- بیتا ملکوتی
- شغل,روزنامهنگار و منتقد فرهنگی هنری
بی بی سی فارسی
وقتی فیلمسازی نتواند دو دهه فیلم بسازد و در این مدت هرازگاهی رسانهها از رنج خانهنشینی اجباری و غم دوری از فیلمسازیاش بنویسند، حذف فیلمهای قدیمیاش از پلتفرمهای نمایش فیلم، بهسرعت بازتاب رسانهای پیدا میکند. آن هم فیلمسازی که اصولا با شش فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی به موقعیتی ویژهای رسیده: ناصر تقوایی.
در دو دهه گذشته برای دوستداران سینمای ناصر تقوایی که تعدادشان کم هم نیست، تنها دلخوشی، دیدن آثار سالیان دور اوست در پلتفرمهای نمایش فیلم و سریال آنلاین، مانند نماوا، فیلیمو و فیلم نت؛ پلتفرمهای آنلاینی که تحت نظر وزارت ارشاد کار میکنند و مخاطبان برای دیدن فیلمها و سریالهایی که در این سایتها وجود دارد، باید ثبت نام کنند و هزینهای بپردازند.
اما بهتازگی دو فیلم «ناخدا خورشید» و «ای ایران»، که از ساختههای بعد از انقلاب ناصر تقوایی هستند، بدون ارائه هیچگونه توضیحی از این سه پلتفرم نمایش آنلاین حذف شدهاند. حالا تنها فیلم اپیزودیک «قصههای کیش» که آقای تقوایی کارگردان یک اپیزود از آن است، در این پلتفرمها وجود دارد و فیلم «کاغذ بیخط» که تنها در «فیلمیو» در دسترس است.
این در حالیاست که وبسایت فیلیمو، نسخه اصلاحشده و با کیفیتی از فیلم «ناخدا خورشید» را به مخاطبان عرضه میکرد که برای مخاطبان آثار تقوایی، خبر خوشی محسوب میشد. این فیلم هم حالا حذف شده است.
خبرگزاری ایسنا به نقل از «مقامهای مسئول»، که نامشان ذکر نشده نوشته، که دلیل این اتفاق تغییر مالکیت فیلمهای «ای ایران» و «ناخدا خورشید» بوده است.
به نوشته ایسنا مالکیت فیلم «ناخدا خورشید» در مالکیت موسسه فارابی بوده اما به دلیل «ایجاد شبهه» در مالکیت فیلم، فارابی از این پلتفرما درخواست کرده تا نمایش آن به حالت تعلیق درآید. فیلم «ای ایران» هم در مالکیت موسسه رسانههای تصویری بوده که به علت انحلال این موسسه، این فیلم نیز از روی پلتفرمها حذف شده است.
کارگردانی تحسینشده، با کارنامهای ویژه
ناصر تقوایی که قبل از انقلاب، در کنار مستندها و فیلمهای کوتاهش سه فیلم داستانی درخشان و تحسینشده «آرامش در حضور دیگران»، «صادق کرده» و «نفرین» را در کنار سریال بسیار محبوب «دایی جان ناپلئون» در کارنامهاش ثبت کرده بود، بعد از انقلاب همواره با دشواریهای بسیار برای خلق اثر هنری روبهرو شد.
او در سال ۱۳۶۲ ساخت سریال میرزا کوچک خان جنگلی را آغاز کرد. اما بعد از مدتی با تصمیم بهروز افخمی، که در آن روزها از مدیران صدا و سیما بود و تولید فیلم و سریال شبکه یک را در دست داشت، کنار گذاشته شد. سپس افخمی که تا آن زمان حتی یک فیلم کوتاه نساخته بود، خود کارگردانی این سریال را برعهده گرفت.
بهروز افخمی سالها بعد در مصاحبه با صدا و سیما، ناصر تقوایی را به گرفتن ایرادهای بسیار متهم کرد، اما در تمام این سالها شایعات گوناگونی درباره این سریال منتشر شد؛ از مقاومت تقوایی دربرابر تغییر محتوای سریال برای وارد کردن تم مذهبی و چپستیزانه به فیلمنامه، تا زمینهچینی از پیش برنامهریزی شده افخمی برای ورود به دنیای کارگردانی.
ناصر تقوایی، پیش از پروژه میرزا کوچک خان یکی از خوشساختترین و تاثیرگذارترین سریالهای تلویزیونی ایرانی را قبل از انقلاب بر اساس رمان «دایی جان ناپلئون» ایرج پزشکزاد ساخته بود. او در آن زمان، بعد از استقبال پرشور مخاطبان از «داییجان ناپلئون»، خود را به عنوان فیلمسازی موفق در فضای روشنفکری و همچنین در میان عامه مردم تثبیت کرده بود. با این حال بعد از انقلاب هرگز نتوانست سریالی بسازد.
