سخنان آقای سازور در مقابل علی خامنهای، بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی بخصوص در بین افراد مذهبی داشت. منتقدان کلمات این مداح را «مبالغهآمیز»، «توهین آمیز» و «هتاکانه» دانستند و از سکوت آیتالله خامنهای در برابر چنین اظهاراتی انتقاد کردند و آن را نشانهای از گسترش فرهنگ تملق و چاپلوسی دانستند.
رقابت برسر تعریف و تمجید
در جمهوری اسلامی راههای نشان دادن وفاداری به یک نظام، شیوهها و روشهای خاص خودش را دارد. سوابق نشان میدهد بخشی ازنزدیکان به حکومت، سخنان مبالغهآمیز درباره رهبر جمهوری اسلامی به زبان میآورند و این افراد برای نشان دادن وفاداری به آقای خامنهای و هیات حاکمه معمولا از همان ادبیات و کلمات مقام ارشد نظام استفاده میکنند.
بطور مشخص پس از پیامهای نوروزی آیتالله خامنهای که با نامگذاری سال همراه است، موجی از تکرار این واژهها مانند «اقتصاد مقاومتی»، «دانشبنیان» یا در این روزها «جنگ ترکیبی» و «جهاد تبیین» در اکثر مصاحبهها و نوشتهها شنیده و نوشته میشود رفتارهایی که به نظر علی مطهری، نماینده پیشین مجلس «بوی تملق و چاپلوسی به مشام میرسد».
در جریان اعتراضات چهارماه اخیر در مقابل شعارهای تندی که علیه علی خامنهای سردادند وخواهان سرنگونی و «مرگ» او بودند، تعدادی از نیروهای نزدیک به حکومت و فرماندهان نظامی تلاش کردند جایگاه و مقام رهبری نظام را از نظر مذهبی و مدیریتی رفیعتر از گذشته نشان دهند و کلماتی مانند «امام» و «نایب امام زمان» برای علی خامنهای بیشتر شنیده شد و حتی این القاب از سوی اعضای دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مانند مهدی فضائلی نیز به چشم میخورد.
آقای فضائلی به بهانه تشکر از خدمات حسین اشتری، فرمانده سابق نیروی انتظامی در توئیتر نوشت «خداقوت به سردار اشتری…ابراز قدردانی و رضایت نایب امام زمان گوارای وجود» و این در حالی است که در نامه انتصاب فرمانده جدید نیروی انتظامی، یک تعریف اداری (در حد دو کلمه) از خدمات آقای اشتری شده بود و به نظر میرسد چنین مطالبی بیشتر برای تاکید برشان و منزلت آقای خامنهای نوشته میشود.
فرمانده کل سپاه پاسداران در هفتم آبانماه در مراسم خاکسپاری کشتههای شاهچراغ گفت «مردم ایران امام خامنهای را در برابر انواع دشمنیها تنها نگذاشتهاند و امامشان را صیانت میکنند».
حسین سلامی، یک ماه بعد در هفتم دیماه در همایش افتتاحیه دوره جدید فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران، سراسر سخنرانیاش را به تمجید از «رهبر بزرگ» و « هنر فرماندهی» اختصاص داد و در یک سخنرانی دیگر در هجدهم دیماه گفت «این مملکت به خدا پیوسته است».
حسین اشتری، فرمانده سابق نیروی انتظامی نیز در شانزدهم مهرماه با بیان اینکه «در آستانه هفته فراجا امسال میزبان قدوم مبارک مقام معظم رهبری بودیم» گفت «از بیانات حکیمانه، مقتدرانه، هوشمندانه، مشفقانه، پدرانه، عالمانه و مدبرانه مقام معظم رهبری بهره ببریم».
«ای سلیمان زمان»
تعریف و تمجید مبالغهآمیز از رهبران سیاسی در نظامهای ایدئولوژیک بستر مساعدتری برای رشد و تکثیر دارد.
فخر الدین حجازی، نماینده سرشناس دور اول مجلس شورای اسلامی در ۴ خردادماه ۱۳۵۹ در دیدار با آیتالله خمینی، خطاب به او گفت «ای سلیمان زمان بر مسند حکومت بنشین، ای داوود عصر قضاوت کن، ای میراثبر پیامبران و امامان راه به همه جهان بنما».
آقای خمینی در فضای انقلابی آن روزها در پاسخ به آقای حجازی گفت شما «ناطق برومندی» هستی و« من خوف این را دارم که با فرمایشات ایشان و امثال ایشان، برای من یک غرور و انحطاطی پیش بیاد». بنیانگذار جمهوری اسلامی در مراسمی دیگر از شعار «ما همه سرباز توییم خمینی» انتقاد کرد و گفت «نه تو سرباز منی و نه من سرباز تو هستم».
درباره آیتالله خامنهای نیز اتفاقات مشابه رخ داده و افرادی در سالهای مختلف تلاش کردند او را به عرش اعلا ببرند و حتی دست به روایتسازی زدهاند و کسانی مانند محمد سعیدی، از امامان جمعه قم در سال ۹۰ اعلام کرد که علی خامنهای در هنگام تولد از رحم مادرش «یاعلی» گفته است.
