ایران وایر
«جواد لعل محمدی»، معلم زندانی در زندان وکیلآباد مشهد، با دستور مقامات قضایی، از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده از روز دوشنبه یکم خرداد، محروم شده است.
یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی درباره این محرومیت تازه به «هرانا» گفته است: «آقای لعل محمدی از روز دوشنبه یکم خرداد، بهمدت دو هفته محروم از تماس تلفنی و به مدت هشتادوپنج روز ممنوع الملاقات شده است. این اقدام بهدستور مسوولین مربوطه بهدلیل انتشار فایل صوتی جواد لعل محمدی به خارج از زندان صورت گرفته است.»
به گفته این منبع مطلع، جواد لعل محمدی و «عباس واحدیان شاهرودی» که هماکنون در بند عمومی، ولی با محدودیتهایی مشابه سلول انفرادی نگهداری میشوند، در طول دوران محکومیت خود از داشتن کارت تلفن محروم بوده و درگیر محدودیت در تماس تلفنی با خانواده خود بودهاند. این سومین باری است که آقای لعل محمدی ممنوع الملاقات و تماس شده است.
جواد لعل محمدی بههمراه عباس واحدیان شاهرودی در دور قبلی این ممنوعیتها از تاریخ ۲۴مرداد۱۴۰۱، بهمدت ۴۲ روز، ممنوع الملاقات و محروم از تماس تلفنی شدند. این محرومیت بهدلیل اعتراض آنها نسبت به ایجاد محدودیت در تماس با خانواده و سر دادن شعار در هواخوری زندان صورت گرفته بود. بهدنبال این اعتراض، آنها به سلول انفرادی منتقل و در ۶ شهریور، به بند عمومی زندان وکیل آباد مشهد بازگردانده شدند.
جواد لعل محمدی نویسنده و کنشگر سیاسی و صنفی، متولد سال ۱۳۴۷ و اهل خراسان است. او ۲۰مرداد۱۳۹۸، هنگامی که بههمراه برخی از فعالان صنفی معلمان و امضاکنندگان بیانیه ۱۴& در حمایت از «کمال جعفری» و اعتراض به صدور حکم ۱۳ سال زندان برای او، مقابل دادگستری کل خراسان تجمع کرده بودند، بازداشت شد.
لعل محمدی در دانشگاه، رشته «علوم سیاسی» خوانده و تا قبل از زندانی شدن، عضو فعال کانون صنفی معلمان ایران بوده است. او علاوه بر تدریس به دانشآموزان، از سال ۱۳۷۴ بهعنوان دبیر تحریریه روزنامه «توس»، فعالیت رسانهای خود را آغاز کرد. اما پس از توقیف روزنامه توس و تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بهعنوان سردبیر «هفته نامه اترک» به فعالیت روزنامهنگاری خود ادامه داد.
لعل محمدی در مقام نویسنده و روزنامهنگار، تالیفات زیادی را در کارنامه خود دارد. اما هیچیک از کتابهایش تاکنون از وزارت فرهنگ و ارشاد، مجوز چاپ و پخش دریافت نکردهاند. با این حال، او گزیدهای از کتابهای خود را به فراخور موضوع روز، در روزنامهها و نشریات مختلف به چاپ رسانده است.
از نوشتههای این معلم میتوان به کتاب «گات» اشاره کرد. این کتاب حاصل تحقیقات لعل محمدی در زمینه عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی است. آخرین تالیف او کتابی ۴ جلدی با عنوان «ادبای سیاستمدار» است که به مقایسه تطبیقی دوران صفویه و انقلاب اسلامی ایران پرداخته و همچنان منتظر اجازه انتشار است.
او در دهههای گذشته هم بهدلیل فعالیتهای اعتراضیاش به تبعیدی پنج ساله به منطقه «بینالود» خراسان محکوم شده بود. اما از همین روزهای تبعید هم برای تدریس به دانشآموزان این روستای استان خراسان استفاده کرد.
