مردم ایران از چه چیزی عصبانی هستند؟ چرا اعتراضات آنها در سال ۱۴۰۱ طولانیترین اعتراض پس از انقلاب ۵۷ است؟ آیا همه چیز به کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی برمیگردد؟ نسل زد Z فقط به دلیل حجاب اجباری خیابان را تسخیر کرده و فقط «میخواهد لخت شود»؟ چرا معترضان رکیکترین شعارها را نثار مقامات جمهوری اسلامی میکنند؟ چرا دهه هفتادی و هشتادیها حمایت پدران و مادران خود را هم دارند؟
جمهوری اسلامی مشغول دروکردن محصول بذر نفرتی است که نه فقط از اجبار حجاب روی سر زنان در اسفند ۵۷ آمده، که حاکمان ۴۴ سال گذشته ایران، هرجا توانستهاند به هر بهانه ای و با توجیهات باورناپذیری، مردم را با لجاجت عجیب و غیرقابل درکی عصبانی کردهاند و تلاش کردهاند دودستگی و چند دستگی میان مردم بوجود بیاورند.
حجاب، ادامه جنگ، تورم، خصوصیسازی، سانسور سینما موسیقی، کتاب و روزنامه، خشونت بیمورد و توهینآمیز با مردم در اجتماعات غیرحکومتی مثل کنسرت، میهمانیهای خانوادگی و دوستانه، فساد اقتصادی و اداری سیستماتیک، انتصابات خانوادگی، استخدامهای دولتی رانتمحور و گزینشهای تحقیرآمیز و توهینآمیز، سیاست خارجی تهاجمی و خسارتبار برای مردم، دشمنی با آمریکا و غرب، انتقامجویی و جنگ طلبی، فیلترینگ، تحقیر و تبعیض سیستماتیک زنان، گروههای جنسیتی، پیروان دیگر ادیان و مذاهب و قوام.
مواردی که سبب گسترش تنفر و انزجار و عصبانیت میان مردمی شده که احتمالا تا پیش از «۲۵ شهریور ۰۱» فراموش کرده بودند میشود مهربانتر هم زندگی کرد.
اما در سال ۱۴۰۱ چهرههای همیشگی حکومتی و دولتی که مشغول نفرتپراکنی و لجبازی مردم بودند، علاوه بر اینکه با شتاب بیشتری به همان مسیر خود رفتند، همگروههای جدیدی یافتند که بر عصبانیت ایرانیان افزودند.
***
۱- علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی
در صدر نفرتپراکنان علیه مردم ایران، جغرافیایی به نام ایران و همه همسایگان ایران، کسی نیست جز رهبر ۸۳ ساله جمهوری اسلامی «علی خامنهای».
او تا پیش از ۱۳ دی ۱۴۰۱ و جلسه با فرماندهان سپاه، مواضع تندی علیه خواسته مردم درباره حجاب اجباری داشت. به عنوان مثال در اواخر تیرماه و پس از ماجرای سپیده رشنو و فیلم دردآور التماسهای یک مادر به ون گشت ارشاد برای نبردن دختر بیمارش به مقر پلیس، برخی رسانههای اصلاحطلب و مستقل تلاش میکردند مواضع معتدل چندسال پیش رهبر جمهوری اسلامی درباره حجاب را پررنگ کنند و به کمپینهای ضد حجاب اجباری، رنگ و بوی حکومتی بدهند، اما رهبری جمهوری اسلامی آب پاک در ۳۱ تیر روی دست همه ریخت.
او بیش از ۱۰ دقیقه از سخنرانی خود در جمع امامان جمعه را به حجاب اختصاص داد و گفت: «اخیراً به بهانهی حجاب و مانند اینها باز قضیّهی زن را مطرح کردند و همان تلاشهای در واقع ناکام را دوباره دارند تکرار میکنند. زن را تبدیل به کالا کردند. ناگهان وسایل تبلیغاتی و رسانههای رسمی و دولتی آمریکا و انگلیس و بعضی جاهای دیگر و مزدورانشان و دنبالهروانشان ناگهان هجوم میآورند در یک برههای سر قضیّهی زن و یک بهانهای هم پیدا میکنند [مثل] مسئلهی حجاب و مانند این چیزها؟ غیر از مجموع حرکت جمهوری اسلامی، بخصوص زن ایرانی یکی از مهمترین ضربهها را به داعیههای غربی و دروغهای غربی وارد کرده.»
