سایت ملیون ایران

روایت فریبا عادلخواه از بند زنان زندان اوین؛ جمهوری اسلامی چاره‌ای جز کوتاه آمدن ندارد

فریبا عادلخواه در استودیو عکاسی خبرگزاری فرانسه

رادیو فردا

فریبا عادلخواه که بیش از سه سال و نیم ازجمله در زمان اعتراضات سراسری پاییز ۱۴۰۱ در ایران زندانی بود، به خبرگزاری فرانسه گفته است که این اعتراضات «نه تنها جامعۀ ایران بلکه فضای داخل زندان‌هایش را هم تغییر داد».

به‌گفتۀ او اعتراضات روزانۀ مردم تحت عنوان «زن زندگی آزادی» بخشی از فرهنگ ایرانی شده و «جمهوری اسلامی چاره‌ای ندارد جز این‌که در خیلی موارد کوتاه بیاید».

خانم عادلخواه پژوهشگر ایرانی-فرانسوی است که خرداد سال ۱۳۹۸ در سفر به ایران بازداشت و به اتهامات امنیتی به پنج سال زندان محکوم شد. او بهمن پارسال از زندان اوین آزاد شد، اما نهایتاً مهرماه امسال موفق شد از ایران خارج شود و به فرانسه برگردد.

او در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه فضای داخل زندان اوین را در بحبوبۀ اعتراضات سراسری پاییز ۱۴۰۱ توضیح داده و گفته که در این زندان، زندانیان زن به هنگام ورود مأموران به بندها یا زمان رفتن به بیمارستان باید حجاب اجباری بر سر می‌کردند، اما پس از آغاز اعتراضات «زن زندگی آزادی»، در این زندان «تقریباً هیچ‌یک از زندانیان زن، به هنگام ورود یک مأمور مرد، دیگر حجاب سر نمی‌کردند».

این پژوهشگر ۶۴ساله افزود که اکثر زندانیان پس از آغاز اعتراضات با هم ترانه‌های انقلابی می‌خواندند.

خانم عادلخواه پیشتر نیز در جریان حضورش در مؤسسۀ مطالعات سیاسی پاریس، محل کارش، دربارۀ دوران زندان در ایران گفته بود که جنبش «زن زندگی آزادی» شادی بزرگی برای او در دوران تاریک زندان بود.

او دربارۀ اعتراضات سراسری ایران پس از جان باختن مهسا امینی در بازداشت پلیس گشت ارشاد گفت: «ما از اتفاقی که بیرون جریان داشت، بسیار خوشحال بودیم.»

به‌گفتۀ خانم فریبا عادلخواه، در بند زنان اوین، زندانیان سیاسی و عقیدتی از گروه‌های مختلف ازجمله فعالان حقوق بشر، فعالان محیط زیست، فعالان کارگری، نمایندگان اقلیت‌های دینی و دیگران زندانی‌اند، اما اعتراضات «زن زندگی آزادی» همه را با هم «متحد کرده بود».

او همچنین با بیان این‌که ضرب‌وشتم بازداشتی‌ها «اغلب برای مردان اتفاق می‌افتد، اما من نشنیده‌ام که زنان هنگام بازداشت به آن اشاره کنند»، بلافاصله تأکید کرده که «اما عدم خشونت فیزیکی مانع تحقیر مداوم روانی نمی‌شود».

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی و برندۀ جایزۀ صلح نوبل، در نامه‌ای که ۲۶ مرداد از زندان اوین منتشر کرد، از «افزایش آزار و اذیت فیزیکی و ضرب‌و‌شتم زنان زندانی طی سه ماه اخیر» خبر داده بود.

خانم محمدی در این نامه، با اشاره به نزدیک شدن سالگرد جان باختن مهسا امینی گفته بود که در ماه‌های گذشته شاهد بوده که زنان و دخترانی با «سر و صورت و بدن‌های کبود و آسیب‌دیده» وارد بند زنان زندان اوین شده‌اند.

نرگس محمدی در آذرماه ۱۴۰۱ نیز در نامه‌ای به گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، «تعرض به زنان حین بازداشت و در بازداشتگاه‌ها» را «بخشی از برنامۀ سرکوب» جمهوری اسلامی علیه زنان معترض و مبارز خوانده و خواهان تحقیق دربارۀ «تعرض جنسی به زنان بازداشتی» شده بود.

در گفت‌وگوی خبرگزاری فرانسه با فریبا عادلخواه، این پژوهشگر ایرانی-فرانسوی با اشاره به شکنجه‌ها و فشارهای روانی در دوران زندان بار دیگر تأکید کرده که هنوز نمی‌داند به چه اتهامی در ایران زندانی شده بود.

فریبا عادلخواه را سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و ابتدا او را به «جاسوسی» متهم کرد، اما بعداً در دادگاه انقلاب به‌اتهام‌ «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» به شش سال حبس محکوم و از این مدت پنج سال آن به عنوان مجازات اشد به اجرا درآمد.

به‌گفتۀ عادلخواه، «رژیم ایران اعمالی را که مجرمانه نیستند جرم می‌داند، به همین دلیل در نهایت همۀ ما از نظر او مخالفش هستیم.»

این پژوهشگر پیشتر گفته بود که در زندان و در مواقع بازجویی، «شب‌های کاملی را به نوشتن گذراندم تا به بازجویانم بفهمانم که من آن چیزی که شما فکر می‌کنید نیستم، یعنی جاسوس».

فریبا عادلخواه در این گفت‌وگو از نرگس محمدی هم یاد کرده و گفته است که او زندان را به یک «فضای عالی برای مبارزه و اعتراض» تبدیل کرده به‌خصوص با توجه به این‌که صدای او در زندان «بیشتر شنیده می‌شود» تا زمانی که بیرون است.

خانم عادلخواه که هنگام اعلام نام نرگس محمدی به‌عنوان برندۀ جایزه صلح نوبل هنوز در ایران بود، در این باره گفته که پس از انتشار این خبر «لبخند» را در خیابان‌ها دیده است.

به‌گفتۀ او اعتراضات روزانۀ مردم تحت عنوان «زن زندگی آزادی»که حکومت آن را سرکوب می‌کند، بخشی از فرهنگ ایرانی شده و «جمهوری اسلامی چاره‌ای ندارد جز این‌که در خیلی موارد کوتاه بیاید».

امروزه زنان همفکر ایرانی وقتی بدون حجاب اجباری بیرون می‌روند، به همدیگر سلام می‌کنند؛ وضعیتی که به‌گفتۀ فریبا عادلخواه تا پیش از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ «قابل تصور نبود». حالا آن‌ها به یکدیگر می‌گویند: «خیلی قشنگی».

خروج از نسخه موبایل