته است.

در ساعات اولیه، مقام‌ها بدون همدردی با خانواده‌ مهسا و مردم داغدیده، اظهار بی‌گناهی می‌کردند و تلویزیون دولتی نیز برای مبرا کردن بخش اجتماعی ماشین سرکوب، فیلمی چندثانیه‌ای پخش کرد؛ اما کسانی که با این نوع تاکتیک‌ها آشنایی دارند، به واکنش دستگاه تبلیغاتی و مقام‌های قوای قهریه توجهی نکردند.

پنج ویژگی بارز این خیزش

خیزش شهریور ۱۴۰۱ پنج ویژگی بارز دارد:

۱- همبستگی ملی

اعتراض‌ها از سقز در کردستان، زادگاه مهسا امینی، شروع شد اما ظرف ۷۲ ساعت سراسر ایران را فرا گرفت؛ از شهرهای بسیار کوچک تا مراکز استان‌ها و از استان‌های مرزی و استان‌های مرکزی. اعتراض‌ها سپس به شهرهای بزرگ دنیا در اروپا، آمریکای شمالی و استرالیا بسط یافت.

در اعتراض‌های شهریور ۱۴۰۱ همه شرکت دارند؛ از اقشار متوسط گرفته تا کم‌درآمدها؛ زنان و مردان و جوانان و کارگران و معلمان. این اعتراض‌ها فراقومیتی، فراجنسیتی و فراطبقاتی‌اند. مخالفان خارج ایران نیز در قبال این قتل حکومتی، مواضعی نسبتا نزدیک داشته‌اند.

۲- پیوستن دانشگاه‌ها

دانشگاه‌های ایران که برای یک دهه در سکوتی قبرستانی به سر می‌بردند (حتی در دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸) یکباره به محل اعتراض‌های دانشجویان به سیاست‌های رژیم تبدیل شدند. جنبش‌های زیرخاکستر پس از سال‌ها افسردگی در حال زنده‌ شدن‌اند. مطالبه هم سرنگونی است.

۳. حضور پررنگ زنان و دختران

شرکت زنان و دختران از هر سن و قومیت و دین در اعتراض‌ها چشمگیر است. برداشتن حجاب و آتش زدن روسری در اعتراض‌های خیابانی افکارعمومی بین‌المللی را تحت تاثیر قرار داد.

۴. گستره و عمق این قیام

این قیام قدرتمندترین اعتراض‌ها بعد از دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ را به نمایش گذاشت و بسیار گسترده و عمیق است.

۵. افکار عمومی داخلی با معترضان همسو است

وقتی علی کریمی ۱۰ میلیون دنبال‌کننده داشته باشد، مشخص است که بوق‌های تبلیغاتی حکومت قافیه را باخته‌اند. اگرچه قدرت اقتصادی و سازمان و نهاد و لابی‌بین‌المللی و اکثر رسانه‌های غربی در اختیار حکومت است.

البته در هر حرکتی که از آن بوی سرنگونی نظام به مشام مقام‌های سابق و لاحق برسد، دهان منتقدان قلابی و نمایشی رژیم مثل احمدی‌نژاد و دوستان یا اصلاح‌طلبان حکومتی و یادداشت‌نویسان معمول آن‌ها (مثل عباس عبدی) در بیان ویژگی‌های خیزش عمومی بسته می‌ماند. هرچند در این خیزش، برخلاف دی ۹۶ و آبان ۹۸، نتوانستند خواهان سرکوب شدید مردم شوند.

البته گستردگی اعتراض‌ها مانع از انتشار نظرسازی‌های قلابی دانشگاه مریلند یا پخش مستقیم انواع مراسم حکومتی از شبکه‌ سی‌بی‌اس، سی‌ان‌ان یا ان‌بی‌سی نخواهد شد. تنها کاری که آن‌ها نخواهند کرد، پخش فیلم‌ اعتراض‌های مردمی یا اعزام خبرنگار به ایران برای پوشش اعتراض‌ها است.

شعارها و خواسته‌ها

شعارهایی که در این دوره سر داده می‌شوند، بر دو دسته‌اند؛ دسته‌ اول شعارهای مشترک با اعتراض‌های‌ قبلی‌اند که کلیت رژیم را هدف قرار می‌دهند، مثل «خامنه‌ای قاتله، ولایتش باطله»، «مرگ بر دیکتاتور»، «بی‌شرف، بی‌شرف» (خطاب به نیروهای سرکوبگر)، «ننگ ما، ننگ ما، رهبر الدنگ ما»، «بازاری باغیرت، حمایت حمایت» و «خامنه‌ای حیا کن، مملکتو رها کن».

این شعارها تداوم جنبش سرنگونی را که از دی ۱۳۹۶ آغاز شد، نشان می‌دهند. اما دسته‌ دیگری از شعارها ویژه‌ این قیام‌اند: «بی‌غیرت، بی‌غیرت» (خطاب به بسیجیان دانشگاه که با شعار غیرت زنان را سرکوب می‌کنند)، «زن، زندگی، آزادی»، «ما از ایران نمی‌ریم، ایران‌ رو پس می‌گیریم»، «عدالت، آزادی، حجاب اختیاری» و «خیابون‌ها غرق خون، استادهامون خفه‌خون» (شعار دانشجویان).