خامنهای حضور اندک زنان در موقعیتهای مختلف را به عنوان دستاورد نظام اسلامی دانست و گفت: «نمیتوانند تحمّل کنند، عصبانی میشوند، خودشان را به در و دیوار میزنند تا بتوانند یک کاری بکنند؛ آن وقت میچسبند به قضیّهی حجاب، میچسبند به یک مورد و بنا میکنند تبلیغات کردن.»
او همچنین بارها در واکنش به اعتراضات پس از کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی، معترضان را تحقیر کرد و برای نمونه آنها را «چهار نفر غافل، جاهل یا مزدور» خواند و بیتوجه به کشتار و خشونت بیسابقه نیروهای لباس شخصی و بسیج، درباره آنها گفت: «بسیجیهای مظلوم، خودشان مظلوم واقع شدند برای اینکه نگذارند ملت، مظلومِ یک مشت اغتشاشگر ــ غافل یا جاهل یا مزدورــ بشود؛ خودشان مظلوم واقع میشوند برای اینکه جلوی ظلم دیگران را بگیرند.»
۲ – حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
«شرارت را کنار بگذارید، از خویشتن داری نظام سواستفاده نکنید، امروز روز پایان اغتشاشات است دیگر به خیابان نیایید، از جان این ملت چه میخواهید؟ در این فتنه شوم هیچ خیری نیست. آینده خود را تباه نکنید، سریع از سرزمین تسلط دشمن خارج شوید و به دامان ملت برگردید.» این جملات رجزخوانی فرمانده کل سپاه پاسداران در روز تشییع جنازه کشتهشدههای حمله به شاهچراغ، است. سخنرانی که هیچ نشانی از تلاش برای آرام کردن معترضان نداشت و بدتر آنها را مطابق همان فرمول همیشگی، فریبخورده دانست.
او در یک رجزخوانی دیگر گفته بود: «ما در مقابل دشمنانمان خطرناکیم و مراقب باشید. این بار دشمن را کامل خواهیم شکست… کسی که به امنیت ملی ما دست دراز کند دستش را قطع خواهیم کرد و این رجزخوانی نیست.»
سرلشکر «حسین سلامی» یکی از مقامات بلندپایه نظامی جمهوری اسلامی است که عمده سخنرانیهایش را با استراتژی رجزخوانی و حواله دادن همه مشکلات و بحرانها به دشمن خارجی انجام میدهد. استراتژی نخنمایی که به عنوان مثال در همان هفتههای ابتدایی که خواست معترضان را بترساند، اما باعث قوتگرفتن بیشتر معترضان شد.
او ۵۰ روز پیش از شروع اعتراضات سراسری در پی کشته شدن مهسا امینی گفته بود: «خطرناکترین پدیدهای که امروز دشمن با توسل به آن میخواهد نفوذ کند، تسخیر ذهن و قلب جوانان است تا آنها را حجابگریز و نمازگریز کنند.» و البته گرانی را دسیسه دشمن دانست.
اظهارات سلامی معمولا آنقدر وهمگونه و دور از واقعیت است که کاربران ایرانی فضای مجازی پس از هر سخنرانی او دنبال دنیایی با مشخصاتی که فرمانده کل سپاه میدهد، میگردند. به عنوان مثال در مرداد ۱۴۰۱ گفت: «مساحت سیاسی آمریکا در حال عقبرفت و شکست است، دشمنان ما امروز حتی نمیتوانند به یکدیگر کمک کنند آنها از هم گسسته و جدا شدهاند، چرا که صیغه اخوت آنها را شیطان رجیم خوانده است.»
