سال ۲۰۱۴ سالی بزرگ برای دمکراسی در جهان است. امسال نه تنها در سوئد بلکه نزدیک به ۴۰ کشور جهان، از جمله ایالات متحده آمریکا، برزیل، ترکیه، هند و اندونزی انتخابات دموکراتیک بر گذار میشود. ۴۲ درصد از جمعیت جهان به پای صندوقهای رای میروند. اینکه در ۲۵ سال پیش حتی ۴۲ درصد کشورهای جهان دمکراتیک نبودند این واقعه را در نوع خود به امری فوق العاده و مهم تبدیل میکند.
گاهی اوقات ما به اینکه آزادی و دموکراسی جهانگیر شود کمی با بدبینی مینگریم و آن را غیر ممکن میدانیم. به نظر میرسد که دولت تک حزبی چین قدرت را با اطمینان در دست دارد و روسیه رو به عقب میرود و در جهت ایجاد دولتی اقتدارگرا است، اما به لحاظ تاریخی جهان ما یک بهشت دموکراتیک است. در سال ۱۹۰۰ هیچ دموکراسی به معنای مدرن وجود نداشته است. در آن سال نیوزیلند یک پیشگام بود با اینحال به بومیان حقوق برابر داده نشده بود. فنلاند شش سال بعد و سوئد ۱۹ سال بعدتر به زنان حق رای داده بود. طبق اعلام موسسه خانه آزادی، در سال ۱۹۵۰ حدود ۱۴ درصد از کشورهای جهان به دموکراسی تبدیل شده بودند و امروز در سال ۲۰۱۴ در ۶۱ درصد از کشورهای جهان دموکراسی بر قرار است.
ما غربیها وقتی در کشوری – خارج از جغرافیای غرب – دموکراسی برقرار میشود با شک و تردید میگوییم یعنی مردم این مناطق هم میتوانند به دمکراسی برسند؟ ما از اینکه افراد دیگر، با فرهنگ و اعتقادات متفاوت، قادر به تحقق رویای آزادی باشند بدگمان و بیباور هستیم.
در ۱۹۷۰ گفته میشد که کاتولیکها با دموکراسی مشکل دارند. این اندیشه با توجه به دیکتاتوری در اسپانیا، پرتغال و امریکا لاتین بسیار شایع بود. ما به این امر که در آسیای جنوب شرقی دموکراسی بر قرار شود اعتمادی نداشتیم؛ اما بعد شاهد آن بودیم که در تایوان و کره جنوبی نیز دموکراسی بر قرار شد. بسیاری میگفتند که آفریقا به ظلم و ستم محکوم است. در سالهای بین ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و تا حتی ۱۹۸۰ در هیچ کشور آفریقایی رییس جمهور از طریق انتخابات و صندوق رای برگزیده نمیشد و اما از ۱۹۹۰ در ۱۲ کشور آفریقایی روسای جمهور از طریق انتخابات و صندوق رای برگزیده شدند.
فقط به این خاطر که بسیاری رای دادند به این معنا نیست که فردی که انتخاب شد آدمی درست است. مقامات منتخب نیز ممکن است از قدرت سوء استفاده نموده مرتکب جرم و جنایت شوند. کارل پوپر، فیلسوف پرآوازه میگوید، ایده دموکراسی این نیست که اکثریت باید بر اقلیت حکومت کند، «قدرت حکومتی» همیشه خطرناک است و بنابراین ما باید روشهایی را کشف کنیم تا بتوانیم قدرت را کنترل کنیم و حق رای همگانی از جمله این روشهاست. تفکیک قوا، حمایت از اقلیتها، حکومت قانون و آزادی بیان نیز از این جمله است.
دموکراسی راه رسیدن به بهشت نیست اما راهی برای جلوگیری از افتادن در جهنم هست.
ترجمه بخشی از یک نوشته از یوهان نوربرگ تاریخدان و نویسنده سوئدی منتشره در روزنامه متروی سوئد
مزدک لیماکشی
از: ایران امروز