در روزهای اخیر از طرف محمد خاتمی و میرحسین موسوی دو بیانیه جداگانه منتشر شده و سخن مشترک آنها به «بنبست» رسیدن نظام جمهوری اسلامی است. اما آیتالله خامنهای دیروز در سخنانی از وفاداری مردم به نظام صحبت کرد و مشکلات کشور را در حد «اختلاف نظر» دانست و خواستار «راهبرد اتحاد» در مقابل دشمن شد.
در روزهای گذشته بیانیههای رئیس جمهور پیشین ایران و نخست وزیر دوران جنگ با واکنشهای گستردهای روبرو شد. علی خامنهای دیروز در جمع شماری از نیروی هوایی ارتش، اشارهای به این بیانیهها نکرد، اما از کسانی صحبت کرد که به گفته او «صلاحیت اشتغال در نظام جمهوری اسلامی» را ندارند.
این روزها حکومت تلاش دارد تا اوضاع کشور را عادی نشان دهد و به گفته مقامهای قضایی و رسانهای میخواهد از موضع «اقتدار و پدرانه» دهها هزار نفر از معترضان زندانی را عفو کند و نمایشی از قدرتنمایی بر فائق آمدن به اعتراضات اخیر نشان دهد. اما به گفته کسانی مانند حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی «کشور در حال آتش گرفتن است» و بیانیه دو چهره شاخص جریان اصلاحطلبی، گویای عمق مشکلات و «گسل» در بین حکومت و ملت است.
در این بیانیهها به طور رسمی زنگ پایان اصلاحات در جمهوری اسلامی به صدا درآمده و اعلام شده در آستانه چهل و چهارمین سال انقلاب اسلامی امکان «اصلاحات، گفتوگو و تغییر» از بین رفته است. با این تفاوت مهم که محمد خاتمی برای خاموش کردن یا مهار آتش، راهکارهایش مبتنی بر «قانون اساسی» است و فعلا نیازی به تغییر این قانون نمیبیند و در مقابل میرحسین موسوی خواهان برگزاری رفراندم و تغییرات بنیادین در نظام حکمرانی ایران است.
خامنهای در مقابل موسوی و خاتمی
در ماههای گذشته جامعه شناسان و تحلیلگران مسایل سیاسی و اجتماعی درباره چرایی جنبش اعتراضی در ایران، مطالب زیادی نوشته و گفتهاند. نقطه آغاز این بحثها از تفاوت نسل دهه هشتادی با نسل گذشته و خواستههای آن در مقابل حکومت بود.
دیروز علی خامنهای تمام تحلیلها و تفاسیر درباره نسل جوان معترض دهه هشتادی را «لطیفههای مسخرهآمیز» خواند و گفت براساس«آمارها و گزارشها» جمع زیادی از کسانی که در مراسم اعتکاف شرکت داشتند، دهه هشتادیها بودند.
او بارها برگزاری مراسم مذهبی را نشانه وفاداری مردم به نظام جمهوری اسلامی دانست. این در حالی است که کسانی مانند میرحسین موسوی صحبت از عبور از جمهوری اسلامی و اجرای طرحی برای «نجات ایران» میکنند.
آقای موسوی در تازهترین پیامی که از حصر خانگی منتشر کرده، بحرانهای فزاینده در ایران را ناشی از عملکرد حکومت میداند و به طور تلویحی « قدرت غیرپاسخگو و مسئولیتناپذیر» آقای خامنهای را به عنوان «بحرانِ بحرانها» توصیف کرده است.
میرحسین موسوی نامزد معترض به نتیجه انتخابات سال ۸۸ و از رهبران جنبش سبز، با اشاره به بحرانهای متعدد کشور میگوید: «ایران و ایرانیان نیازمند و مهیای تحولی بنیادیناند که خطوط اصلیاش را جنبش پاک زن، زندگی، آزادی ترسیم میکند. این سه کلمه بذرهای آینده روشناند؛ آیندهای پیراسته از ظلم و فقر و تحقیر و تبعیض»
محمد خاتمی نیز در پیامی به مناسبت چهل و چهارمین سال شکلگیری جمهوری اسلامی از «نارضایتی اکثریت جامعه و اشتباه بزرگ نظام حکمرانی» سخن گفته و میگوید مردم «متأسفانه امید به آینده بهتر را از دست داده است».
رئیس جمهور پیشین ایران در این پیام با اشاره به بحرانهایی که کشور با آن درگیر است میگوید: «مشکل اصلی که موجب بحرانهای بزرگ شده است عبارت است از گذر از جمهوریت نظام و گرایش به ناجمهوریت حکومت به اصطلاح اسلامی ولی با نام جمهوریت.»