و یا درباره افول دشمنان فرضیاش گفته: «سخنانی که میگویم ابداً کلامی برای دلخوش کردن شما و ملت عزیزمان نیست. واضح سخن میگویم، دشمنان در حال نابودی و افول هستند.» و یا «دشمن افول کرده و به غروب نزدیک شده است اما در میانه سپهر حماسههای جاودان امت اسلام خورشید انقلاب اسلامی در حال درخشش است، این ثمره شهادت است.»
سلامی همیشه مدعی است آمریکا را در جنگی که معلوم نیست کی و کجا بوده، شکست داده: «فکر کنید که با چه قدرتی درگیر بودیم، چه قدرتی را شکست داده ایم، اراده چه کسی را سلب کرده ایم، چه کسی را فراری داده ایم و به پایگاه چه کسی حمله کرده ایم.»
فرمانده کل سپاه پاسداران درباره تحریمهای کمرشکن هم مدعی شده: «فیزیک تحریمها شکسته شده است، هرچند برخی آثار روانی آن هنوز باقی است. تلاش برای رفع تحریم به این خاطر است که آن را ظالمانه می دانیم و ظلم باید برطرف شود. نه اینکه نیازمند رفع تحریم ها باشیم … اگر تحریم را بردارند چندان خوشحال نمی شویم و اگر هم ادامه دهند، ناراحت نمی شویم، زیرا چشم به حمایت بیگانگان نداریم.»
۳- حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان
«حسین شریعتمداری»، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در موسسه کیهان و مدیرمسئول این روزنامه، تابلوی بزرگ نفرتپراکنی در جمهوری اسلامی است. او و روزنامهاش که به عنوان سناریونویس برای مقامات نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی شناخته میشود، در همین سال گذشته برای محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه چندبار نسخه پیچید.
یک بار در حالی که محسنی اژهای با چراغ سبزی به معترضان، خواستار گفتگو با آنها شده بود، نوشت: «در حالی که مشتی آشوبگر قاتل و مزدور، دست تعرض به جان و مال و ناموس مردم گشودهاند و غیر از تخریب و آتشسوزی و کشتار و جنایت در قاموسشان نیست، سخن از گفتوگو به میان آوردن، دقیقاً مانند آن است که در هنگامه غروب عاشورا و فاجعهای که حرامیان با قتل عام آلالله پدید آوردهاند، کسانی نگران گُم شدن خنجر شمر ملعون باشند!»
برادر حسین نامی که نزدیکان فکری اش به او داده اند مانند سال ۸۸، روایتهایی که از اعتراضات ۱۴۰۱ ارائه داد، خط اصلی مقابله جمهوری اسلامی با معترضان شد: «داعشی، وحشی، خودفروخته، پلشت، خائن» و البته «کمشمار!»
تاکیدهای شریعتمداری و روزنامه کیهان در برخورد سخت با معترضان بود که در نهایت به اعدام «محسن شکاری»، «مجیدرضا رهنورد»، «محمدمهدی کرمی» و «کیان حسینی» و همچنین اتهام محاربه و صدور حکم اعدام برای بسیاری از بازداشتشدههای اعتراضات منجر شد. اتهاماتی که عمدتا بر پایه اعترافات اجباری متهمان زده می شود.
کیهان در میانه گیجی مقامات جمهوری اسلامی در ماجرای مسمومیت زنجیرهای دانشآموزان، نوشت: «به نظر میرسد مراجع قضایی و امنیتی با احضار و بازجویی از منتشرکنندگان این اتهام پراکنیهای مشابه بتوانند سرنخهایی از اتاق عملیات فتنه اخیر به دست آورند؛ فتنهای که مأموریت قانونی آن، ترور شخصیت نظام توسط یگان رسانهای فتنه اخیر است.»
در همان روز رئیس قوه قضاییه دستور برخورد با چهرهها و رسانههایی که درباره مسمومیتهای زنجیرهای اطلاعرسانی کرده بودند داد.
شریعتمداری البته یکتنه عامل شکست مذاکرات جمهوری اسلامی و غرب بر سر مسائل هستهای و تحریمهاست. مخالفتی در همه ۱۰ سال گذشته که غیر از خسارتهای مالی فراوان، هیچ سودی برای مردم عادی ایران، نداشته است. مگر پدید آمدن قشری به اسم کاسبان تحریم.