ساختن «قدمگاه مقام معظم رهبری» و بوسیدن جای پای او، گرفتن چفیه و انگشتر برای متبرک شدن، نام بردن از او به عنوان «سید خراسانی» نمونهای از کارهایی است که در این سالها از طریق طرفداران و رسانههای نزدیک به او، ترویج و تبلیغ شده است.
آقای خامنهای تقریبا تا سال ۹۱ چندین مرتبه در مقابل انتسابهای اغراقآمیزی که در مقابلش انجام دادند، واکنش نشان داد.
در اول شهریورماه سال ۱۳۷۷، آیتالله خامنهای به سرودی که در مقابل او خواندند و در آن «سرور ما خامنهای» گفته میشود، واکنش نشان میدهد و میگوید «من خواهش می کنم که الفاظ این اشعار و سرودها را از کلمات مبالغهآمیز خالی کنید… ما بندگانی ناقص، نارسا و ضعیف هستیم».
در دوم آبانماه سال ۸۰ ، او را «علی زمان» میخوانند و از این تشابه انتقاد می کند و میگوید « بنده تنم میلرزد… ما گیاه همین فضای آلوده دنیای امروزیم».
رهبر جمهوری اسلامی در خردادماه سال ۸۳ از اصطلاح «ذوب در ولایتم» انتقاد میکند و خواهان ذوب شدن در اسلام میشود و هفتم اردیبهشت ماه سال ۹۱ نیز در جمع نیروهای ارتش از شعار «جانم فدای رهبر» انتقاد میکند.
در نهایت آقای خامنهای در شهریورماه همان سال ۹۱ در دیدار با خانواده نیروهای دریایی سپاه از سرود «ناخدای کشتی ولایت» و «نوح ما» انتقاد میکند و میگوید «نوح» امام زمان است و خودش را «کوچک و ناقص» میداند.
اما در ده سال اخیر دستکم در فضای رسانهای سخنی از او منتشر نشده که از به کار بردن کلمات اغراقآمیز درباره خودش انتقاد یا گلایه کند و این در حالی است که در این سالها، امامان جمعه و روحانیون نزدیک به حکومت، بارها اختیارات مقام رهبری را در سطح انبیاء و معصومین دانستهاند و کسانی مانند کاظم صدیقی در خردادماه امسال میگوید «معتقدیم رهبری از بالا تعیین شده است. خلیفه خداوند با انتصاب خداوند روی زمین محور همه موجودات شد». از سوی دیگر رسانهها و شبکههای ارتباطی دولتی مانند صدا و سیمای دولتی ایران، سازمانها، مجموعههای فرهنگی و هنری در انعکاس تعریف و تمجیدها از آیتالله خامنهای نقش مهمی داشتند.
ردپای مصباحیزدی و شاگردانش
در میان روحانیون حوزههای علمیه یکی از مهمترین حلقههایی که به دنبال دمیدن بر نظریه حکومت اسلامی و برمسند نشاندن آیتالله خامنهای بر این جایگاه بوده، محمدتقی مصباح یزدی بود.
آقای مصباحیزدی و علی خامنهای رابطه مرید و مرادی با هم داشتند. آقای خامنهای پنجم دیماه امسال در دومین سالگرد فوت این روحانی محافظهکار گفت «بزرگداشت جناب آقای مصباح یکی از واجبات کارهای حوزه، روحانیت، ماها و همه است». او از خدمات آقای مصباحیزدی از جمله «طرح ولایت» تجلیل کرد.
«طرح ولایت» بیش از ۲۵ سال است که با هدف «دفاع فکری از دستاوردهای انقلاب اسلامی و صیانت از گوهر نفیساندیشه ولایت» راه اندازی شده است.
محمدتقی مصباح یزدی براین باور بود که « آیتالله خامنهای جامعیت بیشتری از امام خمینی دارد». او در اردیبهشت ماه سال ۹۸ میگوید «آیتالله خامنهای به مدت ۳۰ سال در مسندی بنشیند… و نتوان یک نمونه بیان کرد که ایشان اشتباهی داشته باشد، جای تعجب است».
شاگردان آقای مصباح از قول او گفتهاند احتمال خطای آقای خامنهای « یک میلیاردم» است و در دیماه ۱۳۹۹ از قول محمدتقی مصباح یزدی گفته شده «من بهصورت جدی و با تمام وجودم ایشان را نائب امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف میدانم و وقتی که اصرار میکنم تا دست ایشان را ببوسم گویی دست امام زمان را میبوسم».
با توجه به امکانات ویژهای که موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی با مدیریت آقای مصباحیزدی در این سالها داشته میتوان تصور کرد که چگونه او و شاگردانش تلاش کردند آیتالله خامنهای را همسنگ انبیا و امامان شیعه معرفی کنند و پیوسته روی «نایب برحق امام زمان» تاکید و پافشاری کنند.
در چنین شرایطی میتوان تصور کرد که یکی از نتایج تبلیغات این گروهها و افراد، تولید سرودی مانند «سلام فرمانده» در اسفندماه سال گذشته باشد. سرودی که در مدح و ثنای فرماندهی آقای خامنهای خوانده شود و حکومت با تمام توان لجستیک و مالی از آن حمایت کند و به عنوان «سرود قرن» لقب دهند.
از: گویا