آقای لعلمحمدی در تاریخ ۲۱مهر۱۴۰۰ بازداشت شد. ماموران در حین بازداشت، ضمن تفتیش منزل برخی از لوازم شخصی از جمله موبایل او را ضبط کرده و با خود بردند. نیروهای امنیتی همچنین خانواده آقای لعل محمدی را نیز تهدید به بازداشت کردند. او بهمن۱۴۰۰، جهت اخذ آخرین دفاع از بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد به شعبه ۹۰۳ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به ریاست قاضی «سلیمانی» منتقل شد.
اسفند۱۴۰۰، «هرانا» از محرومیت آقای لعل محمدی برای داشتن وکیل انتخابی خبر داد. به این فعال مدنی گفته شده بود که صرفا از میان وکلا مورد تایید قوهقضاییه امکان انتخاب خواهد داشت. آقای لعل محمدی، اواسط فروردین۱۴۰۱، از بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد به زندان وکیل آباد این شهر منتقل شد.
محکومیت جواد لعل محمدی
جواد لعل محمدی، در ۹مرداد۱۴۰۱ در پرونده جدیدی که در دادگاه انقلاب مشهد مفتوح شده بود، به تحمل ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. با احتساب پرونده قبلی و پرونده جدید، جواد لعل محمدی در مجموع به تحمل ۲۱ سال حبس محکوم شده که بخشی از آن لازم به اجرا است.
یک منبع مطلع پیشتر در این رابطه گفته بود: «حکم صادره در زندان به آقای لعل محمدی ابلاغ شد. وی در طول مراحل بازپرسی و دادسری، از حق داشتن وکیل محروم بوده است. اتهامات وی در این حکم “مصاحبه های وی با رسانههای خارج از کشور” و “عضویت او در شورای تصمیم” عنوان شده بود.»
به گفته این منبع مطلع: «با احتساب ۲ پرونده قبلی و این پرونده، جواد لعل محمدی از بابت ۲ پرونده، برای هر یک به میزان ۸ سال حبس تعزیری و از بابت ۱ پرونده هم به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده که پس از تجمیع، بخشی از آن لازم به اجرا است.»
این فعال کانون صنفی معلمان ایران در واکنش به انتقاد بازجو سازمان اطلاعات سپاه درباره مصاحبه او با رسانههای خارجی و حمایت برخی از معلمان از «چهارشنبههای سفید» و «اعتراض به حجاب اجباری» گفته بود: «حضور و انتشار مطالب نویسندگان در رسانههای داخلی حق مسلم این مردم است و متاسفانه با سانسور در سانسور، از انتشار هر مطلبی که برایشان ارسال کردهام، اجتناب نمودهاند. در یکی از روزهای دی، خانمی با برداشتن روسری خود و آویزان کردن آن بر سر یک چوب در آرامترین روش، اعتراض خود را به حجاب اجباری ابراز کرد. بنده معتقدم دستگاه قضایی بهجای ورود به این مساله، اجازه بدهد اگر صاحبان حجاب حرفی برای گفتن دارند با همین روش آرام و با عکس العملی مبتنیبر فرهنگ، پاسخگوی معترضان به حجاب اجباری باشند و یقین بدانید با برخوردهای امنیتی، کسی روسری بر سر نخواهد کرد.»
او در سال ۱۳۹۶ و در بیستویکمین روز اعتصاب غذای «اسماعیل عبدی» در زندان، با انتشار نامه سرگشادهای خطاب به «حسن روحانی»، رییس دولت دوازدهم نوشته بود: «جناب آقای روحانی! با خود میاندیشم که تفاوت ما و شما در کجاست؟ ما که همداستانیم. مگر سخنان شما – چه در دوره قبل و هماکنون – حجت سیاسی فرهنگیان نبوده است؟ پس چه معنا دارد که در عرصه آموزش و معرفت، همکاران شما در دولت بیمعرفتی میکنند و در شنیدن سخنان مدرسان مدارس میهن غایب میشوند؟ آیا این غیبت، از ضعف بصیرت ماست، یا سوء سیاست مدیران شما؟»
وی همچنین همزمان با اعتصاب کامیونداران ایران، در یادداشتی با گلایه از بیپاسخ ماندن مطالبات اصناف نوشته بود: «اعتصاب کامیونداران و بازاریان و کارگران و کشاورزان و تحصن معلمان که رایالعین جهانیان شد، نه آشوب بود و نه اغتشاش. بلکه انعکاس حساسیت اقشار مختلف اجتماعی بود که در این فضای غبارآلود، با چشمانی بازتر، روزهای تلخ و آینده سخت هموطنانشان را رصد می کردند. چون گفتمان مطالبهگری و مباحثه دمکراتیکشان با بیپاسخی و بدپاسخی مسوولان حکومتی ایران مواجه شده بود، با تغییر آرایش، الگوی مطالبهگری را بهسمت و سوی اعتصاب عمومی هدایت کردند.»
