سایت ملیون ایران

عبدالحسین خسروپناه؛ بدسابقه‌ای که دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی شد

ایران وایر

«عبدالحسین خسروپناه» یک روحانی تندرو که اعتبار مدارک تحصیلی او مورد تردیدهای جدی است، با موافقت «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی شده است. از آذرماه سال ۱۳۶۳ که شورای عالی انقلاب فرهنگی به فرمان «روح‌الله خمینی» تاسیس شد تا امروز هرگز انتخاب دبیر این شورا چنین معنادار نبود؛ انتصاب فردی مشهور به زن‌ستیزی و معتقد به «حجاب اجباری» در میانه جنبش «زن، زندگی، آزادی».

***

 با تایید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی روز چهارشنبه، ۲۱ دی‌ ۱۴۰۱ عبدالحسین خسروپناه دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی شد.

عبدالحسین خسروپناه کیست و چرا انتصاب او رویکرد حکومت به شهروندان و خواسته معترضان را به صراحت نشان می دهد؟

«با تیرکمان به پاهای لخت زنان می‌زدم»

پس از انتشار خبر انتصاب خسروپناه به عنوان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، یک مصاحبه قدیمی او با خبرگزاری فارس بارها بازنشر شد؛ مصاحبه‌ای که در آن می‌گوید: «قبل از انقلاب وقتی در مغازه پدرم خانم‌های بی‌حجاب می‌آمدند من از بالکن مغازه با تیرکمان به پاهای خانم‌های بدحجاب می‌زدم که چرا پالُخت بیرون آمده‌اند. پدرم نسبت به حجاب حساس بود اما گفت اگر ضربه‌ای بخورند شرعا ضامن هستی و از این رو تیروکمان را گذاشتم کنار و روی آن‌ها آب می‌ریختم.»

سومین ماه اعتراضات سراسری در حالی رو به پایان است که جرقه اولیه آن را جان باختن زن جوانی در بازداشت گشت ارشاد زد. در طول این اعتراضات سراسری «حجاب اجباری» از سر برداشتن زنان به یکی از اصلی‌ترین نمادها تبدیل شد. 

مقامات جمهوری اسلامی که طی چند هفته اول این اعتراضات دچار سردرگمی شده بودند، حتی وعده اصلاح قوانین را نیز می‌دادند، گویا کمر بسته‌اند برای هرچه بیشتر محدود کردن زنان در انتخاب آزادانه نوع پوشش. انتصاب عبدالحسین خسروپناه را نیز می‌توان در همین راستا تفسیر کرد.

ناصالحی که اعتبار موسسه حکمت و فلسفه را برباد داد

خسروپناه دزفولی، هرچه که ندارد، اعتماد به نفس خوبی دارد. آن‌قدر که خود را دارای مدرک «دکترای کلام اسلامی» معرفی کند.

در بخش «زیستنامه فکری» وب سایت او، آمده است: «در سال ۱۳۷۴ در مقطع دکتراى کلام اسلامى با رتبه اول از مؤسسه امام صادق فارغ التحصیل شد و پایان نامه خود را با عنوان انتظارات بشر از دین به اتمام رساند.»

با یک جستجو در وب‌سایت موسسه امام صادق در قم اما مشخص می‌شود که این موسسه در سال ۱۳۷۰ با نظارت جعفر سبحانی، از مراجع تقلید در قم تاسیس شده و حداکثر «مدرک سطح چهار حوزه» را می‌تواند اعطا کند.

خسروپناه اما به رغم «جرم» بودن سوءاستفاده از عناوین علمی، خود را «حجت‌الله اسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه» معرفی می‌کند.

دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی تنها به جعل عنوان بسنده نکرده و لیست بلندبالایی از کتاب‌ها و مقالات منتشر شده یا در حال انتشار خود را نیز در وب‌سایت شخصی‌اش قرار داده است. نزدیک به هفتاد عنوان کتاب و بیش از ۱۶۰ مقاله.

جالب اما اینجاست که تمامی این کتاب‌ها توسط انتشارات دولتی منتشر شده‌اند؛ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،  کانون اندیشه جوان، انتشارات وثوق، انتشارات معارف، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمی و…

وب‌سایت صدای اندیشه که به صورت تخصصی به بررسی متون حوزه اندیشه و فلسفه می‌پردازد، طی دو یادداشت جداگانه به قلم «احمد مطلب‌نیا» و «امیرحسین خداپرست» اسنادی در رابطه با کتاب‌های عبدالحسین خسروپناه منتشر کرده است. از جمله اینکه برخی از فصول کتاب‌ها یا مقالات تکراری و برخی دیگر خلاصه یا رونویسی از کتاب مرجع این حوزه به قلم اساتید صاحب نام  هستند.