اما شریعتمداری که در زمان حمله خسارتبار گروهی به سفارت عربستان، آن را «پاک شدن ننگ رابطه به عربستان سعودی در دامان ایران» دانسته بود، توافق ناگهانی جمهوری اسلامی با عربستان سعودی را ضربه کاری به آمریکا و اسرائیل دانست.
۴ – ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی
احتمالا هیچ سخنرانیای از «ابراهیم رئیسی»، رئیس جمهوری اسلامی پیدا نکنید که نشانهای از نفرتپراکنی و توهین به شعور مخاطب در خود نداشته باشد. او در همه یک سال و نیم گذشته که دولت سیزدهم بر سر کار آمده، آنچنان غیرواقعی از دستاوردهای دولتش حرف میزند که گویی بر کشور دیگری مدیریت میکند.
او بارها مدعی شده که نفت را به اندازه پیش از تحریمها میفروشد و البته تاکید میکند پول آن را هم میگیرد. اما نکته اینجاست که مردم ایران نه تنها اثر درآمدهای افزون شده نفتی را نمیبینند که حتی سفرهشان کوچکتر شده است. تورم اسمی ۵۰ درصدی در سال ۱۴۰۱ که در نهایت به دلار ۶۰ هزار تومانی و سکه ۳۵ میلیون تومانی رسید.
رئیسی در همان شروع اعتراضات پس از کشته شدن مهسا امینی، درحالی که فضای عمومی ایران متشنج شده بود، در نخستین حضور خود در نیویورک، بجای تلاش برای کوتاه آمدن غرب از تحریمها، تصویری از قاسم سلیمانی را در مجمع عمومی سازمان ملل به دست گرفت و خواستار محاکمه «آمر و مباشر» حمله به کاروان قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد شد.
رئیس جمهوری اسلامی در برابر انتقادات جهانی به کشتهشدن مهسا امینی در مقر گشت ارشاد، از مرگ بومیان کانادا حرف زد و گفت: «جمهوری اسلامی، استانداردهای دوگانه برخی از دولتها در زمینه حقوق بشر را مهمترین عامل نهادینه شدنِ نقضِ حقوق انسان میداند که پیامد آن، موضع گیریهای متنوع و متعدد در قبال یک رخداد در حال بررسی در جمهوری اسلامی ایران و سکوت مرگبار درباره قتل دهها زن بی پناه در مدت کوتاهی در یکی از کشورهای غربی است.»
هرچند در ادامه اعتراضات، معترضان و نهادهای امنیتی، دولت رئیسی را کنار گذاشته بودند و درباره اصل جمهوری اسلامی با یکدیگر میجنگیدند، اما به هرحال دولت او یکی بازوهای نفرت، توهین و تحقیر ایرانیان بوده است. در موارد متعددی، آمارهایی که رئیسی بر زبان میآورد نه تنها با آمارهای نهادهای مستقل منافات دارد، حتی با آمارهای مدیرانش هم همخوانی ندارد.
۵ – احمد علمالهدی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی و امام جمعه مشهد
یکی دیگر از تابلوهای همیشگی نفرتپراکنی در جمهوری اسلامی، امام جمعه مشهد است. «احمد علمالهدی»، نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی، امام جمعه مشهد، عضو مجلس خبرگان رهبری و پدر همسر ابراهیم رئیسی نشان داده پس از شخص رهبر جمهوری اسلامی، یکی از بلندگوهای اصلی و البته رسمی حکومت در ایجاد دودستگی، معیارگذاری برای نیروهای خودی، عامل عصبانیکردن مردم و کینه ورزی و نفرتپراکنی علیه عمده گروههای اجتماعی است.
