سایت ملیون ایران

تالاب انزلی در آستانه خداحافظی با ما

تصویر تزئینی: حمل چوب ناشی از جنگل‌تراشی در تالاب انزلی. جنگل‌تراشی یکی از شیوه‌های ویرانی خاک است که درنهایت به کاهش ژرفای آب تالاب انزلی منجر می‌شود

رادیو زمانه

گزارش‌ها از تبدیل تالاب انزلی به مرداب‌هایی کوچک، در کنار تصاویر ماهواره‌ای و پژوهش‌های پیشین به ما تنها یک خبر را می‌دهد: اگر دست‌به‌دست هم ندهیم تالاب انزلی با ما خداحافظی خواهد کرد.

گزارش ۲۸ مرداد روزنامه اعتماد با تیتر «تالابی که مرداب می‌شود: کارشناسان از ۵ سال سرنوشت‌ساز برای جلوگیری از مرگ تالاب انزلی می‌گویند»، نگاه‌ مضطرب دوستداران محیط‌ زیست را باری دیگر سراغ این بهشت ایران برد. بهشتی که رنگ از رویش پریده است. اگر به تصاویر ماهواره‌ای نگاه کنید، بخش عمده‌ای از این تالاب، دیگر سرسبز نیست. دایره‌های سبز تالاب انزلی، احاطه شده شهرها، روستاها و مزرعه‌ها، در آستانه خداحافظی با ما قرار گرفته‌اند.

هشدارهایی که اعتماد به‌نقل از سه چهره سرشناس محیط‌ زیست ایران در موضوع تبدیل تالاب انزلی به مرداب منتشر کرد، خبری است که پیش‌تر بارها در پژوهش‌های گوناگون تایید شده‌اند. آنچه هشدار آن‌ها را نگران‌کننده‌تر از همیشه کرده است، وضعیت تاریک اقلیم ایران است: دریاچه ارومیه دیگر دریاچه سابق نیست و بیش از ۹۰ درصد آن خشک شده است و به‌جایش چند باتلاق باقی مانده‌اند.

از تالاب گاوخونی تا پارک ملی بختگان تا خلیج گرگان تا دریاچه مهارلو، از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب ایران را که در تصاویر ماهواره‌ای نگاه کنید، به جز امتداد خشکیدگی چیز دیگری نمی‌بیند. تغییرات اقلیمی که خود نتیجه چیزی به جز فساد سیاستمداران جهان نیست، دست در دست سوءمدیریت حاکم بر جمهوری اسلامی ایران به‌خصوص در مدیریت منابع آب داده است و نتیجه نابودی بهشت‌های ایران است.

یا آن‌گونه که محمد درویش به اعتماد گفت، «تالاب انزلی تقریبا با هر تهدید یا آسیبی که در کتب مرجع برای تالاب‌ها لیست شده مواجه است». درویش معتقد است با ادامه وضعیت کنونی، «تا ۵ سال دیگر تالاب انزلی به حوضچه‌های جدا افتاده و کم‌ عمق تبدیل خواهد شد».

در کنار درویش، محمد کهنسال و رویا بابایی در گزارش اعتماد، دوازده دلیل عمده برای نابودی فزاینده تالاب انزلی را فهرست کرده‌اند:

وضعیت کنونی تالاب انزلی را در این تصاویر ماهواره‌ای «گوگل مپز» می‌توان دید که با کمک ماهواره‌های ایرباس و ماکسار گرفته شده‌اند:

 

اکسیژن، پلاستیک، فاضلاب و دیگر آلودگی‌های تالاب انزلی

استفاده‌های انسانی از منابع آب برای کشاورزی، دامداری، صنعت و درنهایت زندگی شهری و روستایی، در کنار تغییر شیوه‌ بارندگی به‌واسطه تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیت‌های صنعتی و سبک زندگی آدمی، دلیل اصلی خشکی تالاب انزلی است. مقام‌های حکومتی در بهمن ۱۳۹۰ اعلام کردند که ژرفای آب این تالاب به «یک‌ونیم تا حداکثر دو متر» رسیده است. پیش از انقلاب ۱۳۵۷، سطح آب تالاب در حدود هشت متر بود. پس از انقلاب، این سطح به حدود شش تا هفت متر کاهش پیدا کرده بود.

