سایت ملیون ایران

حکومت ایران چگونه از اولین برنده ایرانی صلح نوبل انتقام گرفت

ایران وایر

حکومت جمهوری اسلامی، حاکم کشوری است که اینک دو زن مدافع حقوق‌بشر ایرانی در آن، جایزه صلح نوبل دریافت کرده‌اند. پیش از «نرگس محمدی» که اینک در زندان اوین تهران محبوس است، «شیرین عبادی»، وکیل دادگستری و فعال حقوق‌بشر و حقوق کودکان، این جایزه را دریافت کرد؛ اما جمهوری اسلامی ایران در یک فرایند طولانی و فرسایشی، از او بابت دریافت این جایزه، به‌نوعی انتقام گرفت.

***

بیست سال پیش، چنین روزهایی بود که خونی تازه در رگ‌های جامعه مدنی نوپا و زیر فشار ایران دوید؛ برای اولین بار در تاریخ یک ایرانی، یک زن ایرانی، یک وکیل و فعال حقوق‌بشر ایرانی، برنده یکی از معتبرترین جایزه‌های بین‌المللی در رابطه با «صلح» شد؛ شامگاه ۲۳مهر۱۳۸۲، شیرین عبادی در میان استقبال و تشویق بخشی از شهروندان امیدوار به شعارهای «ایران برای همه ایرانیان» و «گفت‌وگو» و … ، با جایزه نوبل صلح به ایران بازگشت.

واکنش مقامات رسمی جمهوری اسلامی به اهدای این جایزه اما، نوید‌بخش روزهای روشن پیش‌رو نبودند. «محمد خاتمی»، رییس‌جمهوری وقت و چهره محبوب آن روزها برای نسل جوان و پیشرو، در واکنش به اهدای این جایزه به یک وکیل و فعال حقوق‌بشر ایرانی گفت: «جایزه صلح نوبل چندان مهم نیست و جایزه ادبی و علمی آن مهم تر است.»

بی‌تفاوتی محمد خاتمی و دیگر مقامات نظام، هشداری بود برای برخوردهای آتی با اولین برنده جایزه نوبل صلح در ایران.

 

انتقام جمهوری اسلامی از برنده جایزه نوبل صلح

شیرین عبادی، حقوق‌دان، قاضی سابق دادگاه، نویسنده و مدرس، اولین ایرانی بود که در سال ۱۳۸۲، برنده جایزه نوبل صلح شده بود.

آن زمان گمان می‌رفت که این جایزه حداقل باعث ایجاد حاشیه‌ای امن‌ برای این فعال حقوق‌بشر سرشناس ایرانی شود که پیش از آن بارها به‌دلیل قبول وکالت پرونده‌هایی مانند «قتل‌های زنجیره‌ای»، «کوی دانشگاه» و «امیرفرشاد ابراهیمی»، تحت فشار قرار گرفته بود، اما جمهوری اسلامی با خشونت تمام از او که برای اولین بار باعث طنین نام ایران در مراسم اهدای یکی از معتبرترین جوایز جهانی شد، انتقام گرفت.

نهادهای امنیتی اعمال فشار بر این وکیل و فعال حقوق‌بشر ایرانی را بلافاصله پس از دریافت این جایزه افزایش دادند. برخوردهای امنیتی با خانم عبادی پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ اما افزایش چشم‌گیری یافت.

او که در خرداد۱۳۸۸ برای یک سخنرانی در اسپانیا به‌سر می‌برد، از فرصت حضور در خارج از کشور برای جلب‌توجه افکار عمومی جهانی نسبت به نقض آشکار و گسترده حقوق‌بشر در ایران در جریان جنبش سبز استفاده کرد.

شیرین عبادی در رابطه با رویکرد امنیتی نظام در آن روزها در کتاب «تا آزادی» که توسط نشر باران منتشر شده است، نوشته: «خیلی زود حکومت دو تن از همکارانم را برای بازجویی احضار کرد، از طریق آن‌ها برای من پیام فرستادند به عبادی بگویید که اگر ساکت باشد، به او کاری نخواهیم داشت. وقتی اوضاع آرام شد به او اجازه می دهیم دفتر کانون را باز کند.»