آقای خاتمی به عنوان مبتکر طرح گفتوگوی تمدنها «اصلاح خود» را «کم هزینهترین و پرفایدهترین راه برون رفتن از بحران» معرفی میکند؛ راهکاری که قبلا نیز گفته بود و صحبت از آشتی ملی کرده بود، اما به طور مشخص آیتالله خامنهای آنها را رد کرده بود.
تفاوت خاتمی و موسوی
محمد خاتمی و میرحسین موسوی در بیانیهای که منتشر کردهاند قبل از آنکه به نتیجهگیری و راه حل برسند، تقریبا تحلیل مشابهای از اوضاع کشور دارند. با این تفاوت که محمد خاتمی با ادبیات و ملاحظات خودش در تلاش است تا جایگاه رهبر جمهوری اسلامی را تضعیف نکند یا حامی براندازی این نظامی سیاسی به نظر نرسد.
آقای خاتمی از آغاز جنبش اعتراضی چند پیام داده است. بررسی پیامهای او نشان میدهد او سیر مشخصی را دنبال کرده است. او از نخستین کسانی بود که پس از جان باختن مهسا امینی اظهار تاسف کرد و گفت «باز هم فاجعه ای ناگوار که درد آن تا مغز استخوان را میسوزاند».
اما بعد از پیام، به رغم آغاز سرکوب و کشتار معترضان، خبری از رئیسجمهور پیشین نبود تا این اینکه در پنجم آبانماه و در جریان کشته شدن شماری از مردم در حادثه تیراندازی چهل چراغ شیراز پیامی منتشر کرد و گفت: «خشونت را با خشونت نمیتوان پاسخ داد، هرچند باید با خشونتگران مقابله کرد». او در این پیام نوشته بود: «آنچه در جامعه ما جاریست رو به سوی آزادی و زندگی دارد.»
در این زمان محمد خاتمی متهم شد که در برابر کشتار معترضان سکوت کرده اما به کشته شدن شهروندانی که گفته شد گروه داعش عامل آن بوده، واکنش سریعی نشان داده است.
او در نهایت در ۲۳ آبانماه با ادامه یافتن اعتراضها و کشته شدن صدها تن از معترضان، در دیدار با جمعی از مردم سیستان و بلوچستان به صراحت با تغییر جمهوری اسلامی مخالفت کرد. او گفت: « براندازی نه ممکن است نه مطلوب» و کمهزینهترین و پرفایدهترین راه برای ثبات و پیشرفت را «بازسازی اعتماد» مردم و «خوداصلاحی» نظام دانست.
همچنین در چهارم آذرماه محمدعلی ابطحی، مسئول دفتر محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری از ارسال نامه رئیس دولت اصلاحات به رهبر جمهوری اسلامی خبر داد که برای چندمین بار بینتیجه بوده است.
در مقابل این اظهارات، میرحسین موسوی از ابتدای آغاز جنبش اعتراضی مواضع متفاوتی با محمد خاتمی داشته است. او در ۹ مهرماه مهسا امینی را «دختر ایران» نامید و از نیروهای مسلح خواست «سمت ملت که سمت حقیقت است بایستید» و گفت «خون مظلومان از قهر جباران قدرتمندتر، و روز مظلومان از زور ستمکاران پیروزمندتر است».
میرحسین موسوی در ۱۷ آذرماه به اعدام محسن شکاری، نخستین معترض خیابانی که اعدام شد واکنش نشان داد و خطاب به حکومت گفت: «با این روشهای ظالمانه و خونآلود، طول عمر حکومت شما تضمین نخواهد شد.»
او با بیان اینکه مردم در مقابل این اعدامها مقاومت خواهند کرد، نوشت: « نه تیربارها و مسلسلها و نه چوبههایدار، جنبش مردم برای آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خویش را متوقف نخواهد کرد. انقلاب ۵۷ برای خالی کردن زندانها بود و نه پر کردن و آتش زدن آنها.»
آقای موسوی در حالی انقلاب ۵۷ را یادآوری کرده بود که در جریان اعتراضات آبانماه سال ۹۸ نیز آیتالله خامنهای را با شاه مقایسه کرده بود و مردم را «خشمگین و فرودستانی جان به لب رسیده» توصیف کرده بود.
میرحسین موسوی در پیامش با اشاره به کشتار میدان ژاله تهران در سال ۵۷ و حوادث آبانماه گفته بود «کشتار ۵۷ را نظام غیر دینی و کشتار ۹۸ را نظام دینی مرتکب شد. آنجا فرمانده کل قوا شاه و اینجا ولیفقیه با اختیارات مطلقه» است.