مساحت تالاب انزلی در حدود ۲۰ هزار هکتار و حوزه آب‌ریز تالاب، در حدود ۳۷۳هزار هکتار است. اعتماد می‌گوید زندگی حدود یک میلیون نفر وابسته به حیات تالاب انزلی است. هرچند تالاب در چند مرحله کوچک شده است. آن‌گونه که احمد قهرمان و فریده عطار در پژوهش خود برای «مرکز اطلاعات جهاد دانشگاهی» نوشته‌اند:

تالاب انزلی واقع در راستای ساحل جنوبی دریای خزر روزگاری دارای ۶۰ کیلومتر طول (در امتداد شرقی غربی) و با وسعتی در حدود ۲۵۰ کیلومتر مربع بود.

کاهش وسعت و ژرفای آب تالاب در کنار گسترش آلودگی‌ها، چه زباله، فاضلاب یا شیرابه کوه زباله و خواه گونه‌های مهاجم، همگی به یک نتیجه منجر شده‌اند: کاهش مقدار اکسیژن و مواد غذایی موجود در آب این تالاب و خبرهای سال‌های اخیر از مرگ آبزیان این تالاب و کاهش توان ماهیگیری مردم بومی می‌گویند. یا به قول اعتماد «حالا چیزی که ملوانان و ساکنان اطراف و فعالان محیط‌ زیستی تالاب می‌بینند تنها لاشه ماهیان است که روی آب می‌آید و پرندگانی که از حالا باید به فکر لانه جدیدی برای خود باشند». تالاب انزلی از مهم‌ترین توقف‌گاه‌های پرندگان مهاجر در ایران محسوب می‌شود.

برابر داده‌های مجله علمی شیلات ایران از بهار ۱۳۹۷ از وجود «میکروپلاستیک در رسوبات تالاب انزلی» خبر داریم هرچند زباله‌های اغلب پلاستیکی مسافران، بیشتر به چشم رسانه‌هایی مانند اعتماد آمده است. ریزپلاستیک یا میکروپلاستیک را با کمک میکروسکوپ می‌توان یافت و به‌لطف سبک زندگی آدمی، گسترده در جانداران زمین دیده می‌شود. پیش‌تر میکروپلاستیک را در خون و ادرار آدمی نیز یافته بودند و اخیرا آن را در قلب انسان هم پیدا کردند.

میکروپلاستیک را در رسوبات تالاب انزلی یافتند. رسوباتی که همراه خود، نشان از آلودگی‌های متعدد دیگر می‌دهد. دلیل آن هم واضح است: چه حکومت، چه مردم، از رودخانه، تالاب یا دریا به‌عنوان سطل آشغال استفاده می‌کنند و آنچه نمی‌خواهیم در آب آن‌ها رها می‌کنند.

یاور عشایری، دکترای زمین‌شناسی محیط‌ زیستی اسفند ۱۴۰۱ به روابط‌عمومی صندوق حمایت از پژوهشگران و فن‌آوران ایران با مثال رودخانه گوهر رود که از کوه‌های سروان سرچشمه می‌گیرد و در گذر از غرب رشت و روستای لاکان به تالاب انزلی می‌ریزد، گفت:

بررسی مسائل محیط‌ زیستی استان گیلان نشان می‌دهد آلودگی رودخانه گوهر رود از تخلیه انواع فاضلاب‌ها، روان‌آب‌های شهری و مواد زائد در محیط ناشی می‌شود. فاضلاب شهری حاصل از نیمه غربی رشت که عمدتاً شامل فاضلاب‌های خانگی و درمانی [بیمارستانی] است، به‌صورت گسترده به گوهر رود تخلیه می‌شوند. همچنین فاضلاب بافت روستایی منطقه نیز به رودخانه وارد می‌شود که میزان رسوبات و آلودگی‌ها را در این رودخانه بالا می‌برد.

این آلودگی‌های موجود در رسوبات تالاب انزلی در کنار وجود گیاهان مهاجم مانند سنبل آبی، نتیجه‌ای به جز تصمیم حکومت برای رسوب‌زدایی یا لایروبی از تالاب نداشته است. فرآیندی که خود توانایی تخرب محیط‌ زیست را دارد.