با چنین سابقه‌ای عبدالحسین خسروپناه در دولت دوم احمدی‌نژاد به عنوان رییس موسسه پژوهشی «حکمت و فلسفه ایران» منصوب شد.

اعتباری که نصر ساخت و خسروپناه نابود کرد

«مؤسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» در سال ۱۳۵۳ به همت «سید حسین نصر» و جمعی از پژوهشگران فلسفه آغاز به کار کرد. این مجموعه که بیشتر به «انجمن حکمت و فلسفه» شهرت دارد از بدو تاسیس به این سو از مهمترین مراکز مطالعات فلسفی و عرفانی در ایران بوده و چهره‌های نامدار فلسفه در ایران و جهان در آن رفت و آمد داشته‌اند. در دهه‌ شصت، پس از وقفه‌ای چندین ساله، این موسسه به همت «غلامرضا اعوانی» در قالب مرکزی زیر نظر «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی» احیا شد و به مرور به مجموعه‌ای گسترده‌تر بدل گشت که حوزه‌های گوناگون مطالعات فلسفی را پوشش می‌داد.

در دهه‌ی ۸۰ موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران از پژوهشگاه علوم انسانی جدا شد و با تشکیل گروه‌هایی علمی به طور مستقل فعالیت خود را ادامه داد: گروه فلسفه غرب به مدیریت غلامرضا اعوانی؛ گروه منطق به مدیریت «ضیا موحد»؛ گروه مطالعات علم به مدیریت «حسین معصومی همدانی»؛ گروه ادیان و عرفان به مدیریت «شهرام پازوکی»؛ گروه فلسفه اسلامی به مدیریت «غلامحسین ابراهیمی دینانی» و در نهایت گروه کلام به مدیریت «مصطفی محقق داماد».

غلامرضا اعوانی اما در مرداد ماه سال ۹۰ با ارسال فکسی از سوی کامران دانشجو از ریاست این موسسه برکنار شد و عبدالحسین خسروپناه جای او را گرفت. 

مهم‌ترین سابقه‌ی اجرایی خسروپناه پیش از این انتصاب، مدیریت گروه فلسفه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بود. تغییر ریاست موسسه بلافاصله با واکنش جامعه‌ فلسفی کشور روبه‌رو شد و جمعی از پژوهشگران فلسفه در نامه‌ای از رییس جمهور وقت تقاضای دستور تجدید نظر در این انتصاب را کردند.

دولت دهم در واکنش به این اعتراضات ترکیب هیات امنای موسسه حکمت و فلسفه را نیز تغییر داد. خسروپناه نیز برخی از اساتید این موسسه از جمله «محسن کدیور» و «سروش دباغ» را نیز اخراج کرد، برخی دیگر از عضویت و تدریس استعفا دادند از جمله «لاله قدکپور» و تنی چند نیز درخواست بازنشستگی دادند.

او همچنین در کانال تلگرامی‌اش این اعتراضات را ناشی از این دانست که «یک معتقد و مدافع تئوری‌های نظام جمهوری اسلامی بر منصب موسسهای نشسته که زمانی دیگران بر آن تکیه زدند» و منتقدان را «اپوزیسیون» خواند.

هیچ کدام از این اعتراضات اما موجب برکناری عبدالحسین خسروپناه از ریاست موسسه حکمت و فلسفه نشد.

انتشار یک نامه با سربرگ این موسسه بود که در نهایت وزیر علوم را ناچار به برکناری خسروپناه کرد. آذر ۱۳۹۷، نامه‌ای با سربرگ موسسه حکمت و فلسفه به رسانه‌ها درز کرد که عبدالحسین خسروپناه در آن از مدیر آموزش و پرورش قم درخواست شده بود به خواهر او پستی در زیرمجموعه خود بدهد. 

این جنجال و حواشی پیشین اما موجب حذف خسروپناه از صحنه «علمی» کشور نشد چرا که پیشتر در تهاتری شغلی با علی‌اکبر ولایتی، زمینه‌های لازم برای باقی ماندن در این صحنه را فراهم کرده بود.

تقریبا همزمان با انتشار آن نامه، عبدالحسین خسروپناه، علی‌اکبرولایتی را به عنوان مدیر گروه «فلسفه و علوم در تمدن اسلامی» موسسه حکمت و فلسفه منصوب کرده بود. ولایتی، رییس وقت دانشگاه آزاد نیز پس از برکناری عبدالحسین خسروپناه را به عنوان معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی منصوب کرد.