در زمانی که آقای موسوی چنین پیامی داد، بسیاری براین باور بودند که نخست وزیری که روزگاری به عنوان «نخست وزیر محبوب امام» شهرت داشت، از جمهوری اسلامی گذر کرده است و این درحالی بود که محمد خاتمی در همان اعتراضات سال ۹۸ به نوعی مردم را آغازگر خشونت معرفی کرد و در پیامی گفت: «مردم برای ابراز نارضایتی میل به خشونت پیدا میکنند و حکومت به خشونت متقابل متوسل میشود.»
مخالفان و موافقان موسوی و خاتمی
با اینکه روزنامههای جوان و کیهان که نزدیک به حکومت هستند، سخنان آقای خاتمی را «براندازانه» دانستهاند، اما برخی از منتقدان خاتمی میگویند که او «شهامت» عبور از جمهوری اسلامی را ندارد و بعید میدانند حتی خودش هم باور داشته باشد که گوش شنوایی برای شنیدن و عمل کردن به انتقادهایش وجود دارد.
در مقابل خاتمی، میرحسین موسوی نشان داده که دیگر تعلق خاطری به اسم جمهوری اسلامی یا حفظ «پوسته» و ظاهر این نظام ندارد و به هر دلیلی مایل به حفظ نظامی نیست که خودش از مدافعان سرسختش بوده و در شکلگیری و تثبیتش نقش داشته است. او در مردادماه امسال نیز پیش از آغاز جنبش اعتراضی از موروثی شدن رهبری در ایران هشدار داد و از علی خامنهای خواست به صراحت درباره خبرهای مرتبط با جانشینی فرزندش مجتبی خامنهای واکنش نشان دهد.
در روزهای اخیر نیز مدافعان و مخالفان بیانیههای مرحسین موسوی و محمد خاتمی چند دسته شدهاند.
با توجه به پیام صریح آقای موسوی برای عبور از جمهوری اسلامی، فقط کسانی مانند ابوالفضل قدیانی از مخالفان آیتالله خامنهای و هفت زندانی سیاسی از جمله فائزه هاشمی و مصطفی تاجزاده حاضر شدند از این بیانیه حمایت کنند و آن را نقطه عطفی در جنبش دموکراسیخواهی در ایران بخوانند.
در مقابل، بخشی از اصلاحطلبان مانند عباس عبدی، فعال رسانه از پیشنهادات محمد خاتمی استقبال کردند.
آقای عبدی در گفتوگو با روزنامه هممیهن میگوید راهکارهای آقای خاتمی در چارچوب متعارف قانون اساسی است و نیازی به تغییر قانون نیست و در صورت اجرای آن، بخش عمده مشکلات مردم حل میشود و ازاصلاحطلبان و اصولگرایان خواست در مورد تحقق این ایدهها باهم گفتوگو و مشورت کنند.
آقای عبدی البته هشدار داد: «ساختار قدرت در ایران نمیتواند با ادامه سیاستهای موجود به بقای خود ادامه دهد.»
اکثریت اصلاحطلبان همچنان در برابر پیشنهادات آقای خاتمی سکوت کردهاند. اصلاحطلبانی مانند بهزاد نبوی که در جریان جنبش اعتراضی حاضر نشدند از معترضان حمایت کنند و به طور رسمی اعلام کردند «ما میخواهیم در چارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه میخواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم» حالا در مقابل پیشنهادات آقای خاتمی سکوت کردهاند و کسانی مانند محمدرضا عارف نیز در پیامی صرفا از یکدست شدن حاکمیت انتقاد کردهاند.
گروه دیگر که به این بیانیهها واکنش نشان دادند مسئولان و رسانههای نزدیک به حکومت هستند. به گفته کاظم صدقی، امام جمعه موقت تهران، موسوی و خاتمی «ورشکستگان سیاسی» هستند و حرفشان خریدار ندارد و عبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامه همشهری و عضو شورای اطلاعرسانی دولت میگوید بیانیه محمد خاتمی مثل یک دکان چهارنبشی است که در «وسط فلکه از هر طرف راه دارد» و هرکس میتواند از آن برداشت کند.
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان نیز روز گذشته در یادداشتی از محمد خاتمی پرسید آیا از خواندن بیانیه «عرق شرم بر پیشانی شما نمینشیند؟ … اگر نام خودتان را از زیر بیانیه حذف کنید و امضای نتانیاهو را بگذارید چه تفاوتی پدید میآید؟»
نماینده علی خامنهای در روزنامه کیهان خطاب به آقای خاتمی و میرحسین موسوی میگوید: «بهگونهای سخن میگویید که انگار از انقلاب طلبکارید! بفرمایید کدام سابقه انقلابی را در کارنامه خود دارید؟! » و با اشاره به نقل قولی از آیتالله خمینی نوشته است: «هیچ تاسفی نمیخوریم امروز در کنار ما نیستند. چرا که از اول هم نبودهاند.»
از: بی بی سی