او در اوج اعتراضات، معترضان را روسپی خواند: «اینهایی که روسری از سر برمیدارند و برای رضایت آمریکا کشف حجاب میکنند، بدانند که آمریکا به آنان به چشم همان روسپیهای کودتای ۲۸ مرداد نگاه میکند. آیا راضی هستید که عفت خود را رها کنید تا آمریکا خوشش بیاید؟»
در تابستان ۱۴۰۱، با فشارهای او درباره حجاب، دادستان مشهد ورود زنان بدحجاب و بیحجاب به بانکها و مترو ممنوع شد. بلوایی که پس از اعتراضات به یکی از بندهای اصلی طرحهای متعدد حجاب بدل شد؛ مسدود شدن حساب بانکی زنان بیحجاب.
او که در همان تابستان از بسیجیان خواسته بود آتش به اختیار باشند «پس از مشخص شدن تکلیف و وظیفه، بسیجی بصیر دستورالعمل لازم برای عمل به وظیفه را هم مشخص میکند و در این باره آتش به اختیاربودن محور امور است» در اواخر سال و با افزایش زنانی که بدون حجاب اجباری در شهرها تردد میکردند، گفت: «دیگر اقتدار امنیتی نظام نمیتواند در این عرصه میدانداری کند. امروز جنگ ناجوانمردانهای حتی سختتر از جنگ نظامی در جریان است. در مسئله حجاب همه شما برادران و خواهران باید با جریان کشف حجاب مقابله کنید.»
علاوه بر اینها، پدر همسر ابراهیم رئیسی افزایش قیمت دلار را بیاهمیت دانسته است: «دشمن بیشتر دارد با عملیات روانی مردم ما را ناامید میکند، تمام نقش دلار و ارز در اقتصاد ما بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است. آنچه به اقتصاد و معیشت ما مربوط است، نوسان این قمت ارز چندان اهمیت ندارد.»
۶ – حسین طائب، رئیس پیشین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
از ابتدای تیر ۱۴۰۱ که «حسین طائب» از سمت رسمی خود در اطلاعات سپاه کنار رفت تا چند هفته پس از کشتهشدن مهسا امینی هیچ اثری از او نبود. اما به ناگاه طائب به عنوان یک چهره امنیتی از پرده برون آمد و در سخنانش کدهایی داد که نشان میداد عامل بخشی از فلاکت و مصیبتی که ایرانیان را گرفتار کرده، خود اوست.
طائب در چند سخنرانی کشته شدن مهسا امینی را نه یک حادثه که برنامهریزی طراحی شده برای آشوب در ایران دانست: «این سابقه را هم داشتیم که چنین وقایعی حادثه نبوده و بلکه طراحی بوده است. در سال ۱۳۸۸ ماجرای ندا آقاسلطان را داشتیم که طراحی آمریکاییها بود.»
سخنان او نشان میدهد که چرا جمهوری اسلامی هیچگاه معترضان را از مردم عادی نمیداند و اعتراضات را نه در بیکفایتی خود که در دسیسههای خارجی جستجو میکند: «طرح و برنامهریزی آنها (موساد) برای ایجاد اغتشاش در ایران این بود که این برنامه با دو موضوع «حجاب» و «مسائل معیشتی» از مهرماه شروع شود و حتی در این طرح، یگانها را هم مشخص کرده بودند. جریانهای مارکسیستی در دانشگاهها موضوع حجاب و جریانهای فتنهگر مسائل معیشتی را مطرح کنند و موضوع را از دانشگاهها شروع کنند و به میان فرهنگیان و سپس میان سایر اقشار ببرند.»
طائب همچنین در جمع دانشجویان دانشگاه زنجان تمامقد از قالیباف و خانوادهاش در ماجرای سیسمونیگیت دفاع کرد و آنرا امری معمولی دانست: «یک مساله فردی برای رئیس مجلس اتفاق افتاده است. این کار نه به صلاحیت لطمه میزند و نه فساد است خانواده قالیباف به ترکیه رفتهاند و برگشتند. نه از هواپیمای اختصاصی استفاده کردند نه از امکانات سفارتخانه. داماد رئیس مجلس از یک خانواده برخوردار است. آیا فساد در این موضوع اتفاق افتاده است؟»
او سیاست گروگانگیری جمهوری اسلامی برای آزادکردن پولهای بلوکه شده را به صراحت به زبان آورده است و به عنوان مثال درباره آزادی جیسون رضائیان گفته: «در مذاکرات دونوع مذاکره داشتیم، یکی برجام و به موازات آن تبادل زندانیان. در موضع قدرت ۱۶ زندانی گرفتیم و ۱.۷ میلیارد دلارمان را آزاد کردیم.»
