مریم دهکردی
مراسم چهلم کشتهشدگان خیزش مردم ایران علیه حکومت، یکی پس از دیگری از راه می‌رسند. قیامی که با کشته‌شدن تراژیک و غریبانه مهسا(ژینا) امینی دختر ۲۲ ساله اهل سقز، بعد از بازداشت به دست ماموران گشت ارشاد و به کما رفتن او آغاز شد، و حالا هر روز بر نامی تازه در فهرست جان‌باختگان اعتراضات، نور تابانده می‌شود.
پیکر شمار زیادی از کشتهشدگان در روزهای اول این اعتراضات، در سکوت خبری و تحت تدابیر شدید امنیتی به خانواده‌ها تحویل و خاکسپاری شد. بسیاری از خانواده‌ها حتی مجبور شدند و به اعترافات اجباری و تکرار روایت حکومت از کشته‌شدن جگرگوشه‌هایشان تن دادند، اما حالا که بیش از ۵۰ روز از جنایت‌های حاکمیت می‌گذرد، یک به یک سکوتشان شکسته می‌شود.
این گزارش روایتی از کشته‌شدن «محسن محمدی کوچکسرایی» از اهالی قائمشهر است.
***
۳۰شهریور۱۴۰۱، خیابان ساری قائمشهر مملو از جمعیت بود. ردیف به ردیف معترضان مقابل نیروهای تا بن دندان مسلح ایستاده بودند و در برابر آتش گلوله جنگی و ساچمه‌ای، با پرتاب سنگ از خود دفاع می‌کردند.
محسن محمدی کوچکسرایی متولد ۱۳۶۴ مهندس برق ساختمان، متاهل و پدر دو فرزند، یکی از معترضان در این اعتراضات بود. او که همراه دو تن از دوستان و برادر دیگرش در اعتراضات قائمشهر حضور داشت، با شلیک گلوله جنگی از ناحیه پشت و با اصابت به قفسه سینه کشته شد.
قطع برق و شلیک به معترضان
یک فرد نزدیک به خانواده محسن محمدزاده کوچکسرایی در خصوص شب ۳۰شهریور و اتفاقات منجر به کشته شدن او به «ایران‌وایر» می‌گوید: «آن شب خیابان ساری در قائمشهر خیلی شلوغ بود، محسن و برادرش و چند تا از دوستانش هم در تظاهرات بودند. هرچقدر جمعیت زیادتر می‌شد، نیروی سرکوب هم فشرده‌تر مقابل آن‌ها صف می‌بستند. محسن متاهل است و دو پسر یازده ساله و سه سال و نیمه دارد. از وسط جمعیت چند نوبت با همسرش تماس گرفته بود و برایش ویدیو فرستاده بود. همسرش مثل همه کسانی که عزیزش در خطر است، نگرانش بود و چندبار به او گفته بود، برگردد.»
به گفته این فرد آگاه، اعتراضات بعد از آخرین تماس محسن با خانواده‌اش شدت بیشتری می‌گیرد: «جمعیت خیلی زیاد شد. شاهدان عینی می‌گویند با شلوغ شدن خیابان و بلندتر شدن صدای شعارها، به دستور مستقیم “حسین اکبرزاده” مسوول امنیت و رییس اداره اماکن شهر قائمشهر، برق خیابان ساری را قطع و در تاریکی، ماموران نیروی انتظامی و لباس شخصی‌های مسلح شروع به شلیک کور تیر ساچمه‌ای و جنگی به سمت شهروندان معترض کردند. محسن و برادر و دوستانش چون جلوی صف بودند فرار کردند و در حین فرار، محسن از پشت سر هدف گلوله جنگی یکی از ماموران قرار گرفت و به زمین افتاد.»
تیر از پشت، به زیر قفسه سینه محسن محمدی کوچکسرایی اصابت کرده و وارد ریه او می‌شود. دوستان محسن متوجه خونریزی شدید او شده و با کمک یک تاکسی او را به درمانگاهی در نزدیکی محل زخمی‌شدنش می‌رسانند، اما کادر درمان درمانگاه می‌گویند امکانات آن‌جا برای کمک کردن به او کافی نیست: «بیمارستان ولی‌عصر قائمشهر یکی از مجهز‌ترین بیمارستان‌های شهر که زیر نظر سازمان تامین اجتماعی است، در انتهای خیابان ساری قرار دارد. برادر و یکی از دوستان محسن او را به این بیمارستان می‌رسانند، به آن‌ها گفته می‌شود که محسن باید بلافاصله مورد عمل جراحی قرار بگیرد.»
حضور نیروهای امنیتی در بیمارستان
فرد آگاهی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده است می‌گوید، روند اطلاع‌رسانی درباره درمان محسن محمدی کوچکسرایی با حضور شمار زیادی از نیروهای امنیتی به دروغ آغشته می‌شود: «محسن را قبل از ساعت ۸ شب به بیمارستان رساندند، برادر و دوستانش آن‌جا بودند و مدام وضعیت او را جویا می‌شدند. بیمارستان پر از نیروهای امنیتی شده بود که اصلا نمی‌دانیم از کجا مطلع شده بودند. کادر درمان به همراهان محسن گفته بودند او عمل شده و وضعیت عمومی پایداری دارد، در حالی که بعدا یکی از کارکنان بیمارستان افشا کرد که محسن به علت جمع شدن حجم زیاد خون در ریه‌اش، یک ربع بعد از انتقال به بیمارستان، جان باخته بود.»
