ضیاء مصباح – دبیر کانون علوم اداری ایران
برون ریز افکار و باورها بر امده از حقایق تاسف بار امور- هر چند شاید توضیح واضحات
سعی بر اینستکه حتی الامکان مختصر و مفید بنویسدهرچند نگاه نسل جوانست و امانت دار انان ….
اخطار عوامل رژیم به ممانعت از عبور کامیونهای حامل تریاک و مواد افیونی بعنوان ترانزیت از جادههای کشورمان در پاسخ طالبان، که از رها سازی آب هیرمند بدلایل مختلف خوداری مینماید … و در واقع اقرار رسمی به مشارکت در انتقال این مواد خانمان برانداز بوسیله عوامل رژیم نا توان از درک ابعاد انتشار چنین حقایقی !!
/ رونمائی از موشک جدید با آنهمه تبلیغات در شرایطی که مخالف حل و فصل مشکلات منطقهای است که این روزها زیاد شعار انرا میدهند ….
سخنان آقای خامنهای در باب عوامل اعتراضات اخیر و مقایسهای که حرفهای احمدی نژاد در سال ۸۸ در باب خش و خاشاک را بیاد میآورد / زمزمه مشکلات توزیع آرد نانوائیها و همینطور تامین و توزیع بنزین و واردات اجتناب ناپذیر «این مواد سوق الجیشی! و ژئوپولیتیک» و هزینه بسیاری که بابت سوبسید پرداخت میشود و نگران از بازتابهای اجتماعی چنانچه حتی اقدام به عرضه با قیمت تمام شده که رقمی بیش از ۵ برابر ارقام کنونیست ….بنمایند / که برای سوء استفادهها در هر زمینه و بذل و بخشش به حامیان درون و برون مرزی وجوهی نمیماند !
/ همینطور حجم و تعداد عظیم کارمندان با حداکثر ۲ ساعت کار مفید در روز و عدم بازدهی مطلوب که حدیث مفصل خواندن، آنهم در رابطه با میزان حداقلی حقوق ماهانه آنان دارد. تعیین و اجرای ساعات جدید کار در پی مخالفت جماعت مجلس نشین با تغییر ساعت و مشکلات خانوادهها در رابطه با رساندن دانشآموزان به مدارس و گسستن نظم و برنامه در میان نسل آینده با مشاهده اینگونه جهل توام با حمافت ها.
/ استقرار به اصطلاح وزیر جدید آموزش و پرورش با افکار و باورهای مخالف ضرورتهای زمان و منطقه.
/ انتصابات درون حکومتی برمبنای تعهد به بیت و حکومت بدور مانده از تجربه و شرایط احراز / توسعه استقرار ذوبیان بر مناسب امور که لازمه آن سرسپردگی کامل به رژیم با تعریف حکومت میباشد
/ سلطه اهالی «مدرسه امام صادقیها» بر مناسب کلیدی / برنامه ریزی در تغییر بسیار تاسف بار مفاهیم …
/ گرانی بسیار عجیب کاغذ و به تبع آن افت فرهنگ «جامعه نگران گذران روزگار» در پی مشکلات معیشت
/ گرانی سرسام آور خدمات پزشکی و هزینههای مربوط به آن که تلفات انسانی قابل پیشگیری را بدنبال دارد
/ بیکاری خیل عظیم جوانان حتی در رده های کارشناسی
/ ترک ادامه تحصیل و خالی ماندن بسیاری موقعیتهای ادامه تحصیلات در سطح عالی به تبع هزینهبر بودن و از سوئی نبود بازار کار برای رشتههای دانشگاهی
/ افزایش طلاق و جدائیها ناشی از ناتوانی در تامین حداقلها برای زوجهای جوان
/ گرانی وحشتناک مایحتاج روزانه و تورم بسیار شدید همراه با بی ارزشتر شدن پیوسته توان خرید پول در دست ساکنان این مرز و بوم
/ افزایش شدید و اجتناب ناپذیر اجاره خانه به تبع گرانی سایر اقلام زندگی برای موجرین که اغلب از نسل پیشین میباشند و ارتزاق آنان وابسته به آن
/ افزایش میلیونی دعواها و اختلافات و ازدحام عجیب ملت گرفتار در راهروهای دادگستری و کلانتریها که به دلیل نبود فرصت رسیدگی، اغلب متولیان نشسته بر کرسی، طرفین را به برخورد شخصی توصیه مینمایند.
