سایت ملیون ایران

گفت‌و‌گوی اکبر کرمی برنامه پشت عینک دیگران با حمید آصفی: ژاندارک‌ها ی ایران 

ژاندارک‌ها ی ایران #اکبرکرمی#نیلوفرحامدی#حمیدآصفی#پشت‌عینک‌دیگران#سپیده‌قلیان#سپیده‌رشنو#الهه‌‌محمدی

 

ژاندارک‌ها ی ایران آیا نرگس، نسرین، الهه، نیلوفر، سپیده و … ژاندارک‌ها ی ایران هستند؟ هر چه آلت‌ها ی فعل رهبر در شورای نگهبان صافی‌ها ی نظارتی، گزینشی و سرکوب خود را تنگ‌تر می‌کنند، اصلاح‌طلبان صندلی‌طلب خود را نازک‌تر می‌کنند، که مبادا از آن نگذرند؛ (در کله‌ها ی این سیاست‌ندارها چه می‌گذرد؟)

اما این ژاندارک‌ها، این زنان شجاع، که قطب‌نما ی دکرگونی در ایران هستند، این کاشفان فروتن شوکران در برابر زندان‌بان خود ایستاده اند، و سرخم نمی‌کنند؛ هرچه او بیش‌تر تندی می‌کند و گشاده‌دستانه‌تر سرکوب، سرب و سانسور را توزیع می‌کند، آن‌ها هم ایستاده‌گی خود را استوارتر و زنانه‌گی خود را برجسته‌تر می‌کنند؛ و دلیری‌شان شکوه‌مند تر می‌شود. (همه ی جایزه‌ها ی جهان در برابر شجاعت ژاندارک‌ها ی ایرانی شرمنده و آب می‌شود.)

در هفته‌ ی گذشته، آزادی گذرا ی الهه ی محمدی، نیلوفر حامدی و سپیده رشنو از زندان ولی‌فقیه، بسیار خبرساز شد. این زنان شجاع پس از آزادی در برابر زندان‌بانان خود سرفراز ایستاد‌ه‌اند و از پوشش اجباری سرباز زد‌ه اند؛ تا آن‌جا که گزارش‌هایی بر گشودن پروند‌ها و اتهام‌هایی تازه برای آنان به‌گوش می‌رسد. این شجاعت و دلیری از کجا می‌آید؟ و چرا سیاست‌ندارها از آن بی‌بهره‌اند؟

آیا جنبش زن، زنده‌گی، آزادی هنوز نفس می‌کشد؟ و زیر پوست شهر می‌دود؟ آیا ما در فاصله ی برآمدن موج دیگری از جنبش شکوه‌مند زن، زنده‌گی، آزادی هستیم؟و آیا زنان و سرکوب آن‌ها که زمانی مزیت نسبی اسلام‌گراها بود، و اسلام‌گراها را با سنت‌گراها و سنتی‌ها هم‌پوشان می‌کرد، اکنون و با دگرگونی‌ها ی جدید به آخر خط رسیده است؟ و می‌رود که طومار حجاب اجباری را بپیچد و اسلام سیاسی را به آخر خط برساند. آیا اسلام سیاسی در چمبره ی ایستاده‌گی زنان و شکوه باورناپذیر آنان گرفتار آمده است؟ و سرانجام از نفس و از پا خواهد افتاد؟ از این دختران بالابلند و شگفتی‌ساز چه می‌توان آموخت؟ آیا مدرنیته و مدنیت جدید در دامن زنان ایران قرار گرفته است؟

خان نخست آزادی در ایران کجاست؟ و گذار به دمکراسی در ایران چه نسبتی با گذار از سنت دارد؟ راه‌ها و چاه‌ها کدام اند؟ ایران به کجا می‌رود؟ حکومت سرکوب و سرب در پی چیست؟ از این بی‌دادگاه‌ها ی فرمایشی و هزینه‌ها ی انبوه آن، چه میوه و هوده‌ای خواهد رست؟ سیاست‌ورزی در این زمین ‌تنگ، سنگ‌لاخ و پرهزینه چه‌ امکان‌ها و ناامکان‌هایی را می‌آفریند؟ این همه و بیش‌تر را با حمید آصفی عزیز روزنامه‌نگار و سیاست‌مدار جمهوری‌خواه، ساکن در ایران و خواهان رعایت مناسبات دمکراتیک و استانداردها ی حقوق بشر در میان گذاشته‌ام و پاسخ‌ها ی او را پالیده‌ام. با مهربانی، پسند (سابسکرایب) و بازخوردها ی خود این پرسش را روزآمدتر و‌ پاسخ‌ها را ژرف‌تر کنید.

۲۱ ژانویه ۲۰۲۴ 

 

خروج از نسخه موبایل