لایروبی تالاب انزلی در کنار عقب نشینی آب دریای خزر

بهمن سال گذشته ۱۰۰ میلیارد تومان از سوی سازمان بنادر و دریانوردی برای لایروبی تالاب انزلی تخصیص یافت. عباس آشوری، رئیس اداره تالاب های سازمان حفاظت از محیط‌زیست استان گیلان هم در ۲۵ مرداد امسال خبر داد که «در دومین نشست زیرکارگروه حفاظت از اکوسیستم تالاب‌ انزلی در سال ۱۴۰۲ درخواست اداره ‌کل بنادر و دریانوردی مبنی بر لایروبی روگاهای اصلی تالاب و حوضچه بندر در قالب پروژه ارزیابی زیست‌محیطی ارائه و بررسی شده است» اما هم‌زمان به ایسنا گفت:

لایروبی روگاهای تالاب بدون انجام مطالعه و ارزیابی درست، تبعات منفی گسترده ای بر پیکره اصلی تالاب دارد.

آشوری نگران تاثیر آلودگی‌های موجود در رسوب‌های تالاب انزلی بر «بهداشت عمومی جوامع بومی» است. محمد کهنسال، کنشگر محیط‌ زیست اما نگرانی‌های عمیق‌تری نسبت به وضعیت تالاب انزلی رودرروی کاهش تراز آب دریای خزر است و به اعتماد گفت:

وقتی تراز آب در کاسپین پایین بیاید اتفاقی که می‌افتد، این است که به محض شروع بارندگی آب شیرین از رودخانه‌ها به تالاب می‌رود و چون آب دریا پایین‌تر است به‌سرعت طول تالاب را طی می‌کند و در دریا تخلیه می‌شود اما وقتی آب شور بالا باشد مانند یک سد در مقابل خروح آب شیرین به دریا را می‌گیرد. این آب شیرینی که در تالاب می‌ماند، کمک می‌کند فاضلاب‌هایی که در تالاب هستند توسط خود تالاب پالایش و پاکسازی شوند، اما وقتی سریع می‌آید و می‌رود دیگر نمی‌تواند آن تاثیر گذشته را داشته باشد.

حسین یونسی، مدیرکل بنادر و کشتیرانی استان گیلان در ۲۵ مرداد امسال خبر داد که «۶۰۰ هزار متر مکعب از تالار انزلی» لایروبی خواهد شد و گفت هدف اصلی، «روگاه‌های اصلی آب‌رسانی تالاب و مسیرهای اصلی گردشگری قایقرانی تالاب» است. البته او هم می‌داند که لایروبی «به‌تنهایی پاسخگو نیست و باید همزمان عملیات آبخیزداری و دریافت حق‌آبه تالاب نیز» دنبال شود.

یونسی به این اشاره نکرد که بدون تغییر رویه «ورود سالانه، ۲۵۰ هزار متر مکعب رسوبات طبیعی و خانگی و صنعتی از ۱۰ رودخانه و ۵ شهرستان» به تالاب انزلی، چگونه لایروبی بدون حق‌آبه تالاب از فعالیت‌های صنعتی و نیاز آدمی به آب شیرین، می‌تواند به حیات مجدد تالاب انزلی کمک کند. آن هم در شرایطی که استان گیلان هم مانند تمامی استان‌های ایران، در وضعیت بد امتداد خشکسالی و کاهش منابع آب شیرین قرار دارد.

تالاب انزلی، مثال دیگری از ناکارآمدی مدیریت حاکم بر ایران است. مدیریتی که در تلاش است تا به کل بررسی‌های زیست‌محیطی را از برنامه‌های صنعتی خود، مانند «برنامه هفتم توسعه ایران»، کنار بگذارد. یا آن‌طور که رویا بابایی به اعتماد گفت، تالاب انزلی «به معدنی برای پوشش همه ناکارآمدی‌های مردم و مسئولان تبدیل شده است». رویایی همچنین به گفت:

حالا که شاهد هستیم در مناطقی از تالاب عمق آب به یک و یک نیم متر رسیده فکر نکنم تا دو سال دیگر چیزی از تالاب باقی بماند. می‌توان گفت تالاب انزلی تبدیل به مرداب خواهد شد. دریاچه ارومیه از دست رفت و حالا همه ما در حال مرثیه‌سرایی هستیم، اما تالاب هنوز کامل از دست نرفته است و می‌شود با یک اراده ملی یا حداقل از مرگ حتمی آن را نجات داد.

خروج از نسخه موبایل