/ ناتوانی و نبود سعه صدر و تجربه، همراه با علم مناسب برای کسانی که بر مسند قضاوت تکیه زدهاند و همچنین و در حاشیه، وکالت که با تعریفی عوامانه البته در مواردی «شر خری» دانسته میشود
/ ادامه و تشدید حکومت رابطه بجای ضابطه
/ افت منزلت و درجه دانش و آگاهی آنان که به عنوان مدرس در دانشگاهها بتدریس مشغول شده و در واقع تردید در تخصص بسیاری از این منادیان علم و اگاهی
/رواج بسیار شدید رانت و رابطه
/ سوء استفاده بسیار شدید و خانمان برانداز از منابر و بهره برداریهای خاص از تریبونهای عمومی تحت کنترل بسیار هدفمند رژیم
/ تکذیب مکرر اخبار و رویدادها بوسیله تریبونهای رسمی با این باور که با این اقدام صورت مسئله ها پاک میشود.
/ پرهیز مطبوعات و نشریات روزانه با همین کم و کیف از رسالت مطبوعاتی خود برای اطلاع رسانی و افشاء حقایق در مسیر نیاز جامعه و ضرورت زمان و فراموشی مطلق وظیفه اصلی که چشم ملت می بایست باشند و افشاء کننده خیانتها … در حالیکه در مواردی در تنگنای قافیه خود شریک جرم میشوند و نان و منافع گذران خود را در گرو نادیده گرفتن حقایق و پرده پوشی و انکار که «فاعتبرویا اولی الابصار».
/ تغییر محتوی و درسهای به ویژه تاریخی و اجتماعی کتابهای درسی
/ پائین بودن تیراژ کتابها و گرانی غیرقابل تحمل بهای تمام شده
/ حل ناشدن کمبود و گرانی کاغذ، این کالای ارزشمند و مورد نیاز جامعه فرهنگی و متعاقب آن بیگانگی آحاد مردمان از واقعیات و علم روز
/ بی انصافی گروهی از پزشکان و مبادرت به نوعی طب تجاری
/ بهم ریختگی مضحک همه امور روزمره زندگانی در همه باب و مقولهای که به ذهن میآید و جامعه در هر لحظه به دلایل متفاوت با آنها سر و کار دارند و با تعریفی «گسیخته شدن شیرازه مدیریت» که حکومت فاقد آن بوده و بشدت باورمند به خدمت و سلامت عمل میباشد.
همه و همه تصویریست بدون اغراق از اوضاع و احوال فعلی ره اورد چهار دهه حکومت که سعی شد به اختصار آورده شود؛ ولی بنظر نگارنده عامدا «!!» بوجود آورده اند … تا به روزمرگی، فرار مغزها، عدم احساس مسئولیت و گسیخته شدن شیرازهها، تشدید اختلافات، مشغول به خود بودن و .و و..بینجامد.
/ که رفع هرگونه ناملایمی برای بهتر زیستن و تقویت شرافت انسانی: از اولین وظایف هر دولت و حکومتی است که البته اگر منبعث از انتخاباتی سالم و واقعی باشد … و در این دیار فلک زده نیست
مگر برآمده از ناشکریها ؟! و
دغدغه های مردمان روزافزون، که میگویند «وای اگر از پس امروز بود فردائی» و به عبارت دیگر در رابطه با بی تفاوتی و عافیت طلبی اکثریت که با تعریفی «از سر ناچاری و برآمده از خبث طینت متولیان تمامیت خواه بشدت نگران ادامه حیات»
برنامه ریزی نظام که او را فاقد نظم و برنامه میدانیم که عین برنامه است و منحصر بفرد در تمامی گیتی. ….
آنچه آمد برآمده از آموزش و خواست خیانت بار آنانست، برای ادامه چپاول ملت و مملکت و چندین روز حکومت خائنانه بیشتر که عین ظلم است از نوع فاحش ان که آمده: جوامع با کفر پایدار توانند بود ولی با ظلم نه!
ودرختام مطلب : جماعت یکدست الوده به رانت و رابطه از دستاوردهای عجیب و غریب خود سخن میگویند :تحریمها را خنثی ، فروش نفت در بالاترین اندازهها، روابط اقتصادی عالی ، دشمنان نیز خاضع ، تازه موشک هم شلیک میکنیم. و…… پس چرا رشد اقتصادی منفی و تورم کمتر که نشده، بیشتر شده؟ رشد اشتغال وجود ندارد؟ چرا وعده مسکن چنان است؟
مگر نه اینکه آن دستاوردها باید به نتایج ملموس برسد؟ پاسخی ندارند و مثل افراد فاقد اعتماد به نفس همهاش نق میزنند که دشمنان علیه ما تبلیغ میکنند و اجازه دیدن کارهای ما را نمیدهند! این اندازه ضعف نفس در تاریخ بیسابقه است.
همه رسانههای رسمی کشور را در انحصار مطلق خود دارند وعوام فریبانه از نداشتن رسانه و نفوذ رسانههای غیرخودی مینالند. این جهال نمیدانند رسانه ظرف است. ظرفی که زیاد دارید آنچه ندارید مظروف و محتواست!!