طائب که جایی در تحلیلی از عاقبت آمریکا، گفته بود: «آمریکاییها باور دارند پیشرفت ایران فروپاشی آمریکا را شتاب می دهد».
او همچنین معتقد است ایلان ماسک، رئیس جمهوری ایالات متحده خواهد شد. هرچند که ویدئوی او در تلفظ نام ایلان ماسک (ماکس!) بسیار پر بازدید شد.
به روایت طائب، امریکا بر همه بخشهای ایران نفوذ دارد، حتی سبزهمیدان تهران که نرخ دلار آزاد تعیین میشود: «آمریکا جنگ ارزی راه انداخته است. او در اربیل، هرات، امارات، سبزه میدان و سایت های فردایی با قیمت بازی کرده و عملیات میکند. در داخل خرید را راه می اندازد تا ناامنی ادراکی به راه بیندازد.»
۷ – محمدصالح هاشمی گلپایگانی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر
یکی از تازهترین چهرههای نفرتپراکن در جمهوری اسلامی، «محمدصالح هاشمی گلپایگانی»، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر است. او آنقدر گلدرشت مشغول به تحقیر و توهین مردم ایران و لجبازی با خواستههای آنها بود که جزو اولین دسته تحریمشدههای دولت کانادا پس از کشتهشدن مهسا امینی بود.
محمدصالح هاشمی گلپایگانی دکترای فلسفه و کلام از دانشگاه امام صادق دارد و موسس و مدیر واحد گزینش این دانشگاه بوده است. هاشمی گلپایگانی ۵۵ ساله، بعد از عهدهدار دبیری ستاد امر به معروف و نهی از منکر در خرداد ۱۴۰۰، با اظهارات عجیباش ناسزای فراوانی به جانخریده است.
او دو هفته پیش از کشته شدن مهسا امینی در گفت و گویی ویدئویی، پایش را روی پایش انداخت و گفت: «از این به بعد، دوربینها در معابر عمومی، عکس خانمهای بی حجاب را می گیرند، آن را با عکس کارت ملی تطبیق می دهند و از این طریق، آدرس خانه اش پیدا می شود تا قبض جریمه ای با مبلغی اثر گذار -مثل دو میلیون تومان- به خانه پست شود!»
دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر اما ساز دیوار کشیدن در دانشگاهها را هم زد: «با جدایی دختران و پسران علم رشد میکند. چه اشکالی دارد در دفترچه کنکور امسال بنویسد یک دانشگاه فقط برای پسران و یکی فقط برای دختران است. برخی دانشگاهها در آمریکا نیز تفکیک جنسیتی شدهاند.»
ایدههای عجیب او درباره حجاب اجباری حتی برای اصولگرایان هم حیرتانگیز بوده است. او در هفتههای نخست اعتراضات گفت: «تاکسیهای اینترنتی اگر بدانند با سوار کردن فرد بیحجاب جریمه میشوند ۵۰ درصد مشکل کشف حجاب خودروها حل میشود.»
هاشمی گلپایگانی در نامهای به رئیس مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کرده بود، فقط حقوق متاهلها را افزایش بدهند. او همچنین خواستهبود سلبریتیهای بدحجابها با ون گشت ارشاد بازداشت شوند.
گلپایگانی در اوج اعتراضات از استاندار قم که رئیس یک شعبه بانک را به دلیل ارائه خدمات بانکی به زن بیحجابی، برکنار کرده بود، تقدیر کرد.
ناگفته نماند با تفکر پیداست که هاشمی گلپایگانی مخالف دو آتشه ورود زنان به ورزشگاه و حضور مربیان خارجی در ایران است.
