زیتون-فرید بهمنش: در حالیکه از خیابانها و دیوارهای تهران تا صفحات نشریه فرانسوی شارلیابدو، علی خامنهای هدف شعارها، فحشها، توهینها و هزلهای معترضان و کارتونیستها قرار گرفته، رهبر جمهوری اسلامی، سالگرد انتشار مقالهی «ایران و استعمار سرخ و سیاه» را فرصتی دانست تا «اهانت به امام بزرگوار» را «متضمن یک تجربه تاریخی» بخواند و با شبیهسازی تاریخی از آن قبایی برای حمایت از خود بدوزد.
«ایران و استعمار سرخ و سیاه» عنوان یادداشتی بود که در ۱۷ دیماه ۱۳۵۶ در روزنامه اطلاعات با نام مستعار احمد رشیدی مطلق منتشر شد. در این یادداشت «روحالله خمینی معروف به سید هندی»، فردی «با سابقه مجهول، مرتجع، بیاعتقاد، ماجراجو، جاهطلب، وابسته و سرسپرده به مراکز استعماری» خوانده شده که «استعمار سرخ و سیاه» او را مناسب مقابله با اصلاحات محمدرضا شاه پهلوی تشخیص داده است. انتشار این یادداشت اعتراضاتی را بهدنبال داشت و از جمله در ۱۹ دی همان سال مردم قم علیه آن تظاهرات کردند.
علی خامنهای در سخنان امروزش در جمع مردم قم، پس از روایت گذرایی از این ماجرا، آن را متضمن یک تجربه تاریخی خوانده و بهزعم خود «نکاتی» را از آن استخراج کرده تا مخاطبانش را به «سرعت عمل»، «پذیرش خطرات» و حمایت «بههنگام» از خود ترغیب کند.
او در بخش از این سخنان خود را نیز با «امام حسین» که در نزد شیعیان به مظلومیت شهرت دارد، مقایسه کرده و میگوید«توّابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همهی آنها کشته شدند امّا در تاریخ اینها را مدح نمیکنند؛ چرا؟ چون دیر جنبیدند. شما که میخواستید خون خود را در راه امام حسین بدهید، چرا در اوّل محرّم، دوّم محرّم نیامدید که اقلّاً یک کاری صورت بدهید؟ آنجا میایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت میآیید در میدان! [نتیجهی] کار را بهنگام انجام ندادن این است. کار را بهنگام باید انجام داد».
شارلی ابدو همه را عصبانی میکند، تندروها را بیشتر
شارلیابدو سابقهای طولانی در شوخی و هزل با سوژهها و موضوعات و مقدسات دینی دارد اما فراخوان این نشریه فرانسوی برای دستانداختن رهبر جمهوری اسلامی، مقارن با سرکوب خشونتبار اعتراضات یک جنبش مردمی، برای «حمایت از مردم ایران» بود «که برای آزادی میجنگند». همزمان شارلی ابدو هم در توییتی خطاب به کاریکاتوریستها نوشت «مطمئن شوید خامنهای آخرین رهبری خواهد بود که ایرانیها مجبورند تحمل کنند».
اغلب کسانی که در ایران به این کار اعتراض کردهاند، به نوعی آگاهانه، تلاش کردهاند که این اقدام را از مواجهه اعتراضی با شخص علی خامنهای بهعنوان یک رهبر سیاسی خارج کرده و آن را بهعنوان «اهانت» به «مقدسات مسلمانان» و «جایگاه مرجعیت» محکوم کنند به امید آنکه احساسات مذهبی و دینی شیعیان و مسلمانان را هدف قرار داده و سکوت دینداران و مراجع مستقل دینی در اینباره بشکنند. تیتر رسانههای وابسته به حکومت ایران هم اغلب نشان از یک نوع هماهنگی یا دستورالعمل یکسان برای حذف نام خامنهای و عنوان سیاسی او در این خبرها دارد. آیتالله نوری همدانی، مرجع تقلید از اهانت به «جایگاه مرجعیت و رهبری شیعه» نوشته است. خبرگان رهبری آن را «اقدام وقیحانه یک نشریه سخیف فرانسوی علیه ساحت دین اسلام و مرجعیت شیعه» خوانده است. ابراهیم رئیسی از «اقدام وقیحانه نشریه فرانسوی در اهانت به مرجعیت و ارزشهای دینی» گفت. در بیانیه وزارت امور خارجه از این کارتونها به «تعدی ددمنشانه به مقدسات دینی، هتک ساحت مرجعیت سیاسی و مذهبی» یاد شده است. و در میان خیل بیانیهها و سخنانی از این دست از سوی نهادهای وابسته و شخصیتهای حکومتی، تنها باقر قالیباف بود که در سخنرانی در مجلس از «اهانت نشریه فرانسوی به رهبرانقلاب» سخن گفت.