مومن به خرافات و علوم انسانی اسلامی

علی خامنه‌ای برای اولین بار پس از اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که از عبارت «علوم انسانی» اسلامی استفاده کرد.

او آن زمان  آموزش بسیاری از رشته‌های علوم انسانی را موجب تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواند و بر اسلامی کردن علوم انسانی و دانشگاه‌ها تاکید کرد.

به گفته خامنه‌ای «آموزش علوم انسانی در دانشگاه‌ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد.»

پس از آن بود که عبارت «علوم انسانی اسلامی» به ادبیات سیاسی ایران راه پیدا کرد و جمعی از هواداران رهبر جمهوری اسلامی از جمله عبدالحسین خسروپناه خود را مدرسان علوم انسانی اسلامی خواندند.

خسروپناه از مدافعان علم دینی است و بر اساس آنچه بر پیشانی وب‌سایتش حک شده، معتقد است «همان‌طور که علوم انسانی مدرن اولا سازنده و ثانیا حاکی از جامعه مدرن‌اند، علوم انسانی اسلامی سازنده و حاکی از جامعه اسلامی‌اند.»

دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین با پزشکی مدرن سر ناسازگاری دارد.

او در یک برنامه تلویزیونی در اوج همه‌گیری ویروس کرونا ادعا کرده بود که ۳ بار به بیماری کرونا مبتلا شده و  هر سه بار بیماری خود را با داروی «زمستانه امام کاظم» و داروی «جامع امام رضا» درمان کرده است. 

از مدافعان طب سنتی و از مخالفان سینما

خسروپناه همچنین در یکی از کتاب‌هایش برخی موضع‌گیری‌های پزشکان در خصوص طب سنتی را «ادامه سیاست دولت منحوس پهلوی اول» نامید و تاکید کرده بود این افراد «مدعی علم، اما فقیر در فلسفه» هستند.

دبیر جدید یکی از مراکز مهم تصمیم‌گیری در حوزه فرهنگی از مخالفان سینما و موسیقی نیز هست. او در آثارش به موسیقی تاخته و «موسیقی‌گرایی» را دارای «رویکردی معنویت‌ستیزانه» و ضد‌دین معرفی کرده است. 

خسروپناه «موسیقی رمانتیک را بسیار مضر و خطرناک» توصیف کرده و با ذکر مثال‌‎های از گروه «یوتو»، انواع موسیقی مانند رپ و راک را نیز ضداخلاقی و ضددین توصیف کرده است. یکی از دلایل او برای ضدیت با موسیقی، نقش این عنصر«مضر و خطرناک» در «ترویج روابط بین دختر و پسر» است.

خسروپناه تاکید دارد که هرگز به سینما نرفته و اجازه نمی‌دهد که فرزندش نیز به سینما برود.

خصوصیات عبدالحسین خسروپناه  در این سال‌ها در میان مقام‌های جمهوری اسلامی به کرات دیده می‌شود. وفادار چشم و گوش بسته نظام است، برای حکومت دروغ می‌گوید و از تهمت زدن به مخالفان و معترضان ابایی ندارد.

اما شاید مهم‌ترین دلیلی که باعث شد ابراهیم رئیسی در حکمی او را به عنوان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب و علی خامنه‌ای نیز این حکم را تایید کند، حمایت او از سرکوب معترضان باشد.

خسروپناه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ همزمان با بلند شدن صدای اعتراض اساتید حقوق و وکلا به صدور و اجرای بی‌محابای «حکم اعدام» برای معترضان، از چنین احکامی دفاع کرده بود.

او ضمن صدور بیانیه‌ای در رابطه با معترضان، نوشته بود: «این افراد باید به ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺟﺮﻣﺸﺎﻥ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺣّﻢ، کشته ﻳﺎ ﺑﻪ ﺻُﻠّﺎﺑﻪ کشیده شوند ﻳﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻬﺎ‌ﺭ‌ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﭘﺎی ﭼﭙﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻛنند ﻳﺎ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﺷﺎﻥ ﺗﺒﻌﻴﺪﺷﺎﻥ ﻛﻨﻨﺪ. ﺗﺎﺯه، ﺍﻳﻦ‌ﻫﺎ ﺭﺳﻮﺍیی ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﻫﻢ ﻋﺬﺍبی بی‌اندازه ﻧﺼﻴﺒﺸﺎﻥ میﺷﻮﺩ.»

خروج از نسخه موبایل