۸ – عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات
وضعیت بغرنج اینترنت در ایران در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ منجر به بیکاری چند میلیون نفر شد. در آذرماه و ۱۱ هفته پس از شروع اعتراضات که با فیلترینگ گسترده اینترنت همراه بود، تعدادی از کارشناسان کسبوکار گفتند، احتمال بیکاری ۱۰ میلیون نفر در ایران وجود دارد؛ آن هم در شرایطی که ایران ۷۲ میلیون نفر کاربر اینترنتی دارد و حدود ۵۵ درصد آنها از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند.
«عیسی زارعپور» وزیر ارتباطات دولت سیزدهم هرچند در پرتکرارترین جملاتی که در عمرش استفاده کرده، بارها و بارها گفت مسئول فیلترینگ نیست «تصمیم گیری درباره زمان رفع محدودیت های اینترنت با من نیست» و مانند همه اعضای دولت رئیسی، نشان داد در برابر نهادهای امنیتی دستها را بالا برده، اما به همان اندازه هم در عصبانی کردن مردم ایران با اظهاراتش درباره سرعت اینترنت، طرح اینترنت طبقاتی، شبکه ملی اطلاعات، اجرای بیسروصدای طرح صیانت و آمارهای غیرواقعی نقش داشت.
درحالی که فیلترینگ گسترده صدای حتی احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد را هم درآورد، زارعپور کاهش سرعت اینترنت را به استفاده مداوم کاربران از فیلترشکنها ربط داد: «بخشی از سرعت کند اینترنت مربوط به فیلتر شکنها است وگرنه بدون فیلترشکن، سرعت ارتقا هم پیدا کرده.»
وزیر ارتباطات در همان جلسه مدعی شد که ۱۷ میلیون کاربر فضای مجازی تنها در یک روز به عضویت یک پلتفرم داخلی درآمدهاند.
البته فقط پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» نبود که وزارت ارتباطات شبکههای اجتماعی را مسدود کرد. در تابستان و هفتههای پیش از کشته شدن مهسا امینی، پیامک ورود به توئیتر و تلگرام هم مسدود شد، ترفندی که گفته شده بخشی از راهکارهای طرح صیانت برای پاسخگوکردن پلتفرمها به جمهوری اسلامی است. در همان زمان ناگهان قفل کودک گوگل برای ۸۰ میلیون ایرانی فعال شد.
زارعپور هرچند که ارتباطش با فیلترینگ را از بیخ منکر شده است، اما در راستای فیلترینگ و طرح صیانت گفت: «مرکز ملی فضای مجازی با شرکت متا مکاتبهای داشته و ما همینجا اعلام میکنیم که هر پلتفرمی که از قواعد جمهوری اسلامی ایران پیروی کند یا به قواعد خودشان پایبند باشند، حتما از آنها حمایت خواهیم کرد.» مذاکرهای که البته از سوی متا تکذیب شد.
۹ – انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری
«از اکنون برای زندگی و خانواده ای که می خواهید تشکیل دهید، برنامهریزی داشته باشید تا پرورش دهنده شهید سلیمانیها باشید.» این اظهارات یکی از زنان مدیر در جمهوری اسلامی در جمع دختران ۹ ساله است که جا پای خواهر و پدرش گذاشته است؛ «انسیه خزعلی»، دختر «ابوالقاسم خزعلی» و خواهر «کبری خزعلی»، هردو از تندروترین چهرههای شناخته شده جمهوری اسلامی.
همان زمان که مردم در به در فیلترشکنی بودند که بتواند فیلترینگ گسترده دولت جمهوری اسلامی بر اینترنت را دور بزند مشخص شد یکی از ویپیانهای قابل دسترس را نزدیکان مقامات جمهوری اسلامی میفروشند.
«انسیه خزعلی»، مادر «حمید رضازاده» است؛ فروشنده ویپیان بترنت که مهاجرتش به کانادا، بلوای بزرگی در جمهوری اسلامی بود و مدتی پیش از شروع اعتراضات پس از کشته شدن مهسا امینی، بوجود آمد. چند روز پس از افشای ویپیان فروشی حمید رضازاده، اعتراضات ۱۴۰۱ شروع شد و جمهوری اسلامی گستردهترین فیلترینگ را بر اینترنت اعمال کرد.
