سایت ملیون ایران

چرا حفظ بافت تاریخی شیراز اهمیت دارد؟/ علیرضا رستگار

ماهنامه خط صلح – میراث فرهنگی گستره‌ی وسیعی از عناصر ملموس و ناملموس هویتی یک کشور است که پیشینه‌ی مردم آن سرزمین را به ‌لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به جهان معرفی می‌کند، لذا حفاظت و پاسداشت از آن، امری خطیر و حائز اهمیت، بر عهده‌ی یکایک اجزای جامعه است. غنای تاریخ معماری منحصر به فرد ایران موجب شده تا بافت‌های تاریخی شهرها و روستاها، امروز به عنوان شناسنامه‌ی اصالت یک منطقه، نسل به نسل و سینه به سینه، سبک زندگی، الگوهای معماری، ویژگی‌های مصالح و تکنیک‌های اجرا نظیر ساباط، دالان، جلوخان، بازار، حمام و تکایا را در قالب یک ارزش بی‌بدیل، به آیندگان منتقل خواهد کرد.

این روزها موضوع تخریب بافت تاریخی شیراز که یکی از ۱۶۸ بافت تاریخی مصوب کشور، ابلاغی از سوی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در سال ۱۳۹۴ است، بیش از گذشته به یکی از دغدغه‌ها و مطالبات فرهنگ دوستان و علاقه‌مندان به میراث تاریخی و فرهنگی ایران بدل شده. ریشه‌یابی و بررسی سوابق موضوع تخریب بافت‌های تاریخی در سطح کشور، نشان می‌دهد چند عامل همواره از دلایل اصلی تغییرات کالبدی و از میان رفتن بافت‌های شهرهای تاریخی کشور است. نگرش توسعه محور در جهات طولی و عرضی شهرها (نگاه توسعه درونی)، مهاجرت و رها شدن پلاک‌های واجد ارزش واقع در بافت‌ها، عدم توجه مالکان و متصرفان قانونی به دلیل شرایط اقتصادی نامطلوب که منجر به تخریب و نوسازی پلاک‌ها توسط سرمایه‌داران است، فقدان آگاهی و علم نسبت به ارزش‌های فرهنگی و تغییر سبک زندگی که تمایلات ساکنان از زندگی در مناطق عموماً کم برخودار بافت‌ها به مناطق توسعه یافته تر شهری تغییر داده است، عدم حمایت دولت از منظر اختصاص تسهیلات کم بهره به امر مرمت ابنیه‌ی ارزشمند و در عوض ارائه‌ی تراکم تشویقی و تسهیلات با شرایط مناسب به سازندگان ساختمان‌های جدید در محدوده‌ی بافت‌ها و از همه مهم‌تر عدم ایجاد وجه تمایز بین بافت تاریخی و بافت فرسوده در شیوه‌ی مواجهه و درمان معضلات مرتبط با از سوی ساختار مدیریت شهری و بخش حاکمیتی دولت. تخریب بافت تاریخی شیراز از دهه‌‌‌ی ۷۰ به بهانه‌ی پروژه‌ی توسعه‌ی حرم شاه‌چراغ آغاز شده و تا به امروز شاهد تخریب بخش‌های گوناگون آن، به صورت تدریجی و خیزنده بودیم؛ به گونه‌ای که تقریباً در تمام دولت‌ها با رویکردهای متفاوت، این پروژه هیچ‌گاه متوقف نبوده و هم‌چنان خطر جدی برای بافت‌های تاریخی پیرامون حرم محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد طرح اولیه با الگوبرداری از طرح توسعه‌ی حرم امام هشتم شیعیان، مبتنی بر شیوه‌ی توسعه‌ی خطی و گسترده برنامه‌ریزی شده بود که در سال‌های دور منجر به تخریب و از بین رفتن تعداد زیادی از بناهای ثبت شده در فهرست میراث ملی غیرمنقول کشور شد، اما با گذشت زمان و پدیدار شدن موانع، از جمله مسائل مالکیت پلاک‌ها، ضوابط متقن و ملی مترتب بر بافت‌های تاریخی کشور و مقاومت انجمن‌های مردم نهاد حافظ میراث فرهنگی، اظهار نظر صاحب نظران و دانش آموختگان و واکنش‌های رسانه‌ای، در طرح توسعه که ابتدا و در سال ۸۶ چند برابر وسیع‌تر از فاز دو طرح با ۵۷ هکتار بود، اصلاحات و تغییرات فراوانی ایجاد شد. شهرداری و هیأت امنأ امامزاده طی این سال‌ها در تلاش برای تملک پلاک‌های واقع در محدوده‌ی طرح مصوب بودند، لیکن وقفه در اجرای آن مبعث از مالکیت‌های موروثی، تعدد مالک، مجهول المالک بودن تعداد زیادی از پلاک‌ها و عدم تمایل ساکنان با ریشه و بومی منطقه به ترک اجباری است که هم‌چنان هم ادامه دارد. علاوه بر مشکلات بی‌شماری که در این طرح مستتر و هویداست، فقدان مبانی نظری معماری، همگون با بافت تاریخی محیطی و اصیل شهر شیراز که یکی از بافت‌های نادر و ویژه‌ی ترکیبی از دوران صفوی، زندیه و قاجار، هم‌چنین عدم انتشار مطالعات و پژوهش طرح در سطح عام به جهت دسترسی متخصصان و تجمیع نظرات و پیشنهادات اصلاحی است که موجبات نوعی از سردرگمی و سلب اعتماد عمومی را فرآهم آورده است. اکنون با فشار افکار عمومی، رسانه‌ها و متخصصان دلسوز در بدنه‌ی میراث فرهنگی و انجمن‌های مردم نهاد، به نظر می‌رسد که تخریب‌ها فعلاً متوقف و بی‌اثر شده، ولی هیچ تضمینی برای عدم ادامه‌ی آن‌ها در آینده نمی‌دهد. ثبت مجموعه‌ی بافت تاریخی شیراز در فهرست میراث ملی ایران، یکی از راهکارهای حفاظت از این میراث گران‌سنگ است که باید خیلی پیش‌تر در دستور کار قرار می‌گرفت تا با تعیین ضوابط حفاظتی، از اقدامات مخرب فعلی جلوگیری می‌شد، اما با وجود برخی تخریب‌ها، هنوز هم این بافت، عناصر بسیار فاخر و ارزشمند زیادی را در خود جای داده که امکان صیانت و سرمایه‌گذاری‌های آتی جهت تبدیل به بوتیک هتل‌ها، اقامتگاه‌های بوم‌گردی، رستوران‌های سنتی و نظایر آن را دارد تا با استفاده از ظرفیت حمایت و ارزش‌گذاری مردم بومی و محلی، روزی ثبت جهانی آن را به مثابه بافت تاریخی شهر یزد و در مقیاس فرامنطقه‌ای و بین‌المللی جشن بگیریم.