ناصر تقوایی در سال ۱۳۶۵، فیلم «ناخدا خورشید» را بر اساس «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی در جنوب ایران ساخت؛ جایی که آن را خوب می شناخت و توانست با شخصیتپردازی درخشان و فضاسازی مناسب یک درام جنایی را بومیسازی کند.
ناخدا خورشید تسلط و قدرت ناصر تقوایی را بر ادبیات و اقتباس سینمایی از ادبیات به خوبی نشان داد. فیلم در همان سال به جشنواره لوکارنو راه یافت و توانست یوزپلنگ برنز این فستیوال معتبر دنیا را از آن خود کند.
او در سال ۱۳۶۸ نیز فیلم «ای ایران» را اینبار در شمال ایران و در روستای ماسوله ساخت؛ فیلمی که از آن به عنوان ستایشی از مفهوم «وطن» یاد میشود. این فیلم در آن سال از بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد.
این فیلمساز مولف سینمای ایران تا سال ۱۳۸۰، به مدت ۱۲ سال خاموش بود. تا اینکه سرانجام توانست فیلم «کاغذ بی خط» را با حضور دو ستاره سینمای ایران در آن سالها، یعنی خسرو شکیبایی و هدیه تهرانی، بسازد؛ فیلمی که ناباورانه به آخرین اثر او تبدیل شد.
ناصر تقوایی در سال ۱۳۸۲ فیلم چای تلخ را بر اساس فیلمنامهای از خودش در خوزستان شروع کرد. فیلمی با داستانی در دل جنگ ایران و عراق که هرگز به پایان نرسید. دلایل به اتمام نرسیدن این فیلم مشکل مالی و عدم حمایت از او عنوان شده است.
چرا ناصر تقوایی حذف شد؟
از سال ۸۲، که ساخت فیلم «چای تلخ» نیمهکاره ماند، نزدیک به ۲۰ سال گذشته و در تمامی این دو دهه، او نتوانسته فیلم دیگری بسازد.
او هرگز در حلقه فیلمسازان مورد اعتماد حکومت قرار نگرفت و البته همواره از اینکه «سرمایهگذاران» بخواهند در فیلمش دخالت کنند، شکوه کرد.
ناصر تقوایی در حالی که سینمای ایران اساسا به کمکهای مالی دولتی وابسته بود، اصرار داشت که فیلمساز مستقل باقی بماند و به دلیل این حمایتها، به خواستههای دیگران تن ندهد.
او سال ۹۴ درباره رابطه سرمایه و سینما و موضع خودش در این ارتباط به روزنامه شرق گفت: «چندرغاز پول میدهند و میخواهند در تمام جزئیات فیلم دخالت کنند. به شما چه؟ اگر همه پول فیلم را شما بدهید خب حق دارید. ولی دو ریال وام میدهید و خود را مالک فیلم میدانید. اینکه نمیشود.»
او که همواره از منتقدان جدی فضای فرهنگی هنری حاکم بود، تنها یک بار جایزه ویژه هیئت داوران فستیوال فیلم فجر را کسب کرد اما در مراسم حاضر نشد و جایزه را نگرفت.
او در واکنش گفت: «نه پولی دارم که ماشین بخرم، در نتیجه نوبت حواله پراید (جایزه جشنواره) به دردم نمیخورد. خانهام هم انقدر تنگ و کوچک است که جای مناسبی برای نگهداری جایزه ندارد، آنهم جایزه ویژه.»
ناصر تقوایی در مستندی که عارف محمدی از او ساخته به صراحت عنوان میکند که در زمان شاه، مدیران هنری وقت، با اینکه از موضوع فیلمهای مستند او درباره عاشورا و «باد جن» خوششان نمیآمد اما مانع فیلم ساختنش نشدند. او در این مستند میگوید که تیغ سانسور «کلا مانع فیلمسازی من شده است».
او همچنین در مراسمی که برای تجلیل از آثارش در خانه هنرمندان در سال ۱۳۹۲ برپا شده بود، گفت: «در جو فرهنگی موجود، نمی توان کار خود را کرد.»
تقوایی در مصاحبهای با هنر آنلاین در سال ۹۴ از علاقه خود به تهیهکنندگی آثارش گفت و اینکه دوست دارد تهیهکننده فیلمهای خودش باشد، اما نمیتواند حامی مالی پیدا کند.
ناصر تقوایی همچنین یکی از صدها شخصیت هنری ایرانی و بینالمللی بود که در دی ماه ۱۴۰۱، با امضای بیانیهای خواهان توقف اعدام معترضان جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» شدند.
موضعگیریها در قبال سیاستهای فرهنگی و نظارت و سانسور در ایران، نوع نگاه اجتماعی و سیاسی او در فیلمهایش و عدم حمایتهای مالی، همه دستبهدست هم دادند و کار را به جایی رساندهاند که تقوایی این روزها، در ۸۱ سالگیاش، نه داستانی منتشر کند، نه فیلمی بسازد؛ هنرمندی که حالا حتی دسترسی به آثار قدیمیاش هم از گذشته، محدودتر شده است.