معلوم شد دشمن دختران مدرسهها را مسموم کرده و در رفته.
پرزیدنت آبراهام پرسید اینجا مدرسه دخترانه است یا پسرانه؟
در کلاس سوم الف
حضور پرزیدنت رئیسی و بادیگاردهایش در یک مدرسه دخترانه و سؤال کردنش از یک دانش آموز که «خواجه نصیرالدین چه رنگی بود؟» در محافل فرهنگی با اهمیت تلقی شد.
همچنین پرزیدنت رئیسی پس از آنکه دشمن را مسئول پخش گاز سمی در مدارس دخترانه معرفی کرد، از دانش آموزان مدرسه «الهام چرخنده» پرسید آیا اخیراً دشمن را در اطراف مدرسه دیدهاند؟
دختری از کلاس سوم الف از جا برخاست ولی پیش از اینکه فرصت حرف زدن پیدا کند رئیس جمهور خطاب به او گفت «ماشاالله… کلاس چندی؟!» دخترک جواب داد کلاس سوم. پرزیدنت پرسید سوم الف یا سوم ب؟ دختر گفت سوم الف. رئیس جمهور پیروزمندانه توی یکی از دوربینها گفت «حدس میزدم.»
وی دوباره در باره امنیت و نقشههای شوم آنگوزمانی دشمن حرفهایی زد و توصیه کرد که بچهها همه جا باید مواظب دشمن باشند. بعد به آنها سفارش کرد که اگر دشمن را دیدند بلافاصله اطلاع دهند.
دختری که هنوز سرپا ایستاده بود بالاخره فرصت گیر آورد تا بپرسد: آقا اجازه؟ دشمن چه شکلی است؟ یکی از بادیگاردها دستش را روی شانه دخترک گذاشته او را به پائین فشار داد و گفت بشین بچه جون.
پرزیدنت آبراهام که متوجه حرکت نادرست بادیگارد شده بود به اعتراض گفت چکارش داری؟ بذار ازش بپرسم ناهار خورده یا نه؟
در اینجا پرزیدت دخترک را خطاب قرار داده گفت: تو دختر خوب و باهوشی هستی. یک سؤال ازت میپرسم اگر نخواستی جواب نده ولی حتماً باید جواب بدی. در اینجا به شما ناهار هم دادهاند؟
دختر جواب داد ناهار خونه خوردیم. پرزیدنت گفت پس دیگه چرا اومدی مدرسه؟
دخترک که بالاخره نفهمیده بود دشمن چه شکلی است با سرخوردگی نشست روی نیمکت.
در این موقع پرزیدنت مثل اینکه موضوع تازهای را مطرح کرده باشد در حالیکه چیزی از جیب بغلش درمیآورد گفت: «راستی بچهها میدونید دشمن چه شکلی است؟» کاغد تا شده را باز کرد و بالا گرفت تا همه بچهها تصویر پیرمردی را ببینند. پرزیدنت گفت:
«بچهها این دشمنه. دشمن این شکلیه». دانش آموزان با حیرت و وحشت زل زده بودند به عکس. پرزیدنت در حالیکه کاغذ را به جیب برمیگرداند گفت: دشمن اینه بچهها. دشمن این شکلیه. دشمن میخواد بزنه شما را از ریشه نابود کنه. اینه دشمن.
دختری با صدای ترسیده پرسید اسمش چیه؟ پرزیدنت جواب داد سؤال خوبیه. اسمش را نمیدانم ولی بهش میگن محسن مهرعلیزاده! این همان دشمن خطرناکی است که میخواست بنده را از ریشه بزند. در تلویزیون به بنده گفت فقط شش کلاس درس خواندهای. یعنی توهین به رهبری کرد! این خودش شش کلاس هم نخوانده. فقط دیپلم و لیسانس جمع کرده. گزارشش هم غلط بود. بنده ۹ سال مدرسه رفتم نه شش سال. از نظر درسی بله البته شش سال ولی از لحاظ راهبردی ۹ سال طول کشید. خیلی هم راه مدرسه دور بود.
وی سپس با لحنی پدرانه بچهها را نصیحت کرد: «هر وقت در زندگی خواستید کسی را نقد کنید همیشه دوستانه توی گوشش بگوئید. نروید توی تلویزیون بگوئید. چونکه مردم او را دست میاندازند.»
پرزیدنت در رابطه با مسمومیت بچهها گفت «شما باید سعی کنید هرجا که گاز سمی هست نفس نکشید. حضرت علی در قرآن علیه السلام میفرماید «قل هوالله النفس. الله النفس. مالک یوم النفس. اهدنا الصراط النفس هاچین و واچین یک پاتو ورچین.»
در این موقع پرزیدنت از خانم مدیر مدرسه پرسید: «اینجا مدرسه دخترانه است یا پسرانه؟» وقتی جواب شنید «دخترانه»، با رضایت اظهار داشت «پس اشتباهی مسموم نشدهاند.».
پرزیدنت پرسید زیربنای ساختمان این مدرسه چقدر است؟ مدیر مدرسه اظهار بی اطلاعی کرد. پرزیدنت اندکی اخم کرد و بعد گفت «نه، خوبه. کافیه.» آنگاه مثل یک جستجوگر بزرگ حیطه معماری و آرشیتکت پرسید «مستراح هم داره اینجا؟».
در پایان مراسم پرزیدنت رئیسی به مدیر مدرسه دخترانه دستور داد یکی از کلاسهای مدرسه را خالی کنند و برای مدتی به دانش آموزان پسر بدهند تا معلوم شود گاز سمی روی پسرها هم کار میکند یا خیر؟
به گزارش خبرنگار ما پرزیدنت آبراهام پس از چند پرسش اساسی دیگر دبیرستان دخترانه «الهام چرخنده» را به سوی دبستان پسرانه «سعید طوسی» ترک کرد.
***
از: ایندیپندنت