چند و چون اثرگذاری طرح آقای رادان در مبارزه با بدحجابی یا بی حجابی را نمیدانیم اما برای سنجش اثرگذاری حضور دوباره گشت ارشاد با نام و روش جدید، انصاف نیوز گزارشی میدانی همراه با مصاحبههای کوتاهی با مردم عادی تهیه کرده است.
در این گزارش عکسهایی از وضعیت پوشش مردم در خیابانها گرفته شده و دلیل کیفیت پایین عکسها این است که بدون هماهنگی گرفته شدهاند ولی قابل تشخیص نیستند.
تهران، ضلع جنوبغربی میدان ولیعصر، روبروی سینما قدس
وقتی رسیدم جلوی ورودی مترو ملتهب بود و مواج؛ ثانیهای آرام و ثانیهی بعد بحثی دیگر گوشهای دیگر شکل میگرفت. معلوم نبود نقطهی آغاز ماجرا کجا بوده ولی تعدادی زن میانسال روبروی سینما قدس که روسری نداشتند چهرههایشان شاکی بود؛ پلیسها بیشتر با آنها حرف میزدند و سعی در آرام کردنشان داشتند.
ماموران زن گوشهای ایستاده بودند و با حیرتی که از پشت ماسک هم مشخص بود به معرکهای که پیش آمده بود نگاه میکردند. ماموران مرد تلاش میکردند جمعیتی که عصبانی و منتظر بودند را متفرق کنند؛ تعدادی خواهش میکردند؛ تعدادی تندی میکردند؛ تعدادی دیگر همکاران تندخوترشان را آرام میکردند که مبادا اتفاقی بیافتد و یکیشان هم در آن میانه با صدای بلند سوت میزد.
ظاهرا جمعیت قدری متفرق شده بود. جلوتر شنیدم که ونها هم بعد از آن برخورد رفتند.
۲۷ تیر، ۶:۳۰ تا ۸ بعدازظهر
میدان و خیابان ولیعصر و مقابل مسجد سیدالشهدا خیابان آزادی
به نظر میآمد تعداد زنانی که شال بر سر ندارند نسبت به قبل از ۲۵ تیرماه و اعلام رسمی نیروی انتظامی لااقل در محدودهی گشت ارشاد بیشتر شده است. دو خانم همراه یکی-دو مامور روبروی سینما قدس ایستاده بودند و انگار قصدی در کار بود که کسی را نبینند.
از خط بیآرتی که گذر میکردید آن سمت خیابان پشت مترو هم دو خانم همراه چند مامور ایستاده بودند. زنانی که از دور آنها را میدیدند راهشان را طولانیتر میکردند تا با آنها رو در رو نشوند.
در گذر دوباره از خیابان آن سمت دو سرباز با لباسهای شبرنگ ایستاده بودند.
بعد از خیابان ولیعصر به سمت شمال روبروی ورودی مترو، دو مامور خانم جوان همراه چند مامور ایستاده بودند که میانشان مرد مسنتر هم بود و به نظر میآمد از درجات نظامی بالاتری باشد. خانمها به دختری که از مترو بیرون میآمد با صدای بلند تذکر دادند: خااانممم خااانممم با تواَم! دختر خودش را به نشنیدن زد و عبور کرد. پیرمردی که چند قدم آنطرفتر نظارهگر این صحنه بود غرولند میکرد: جرئت نداره صورتشو نشون بده! منظور پیرمرد ماسکی بود که روی صورت تمام این ماموران زن دیده میشود.
خیابان ولیعصر را به سمت شمال رفتم و از وضعیت حجاب زنان کنار دستفروشهای ولیعصر عکس گرفتم. چند قدمی که جلوتر رفتم، جوانی ۳۰ تا ۳۵ساله روی پلهی مغازهای بسته نشسته و عرق کرده بود. یکی، دو نفر اطرافش بودند که به دو کودک کار تماشاچی گفتند آنجا نایستند و نگاه نکنند. در بیتفاوتی مردمی که عبور میکردند و پلیس که در فاصلهی چند قدمی بود، جوان حالی نزدیک به اوردوز داشت.