پیام ششمین کنگره سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور،
کنگره ژینا (مهسا امینی)، دختر ایران
به
اقوام ایران
هموطنان عزیز،
میدانیم که بخش بزرگی از شما در بدترین شرایط معیشتی زندگی میکنید و از تبعیض های گوناگون رنج میبرید. میدانیم که جمهوری اسلامی در عوض حل مشکلات و پاسخ به خواست و نیازهای شما و رفع تبعیض ها، مانند سایر موارد قادر به ارائه راهحلهای مناسب نیست و پاسخی جز اعمال فشار و جنایت و سرکوب علیه شما ندارد.
مردم نقاط مختلف ایران در خیزشهای مکرر، بویژه در جنبش انقلابی کنونی زن، زندگی، آزادی، همبستگی ملی کم نظیری را به نمایش گذاشته اند. این همبستگی نه تنها حاصل هزاران سال همزیستی در یک خطه و برخورداری از فرهنگ و تفکر و احساس ملی مشترک است بلکه همچنین نتیجه صدها سال نقل و انتقال مردم ایران با قومیت، تبار، زبانهای محلی و باورهای مذهبی متفاوت در نقاط مختلف کشور و آمیختن ایشان با مردم مناطق دیگر است.
علیرغم اینها هم در دیکتاتوری گذشته و شدیدتر از آن در استبداد کنونی تبعیض و بیعدالتی حاکم بوده، نیازها و مشکلات زندگی مردم بیشتر استانهای مرزی ایران تشدید شده و همراه با تبعیض، تجاوزات فاحشی نیز به حقوق انسانی و آزادی شهروندان صورت گرفته است.
به نظر ما دموکراسی و رعایت حقوق انسانی و شهروندی همراه با اصلاحات ساختاری از ضرورت های عاجل جامعه امروز ایران است. دموکراسی برای اینکه شهروندان بتوانند خواست و نیازهای اقتصادی و اجتماعی خود را به نحو موثری پیگیری کنند، رعایت حقوق بشر برای حفظ آزادی و احترام به کرامت انسانی و اصلاحات ساختاری برای اینکه همه مردم از مواهب کشور بهره گیرند، در پیشرفت آن سهیم باشند و از تمرکز قدرت در دست حاکمیت مرکزی که کنترل قدرت را مشکلتر میسازد، جلوگیری شود.
به این سبب ما در کنار استقرار دموکراسی، خواهان تمرکز زدایی از ساختار حکومتی در چارچوب حفظ تمامیت ارضی ایران هستیم. خواستی که در منشور سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور با عبارت “عدم تمرکز امور اداری و واگذاری امور محلی به نهادهای انتخابی، از سطح روستا تا استان” ابراز شده است.
چنین ساختاری نه تنها به مردم استانهای کشور که مشکلات خود را از نزدیک و بهتر میشناسند امکان میدهد که در اداره امور محلی خود شرکت جویند، بلکه همچنین زمینه ساز آموزش و کسب تجربه کادرهای سیاسی خواهد بود که بتوانند برای حل مشکلات جامعه و اداره کل کشور نیز موثر باشند.
در ضمن ما هموطنان عزیز خود در گروههای قومی را به این نکته توجه میدهیم که عموم فدرالیسم در ایران را به معنای حاکمیت قومی یا اتنوکراسی درک میکنند که مشکلات زیر را در بر دارد:
- حاکمیت قومی عموما بر وجه تمایز قوم خود با سایر مردمان کشور تاکید دارد و خود را به عنوان نهادی که به نیازهای خاص این قوم اولویت میدهد معرفی میکند. همچنین کوشش میکند جامعه ای تا حد امکان همگون از قوم خویش سازمان دهد. اینها عواملی هستند که عموما به تنش با اقوام و مردم دیگر، حتی پاکسازی آنها و چه بسا جنگهایی می انجامد که جز مرگ، فقر و فلاکت بیشتر و ویرانی برای تمام کشور حاصلی ندارد. همانطور که امروز تاکید بر وجه تمایز مذهب شیعه با سایر ادیان و مذاهب به عنوان وسیله ای برای ایجاد شکاف و دشمنی و سرکوب در دست حاکمان شده، تاکید بر تفاوتهای قومی نیز میتواند وسیله ای برای ایجاد شکاف و نفاق میان مردم و اقوام مختلف شود. برای نمونه در یوگسلاوی سابق شاهد چنین جنگهایی بوده ایم و امروز هم در حبشه و اریتره قحطی و گرسنگی میلیونها انسان را در پی قومگرایی افراطی می بینیم.