مطالبه‌ اصلی معترضان تنها یک چیز است: سرنگونی جمهوری اسلامی. معترضان می‌دانند که با وجود چنین رژیمی، تغییر سیاست‌ها و اصلاح امور غیرممکن است

واکنش‌های قشر حاکم

قشر حاکم رژیم اسلامی در برابر قتل مهسا و اعتراض‌های عمومی بعد از کشته شدن او، ۱۰ واکنش بروز داد:

۱. انکار؛ «زنان و دختران ایران به طور خودجوش حجاب را رعایت می‌کنند.» (ابراهیم رئیسی در مصاحبه با سی‌بی‌اس) این یک دروغ بزرگ است. اگر چنین است، چرا گشت ارشاد وجود دارد؟

۲. تمسک به قانون برای توجیه قتل؛ «گشت ارشاد هزاران نفر را برای ارشاد و هدایت به خیابان وزرا برد، یک نفر هم در این بین، بیمار بود که فوت کرد. نمی‌شود که بی‌قانونی باشد. وقتی قانونی در نظر گرفته می‌شود، باید اجرا شود و نیروی انتظامی هم قانون را اجرا کرده است.» (حسین جلالی، نماینده مجلس، رویداد ۲۴، ۲۷ شهریور ۱۴۰۱)

اعمال حجاب اجباری در ایران با کتک زدن زنان از سال ۱۳۵۷ و اخراج زنان از ادارات آغاز شد و نه با تصویب قانون. قانون حجاب اجباری در سال ۱۳۶۳ تصویب شد.

۳. ضرورت به‌روز کردن روش‌های سرکوب (مدیرعامل سایت دفتر رهبر، خبرگزاری فارس، ۲۷ شهریور ۱۴۰۱) در عین ادامه‌ مسیر قبلی؛ «برخورد قهریه با ساختارشکنان بی‌حجاب باید قاطع و بی‌اعتنا به هیاهو باشد. مسیر حق یک‌طرفه و بی‌بازگشت است. گشت ارشاد یک ضرورت عقلانی است. باید خود را برای یک جنگ رسانه‌ای و امنیتی مجهز کرد.» (محسن مهدیان مدیرعامل موسسه همشهری، فارس، ۲۷ شهریور ۱۴۰۱)

۴. قتل مهسا، اتفاقی ناخوشایند (روزنامه دولتی ایران، ۲۷ شهریور ۱۴۰۱)؛ گشت ارشاد یک نهاد با بودجه حکومتی است که وظایفش تعریف‌شده و نتایج اعمالش روشن است. اینکه آمران به معروف زنان را کتک بزنند، یک روال است و نه یک اتفاق نادر.

۵. انداختن خطا به گردن دستگاه‌های دیگر (بیانیه‌ شورای عالی انقلاب فرهنگی و برخی نمایندگان مجلس)

۶. متهم کردن دول خارجی در باب اعتراض‌ها؛ «عناصر اصلی هسته‌های اولیه تجمع‌های امشب تهران کاملا سازماندهی‌شده، آموزش‌دیده و با برنامه، دنبال ایجاد اغتشاش در تهران بودند.» (توییت استاندار تهران) عامل سازمان‌دهی نیز قدرت‌های بیگانه‌اند. (محمد باقر قالیباف)

۷. دلخوری از مرگ مهسا نه به علت جانخراش بودن این رخداد بلکه به علت به حاشیه بردن اخبار راهپیمایی اربعین و حضور رئیسی در نشست پیمان شانگهای و مجمع عمومی سازمان ملل.

۸. تلفن رئیسی به خانواده‌ مهسا و قول اژه‌ای برای پیگیری به منظور آرام کردن مردم؛ مردم با توجه به موارد گذشته می‌دانند که هیچ اتفاقی غیر از سرکوب رخ نخواهد داد.

۹. دلسوزی اصلاح‌طلبان برای نظام و اسلام (پیام محمد خاتمی) و اینکه اعمال حکومت نظام و اسلام را لکه‌دار می‌کند با غفلت از اینکه حاکمان قساوت خود را لازمه‌ حکومت اقتدارگرا و تمامیت‌خواه می‌دانند. 

۱۰. کتک زدن شدید معترضان و متفرق کردن آن‌ها با ماشین‌های آب‌پاش در شهرهای بزرگ و شلیک مستقیم در شهرهای کوچک‌تر. با گسترش تظاهرات، شلیک مستقیم به مردم در سراسر ایران گسترش یافت.

هیچ‌یک از این واکنش‌ها به پیگیری جنایت و اصلاح روندها برای پیشگیری از این جنایات در آینده توجهی نداشت. همه‌ واکنش‌های فوق تنها برای حفظ نظام‌اند.

واکنش رسانه‌ها

پوشش خیزش عمومی شهریور ۱۴۰۱ یکی دیگر از رسوایی‌ها و رفوزگی‌های بوق‌های تبلیغاتی چپ در کشورهای غربی را (که از آن‌ها با عنوان رسانه یاد می‌شود)، عیان کرد.

نیویورک تایمز خبر درگذشت مهسا را بعد از ۴۸ ساعت، اعلام کرد و به‌دروغ تاریخ گزارش خود را دو روز قبل زد تا خوانندگان را از حیث خبررسانی به‌موقع، بفریبد.

واشنگتن پست و ان‌پی‌ار و پی‌بی‌اس چهار روز بعد خبر را اعلام کردند. شبکه‌های تلویزیونی مثل سی‌بی‌اس و ان‌بی‌سی و خبرگزاری بلومبرگ به جای اعلام اصل خبر، واکنش رئیسی برای پیگیری را اعلام کردند تا نشان دهند قصاب سال ۱۳۶۷ دارد به وظیفه‌اش عمل می‌کند. آن‌ها در این خبررسانی مطلب خبرگزاری امنیتی تسنیم را تکرار کردند.

گاردین، سی‌ان‌ان، بی‌بی‌سی، ان‌بی‌سی و بسیاری از رسانه‌ها با اعلام موضع سازمان‌های سرکوب، این رویداد را نه بخشی از نظام سرکوب بلکه «یک اتفاق ناخوشایند» (از زبان مقام‌های نهادهای سرکوب) اعلام کردند.

خروج از نسخه موبایل