واقعا جنگ روانیای که برخی جریانات علیه تیم مذاکرهکننده هستهای بهوجود آوردهاند چه توجیهی دارد؟ هرقدر هم که انسان خواسته باشد صادقانه و خوشبینانه به تلاشهای آنها نگریسته و خود را مجاب کند که دغدغهشان مصالح و منافع ملی است، آنها برای منافع خود چیزی نمیخواهند و بهدنبال قدرت نیستند، اما باز هم جور درنمیآید! چگونه ممکن است ندانند که تحریمها چگونه واحدهای تولیدی کشور را هدف گرفتهاند تا با کاهش ورود مواد اولیه، نیمی از آن را از کار بیندازند و آن نیم دیگر هم با حداقل امکانات، سر پا باشد؟ اگر واقعا اینها را میدانند و میدانند که برای توسعه اقتصاد کشور، نیاز به تعامل با جهان داریم و در غیر این صورت، شرایط برای ما هزینهزا خواهد بود و با وجود اینها همچنان اصرار دارند که مسیر گذشته ادامه یابد، در آن صورت باید از آنها پرسید که وضع رکود اقتصادی، تورم، بیکاری و… به چه نقطهای باید برسد تا آنان بپذیرند که باید بر سر برنامه هستهایمان با غرب به نوعی مصالحه و توافق دست یابیم؟ آنچه از موضعگیری اقلیت منتقد، حاصل میشود آن است که میخواهند هرطور شده جلو موفقیت و پیشرفت مذاکرات ژنو را بگیرند. یکروز مدعی میشوند که هیاتی متشکل از قوهقضاییه و مجلس هم قرار شده به تیم مذاکرهکننده اضافه شود. روز دیگر ادعا میکنند مجلس با قید «دوفوریتی» بهدنبال طرح اجباریکردن غنیسازی ۶۰درصد است درحالیکه رییس سازمان انرژی اتمی رسما اعلام میکند که ما از ابتدا نیز نیازی به غنیسازی ۲۰درصد هم نداشتیم و رفتار غربیها و عدم پایبندی به تحویل سوخت ۲۰درصد، ما را ناگزیر به این سمت برد. یکروز اعلام میکنند مجلس بنای استیضاح وزیرخارجه را دارد. یکروز میگویند اساسا پرونده مذاکرات هستهای از وزارتخارجه گرفته شده و… . درحالیکه میدانیم مذاکرات هستهای زیرنظر مستقیم شورایعالی امنیتملی کشور است. اگر واقعا قرار است همان روال و رویکرد دوران پیش از استقرار دولت یازدهم ادامه پیدا کند و نظام بههردلیلی تصمیمی دیگر گرفته است، درآنصورت، رسما این موضوع اعلام میشود و مردم هم در جریان قرار میگیرند و طرفهای بینالمللی هم ما را متهم به وقتکشی و جدینبودن در مذاکرات نمیکنند.
اگر واقعا قرار است رویکرد دوران احمدینژاد تکرار شود که ما برنامه هستهایمان را با سرعت و شرایطی که خودمان میخواهیم به جلو خواهیم برد و غربیها هم هر تحریمی میخواهند اعمال کنند و هر قطعنامهای میخواهند صادر کنند، این سیاست هم رسما میتواند اعلام شود و نیازی به «خبرسازی» نامستند و غیررسمی نیست.
درعینحال همه تقصیر را هم نمیتوان متوجه جریانات منتقد تیم دیپلماسی فعلی کرد. واقعیت تلخ آن است که همانقدر که آنان حالت تهاجمی دارند، وزارتخارجه انعطاف به خرج میدهد. شاید اگر وزارتخارجه با قاطعیت بیشتری به ادعاها واکنش نشان میداد، این جریان اقلیت این میزان «جری» نمیشد. به نظر میرسد که دستگاه دیپلماسی خیلی دستبهعصا و محافظهکارانه عمل میکند. منتقدهای مدعی هم خیالشان راحت شده و هرروز برنامه و هجمه جدیدی علیه تیم مذاکرهکننده به راه میاندازند.
متاسفانه باید اذعان داشت که تیم مذاکرهکننده ما فقط با غربیها طرف نیست بلکه با یک جبهه مخالفت جدی- البته اقلیت – هم در داخل کشور روبهروست که در ادوار گذشته، نشانی از آنها نبود. ممکن است آنها بگویند که ما با این تاکتیکها، درواقع میخواهیم موضع تیم مذاکرهکننده را در برابر غربیها در ژنو قویتر کنیم اما متاسفانه لبخندی که بر روی لبان آنها پس از بیان این جمله ظاهر میشود، چیز دیگری را مینمایاند.
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران