سولماز ایکدر
چند روز پس از انتشار ویدیو رقص «صادق بوقی»، یا همان «عمو صادق» بازار ماهی فروشهای رشت که دستبهدست میشد، «حسین حسینپور»، جانشین فرمانده انتظامی گیلان، ۱۴آذر۱۴۰۲، خبر از بازداشت «۱۲ نفر از گردانندگان صفحات اینستاگرامی» داد که این ویدیو را منتشر کرده بودند.
به گفته حسینپور، این ویدیوها از «۹ صفحه مجازی» حذف شدهاند. او که دلیل این برخورد خشونتآمیز را بازتاب ویدیو رقص «در شبکههای اجتماعی و ماهوارهای» عنوان کرده بود، اضافه کرده که «برای چهار واحد صنفی متخلف برپاکننده رقص و آواز خوانی نیز، توسط اداره نظارت بر اماکن عمومی، اخطاریه پلمب صادر شد.»
***
جنگ با زندگی در بازار ماهی فروشهای رشت
پس از انتشار این خبر بود که زنان و مردان از گوشهوکنار ایران با همان فولکلور یا ترانههایی مشابه رقصیدند و تصاویر رقص خود را منتشر کردند، تا نشان بدهند قصد سر خم کردن در مقابل سرکوب نشانههای زندگی و شادی در کشور را ندارند و از همه مهمتر بهرغم همه بگیروببندهای دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی، عمو صادق هم به بازار رشت برگشت. عمو صادقی که میگوید یک ایرانی واقعی است و برای شادی مردم میرقصد.
شهروندان ایرانی می گویند جمهوری اسلامی با استفاده از اهرمهایی مانند بازداشت، حبس و اعتراف اجباری، به جنگ افرادی میرود که نشانههایی از «زندگی معمولی» را به یاد ایرانیها میآورند. نبردی روزانه و ۴۴ ساله که مقهور و بازنده آن حکومت بوده، اما هنوز هم به روشهای قدیمی خود پایبند است و باوجود هزینه فراوانی که بابت آن میدهد، رویه خود را تغییر نمیدهد.
تنها عصیان میکنند
ماهها پس از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» که کشتهشدن «مهسا (ژینا) امینی» در بازداشت گشت ارشاد جرقه آن را زد و با سوختن روسریها در خیابانهای ایران شعله کشید، شهروندان به مقاومت در مقابل اعمال فشار حاکمیت بر وجوه مختلف زندگی اجتماعیشان ادامه میدهند. با سرباز زدن از تن دادن مجدد به حجاب اجباری، بهرغم نوآوریهای حکومت برای تحمیل حجاب و رقص در فضای عمومی.
ویدیویی از رقص گروهی پنج زن جوان، روز ۱۷اسفند۱۴۰۱، همزمان با روز جهانی زن، در محوطه بلوک ۱۳ شهرک اکباتان تهران منتشر شد. این زنان با آهنگ «رما»، خواننده اهل نیجریه و «سلنا گومز»، خواننده آمریکایی، یک رقص گروهی اجرا کردند که این روزها تبدیل به یکی از پرمخاطبترین آهنگها در شبکههای اجتماعی در سراسر دنیا شده است.
ویدیو این رقص گروهی اولینبار توسط مربی رقص این زنان و سپس بهوسیله حساب کاربری «شهرک اکباتان» در شبکه اجتماعی توییتر منتشر شده بود، اما بهسرعت با استقبال کاربران شبکههای اجتماعی مواجه و در ابعاد وسیع بازنشر شد.
در شرایطی که خبر بازداشت زنان رقصنده در این ویدیو تکذیب میشد نیز، زنان جوان در دیگر نقاط کشور، با انتشار ویدیوهایی از رقص خود، دست به حمایت از رقصندههای اکباتان زدند.
زنان در رشت، شیراز، تهران و حتی مقابل زندان اوین رقصیدند و ویدیوهای رقصشان را در شبکههای مجازی منتشر کردند.
بازداشت و اعتراف اجباری
جمهوری اسلامی در مواجهه با این زنان رقصنده، همان راهی را در پیش گرفت که در آن کارآزموده شده است؛ بازداشت، اخذ اعتراف اجباری و پخش آن.
«میترا»، زنی که حساب کاربری شهرک اکباتان او را مربی رقص زنان رقصنده در اکباتان معرفی کرد، ۲۰اسفند بازداشت شد. به گزارش این حساب کاربری، میترا مورد بازجویی قرار گرفته و از او خواستهاند که پست رقص دختران را از حساب کاربری خود بردارد.
همچنین گزارشهایی از تلاش نیروهای امنیتی برای شناسایی و بازداشت زنان رقصنده از راه «بازبینی فیلمهای دوربینهای مدار بسته» در یکی از بلوکهای این شهرک منتشر شد. تلاشهایی که منتهی به بازداشت دو روزه این پنج زن، «تذکر» و انتشار علنی تصویر «عذرخواهی» زنان رقصنده در همان محلی که پیشتر رقصیده بودن شد.
در این ویدیو «عذرخواهی» اجباری که برای اولین بار در حساب کاربری میترا منتشر شده بود، زنان رقصنده هرگونه ارتباطی با رسانههای فارسیزبان خارج از کشور را تکذیب کردند و با استناد به سخنان «قاسم سلیمانی» گفتند: «به قول قهرمان کشورمان، ما دختران شما هستیم و گاهی خطا میکنیم.»
این اولین بار نیست که جمهوری اسلامی زنانی که تصویر رقصشان در فضای مجازی منتشر میشود را بازداشت میکند.
اواخر اردیبهشت۱۳۹۳، گروهی از دختران و پسران جوان که با آهنگ «هپی»، «فرل ویلیامز»، خواننده مشهور آمریکایی رقصیده بودند، بازداشت شدند. «حسین ساجدینیا»، فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ، در گفتوگو با تلویزیون دولتی ایران، با اعلام خبر این بازداشت گفته بود که تمامی این افراد ظرف دو ساعت شناسایی و در شش ساعت همگی دستگیر شدهاند.
آن زمان هم تلویزیون دولتی ایران «اعتراف اجباری» رقصندههای ویدیو را منتشر کرد. در گزارش تلویزیون دولتی ایران که با جمله «آبرویی که در سراب تست بازیگری ریخته شد» آغاز شد، آمده بود که این افراد توسط گروهی «اغفال» شدهاند.
در آن گزارش، بازداشتشدگان که چهرههای آنها مشخص نبود، گفته بودند که به آنها گفته شده قرار است برای فیلم سینمایی مجازی از آنها تست بازیگری گرفته شود.
اردیبهشت۱۳۹۷ نیز، خبر بسته شدن اینستاگرام «مائده هژبری»، «الناز قاسمی» و «شاداب رقصندگان» و مربیان رقص در ایران منتشر شد.
حدود یک ماه و نیم بعد، شبکه یک تلویزیون دولتی ایران، اعتراف این رقصندهها را با نام «مستند بی راهه» پخش کرد. در این اعترافات اجباری، دستکم سه دختر و یک پسر که چهرهشان محو شده، درباره فعالیتهایشان در اینستاگرام به پرسشهای گاه طولانی مجری پاسخ میدهند و گاه در طول پاسخهایشان به گریه میافتند.
در فیلم اعترافات، یکی از زنان درحالیکه گریه میکرد، به شخصی که سوال میپرسد، گفت: «فقط برای دل خودم میرقصیدم و هیچ درآمدی از این کار نداشتم.»
پخش اعترافات این جوانان موجب واکنش کاربران شبکههای اجتماعی شد. معترضان به بازداشت و اخذ اعتراف اجباری از آنان، شروع به انتشار ویدیوهایی از رقصشان در شبکههای اجتماعی کردند.