سر باز زدن خانم عبادی از قبول این پیشنهاد، موجب اعمال فشار بر همسرش جواد توسلیان می‌شود. 

در اواخر تابستان ۱۳۸۸، برای مدتی تماس‌های تلفنی شیرین عبادی با همسر بی‌نتیجه می‌ماند، پیگیری‌های خواهر خانم عبادی نیز به نتیجه‌ای نمی‌رسد.

پس از گذشت چندین روز، همسر خانم عبادی با وضعیتی آشفته با او تماس می‌گیرد و توضیح می‌دهد که ماموران وزارت اطلاعات چگونه برایش پرونده «اخلاقی» ساخته و در همان ابتدای دستگیری او را به‌عنوان مجازات مصرف الکل شلاق زده‌اند.

سه روز بعد از دستگیری برای همسر عبادی، یک «دادگاه» کوتاه برگزار و او را به‌اتهام «رابطه نامشروع»، به سنگسار محکوم می‌کنند. 

 

در چنین شرایطی است که «محمودی»، مسوول پرونده شیرین عبادی، به شوهر زندانی او می‌گوید که تنها راه اجرا نشدن حکم مرگ آن است که متنی را علیه همسر خود جلوی دوربین اجرا کند،‌متنی که در آن خانم عبادی را عامل بیگانگان، و جایزه صلح نوبل او ابزاری برای براندازی معرفی می‌شود.

 جواد توسلیان که در طی مدت بازداشت، محاکمه و زندان در هم شکسته بود، به‌ناچار متن را تمرین و در حضور مسوول پرونده همسرش تکرار می کند. بعد، در دادگاهی دیگر، حکم مرگ او لغو و به پرداخت جریمه ای صد هزار تومانی محکوم می‌شود.

نمایش «اعترافات اجباری» همسر شیرین عبادی، سرانجام در خرداد ۱۳۸۹، در سالگرد انتخابات ریاست‌جمهوری دهم در بخش خبری ۲۰:۳۰ شبکه دوم صداوسیما پخش می‌شود.

در بخشی از این اعترافات اجباری همسر شیرین عبادی در پاسخ به «خبرنگار» از رابطه با شکایت‌های شخصی‌اش از خانم عبادی به تکرار آنچه بازجویان به او دیکته کرده‌اند پرداخت: «در خانه ما او حتی حقوق‌بشر چهار نفر را رعایت نمی‌کرد. یک بار عینک من را شکست و بار دیگر پیراهنم را پاره کرد. به من حمله کرد و من را کتک زد.»

دی۱۳۸۸، «نوشین عبادی»، خواهر این وکیل و فعال حقوق‌بشر بازداشت شد و به مدت ۲۱ روز برای اعتراف علیه خانم عبادی تحت فشار قرار گرفت.

پیش‌از آن نیز ساختمان «کانون مدافعان حقوق‌بشر» در آذر۱۳۸۷، در آستانه مراسمی عمومی با حدود ۱۰۰ مهمان پلمپ شده بود.

گذشته از محل کانون مدافعان، دفتر وکالت شخصی شیرین عبادی نیز تحت کنترل قرار گرفت، در آن دفتر دستگاه‌های شنود پیدا شد، منشی‌های دفتر تحت فشار قرار گرفتند و در نهایت در دی۱۳۸۷، ده‌ها نفر از نیروی‌های لباس شخصی در مقابل منزل و دفتر شیرین عبادی با شعار «اعدام باید گردد» تجمع و اقدام به سنگ‌پراکنی کردند. 

 

دست اندازی مالی حکومت بر اولین برنده ایرانی نوبل صلح

پنج سال پس از اهدای این جایزه به شیرین عبادی، پرونده‌هایی مالیاتی برای او گشوده شد.

خانم عبادى آن زمان به‌خاطر دریافت جایزه صلح نوبل خود و همچنین سخنرانى در کشورهاى خارجى، به پرداخت حدود پانصد میلیون تومان مالیات موظف شد، اما این مبلغ را پرداخت نکرد و به همین علت، دارایى‌هاى او ضبط و ممنوع‌المعامله شد.

