اینک شکافی در میانه است!

وقتی جمهوری اسلامی گفت که الحاق مناطق اوکراینی، حتی الحاق کریمه به روسیه را هم به رسمیت نمی‌شناسد، گفتم چیزی پشت پرده تغییر کرده است. اکنون عکس و ویدئو زندانیان آزاد شده‌ی زن را که می‌بینم، وقتی در جلو دروازه اوین وزش نسیم مقدس البرز را بر کاکل ماده‌ گوزن‌های آزادی‌بخش ایران می‌بینیم، بیاد این شعر نزار قبانی می‌افتم که:

دیوار محال را
گوزنان با شاخ می‌زنند
اینک شکافی در میانه است

و با خود می‌گویم:
مهسا! دختر معصوم و ناکام دالاهوی سرفراز! شاخه‌ی چویل ایل! تو شدی «ایفی‌گنی» ایران. قربانی شدی تا بادهای مساعد بر بادبان کشتی‌های نبرد بوزند. در آن‌سوی تاریخ کهن «وشتی» شورشی تو را پیش‌بینی کرد. در این سوی تاریخ پروین شاعر تو را آرزو کرد، فروغ شاعر تو را زنده کرد، پروانه‌ی سیاست تو را به‌یاری خواست، ندا تو را ندا داد، نیکا نام نیکت را پرچم کرد، شروین شروه‌‌‌ی نبردت را خواند، و جهان مسحور جنبش تو شد. جنبش زن، زندگی، آزادی! مهسای ماه‌سان نامی شد برای نبرد آزادگی و آزادی زن. برای سیمای زیبای ایران. سیمایی که برای برون آمدن از سیه‌ابر حجاب و استبداد به خون فلق آکنده شد. ماده‌گوزن‌های اسطوره‌ای ایران دیوار محال را کوبیدند و اینک شکافی در میانه است. شروع شده است آن روندی که سر باز ایستادن نخواهد داشت. آرزو کنیم که خرد مسالمت و رحم و مروت و سازندگی راهنمای راه ایران باشد.

اکنون نیروهای جمهوری‌خواه جامعه‌ی مدرن که همچون پرومته مشعل جمهوری را از انقلاب مشروطیت تا کنون به پیش کشانده‌اند، گرامی بدارند خواست و خصلت جنبش خود را و متحد کنند صفوف خود را و در مرکز میدان برای ایرانی آزاد و آباد و دموکرات با مسالمت و مدنیت بکوشند. ریش سفید جنبش ما مصدق کبیر است. پهلوانان ما از همه‌ی گروه‌ها در میدان ایرانگرایی مشترک گرد می‌آیند. حقوقدانان زندانی ما، مدافعان حقوق‌بشری ما، مدافعان زیست محیطی ما، جبهه ملی ایران در داخل، جمهوریخواهان متحد در خارج، کانون نویسندگان ما، تشکل آموزگاران و فرهنگیان ما، اتحادیه‌های کارگری و نهادهای مدنی ما، روشنفکران ما، همه جلوه و نماینده ما هستند، با کلام واحد دموکراسی در شکل جمهوری.

تاریخ گذشته‌ی ایران یک درس بزرگ می‌دهد. زبان سیاسی واقعی هر نیرویی نه کلام مصوت آن که عمل معین آن است. فقط عمل را نگاه کنیم و ملاک ارزیابی این و آن قرار دهیم. هشدار که ایرانیان متخصص سازماندهی کلام هزار معنی هستند. فریب ابهامات را نخوریم. اکنون نوبت جمهوری است و دموکراسی. صد کلمه کم و صد کلمه زیاد می‌تواند باشد، اما تنها یک کلمه است که معنی دوران است، جمهوری سکولار دموکرات، بر یک جاده‌ی کوشش مسالمت‌آمیز و دموکراتیک. ما مدافع هیچ رژیم متکی بر سروری شاه و شیخ و پیشوا نیستیم. مردم ایران سرور نمی‌خواهند بلکه می‌خواهند سرور خود باشند. سروری مردم بر کشور را گرامی بداریم.

از: ایران امروز

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل