جمعی از خانوادههای زندانیان سیاسی کشته شده در دهه شصت و بهائیان شامگاه پنجشنبه ضمن برگزاری نشستی مجازی برای آغاز «کارزار ماندگاری خاوران»، اقدام وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در فشار بر خانوادههای بهائی برای دفن درگذشتگان خود در محل گورهای دستهجمعی زندانیان اعدام شده در کشتار ۱۳۶۷ را محکوم کردند.
رضا معینی، از فعالان حقوق بشر، در جریان این نشست با اشاره به راهاندازی «کارزار ماندگاری خاوران»، گفت: «کارزار برای ماندگاری خاوران ادامه خواهد داشت و تلاش میکنیم تا وجدانهای بیدار ایران و جهان را به پشتیبانی خانوادههای خاوران و بهائیان و روزهای پر اضطرابشان دعوت کنیم چرا که این کارزار اقدامی برای فراموش کردن خاوران و علیه کرامت مردگان است.»
حاضران در این نشست با اشاره به فشار وزارت اطلاعات بر خانوادههای بهائی برای دفن درگذشتگانشان در بخشی از خاوران که در آن طی دهه شصت و به ویژه سال ۱۳۶۷ زندانیان سیاسی کشته و اعدام شده در گورهای دستهجمعی دفن شدهاند، آن را تلاش حکومت برای از بین بردن آثار اعدامها و کشتار دهه شصت دانستند.
در بخشی از این نشست مهرانگیز کار، وکیل و حقوقدان، با بیان اینکه جمهوری اسلامی به «زنده و مرده بهاییان ظلم کرده است»، گفت که از جمله اقدامات این حکومت مصادره و تخریب آرامستانهای بهائیان بود که به نام «گلستان جاوید» در تهران و دیگر شهرها وجود داشت.
این وکیل و حقوقدان با اشاره به اینکه در سالهای نخست استقرار جمهوری اسلامی، خاکسپاری درگذشتگان بهائی تحت نظر و نظارت دادستانی انقلاب قرار گرفت و به زمینی در مجاورت محل دفن هزاران زندانی سیاسی در خاوران محدود شد، گفت: «وزارت اطلاعات از دو سال پیش به خانوادههای بهایی اجازه نمیدهد که حتی در جوار خاوران نیز پیکر بستگان جانباخته خود را تحت آیین خود خاکسپاری کنند.»
این وکیل و حقوقدان تاکید کرد که از ۴۴ سال پیش مردم گرفتار کسانی شدهاند که «ماموریتشان نابود کردن همه چیز است» و افزود: «قرار بر این شده که ما گرفتار حکومتی بشویم که اصلا آمدهاند تا تمام مردم این کشور را نابود کنند و فقط چند میلیونی را به همه چیز برسانند و مرده و زندهشان را غرق در طلا و جواهر و دزدی کنند و بقیه مردم ایران اعم از بهایی، مسلمانانی مثل ما، و اهل سنت را بیحرمت کنند.»
وحید وحدتحق، نویسنده و پژوهشگر، نیز طی سخنانی با عنوان «چرا نمیشود حق وداع با درگذشتگان را از یک انسان گرفت»، گفت: «وداع با درگذشتگان یکی از کهنترین آئینهای بشری است اما حاکمان جمهوری اسلامی طبیعیترین حق انسانی یعنی حق وداع با درگذشتگان را از مردم میگیرند.»
او با اشاره به اینکه بهائیان در دوره حکومت پهلوی اقدام به خرید قطعات زمین در تهران و شهرهای مختلف و ساخت آرامستانهای خود با نام «گلستان جاوید» کردند، گفت که بهائیان در تهران زمینی به وسعت ۸۰ هزارمتر را برای ساخت آرامستان «گلستان جاوید» خریداری کردند اما این آرامستان در سال ۱۳۶۰ از سوی جمهوری اسلامی تخریب شد و سنگ قبرها و درختهای آن را نابود کردند، «اجساد را با کامیون به مکانهای نامعلومی منتقل کردند و بعد روی گلستان جاوید بهائیان در تهران، فرهنگسرای خاوران را ساختند.»
به گفته این پژوهشگر، پس از تخریب «گلستان جاوید تهران» تا مدتی بهائیان درگذشتگان خود را یا در خانههایشان دفن میکردند و بعد هم آنها را مجبور کردند تا درگذشتگان خود را در قطعه زمینی که مقامهای حکومتی آن را «کفرآباد» و «لعنتآباد» میخواندند، در مجاورت محل دفن اعدامشدگان دهه شصت، خاکسپاری کنند.
این پژوهشگر با اشاره به دفن پیکر یک شهروند بهائی به دست نیروهای اطلاعات و بدون اطلاع خانوادهاش در محل دفن دسته جمعی زندانیان سیاسی اعدام شده در سال ۱۳۶۷، افزود: «اکنون چند سالی است که مدیریت آرامستان بهائیان تحت نظر وزارت اطلاعات قرار گرفته است» و بعد هم «شروع کردند اطراف گورستان خاوران دیوارهای بتنی ساختند و دوربینهای امنیتی کار گذاشتند تا هیچ گونه همگامی بین بهائیان و بازماندگان اعدامهای دهه شصت به وجود نیاید و برای هر دو گروه محدودیتهای بیشتری ایجاد کردند.»
وحدتحق همچنین گفت: «جمهوری اسلامی که یک دیکتاتوری توتالیتر است، نه فقط از زنان که از مردگان هم میترسد» و از یک طرف میخواهد «قدرت خود را از موی زنان تا محل دفن مردگان اعمال کند» و از طرف دیگر «میخواهد میان بهائیان و خانوادههای زندانیان سیاسی خاوران تفرقه ایجاد کند اما در این امر ناکام مانده است.»
او افزود: «اینکه نیروهای وزارت اطلاعات از خانوادههای بهائی برای صدور اجازه دفت درگذشتگانشان در آرامستان متعلق به خودشان درخواست باج و پول میکنند ادامه همان جنایتی است که از بستگان کشتهشدگان دهه شصت پول تیر میگرفتند.»
تقی رحمانی: خاوران به همت مادران خاوران زنده ماند
تقی رحمانی، فعال سیاسی و زندانی سیاسی پیشین، نیز در این نشست مجازی گفت: «اگر خاوران زنده ماند به همت مادران خاوران بود و مادران خاوران جنایت جمهوری اسلامی را مادرانه افشا کردند.»
رحمانی با بیان اینکه «حکومت هم به بهاییان و هم به زندانیان سیاسی کشته شده و هم به خانوادههای خاوران ظلم میکند»، تاکید کرد که «خاوران به عنوان یک نماد باید زنده بماند» هر چند هنوز جامعه به شکل گسترده «خاوران را درک نکرده است» اما باید خاوران به مسالهای عمومی تبدیل شود.
او منع دفن زندانیان سیاسی چپ و بهائیان در بهشت زهرا و آرامستانهای عمومی را ناشی از «فقه سیاسی و مندرآوردی خمینی» خواند و افزود: «خاوران فقط مسئله خانوادههای کشتهشدگان نیست و باید مسئله همه مردم باشد و ما باید به خاوران حساس باشیم و همه ما در قبال آن وظیفه داریم چرا که خاوران نماد فرهنگ دادخواهی است.»
رحمانی همچنین اشاره کرد که دستگاههای حکومتی «در قزوین محل دفن زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه شصت را تخریب کرده و به تعویض روغنی تبدیل کردهاند، و افزود: «آنها میخواهند رد جنایت را پاک کنند و همین برنامه را برای خاوران هم دارند و به همین دلیل خاوران به عنوان یک نماد باید زنده بماند.»
در بخشی از این سخنرانی، تقی رحمانی با بیان اینکه «ظلمی که به بهائیان میشود با ظلمی که به خانوادههای بازماندگان کشتارهای دهه شصت میشود فرقی ندارد»، افزود: «جمهوری اسلامی به هیچکس رحم نمیکند. هر کس فکر کند که جمهوری اسلامی به سراغش نمیرود اشتباه میکند، اینها اگر منافعشان ایجاب کند نزدیکترین افراد خود را هم میزنند.»
رحمانی افزود: «ظلمی که جمهوری اسلامی به بهائیان میکند، ظلمی که به کشته شدگان دهه شصت و خانوادههایشان میکند قابل تسری دادن به تمام مردم ایران است و به همین خاطر هرکس از خاوران دفاع کند از حرمت و منش انسانی خودش دفاع کرده است.»
ناصر مهاجر: ماندگاری خاوران معنای عمیقی در دادخواهی دارد
ناصر مهاجر، پژوهشگر، نیز طی سخنانی با اشاره به وجود اسنادی درباره تصمیمگیری مقامهای جمهوری اسلامی برای تعیین جایی برای دفن اعضای گروههای چپ در تیر ماه ۱۳۶۰، آن را سندی بر برنامهریزی سران جمهوری اسلامی برای کشتار گسترده مخالفان عنوان کرد و افزود، زمینی که اکنون گورستان خاوران است بعد از این تصیمگیری تعیین شد و اولین گروه زندانیان کشته شده در خاوران شامل سعید سلطانپور و شش تن دیگر بودند که نیروهای حکومتی پیکرهایشان را با نبش قبر از بهشت زهرا به خاوران منتقل کردند.
این پژوهشگر در ادامه گفت که در جریان کشتاری که از فردای ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ شروع شد و همراه با بیسابقهترین دستگیریها، نیروهای حکومتی حتی بچههای پانزده، شانزده ساله را در حالی که اسامی آنها را هم نمیدانستند، اعدام کردند.
مهاجر با تاکید بر اینکه مقامهای جمهوری اسلامی در همان سال تصمیم گرفتند که «دفن دگراندیش و دگرکیش را در بهشت زهرا ممنوع کنند»، گفت: «اولین بهائی که در اول آبان ۱۳۶۰ در خاوران بدون مراسم به “خاک داده شد” یدالله سپهر است و پس از آن ۸ تن از رهبران محفل بهائیان را اعدام کرده و همان جا دفن کردند و ۱۳ دی ۱۳۶۰ نیز اعضای محفل بهائیان تهران را اعدام و در بخشی شمال غربی خاوران دفن کردند.»
این پژوهشگر با اشاره به اینکه نقطه اوج دفن زندانیان سیاسی در خاوران، کشتار زندانیان در تابستان ۱۳۶۷ است، گفت: «ابعاد این جنایت بزرگ حکومتی باید روشن شود و برای همین است که ماندگاری خاوران معنای عمیقی در دادخواهی دارد.»
ناصر مهاجر در ادامه تاکید کرد که در نوروز ۱۳۶۸ و پس از آن در اولین سالگرد اعدامهای ۱۳۶۷، خانوادهها در خاوران حضور یافتند و از اینجا جنبش دادخواهی در ایران آغاز شد و خاوران هم به یکی از نمادهای آن تبدیل شد.
مهاجر در پایان تاکید کرد که «جامعه بهائی ایران با همه فشارهای وارده، حاضر نشدهاند به خواسته رژیم خودکامه تن دهند تا عزیزانشان را در خاوران به خاک بسپارند.»
سخنگوی جامعه بهائیان: جامعه بهایی بیاحترامی به کشتهشدگان راه آزادی و برابری را نمیپذیرد
فرهاد ثابتان، سخنگوی جامعه بینالمللی بهائیان، نیز در این نشست گفت: «جمهوری اسلامی چهار دهه است که بهائیان را از همه حقوق، از حق حیات در کار و اشتغال و تحصیل و حتی حق مردن در آرامش محروم کرده است و همین حالا نیز مدتی است که برای پیکر هفت شهروند بهائی مجوز دفن صادر نمیکند.»
سخنگوی جامعه بینالمللی بهائیان با اشاره به تخریب گسترده آرامستانهای بهائیان در سالهای اول پس از استقرار جمهوری اسلامی گفت که حتی «از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۰ نیز به دستکم ۴۲ قبرستان بهائیان حمله کردهاند.»
فرهاد ثابتان با تاکید بر اینکه «جمهوری اسلامی قصد دارد تا زمین محل خاکسپاری بهائیان را با خاوران ادغام کند که از قربانیان دهه شصت یادی باقی نماند»، گفت: «جامعه بهائی به هیچ وجه حاضر نیست این بیاحترامی به هموطنان را بپذیرد چون خود این جامعه درد و رنج بیاحترامی به درگذشتگان خود را کشیده که روی اجساد آنها فرهنگسرا درست کردهاند.»
سخنگوی جامعه بینالمللی بهائیان، اقدامات دو سال اخیر وزارت اطلاعات برای فشار بر خانوادههای بهائی به منظور دفن درگذشتگانشان در محدوده گورهای دسته جمعی زندانیان اعدام شده ۱۳۶۷ را «یک تصمیم حکومتی برای ایجاد تفرقه میان بهائیان و بازماندگان کشتار ۶۷» خواند و افزود: «این عملی غیرانسانی و هدفش محو هویت از یادمان کسانی است که جانشان را برای آزادی و برابری دادهاند.»
خانوادههای کشته شدگان دهه شصت: مادران دادخواه «لعنتآباد حکومت» را به «گلزار خاوران» تبدیل کردند
زهره تنکابنی، از اعضای خانوادههای خاوران، نیز در این نشست گفت: «عزیزان ما را بدون اختیارمان در خاوران به خاک سپردند اما مادران و پدران دادخواه با حضور خود در خاوران آن را تحت شدیدترین فشارها حفظ کردند و خاوران باید بماند تا جنایتهای جمهوری اسلامی برای نسلهای آینده نمایان باشد.»