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده، در زنانهترین اعتراض و خیزش مردمی ایرانیان در یک قرن گذشته، بیواکنشترین مسئول دولتی بود. او نه تنها تلاش نکرد این خیزش زنانه را درک کند و خواستههای زنان و دختران معترض را بفهمد که در موارد متعددی زنانه خواندن اعتراضات ۱۴۰۱ را دسیسه دشمنان جمهوری اسلامی دانست.
خزعلی در آخرین اظهارنظر درباره حجاب، آن را قانونی خوانده که خواست عمومی بوده است: «فرهنگ عمومی خواسته است حجاب را در قانون قرار دهیم.»
خزعلی به تساوی زن و مرد هم معتقد نیست و البته به سفسطه تلاش میکند بگوید چیز بیشتری برای زنان میخواهد: «اینکه ما معتقد به تساوی زن و مرد نیستیم به این معنی نیست که ما خواهان تبعیض هستیم بلکه علاوه بر نگاه مساوی باید امتیازات و نگاه ویژه برای زن دیده شود.»
۱۰ – ابوالقاسم طالبی، کارگردان و تهیهکننده سینما
سخنان جنسیتزده «ابوالقاسم طالبی» علیه زنان، یک سینماگر افراطی را دوباره جلوی چشم مردم آورد. او که در دهه ۸۰ و پس از جنبش سبز، علاوه بر ساختن «قلادههای طلا»، تلاش پررنگی برای انتقامگیری حکومت جمهوری اسلامی از هنرمندان و مردم داشت و برای سینماگران پروندهسازی میکرد: «سینمای ما تحت سیطره و حکمرانی برنامههای سازمانهای جاسوسی (موساد و اینتلیجنت سرویس) است. صحبت من این است که ای مسؤولین نظام اسلامی ما را از دست عوامل این سازمانها رها کنید، کمک کنید ما نفس بکشیم در فضای انقلاب اسلامی کمک کنید».
پس عجیب نیست که کارگردانی که به اظهارنظرهای شاز و بیپروا عادت دارد در یک برنامه تلویزیونی بگوید: «انگار بعضی از زنان سلبریتی یائسه شدن را تقصیر جمهوری اسلامی میدانند. تا سنشان از ۵۰ سال بالاتر میرود، روسری خود را برمی دارند و به جمهوری اسلامی فحش میدهند. شما اگر در جمهوری اسلامی نبودید و در آمریکا هم بودید، این اتفاق برایتان میافتاد. تا دیروز جوانتر بودید و روی بورس بودید. خب هرکسی یک دورانی دارد؛ چرا به جمهوری اسلامی فحش میدهید؟»
او چند هفته پس از کشتهشدن «مهسا (ژینا) امینی» در صدا و سیما درباره معترضان گفت: «دعوا سر آرام روی پرچم است که آرم سازمان مجاهدین یا کوموله آدمکش، یا آرم این «پسر مونگوله محمدرضاشاه» که میگوید سوت بزنید، بوق بزنید. ۹ میلیون ماشین هرشب بوق بزند، دیوانه میشود آدم، میخواهد با دیوانه کردن آدمها نهضت ایجاد کند.»
و البته معترضان را عرقخور و حشیشی خواند: «فحش خواهر و مادر میدهند در خیابان، حشیش زده و در خیابان عربده میکشد میگوید یکی من را بزند! من این عربدهکشیها را در عرقخورهای قبل از انقلاب دیدهبودم.»
اما درحالی ابوالقاسم طالبی توهینهای بیشرمانه و زنندهای روی آنتن زنده تلویزیون به زنان ایران داشت که یکی از اکانتهای مجازی که درباره آزار جنسی چهرههای مختلف اطلاعرسانی میکند، روایتهایی از آزار جنسی توسط طالبی در دفتر سینماییاش منتشر کرده است.
از: ایران وایر