سایت ملیون ایران

سازمان زنان جبهه ملی ایران: به نام زن، زندگی، آزادی

به نام زن، زندگی، آزادی

غم‌هامان سنگین است. سنگینی هر نفس را حس می‌کنیم و هر روز بر بار غم‌ها انباشته می‌شود.

صدها جان عزیزی که با بی‌رحمی تمام گرفته شد. هزاران زخم و ساچمه و نقصی که بر جان‌ها باقی ماند، ده‌ها هزار زندانی که به بند کشیده شدند و زیر شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفتند تا آن‌چه را برای پرونده‌سازی‌ به آن نیاز دارند به زبان آورند. صدهاهزار تن اعضای خانواده و بستگانی که از نزدیک با این زخم‌ها و دردها و بیم و هراس‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند و میلیون‌ها هموطنی که پر از بغض و خشم و فریاد هستند.

 و چه اسفبار است که این‌همه در ازای تلاش و تقلای ایرانیان است برای به‌دست آوردن ابتدایی‌ترین حقوق انسانی!

ما کشته می‌شویم چون می‌‌خواهیم همانند سایر انسان‌ها در این کره خاکی زندگی کنیم. می‌خواهیم خودمان انتخاب کنیم چه بپوشیم، چه بگوئیم، کجا برویم و….

زخمی می‌شویم چون اعتراض می‌کنیم به حقوق پایمال شده ایران و ایرانی.

به بند کشیده می‌شویم چون بی‌عدالتی را فریاد می‌زنیم.

 حکم می‌گیریم چون فساد را افشا کرده ویا به آن اعتراض نمودیم و تاوان می‌دهیم چون می‌دانیم هر انسانی حق پرسش از حاکمان و مسئولان کشور خود را دارد.

می‌دانیم انتقاد، اعتراض، فریاد، اعتصاب و اجتماع حق مسلم بشر برای حقوق نادیده گرفته شده از طرف حاکمان است.

 ما حق داریم از تک‌‌‌تک مشکلات بگوئیم، فرد فرد مسؤلان را به پاسخگویی واداریم، از یک به یک راه‌کارها بپرسیم و در هر مورد نظر مخالف خود را بدون واهمه بیان کنیم.

مالامال دردیم چون حاکمان بی‌خرد کشور با سرعت هر چه تمام تر در حال نابودکردن کامل ایران عزیزمان هستند.

و آن که در راس همه این نابسامانی‌ها قرار دارد و جایگاهی خدایی برای خود متصور است به درستی رؤسای برگمارده‌اش ایمان دارد وحامی و حتی قدردان زحمات خستگی ناپذیر و نتایج مشعشع آنان می‌باشد. از این‌رو هر صدای منتقد و مخالفی باید در نطفه خفه شود. و هر دم در شیپور دشمنی و نفرت می‌دمد و فرمان آتش به اختیار بودن در خشونت و بی‌رحمی به سرسپردگانش می‌دهد. اما چه ساده انگارانه گمان دارند که پیروز نبرد در برابر مردم هستند. چه بی‌خردانه مقیاس‌های لحظات تاریخی در عمر بشر را برای خود دست‌آورد پنداشته و از سرنوشت محتوم خود غافل‌اند. نمی‌توان انسان را از طبیعی‌ترین خواسته‌های بشری محروم ساخت و امید به پیروزی داشت. نمی‌شود ایران را به اتمام برسانید و خود دوام داشته باشید. نباید کارها را به نادان‌ها بسپارید و به موفقیت امید داشته باشید. نمی‌توانید نفرین و نفرت میلیون‌ها ایرانی را در پشت سر داشته باشید و آینده‌ای برای خود تصور کنید.

پس، باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد، که مادران سیاه‌پوش، داغداران زیباترین فرزندان آفتاب و باد، هنوز از سجاده‌ها سر بر نگرفته‌اند!

سازمان زنان‌ جبهه ملی ایران

۲۳ شهریور ماه ۱۴۰۲

خروج از نسخه موبایل