به برندگان جایزه نوبل، یک مدال طلایی و یک لوح تعلق می‌گیرد، به‌همراه مبلغ نقدی که بنابر تشخیص بنیاد نوبل از سال ۲۰۲۳ میلادی، ۱۱  میلیون کرون سوئد، تقریبا معادل یک میلیون دلار آمریکاست.

مبلغ جایزه نقدی نوبل صلح در آن سالی که خانم عبادی برنده آن شد ۱٫۳ میلیون دلار آمریکا بود. این وکیل و فعال حقوق‌بشر ایرانی با استفاده از آن مبلغ، کانون مدافعان حقوق‌بشر، انجمن حمایت از حقوق کودکان و کانون مشارکت در پاک‌سازی از مین را بنیان نهاد.

بنابر پرونده مالیاتی که برای خانم عبادی تشکیل شد، او برای دریافت این جایزه موظف شده بود ۳۳۰ میلیون تومان مالیات پرداخت کند.

این درحالی‌ست که وکیل شیرین عبادی، «نسرین ستوده»،  زمان در گفت‌وگو با «رادیو فردا»، تاکید کرده بود که به موجب قوانین مصوب جمهورى اسلامى، جایزه معاف از مالیات است.

به گفته خانم ستوده، به‌دلیل اینکه از طرف یک موسسه غیرانتفاعى به ایشان اهدا شده و جوایز اهدا شده توسط بنیاد نوبل یک جایزه علمى محسوب می‌شوند، نباید به آن‌ها مالیاتى تعلق بگیرد.

در هر حال اما پنج سال پس از اهدای این جایزه به شیرین عبادی، جمهوری اسلامی به‌بهانه بیانیه وزارت علوم مبنی‌بر اینکه «جایزه نوبل صلح جایزه‌ای علمی نیست»، «فقره از املاک متعلق» به این وکیل را توقیف کرده و به فروش گذاشت. همچنین به‌رغم اینکه او خارج از ایران به سر می‌برد، به‌بهانه «استنکاف»، از پرداخت مالیات قرار «منع خروج» برای او صادر شد. همچنین مدال نوبل و دیگر جایزه‌هایی که در طی سال‌ها کار و فعالیت به خانم عبادی تعلق گرفته بود نیز، ضبط شدند.

درنهایت برخوردهای امنیتی، فشارهای اقتصادی و …، موجب شد شیرین عبادی تن به زندگی در تبعید بدهد و شهروندان ایرانی یکی از وکلای تاثیرگذار و فعالان حقوق‌بشر خود را از دست بدهند.

پس از بیست سال، این جایزه دوباره به ایران آمده است. «نرگس محمدی»،  حقوق‌بشر و زندانی سیاسی، ۱۴مهر۱۴۰۲، برنده دومین نوبل صلح برای جامعه مدنی ایران شد.

برخوردها و واکنش‌های مقامات نظام با این موضوع بی‌شباهت به روزهای بعد از اعلام نام شیرین عبادی از تریبون کمیته نوبل نبود.

«حسین امیر عبداللهیان»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، از اولین چهره‌هایی بود که واکنش نشان داد و گفت: «حضور ده‌ها میلیون مردم در تشییع شهید ‌حاج قاسم سلیمانی در ایران و عراق و‌ همدلی جهانیان، باشکوه‌ترین و ماندگارترین اعطای جایزه_صلح در تاریخ بود.»

پیش از او، «ناصر کنعانی»، سخنگو وزارت خارجه ایران نیز، اهدای جایزه نوبل صلح به خانم محمدی را محکوم کرده بود.

رسانه‌های نزدیک به جمهوری اسلامی نیز در اقدامی هماهنگ، علیه جایزه نوبل صلح و نرگس محمدی مطالبی منتشر کردند.

این واکنش‌ها، هشداردهنده رویکرد مشابه جمهوری اسلامی در قبال نرگس محمدی است، به‌خصوص که خانم محمدی در حال تحمل حبس در بند نسوان زندان اوین است.

خروج از نسخه موبایل