«تنها راه، مقاومت مدنی و حضور در خیابان است»
جمعی از فعالین سیاسی، مدنی و صنفی داخل کشور
به نام حق
و با درود به روان جانباختگان راه آزادی و عرض تسلیت به خانواده این فرزندان شجاع میهن
ما جمعی از فعالان سیاسی، مدنی و صنفی در داخل کشور، پس از خروش تاریخی ملت ایران با شعار “زن، زندگی، آزادی”، آنچه که در این روزها بر هممیهنانمان رفته و در اغلب موارد خود از نزدیک شاهد آن بودهایم را برشمرده و بر آن شهادت میدهیم.
در بیست روز گذشته که هممیهنانمان با استفاده از حق بنیادین “حضور اعتراضی در خیابان” اقدام به برگزاری تجمعات مسالمت آمیز کردند، تکرار چندباره سبوعیت و خشونت ددمنشانه نیروی سرکوب حکومت دینی در مواجهه با جوانان و نوجوانان معترض را از نزدیک مشاهده کردهایم،
نیروهای لباس شخصی سپاه و نقابپوشان نیروی انتظامی چنان کینهتوزانه با دختران و پسران معترض و حتی رهگذران خرد و کلان خشونتورزیدند که نمونههای مشابه این ددمنشی را تنها از یک نیروی اهریمنی اشغالگر خارجی میتوان انتظار داشت:
– کشتار معترضین با شلیک گلوله جنگی، و از جمله و در کمال تاسف، کشتار شماری از کودکان(۱۴ تا ۱۸ سال)
– استفاده کشنده از سلاحهایی چون گاز اشکآور(شلیک مستقیم و از نزدیک) و تفنگ ساچمهای(شلیک از نزدیک به صورت)
– ربودن توام با ضرب و جرح شدید و “به قصد کشت زدن” جوانان معترض توسط نیروی فالانژ لباس شخصی سپاه، و استفاده از آمبولانس برای انتقال بازداشتشدگان؛ این نیروها که به واقع هم چون فالانژهای احزاب فاشیستی با معترضین رفتار میکردند در اقدامی سازمانی و برای ممانعت از ثبت مستندات، از موتورها و ماشینهای با پلاک مخدوش بهره میبرند.
– بیتوجهی به “حق سلامت” در مورد معترضان زخمی شده و بازداشت بسیاری از آنها در مراکز درمان پیش از انجام اقدامات درمانی
– اذیت و آزار خانواده جانباختگان، ربودن پیکر جانباختگان و دفن آنها بدون اطلاع یا رضایت خانواده و حمله به مراسم تدفین آن عزیزان
– استفاده از اسم رمز “تجزیه طلبی” و بهرهبرداری از نام برخی گروهای معارض مسلح در استانهای مرزی برای سرکوب خونین اعتراضات و ایجاد فضای رعب و وحشت بین مردم، استفاده از این حربه و فریب، در کمال تاسف، جمعه خونین زاهدان و قتلعام بیش از ۹۰ تن از هموطنان اهل سنتمان را در پی داشته است.
– محاصره نظامی برخی دانشگاهها(از جمله دانشگاه شریف ودانشگاه تبریز) و هجوم شبانه به محوطه دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی، ضرب و جرح دانشجویان و بازداشت دهها فعال دانشجویی
– یورش شبانه به خانه فعالان سیاسی، مدنی و رسانهای، شکستن درب منازل و ایجاد فضای رعب و وحشت برای خانوادهها(عموما در ساعات نیمه شب) و بازداشت توام با ضرب و جرح آنان
– احضار تلفنی دهها فعال سیاسی و مدنی به خانههای امن وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه با هدف ارعاب و تهدید
– احضار تلفنی یا پیامکی صدها نفر از شهروندان که در صحنه اعتراضات حضور داشتهاند، با هدف ارعاب یا پروندهسازی و بازداشت آنها
– بازداشت شماری از توریستهای خارجی با هدف انتساب اعتراضات مردم به بیگانگان
– قطع اینترنت و فیلتر همه شبکههای اجتماعی مورد استفاده مردم که ضمن نقض حق “دسترسی به اینترنت”، معیشت حدود ده میلیون نفر از هموطنان که کسبو کارشان وابسته به شبکههای اجتماعی است را در خطر جدی قرار داده است.
– ارسال پارازیت بر روی فرکانس شبکههای ماهوارهای که نقض جدی “حق سلامت” مردم را در پی داشته است.
آنچه برشمرده شد، تنها بخشی از کارنامه خونین جمهوری اسلامی و سازمان سرکوب آن در بیست روز گذشته بود، و در بیشرمی استبداد دینی همین بس که با “کودککشی” و کشتار بیش از ۱۴۰ تن از هموطنان عزیزمان و بازداشت توام با خشونت بیش از ۲۰ هزار نفر دیگر، درپی آن است که ثابت کند، زندهیاد مهسا امینی نه به دست ماموران “گشت ارشاد” که به مرگ طبیعی درگذشته است!
اینک که جوانان عزیز با شجاعت تمام، علیه “تاریکی” استبداد حاکم بپاخاسته و “نور امید” را بر دلها تابندهاند، ضمن اعلام همراهی با ایشان اعلام میکنیم: “پیدا شدن قوه عاقله در میان کارگزاران این حکومت را امیدی واهی و پنداری باطل دانسته و تنها راه موجود برای اعاده “حق تعیین سرنوشت” و “حق حاکمیت مردم بر مردم” را، در پیش گرفتن “مقاومت مدنی” و حضور اعتراضی در “خیابان” دانسته و زین پس همه توان خود را بر سازماندهی گسترده این “مقاومت” معطوف خواهیم ساخت.
در آخر بار دیگر همدردی خود را با خانوادههای دادخواه جانباختگان اعلام میکنیم.
اینکه با گذشت بیش از یک قرن از انقلاب مشروطیت، هنوز نه تنها جوانان، بلکه کودکان این ملک نیز قربانی استبداد میشوند مایه تاثر فراوان است، و از اینکه فعالیت ما نتوانسته است مانع ریخته شدن خون پاکترین فرزندان میهنمان شود، شرمساریم.
شنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۱
از: ایران امروز