سایت ملیون ایران

احمد زیدآبادی: به هوش! فاجعه انتها ندارد!

اگر به هوش نباشیم فاجعه در یک قدمی ماست!

گویا در ابتدای هفتۀ جاری در محفلی از تندروهای سیاسی در تهران، یکی از مدعیان حمایت از فلسطین گفته بود: “مردم غزه چیزی برای از دست دادن ندارند. آنها در مرگ به دنیا می‌آیند، در مرگ زندگی می‌کنند و در مرگ می‌میرند. بنابراین از ارتش اسرائیل در برابر آنان کاری ساخته نیست!”

در سخت‌ترین شرایط هم اما همیشه چیزی برای از دست دادن وجود دارد. کارل مارکس روزگاری گفته بود، کارگران جز زنجیرهایشان چیزی برای از دست دادن ندارند و بنابراین علیه بورژوازی انقلاب خواهند کرد. کارگران جوامع بورژوازی اما فهمیدند که به خلاف مارکس آس و پاس و یک لاقبا، چیزهای بسیاری برای از دست دادن دارند و به همین دلیل حرف او را نادیده گرفتند.

در دو دهۀ گذشته، مردم نوار غزه تحت محدودیت‌های بسیاری زندگی می‌کردند و بخصوص رفت و آمدشان به خارج از باریکه دشوار و طاقت‌فرسا بود. اما به تصویر شهرهای آن منطقه پیش از حملۀ اخیر اسرائیل بنگرید! چیزی از دیگر شهرهای خاورمیانه کم نداشتند و حتی به مدد کمک‌های سازمان ملل و پول‌های اهدایی قطر، زندگی‌شان از مردم سوریه و عراق و حتی لبنان اگر بهتر نبود، بدتر هم نبود. اکنون اما پس از حملات هوایی بی‌امان ارتش اسرائیل به نوار غزه به تصویر شهرهای آن نظری بیاندازید. به ویرانه تبدیل شده‌اند.

مقصودم این نیست که نباید با زورگویی و سلطه‌جویی و ستمگری به مقابله برخاست، منظورم این است که در این مسیر نباید چنان تسلیم خشم و نفرت شد که زندگی را برای مردم سخت‌تر از پیش کرد.

در این جهان فاجعه انتها ندارد. درهای فاجعه را به اسم مبارزه نباید به روی مردم گشود. اگر درهای فاجعه به روی ملتی گشود شود، دیگر آه و ناله و نفرین و ندامت و پشیمانی سودی ندارد.

آریل شارون نخست‌وزیر سرسخت اسرائیل در سال ۲۰۰۵ ناگهان تغییر جهت داد و ادامۀ اشغال سرزمین‌های فلسطینی را به سود اسرائیل ندانست. او در طرح یک‌جانبه‌ای که هرگز همۀ ابعادش را فاش نکرد، تصمیم به برچیدن شهرک‌های یهودی‌نشین از نوار غزه و شمال کرانۀ باختری گرفت و بدین وسیله نوار غزه را از اشغال اسرائیل و حضور شهرک‌نشینان آزاد کرد.

با آزادی نوار غزه که راه به دریای مدیترانه دارد، محمود عباس آرزو کرد که این منطقۀ کوچک به سنگاپور خاورمیانه تبدیل شود، اما بلافاصله پس از خروج ارتش اسرائیل، نیروهای فتح و حماس بر سر کنترل نوار غزه به رقابت برخاستند و با هم درگیر شدند. در این درگیری شبه‌نظامیان حماس برنده شدند. آنها با حمله به مراکز پلیس دولت خودگردان،نیروهای حامی الفتح را خلع سلاح کرده و سپس ضمن برهنه کردن‌شان، آنها را در خیابان‌ها چرخاندند! به واقع کینه‌ای بین دو طرف شکل گرفت که گرچه آن را از الفاظ خود کمتر ظاهر می‌کنند، اما آن را فراموش نکرده‌اند.

سلطۀ حماس بر نوار غزه، الفتح را تلخ‌کام و اسرائیل را نگران کرد، زیرا حماس هیچ فرمول صلحی را به رسمیت نمی‌شناخت و خواهان مبارزۀ مسلحانه با اسرائیل برای تشکیل کشور فلسطینی از رود تا دریا بود. بدین ترتیب بود که اسرائیل نوار غزه را تحت محاصره گرفت و از آن پس به تناوب، جنگ‌های کم‌شدت و یا پرشدتی بین دو طرف روی داد.

زندگی در نوار غزه در سایۀ جنگ‌های پایان‌ناپذیر بر مردم عادی سخت شد تا جایی که محمود عباس گفت: می‌خواستیم نوار غزه را به سنگاپور تبدیل کنیم اما به سومالی تبدیل شد.

اینک نوار غزه به موگادیشو هم شباهت ندارد. ویرانه‌ای است که مردمش برای بازگشت به زندگی عادی مجبورند بدترین رنج‌ها و مصائب را برای سالیانی طولانی تحمل کنند.

همۀ اینها را گفتم تا گفته باشم آنانکه می‌گویند ایرانیان دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، در صدد غزه‌سازی از شهرهای ما هستند. ما چیزهای بسیار بسیار ارزشمندی برای از دست دادن داریم. فقط لحظه‌ای فکرش را بکنید که اصفهان به حلب تبدیل شود! این به معنای تسلیم شدن در برابر وضع کنونی و شرایط موجود نیست. باید در جهت احقاق حقوق شهروندی و باز شدن راه توسعۀ متوازن و همه جانبۀ ایران، تلاش و فداکاری کنیم، اما نباید گِرد هیچ برنامۀ تخریب‌گر و خشونت‌آمیز و معطوف به فاجعه‌ای جمع نشویم.

اگر به هوش نباشیم فاجعه در یک قدمی ماست!

تلگرام نویسنده

از: ایران امروز 

خروج از نسخه موبایل