اسفند۱۳۹۷ این فعال صنفی معلمان با انتشار یادداشتی، ضمن انتقاد از پایین آمدن سن اعتیاد و مصرف مواد مخدر از دغدغههای خود بهعنوان یک معلم نوشته بود: «بسیار ساده می گوییم که “سن مصرف مواد مخدر به ۱۱ سال کاهش یافته” و از ۵۰۰ هزار کیلو مواد مصرفی در هر سال، ۵۰ هزار کیلو ماده شیشه است و طرفهتر اینکه “۲۰۰۰ کیلو از این مواد در بسته های یک گرمی در اطراف مدارس کشف و ضبط شده است” و ۶۰ درصد مصرف کنندگان مواد مخدر گفتهاند که شروع مصرف آنها از دوره دانشآموزی بوده و مسوولین وزارت آموزشوپرورش بهجای پرداختن به علت العلل این بحران ملی، آمارها را قابل اعتنا ندانند.»
جواد لعل محمدی، از امضا کنندگان درخواست استعفا رهبر، پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت در پرونده خود دارد.
جواد لعلمحمدی فعال صنفی معلمان ایران و از امضاکنندگان بیانیه درخواست استعفا رهبر جمهوری اسلامی که در پی تجمع مسالمتآمیز فعالان مدنی در روز۱۰مرداد۱۴۰۰در پارک ملت مشهد بههمراه خانم «فاطمه سپهری« و تنی چند از فعالان مدنی، بازداشت شده بود، پس از هشت روز شکنجه در روز ۱۸مرداد آزاد شد.
او پس از آزادی در یک پیام ویدیویی ضمن تشریح آنچه در این هشت روز بر او رفته، خطاب به رهبر جمهوری اسلامی گفته است: «آقای خامنهای، بهزودی مردم شما را از دخمهها بیرون خواهند کشید و مانند قذافی به مردم التماس خواهی کرد و هر تکه گوشت تو در دست یک نفر خواهد بود.»
بر اساس گزارش در تی وی، این فعال صنفی معلمان بههمراه فاطمه سپهری پس از بازداشت ابتدا با دستبند و پابند به یک پاسگاه نیروی انتظامی منتقل میشوند. یکی از افسران نیروی انتظامی با دیدن وضعیت آنها، دستور میدهد تا دستبند آقای لعلمحمدی و پابند خانم سپهری را باز کنند. اما در ادامه ماموران اطلاعات سپاه آقای لعلمحمدی را شبانه با کشیدن یک کیسه بر سر او و زدن دستبند، به مکانی نامعلوم منتقل میکنند.
بر اساس این گزارش نیروهای اطلاعات سپاه بهمدت ۴ روز به این معلم بازنشسته غذا نداده و روزانه لیوانی آب در مقابل او گذاشتهاند. ماموران در همین حالت با کشیدن کیسه بر سر این معلم بازنشسته، او را با ضربات متعدد شلاق مورد ضربوشتم و شکنجه قرار دادهاند. ماموران اطلاعات سپاه پس از هشت روز او را ظهر روز ۱۸مرداد، در بیابانهای شاندیز مشهد رها کردند.
دیگر امضاکنندگان درخواست استعفا رهبر در سالهای اخیر نیز، همگی بازداشت و با احکام طویلالمدت زندان مواجه شده و اکنون در زندان هستند.