زمانی که از بافت تاریخی صحبت می‌شود، یعنی مجموعه‌ای از پلاک‌های تاریخی با قدمت و دوران زمان متفاوت، در یک کلونی به هم پیوسته، دارای گره‌ها و پیوندهای معماری با بهره‌گیری از تکنیک‌های سنتی ساخت و اجرا که در صورت نابودی آن، هیچ‌گاه امکان احداث مجدد نخواهد داشت. لذا تخریب بافت تاریخی شیراز یعنی تغییر کالبدی در دانه‌بندی محیطی و ساختار معماری شهر که به‌لحاظ بصری هم ملموس، شاخصه‌ی گردشگر پذیری این بخش را کاهش داده و به آرامی شیراز به شهری بی‌هویت تبدیل خواهد کرد. همان‌طور که در نه چندان دور زمانی نهضت خیابان‌کشی در میانه‌ی بازارهای دوران قاجاری و صفوی در شهرها آغاز شد و منجر به انقطاع بازارهای شهرهایی هم‌چون کاشان، سمنان، قزوین و بسیاری دیگر در دوران پهلوی اول به اسم توسعه شد، امروزه نهضت گسترش و توسعه‌ی امامزاده‌ها جهت تبدیل شهرها به قطب‌های مذهبی را شاهد هستیم؛ غافل از این‌که گردشگری مجموعه‌ای از ایده‌ها، کنش‌های اجتماعی، زیرساخت‌های فرهنگی، تعاملات فردی و ارزش‌های گوناگون است که اگر یکی از دست برود بی‌شک باعث تقویت عنصر دیگر نخواهد شد و گام‌به‌گام با ترویج و جایگزینی مدرنیته‌ی مطلق، به زندگی ماشینی بی‌روح نزدیک می‌شویم. راهکار جلوگیری از رنگ باختن ارزش‌های هویتی، خروج از نگاه توسعه‌ی درونی در میانه‌ی شهرهای تاریخی نظیر شیراز، حمایت از مالکان و متصرفان املاک درون بافت به جهت مرمت، احیا و ترغیب مردم به تملک و زندگی در محله‌های قدیم شهرها و تغییر نگرش توسعه‌ی اماکن مذهبی و زیرساخت‌های شهری در بافت‌های تاریخی مرکزی و میانی است که سال‌هاست تمام بافت‌های تاریخی ایران را از زوایای مختلف تهدید می‌کند. شاید مشاهده و الگوبرداری از شیوه‌های حفاظت از بافت‌های تاریخی در سایر نقاط جهان نظیر کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه، ایتالیا و اسپانیا، تفکر و ایده‌ی خروج محور توسعه‌ی شهری از بافت‌های مرکزی به حومه و محدوده‌های بیرونی هسته‌های میانی را در کشور نیز بست دهد تا دست‌اندازی سودجویان و بی‌تدبیری شهرداری‌ها و سیاست‌های غلط حمایت از تخریب‌گران و ارائه‌ی تسهیلات ویژه به آن‌ها برای ایجاد تحول نوسازی در بافت‌های تاریخی کاهش داده و شهرهای با پیشینه غنی ایران نظیر شیراز از گزند و آسیب تخریب و توسعه غیرضرور بافت تاریخی ارزشمند خود نجات دهد.

از منظر قوانین و مقررات، ضوابط حفاظتی بسیاری برای حراست از ابنیه و بافت‌های شهری و روستایی طی سالیان اخیر وضع شده‌اند که بعضاً بسیار راه گشا بوده، اما گاه اقدامات و فشارهای فراقانونی مانند اتفاقات شیراز، روح قانون و جنبه‌های حمایتی آن‌را عملاً بلا اثر و بدبینی را در میان عامه مردم ایجاد می‌کند. هنوز هم با تمکین به قانون و نظریات کارشناسی باقی مانده دانه‌های بافت تاریخی شیراز، قابلیت حفاظت و پاسداشت برای معرفی به نسل‌های آینده و گردشگران به‌منظور ایجاد ارزش افزوده، رونق اقتصادی و درآمدزایی پایدار برای ساکنان و کشور را دارد، به شرط آنکه درایت و تدبیر کافی برای تحقق این امر فراهم شود.

خروج از نسخه موبایل