همچنین مهر۱۳۹۸، سه رقصنده دیگر بازداشت شدند. باشگاه خبرنگاران جوان که یکی از رسانههای نزدیک به سازمانهای امنیتی ازجمله سازمان اطلاعات سپاه است، نام این سه زن جوان را بهشکل مستعار و مبهم اعلام و گزارش داد که پرونده آنها پس از بازداشت، به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب ارسال شده است.
کاربران شبکههای اجتماعی هویت این سه زن بازداشت شده را «صحرا افشاریان»، «سارا شریعتمداری» و «نیلوفر مطیعی» اعلام کردند.
بازداشت بهاتهام رقص
طی سالهای اخیر، سپاه پاسداران در قالب دو طرح با عنوان «عنکبوت ۱و ۲» در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۵، شماری از کاربران فیسبوک را بازداشت و آنها را به «ترویج فساد» و «استحاله سبک زندگی ایرانی» متهم کرد. همچنین دهها تن دیگر از کاربران شبکههای مختلف اجتماعی «در حوزه مدلینگ، مزون، آتلیه و عکاسی» بازداشت شدند.
بازداشت شهروندان به جرم شادی و رقص، محدود به شبکههای اجتماعی نمیشود.
خرداد امسال، رییس کل دادگستری استان مازندران، از بازداشت ۱۲۰نفر از اعضای یک تور گردشگری در جنگل پی رجه نکا خبر داد و اتهام آنها را «رقص مختلط و کشف حجاب» عنوان کرده بود.
اردیبهشت۱۳۹۷ نیز حداقل ۷ نفر در جریان اجرای موسیقی و رقص در یکی از مراکز خرید مشهد بازداشت شدهاند، ازجمله رییس اداره ارشاد خراسان رضوی.
در فیلمهایی که آن زمان از مرکز خرید چند طبقه سلمان در مشهد منتشر شد، مردم دور تا دور سالن در طبقات مختلف ایستاده بودند، اجرای موسیقی را تماشا میکردند و فیلم میگرفتند. در گوشههایی از پاساژ هم شماری از دختران و پسران میرقصند.
آن زمان اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی از مسوولان مرکز تجاری سلمان شکایت کرده و آنها را متهم کرده که به تعهدات خود عمل نکردهاند.
جمهوری اسلامی و «رقص»
حکومت برآمده از انقلاب ۱۳۵۷، رقص را در فهرست «ممنوع» خود قرار داد و مراجع دینی شیعه در فتواهای متعدد خود، آن را «فعل حرام» و «شهوتانگیز» معرفی کردند. ازجمله به فتوای رهبر جمهوری اسلامی، رقص «مطلقا حرام» است. طبق فتوای «علی خامنهای»، «اگر رقص بهگونهای باشد که شهوت را تحریک کند، حرام است و در رقص حرام هم فرقی میان زن و مرد نیست.»
دیگر مراجع تقلید شیعیان نیز در مورد رقص نظرات مشابهی دارند و تنها برخی از آنان رقص زن برای شوهرش را جایز میدانند.
ازاینرو بود که رقص از دایره هنرهای مورد حمایت نهادهای فرهنگی و هنری خارج شد. اگرچه برخی از انواع رقصهای محلی به فراخور فرصت تنفس یافتند، البته با نام حرکات موزون. رقص اما به معنای خالص هنری آن همچنان پس از گذشت چهل و چند سال ممنوع است و جنگ جمهوری اسلامی با آموزشدهندگان این هنر و رقصندهها، هرگز روی آتشبس به خود ندیده است.
در طی سالهای پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، بارها رقصندهها و مربیان این هنر بازداشت شدند و مکانهای آموزش رقص بسته شدند. نبرد جمهوری اسلامی با زنان، رقص، شادی و زندگی اگرچه ادامهدار است و حاکمیت قصد عقبنشینی در مقابل حق شهروندان در انتخاب سبک زندگیشان را ندارد، اما شهروندان نیز مبارزه را به صحنه زندگی کشانده و از هر شیوه برای «خود» بودنشان استفاده، و حکومت را مغلوب خود میکنند.
از: ایران وایر