نیروهای امنیتی همه مدارک شناسایی محسن محمدی کوچکسرایی از جمله گواهی‌نامه و کارت ملی که همراهش بوده را از عوامل بیمارستان گرفته و همراه خود می‌برند. به کادر بیمارستان هم تاکید می‌شود درباره وضعیت محسن به خانواده و همراهانش اطلاع دقیقی داده نشود: «خانواده درجه یک محسن یعنی برادر، همسر و مادرش حوالی ساعت یک نیمه شب از اینکه او جان باخته خبردار شدند. ماموران به خانواده محسن که تقاضا کرده بودند پیکرش به آن‌ها تحویل شود گفتند که او را باید برای تشخیص علت فوت به پزشکی قانونی ساری تحویل بدهند، و بعد خانواده می‌توانند کارهای مرتبط با خاکسپاری را انجام بدهند.»
براساس آمار سازمان حقوق‌بشر ایران، بیشترین تعداد کشتهشدگان در اعتراضات ۹ هفته گذشته در ایران، بعد از سیستان‌و‌بلوچستان و تهران، با ۳۳ کشته، متعلق به مازندران است؛ اما جو سرکوب و تهدید از طرف نهادهای امنیتی و مداخله آن‌ها در روند تهدید و ارعاب بازماندگان موجب شده که اطلاعات اندکی درباره کشتهشدگان و بازداشت‌شدگان این استان وجود داشته باشد.
منبع مطلعی که با «ایران‌وایر» صحبت کرده، درباره نقش یکی از نمایندگان قائمشهر در مجلس شورای اسلامی، و دعوت به سکوت خانواده محسن محمدی کوچکسرایی می‌گوید: «کیوان مرادیان کوچکسرائی، یکی از نمایندگان مردم قائمشهر در مجلس، در همسایگی خانه محسن کوچکسرایی است و با آن‌ها نسبت فامیلی هم دارد. وقتی سر و صدای خانواده در بیمارستان برای تحویل پیکر او بلند شده است، این نماینده از آن‌ها خواسته آرام باشند و او واسطه خواهد شد که پیکر را به خانواده تحویل دهند، مشروط بر اینکه در این‌مورد مطلقا اطلاع‌رسانی نشود و به مانند یک حادثه با این ماجرا برخورد کنند.»
خانواده محسن محمدی کوچکسرایی پیکر فرزندشان را تحویل می‌گیرند، با این شرط که اطلاع‌رسانی نکنند، هیچ مراسم یادبودی در هیچ مسجدی برگزار نشود و همه چیز در چهاردیواری خانه بگذرد. بی‌همدردی جمعی، بی‌حق سوگواری علنی و در سایه.
رنج مضاعف سوگواران در سایه تهدیدها
ویدیویی از مادر جان‌باخته محسن محمدی کوچکسرایی به دست «ایران‌وایر» رسیده است که تنها و غریب خودش را روی سنگ آرامگاه جگرگوشه‌اش انداخته و با گویش مازندرانی مویه می‌کند: «رفتی و مادر برات بمیره، مادر برات آرزو داشت، مادر برات بمیره، همه را تنها گذاشتی و رفتی مادر برات بمیره…»
منبع مطلعی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده است می‌گوید: «این پسر جوان پر از شور و نشاط بود، همیشه می‌گفت من برای آزادی این کشور خون می‌دهم. او عاشق طبیعت ایران بود.
اینکه محسن در هر مجلسی باعث شادمانی جمع بود بر سر مطالبه حقوق شهروندی از دست رفت، و همه چیز از خاکسپاری تا چهلم در سکوت و غریبانه و تنهایی این خانواده گذشت یک سوی ماجراست، سوی دیگر ماجرا تلاش حاکمیت برای سواستفاده از خانواده‌هایی‌ست که به دلایل مختلف تن به خواسته نهادهای امنیتی می‌دهند.
خانواده محسن محمدی کوچکسرایی در طی دو هفته گذشته و بعد از برگزاری مراسم چهلم او، به شدت از سوی نهادهای امنیتی تحت فشار قرار گرفتند تا عوامل کشته شدن او را از اعضای سازمان مجاهدین خلق و گروه‌های محارب معرفی کنند و این فشار زیادی روی دوش این خانواده گذاشته است.»
براساس اطلاعاتی که به «ایران‌وایر» رسیده، خانواده محسن با این تصور که بعد از پذیرش و تعهد به اینکه از کسی شکایت نخواهند کرد و به دنبال پیگیری و دادخواهی هم نخواهند بود، دیگر کسی مزاحم بازماندگان این جان‌باخته جوان نمی‌شوند؛ به توصیه‌های نماینده مجلس شورای اسلامی قائمشهر گوش دادند. اما حالا تحت فشار قرار گرفته‌اند که باید از طریق مصاحبه با رسانه‌های وابسته به جمهوری اسلامی و صداوسیما، کشته‌شدن فرزندشان را به جای نیروهای امنیتی، به معترضان نسبت بدهند: «به آن‌ها گفته شده که در قبال این اقدم، محسن محمدی کوچکسرایی در لیست بنیاد شهید قرار خواهد گرفت و همسر و فرزندانش از منافع مادی آن برخوردار خواهند شد و دیگر هم کسی کاری با این خانواده ندارد و مزاحمتی برایشان ایجاد نخواهد شد، اما خانواده محمدی تا این لحظه در برابر این فشارها مقاومت کرده‌اند.»
از: ایران وایر