در مجموع ۳۵ کاریکاتور در شماره ویژه این نشریه چاپ شد که یکی از آنها به یک هنرمند ایرانی تعلق دارد که به نام «قلمفرسا» در شبکههای اجتماعی فعال است و یکی دیگر از ساناز باقری هنرمند کارتونیست است که در مجموعهی این کاریکاتورها جای گرفتهاند و نام هر دو جزو برندگان این طراحی اعلام شده است.
جهاد تبیین و تندروهای ناشی
خامنهای در پایان سخنان امروزش باز هم از «جهاد تبیین» گفت؛ اصطلاحی که او ان را «علاج پروپاگاندا» میخواند «در حوزه، در دانشگاه، در صداوسیما بالخصوص، در مطبوعات» اما از سوی منتقدان و مخالفان عین پروپاگاندای جمهوری اسلامی قلمداد میشود.
در واکنش به کارتونهای شارلیابدو، حسین شریعتمداری، مدیرمسئول کیهان و نماینده رهبری در این روزنامه، سراغ همان راهحل همیشگی و نهچندان شدنی خود رفت و در برابر این «اقدام بیشرمانه» و «اهانت علیه مقدسات دینی و ملی» خواستار بستن تنگهی هرمز شد. او ۲۲ آذر هم خواستار بستن این تنگه در پاسخ «اقدامات تروریستی» شد بود؛ پیشنهادی که هشت ماه پیش هم برای کشتیهای کره جنوبی تکرار شده بود.
روزنامههای هموطن و ایران البته راه دیگری را رفتند و با انتشار کاریکاتورهایی از ماکرون، رئیسجمهوری فرانسه، بهشیوهی «ارزشیها» با فعالیت فرهنگی به «جهاد تبیین» پرداختند. این در حالی است که شارلیابدو یک نشریه مستقل است و نهتنها وابستگی به دولت فرانسه ندارد بلکه بارها کاریکاتور ماکرون را کشیده است.
تندروهایی که خود را «انقلابی» میخوانند، پیش از این هم شعارهایی بر دیوار سفارت فرانسه نوشته بودند. دولت «انقلابی» هم سفیر فرانسه را فرا خوانده و مراتب اعتراض رسمی جمهوری اسلامی را رسما به دولت فرانسه ابلاغ کرده بود؛ اعتراضی که واکنش وزیر امورخارجه فرانسه را بهدنبال داشت تا «آزادی مطبوعات» در کشور مطبوعش را بهرخ بکشد و طعنهای هم به «آنچه در ایران میگذرد» بزند.
البته پیش از احضار سفیر، امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه دولت رییسی، هم شارلی ابدو و دولت فرانسه را به «پاسخ قاطع و موثر» تهدید کرده بود. عباراتی که نفر اول دیپلماسی جمهوری اسلامی برای محکومیت این نشریه جنجالی و پرحاشیه بهکار گرفت، آنهم در روزهایی که یادآور حمله مرگبار به کارکنان این نشریه بود، بهاندازه کافی میتواند در آینده برای ایران هزینهساز باشد؛ «جهاد تبیین» به روایت تندروهای ناشی!