- حکومتهای قومی از سنت هایی پیروی میکنند که عموما عقب مانده تر از ساختارهای ملی هستند. به این جهت تحقق جامعه ای مدرن و متکی به دموکراسی و آزادی و حقوق شهروندی در ساختارهای قومی مشکل تر از تحقق آنها در ساختارهای ملی است.
- در فدرالیسم قومی چون کمیت اقوام متفاوت است، دیر یا زود یک یا چند قوم که از کمیت بیشتر و سرزمین بزرگتر و یا ثروت بیشتر برخوردارند، خواهند کوشید دولت فدرال را در کنترل خود در آورند. اتحاد جماهیر شوروی بهترین نمونه یک چنین دولتی بوده است. در این جمهوری قوم روس که بزرگترین بخش کشور را در اختیار داشت و ۷۰ ٪ جمعیت را تشکیل میداد، قوم برتر بود و دولت را بطور کامل در اختیار خود داشت. در حبشه امروز نیز که خود را جمهوری فدرال اتیوپی مینامد از ۱۲۰ قوم و طایفه تنها چهار قوم که باهم ائتلاف کرده اند دولت را تماما در اختیار دارند.
از سوی دیگر متاسفانه هنوز هموطنانی هستند که به اهمیت اصلاحات ساختاری برای حل مشکلات ایران بیتوجهند و هرگونه تمرکز زدایی از حکومت را غیر لازم قلمداد میکنند. آنها به این ترتیب به همبستگی و پیوستگی مردم ایران صدمه میزنند.
دشمنان آزادی و دموکراسی مانند جمهوری اسلامی نیز همیشه در صدد بوده اند گروههای قومی را جدایی طلب و نافی تمامیت ارضی معرفی نموده، از آن به عنوان بهانه ای برای اعمال خشونت و حفظ دیکتاتوری بهره گیرند. متاسفانه گروههای کوچکی هم هستند که با اعلام خواست استقلال یا جدایی طلبی به این بهانه جویی دامن میزنند.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور در منشور خود خواهان “پاسداری فعال از سلامت و بالندگی زبان و فرهنگ مشترک ملی و کلیهی زبان های دیگر ایرانزمین و فرهنگ های محلی ایران به عنوان گنجینه های اصلی تشکیل دهنده ی مبانی هویت ملی مردم ایران” است که در آن منظور از “زبان مشترک ملی”، زبان فارسی است.
ما خواهان تمرکز زدایی در چارچوب تمامیت ارضی کشور و اینکه امور محلی از روستا تا استان به نهادهای انتخابی سپرده شود هستیم. همانطور که در تفاهم نامه ای با گروه “نقشه راه برای دمکراسی در ایران” آن را ابراز کردهایم.
غالب کشورهای پیشرفته به این جهت امور و نهادهای فرهنگی و قومی را از مسائل مربوط به اداره امور مناطق جدا کرده و آن را بالاتر از ساختارهای اداری قرار داده اند. به این ترتیب مردم از هر قوم و تبار و تیره ای از روستا تا استان نمایندگان خود را برای اداره امور محلی انتخاب میکنند و کوشش برای اعتلای فرهنگی و بالندگی زبان و سنت های قومی در سطحی بالاتر از ساختارهای مربوط به اداره امور مناطق صورت میگیرند. نهادهای قومی و فرهنگی نامبرده البته باید مورد پشتیبانی کامل حاکمیت دموکراتیک قرار گیرند. چنین ساختاری پاسخی مناسب به پراکنده بودن گروههای قومی ایران در تمام کشور نیز هست.
بدیهی است این حق تمامی مردم ایران از جمله احزاب و گروههای قومی است که پس از پایان جمهوری اسلامی با هر نظر یا پیشنهادی در انتخابات آزاد و سراسری شرکت کنند، نمایندگان خود را به مجلس موسسان آینده اعزام دارند و پیشنهادات خود را به آن مجلس ارائه دهند.
همه ما ایرانیان خواهان ایرانی هستیم که تمامی مردم آن، یعنی صاحبان اصلی کشور در صلح، آزادی، آسایش و آرامش در کنار هم زندگی کنند، حاکم بر سرنوشت خویش باشند، در ساختن، اداره و حفظ مملکت سهیم باشند و کشور را از آن خود بدانند.
۲۲ آبان ۱۴۰۱ برابر ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲
انتشار توسط:
هیات اجرائی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
۲۱ دی ۱۴۰۱ برابر ۱۱ ژانویه ۲۰۲۳