تنکابنی در ادامه با اشاره به اینکه بخش مربوط به آرامستان بهائیان در مجاورت خاوران، در واقع یک آرامستان خصوصی است چون بهائیان زمین آن را خریدهاند، گفت که اکنون وزارت اطلاعات برای دفتن درگذشتگان بهائیان در آرامستان خودشان از آنها پول طلب میکند.
مهین فهیمی، از خانوادههای کشتهشدگان خاوران، نیز طی سخنانی گفت: «خاوران سرزمین عشقهای ناتمام و نماد دادخواهی است و آنجا درد مشترک ما را به هم وصل کرد و مادران دادخواه با حضور در خاوران به جنگ فراموشی آمدند.»
او گفت که حالا «هر بار فشارهای مختلفی به خانوادههای کشته شدگان وارد میکنند، گفتند گل نیاورید ما برگ گل میبریم و حتی نوروز امسال گفتند کیف با خودتان نیاورید.»
فهیمی با تاکید بر اینکه «ما همچنان به زنده نگه داشتن خاوران ادامه میدهیم»، گفت: ما تشکر میکنیم از خانوادههای بهائیان که مقاومت می کنند و قدردان ایستادگی آنها هستم.»
منصوره بهکیش که چندین عضو خانواده او در دهه شصت و سال ۱۳۶۷ کشته و اعدام شدهاند، نیز در این نشست گفت: «حکومت بارها بهائیان و خانوادههای خاوران را مقابل هم قرار داد اما درد مشترک باعث تداوم ایستادگی و مقاومت خانوادهها کنار هم شد.»
منیره برادران، از زندانیان سیاسی سابق، نیز در سخنانی گفت: «در دهه شصت مادران نام “لعنتآباد” را که مقامهای حکومتی بر خاوران گذاشته بودند به “گلزار خاوران” تبدیل کردند و ماندگاری خاوران را به مادران، پدران و خانوادههایی مدیون هستیم که بیش از ۴۰ سال مقاومت کردند.»
برادران همچنین گفت که در جریان کشتار دهه شصت «وقتی رژیم از دفن اعدام شدگان جلوگیری کرد بعضی از خانوادهها عزیزانشان را در باغچه خانههایشان یا باغهای خانوادگی دفن کردند.»
او با طرح این پرسش که «مردهها چه خطری برای جمهوری اسلامی دارند»، گفت: «وجود خاوران هم بخش بهائیان و هم اعدامشدگان آن، به نگاه جمهوری اسلامی برای “نجس” خواندن و “انسانزدایی” از مخالفانش مربوط است.»
منیره برادران با تاکید بر اینکه «سیاست طرد و حذف فقط دامن زندگان را نمیگیرد، بلکه در مورد مردگان و کشتهشدگان هم اعمال میشود» و حتی به مجازات خانوادهها هم میرسد، گفت: «دی ماه ۱۳۸۷ رژیم اوج شقاوت خود را نشان داد و بولدوزر به جان خاک خاوران انداخت» اما همان موقع خانوادههای خاوران در دادنامهای از کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستند از «ویرانی و نابودی این گورستان که سند جنایتی بزرگ و نماد حافظه تاریخی مردم ایران است، جلوگیری کند.»
برادران افزود که دستگاههای حکومتی «از دوسال پیش به توطئه جدیدی و تهاجمی رذیلانه دست زدند و دستور دادند که از دفن بهائیان در گورستان خودشان جلوگیری و آنها را در بخش کشتهشدگان دهه شصت و زندانیان سیاسی اعدام شده سال ۱۳۶۷ در خاوران دفن کنند.»
او گفت که پس از آن دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی اقدام به ساخت دیوار بتنی و نصب دوربین در خاوران کردند تا خانوادههای کشته شدگان را مورد ارعاب قرار دهند.
منیره برادران همچنین به نامههای چند سال اخیر به کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل اشاره کرد و افزود: «یکی از ویژگی این نامهها این است که خانوادهها با شجاعت نام خود را پای آن ثبت کردند و ویژگی دیگر آن، بیان همسرنوشتی و همبستگی با شهروندان بهائی است.»
برادران در پایان به نقل از نامه فرزندان کشتهشدگان مدفون در خاوران گفت: «خاوران نه تنها جغرافیای ما بلکه تاریخ مشترک تمام حذف شدگان و مبارزان راه عدالت و آزادی است و ما از مردم ایران درخواست میکنیم تا نسبت به این تعرض به اجساد خاک شده در خاوران خاموش نمانند.»