ابوالفضل قدیانی: علی خامنهای همان مجرمی است که بیست و اندی سال پیش سیاهه قتل امضا کرده
ملت شریف و مظلوم ایران
در فقره تهاجم بیولوژیکی به مدارس دختران همه ما مردم به خوبی میدانیم که این جنایت علیه بشریت سرمنشایی ندارد جز دستگاه و بیت عفریته این نظام استبداد دینی که علی خامنهای در صدر آن نشسته است. همه ما مردم با خلق شرور و عادت کریه این مستبد در کینهورزی و انتقام جویی و انکار پس از ارتکاب جرم آشناییم.
این مستبد خائن و خائف اکنون به گمان باطل خود با فروکش کردن تجمعات خیابانی، فرصتی برای انتقام و تشفی خاطر منحوس خود پیدا کرده و در این راه سلامت و امنیت جسم و روان پیشگامان فهیم و شجاع جنبش زن، زندگی، آزادی را هدف گرفته است. همان دختران دلیری که روزهای متمادی از مدرسه تا خانه برای نیل به آزادی و تحقق آتیهای بدون استبداد، در دستههای چند نفره تظاهرات کردند و باشکوهترین صحنههای جنبش ملت ایران را پیش روی جهانیان قرار دادند.
برای همه ما مردم مسجل است که ارتکاب شنیعترین جرائم و جنایات در چارچوب این استبداد دینی رخ داده و تا زمانی که ادامه داشته باشد رخ خواهد داد.
علی خامنهای همان مجرمی است که بیست و اندی سال پیش سیاهه قتل امضا کرده، معالواسطه نویسندگان و دگراندیشان را کاردآجین میکرد و آنگاه آنان را دشمنان نجیب میخواند. او همان جنایتپیشه زبونی است که انتقام سختش از ارتش آمریکا ترقهبازی در عینالاسد بود اما در آن سحرگاه شوم با دو موشک، مسافران بیگناه هواپیمای اوکراینی را عامدانه به خاک و خون کشید تا از جسم و جان شریف آنان سپری سازد تا مبادا گزندی ببیند.
خامنهای همان معاون و گاه آمر در جنایتهای بشار اسد است که با سلاح شیمیایی و بمب بشکهای به جان صغیر و کبیر ملت سوریه افتاد و البته با ژستی انساندوستانه و آشنا برای ما زخم خورده گان ایرانی، انکار کرد. بر این اساس همه ما مردم میدانیم که این لشکر اشباح فرمانده و سرکردهای ندارد جز خودکامه امروز ایران علی خامنهای.
هموطنان رنجدیده و صبور
به شما عرض میکنم که هیولای استبداد دینی اینک که افق پایان حیات خود را به چشم دیده است اینبار نه فقط علیه رای و اراده مردم و قواعد دموکراسی بلکه مقابل مظاهر مدنیت و تمدن همچون مدرسه و دانشگاه چنگ و دندان نشان میدهد. اینکه چنین پرتعداد و گسترده در سراسر کشور به مرکز تحصیل دختران حمله شیمیایی کنند به شکلی که براساس گزارش های منتشر شده فقط در همین امروز مدارس دخترانه در قریب نیمی از استانهای کشور مورد حمله قرار گیرند رخدادی است که نمونه آن در تاریخ جدال جهل و تحجر با آگاهی و آزادگی کمتر دیده شده است، این تهدیدی نه فقط علیه ملت ایران بلکه به باور من جنایتی علیه بشریت و تمدن انسانی است که جا دارد جامعه جهانی با تمام ابزارهای خود آن را محکوم کند و در توقف و کیفر عاملان و آمران آن بکوشد.
ایرانیان دردمند
امروز به همت شما و همین نوباوگانی که به طور جمعی مورد تهاجم شیمیایی قرار میگیرند، مبارزه با استبداد دینی به آخرین مراحل خود رسیده است. اگر امروز در برابر این دیو هفتسرِ مُخبط عقب بنشینیم افق دردسترس رهایی تا مدتها به تاریکی خواهد گروید. نامردمانی که امروز بر سرنوشت ما حاکم شدهاند با این تهاجم شیمیایی به دختران کودک و نوجوان ما آشکارا اعلام کردهاند که «آینده ایران» را نشانه گرفتهاند. آتیهای که به خوبی میدانند در پی جنبش آزادیخواهانه ملت هیچ جایگاهی در آن ندارند جز در پیشگاه دادگاههای صالح رسیدگی به جرائمشان.
به باور من سنگر مبارزه مردم ایران در این اوقات فقط و فقط عرصه عمومی و خیابان است. مسیری که ما را به روشنی میرساند ماندن در خیابان است. از هرنوع همکاری با این سیستم فاسد خودداری کنید. اینجانب به عنوان یک فردی که ۶۰ سال از عمر خود را صرف فعالیت مبارزاتی و سیاسی کردهام به شما عرض میکنم اگر همدل و متحد به عرصه بیایید آینده را به دست خود خواهید ساخت و اگر نه متاسفانه باید شاهد تصمیمگیری اجنبی و اصحاب تحجر برای ایران عزیزمان باشیم که در نظر اینان جز کشوری درمانده و منزوی نباید باشد.
من که در واپسین ایام عمر خویش هستم هیچ سودایی جز آزادی ایران و ایرانی و استقرار یک دموکراسی سکولار پایبند به عدالت و حقوقبشر ندارم. اینجانب به ویژه در این روزها وظیفه خود میدانم که از هر تجمع و تحصنی که در مخالفت با این جنایت ننگین برگزار شود حمایت کنم و دست دستاندرکاران آن را به گرمی بفشارم. به ویژه لازم است حمایت کامل خود را از معلمان عزیزی که برای یک تجمع سراسری در تاریخ سه شنبه ۱۶ اسفندماه فراخوان دادهاند ابراز کرده و اعلام کنم در هر حال حامی این زنان و مردان سرافراز و مردم معترض ایران خواهم بود.
۱۳ اسفند ۱۴۰۱
از: ایران امروز