سایت ملیون ایران

شهید راه‌ نان؛ مراسم خاکسپاری آهون، کولبری که کشته شد

تارا اورامی

حاضران در مراسم خاکسپاری، او را شهید راه نان می‌خوانند

ظهر دوشنبه ۱۳آذر۱۴۰۲ است و جمعیت انبوهی از نزدیکان، دوستان و آشنایان «اَهوَن دشتی»، کولبر کشته‌شده در مرز هنگژال، از روستاهای اطراف و شهرهای سقز و بانه، در آرامستان روستای میرده جمع شده‌اند و منتظر آمدن جنازه او هستند. دقایقی بعد آمبولانس جنازه را از سمت بانه وارد روستا و سپس آرامستان می‌کند. صدای ناله‌های «کاک عطا»، پدر اهون، بی‌امان به گوش می‌رسد و دورتر، صدای مادر و دو خواهرش، دل هر انسانی را به درد می‌آورد. جنازه پس از طی یک مسیر به خاک سپرده می‌شود. صدای همهمه حاضران و اینکه او شهید راه نان است، به گوش می‌رسد.

***

اَهوَن دشتی، ۲۸ ساله، اهل روستای میرده از توابع سقز، بامداد روز دوشنبه۱۳آذر در مرز هنگژال بانه، با شلیک سه گلوله از جانب ماموران مرزبانی کشته‌شد تا هفدهمین کولبری باشد که از ابتدای سال شمسی جاری تاکنون، در مرز بانه کشته شده است.

پدر او کاک عطا، تا یک سال قبل در روستای میرده کارگاه بلوک زنی داشت و اهون نیز کمک دست او بود. خانواده آقای دشتی به‌مرور و پس از گران شدن مصالح وقتی دیدند که نمی‌توانند از پس هزینه‌‌های کارگاه برآیند، آن را تعطیل و سال گذشته به بانه مهاجرت کردند. پدر به کارگری مشغول شد و پسر نیز که یک ازدواج ناموفق داشت، از آنجا که فرصت‌های شغلی در دسترس نبودند، ناچار به کولبری روی آورد؛ اگرچه پیش از مهاجرت‌شان به شهر هم هراز‌گاهی کولبری می‌کرد، اما پس از ساکن شدن در بان،ه تقریبا این کار به شغل ثابت او تبدیل شد تا ازنظر خود بیشتر کمک حال پدر باشد و بیشتر هوای دو خواهر و مادرش را داشته باشد.

یکی از دوستانش می‌گوید: «باری که ما حمل می‌کردیم ازنظر جمهوری اسلامی و مرزبانی قاچاق محسوب می‌شد و برای همین نمی‌توانستیم از معابری که حکومت برای کولبری درنظر گرفته تردد کنیم، بلکه از بیراهه‌های هنگژال تردد می‌کردیم و اخیرا نیز کل مسیر را سیم خاردار کار گذاشته‌اند. اهون با اینکه جثه درشتی نداشت، اما در حمل بار بسیار سریع و تند‌و‌تیز بود و همیشه هوای همراهانش را داشت، یک دوربین به گردنش آویزان بود و به نوعی راهنما و راه بلد گروه بود. روز گذشته من همراه او نبودم، اما دوستان دیگرمان که یک گروه چند ده نفره هستند و در تشییع جنازه هم حاضر بودند، می‌گویند که هنوز هوا روشن نشده بود که در کمین افتادند و چون مسیر بیراه توسط مرزبانی با سیم خاردار دستکاری شده بود، اهون نتوانست به موقع از مهلکه بگریزد و سینه او سپر سه گلوله شد.»

داستان کولبری اهون بسیار شبیه داستان دیگر کولبرانی است که در این سال‌ها جان خود را از دست داده‌اند، همگی از روی ناچاری و نبود فرصت‌های شغلی به این کار روی آورده‌اند، به کاری که یا به قیمت از دست دادن جانشان تمام می‌شود، یا قطع یکی از اعضای بدن‌شان، آ‌ن‌هایی هم که تاکنون آسیبی ندیده‌اند، همیشه صحنه دوستان‌شان جلو چشمشان می‌آید که پس از تیر خوردن و یا انفجار مین، یا کشته و یا زخمی شده‌اند.

دولت بدون توجه به ایجاد اشتغال، در سال‌های گذشته با ایجاد معابر کولبری عرصه را بر کولبران تنگ‌تر کرده است. در این معابر ازجمله معبر هنگژال که به‌تازگی باز شده است، تنها ساکنان روستاهایی که دارای کارت مرزنشینی هستند و ۲۰ کیلومتر با مرز فاصله دارند می‌توانند کولبری کنند، آن‌هم فقط مجازند کالاهایی را وارد کنند که جمهوری اسلامی اجازه آن‌ها را داده است، اگر کسی بخواهد خارج از این کالاها و بدون کارت مرزنشینی کولبری کند، باید از بیراهه‌های مختلف تردد کند و ممکن است عاقبت این وضعیت، به قیمت جانشان تمام شود.

از: ایران وایر 

 

خروج از نسخه موبایل