دیدگاه «کانون علوم اداری ایران»
با حضور استاد فریدون مجلسی
همزمان با سالگرد فقدان دکتر محمد مصدق این چهره راستین ملت:
نسل ما که شناختی از همت و غیرت شادروان «مصدق رهبر فرزانه وطنمان» دارد در حال خروج است و نسلهای جدید برایشان مبحثی تاریخی در حد سلجوقیان و صفویه.
استدلال حقوقی در مدافعات مصدق درباب اینکه مگر شاه می تواند هروقت بخواهد اعلان جنگ دهد و هروقت بخواهد اعلام صلح کند به مبارزه او رنگ جنگ قدرت و دموکراسی خواهانه می دهد …….که فراتر از مأموریت او درباب رهبر نهضت ملی برای ملی کردن نفت است.
اتفاقا بسیاری از نسلهای کنونی که شناخت لازم از «تز» او ندارند، در اثر بلایی که نظام کنونی بر سرشان آورده احساساتی «نوستالژیک» نسبت به پهلوی دارند و انتقاد از آن برایشان ناگوار است!
نسبت به ستایش های شعاری هم واکنش مطلوب ندارند.
نسل کنونی نیاز دارد که متون تاریخی آگاهی دهنده باشد – مثلا :
۱. چگونه شادروان برآمد و مطالبه ملی کردن نفت برای چه بود و چرا مصدق رهبر آن شد؟
۲. آیا آن نهضت با حذف مصدق شکست خورد و باطل شد یا زنده ماند؟
پاسخ یک :
۱. پس از تبعید رضاشاه و برچیده شدن شیوه های دیکتاتوری او، جانشینی دولتهای اعتدالی و دموکرات و برقراری نسبی آزادیهای قانونی، مردم به دلائل گوناگون از کشف حجاب، نظام آموزشی برای دختران گرفته تا سرکوب عشایر، سربازی تا غصب املاک و سلب آزادیهای مدنی نسبت به رضاشاه عقده گشایی کردند و مصدق به عنوان رجلی خوشنام که به پایداری در مقابل سلطنت رضاشاه شهرت داشت و تازه از بند تبعید او آزاد شده بود ….در انتخابات مجلس شورای ملی وکیل اول تهران شد.
مجلس و دولت متوجه بودند که به تازگی در کشورهای دیگر قراردادهای نفتی با آمریکا بر پایه ۵۰-۵۰ شده بود و نسبت به سهم ۱۶ درصدی خودشان در سودی که مالیات آن هم به انگلیس پرداخت میشد، احساس غبن میکردند!
نفت تنها منبع درآمد ارزی و ابزار توسعه ایران بود و تعدیل قرارداد در ۱۳۱۲ با افزوده شدن مبلغی بعنوان حقوق مالکانه سهم ایران به حدود ۲۵ درصد یعنی کمتر از نصف نرخ جهانی میرسید…..
مجلس به رهبری مصدق خواهان پایان دادن به آن قرارداد غیرمنصفانه برپایه هنجارهای بازار جهانی در قالب ملی کردن بود
در حالی که دولت دنبال مذاکره برای افزودن بر سهم ایران و تعدیل همان قرارداد با سهم سودی عادلانه تر …
دولت انگلیس به استناد قرارداد رسمی و سرمایه گذاریهای خود در آبادان و مراکز نفتی با تعدیل به نرخ جدید جهانی موافقت نمی کرد.
مصدق به استناد حق قانونی دولتها در ملی کردن صنایع که خود انگلیس مبدع آن، مدافع ملی کردن بود.
خاطرات تلخ ایرانیان از سودجویی های انگلیس و حتی رفتارهای تبعیض آمیز و اهانت آمیز در شرکت نفت، چنان شور و هیجانی پدید آورد که در آن جو جهانی «حرکت ضد استعماری» از مرزهای ایران فراتر رفت و کشورهای استعمار زده جهان را به هیجا ن آورد.
قانون ملی کردن نفت با هدایت رهبر ملی در مجلس تصویب شد و دو ماه بعد نخست وزیری و اجرای آن قانون به خود ایشان واگذار و بیدرنگ خلع ید انجام و با شور هیجان بسیار، مدیر انگلیسی در آبادان از دفترش اخراج شد.
شکایت انگلیس از ایران به شورای امنیت سازمان ملل و دادگاه لاهه … به حمایت جهانی از ایران افزود و مصدق در بازگشت از نیویورک – در توقف در قاهره همچون قهرمانی ملی و جهانی با چنان استقبال پرشور هیجانی از سوی ملت مصر مواجه شد که نخست وزیر مصر را در «توقفی ترانزیتی» به دیدار او کشاند و خیابان مصدق در قاهره را به نام او ثبت کرد.
عبدالنا صر رهبر مصر نیز ملی کردن کانال سوئز را ملهم از مصد ق دانست.
متأسفانه دولت انگلیس برای توافقی در استخراج و تصفیه نفت ملی ایران سازگاری نشان نداد و پس از شکست در دادگاه لاهه با مراجعه به دادگاه های محلی مانند عدن از صدور اندک نفتی که تولید آن در توان فنی ایران بود نیز جلوگیری کرد.
ممانعت انگلیس منجر به اتخاذ سیاست مقاومتی «افتصاد بدون نفت» شد و بهانه هراس از قدرت حزب توده و استیلای شوروی بر ایران در آن جو جنگ سرد، انگیزشی در نظامیان پاکسازی شده بوجود امد و با جلب حمایت شاه کودتای ۲۸ مرداد رخ نمود.
پاسخ ۲ :
کودتای ۲۸ مرداد گرچه مصدق را از صحنه دور کرد اما شکست تلاش ملی او محسوب نمیشود……
اولا / ملی کردن نفت علاوه بر استیفای حقوق ملی در مقابله با یک قرارداد استعماری – برای نخستین بار پس از قرارداد اهانت بار ترکما نچای و خود باختگی ملت، با ایجاد وحدتی ملی به ایرانیان احساس سربلندی و هویتی آبرومند بخشید.
ثانیا / حتی دست آوردهای بعدی نفتی ایران در قالب قراردادهای پیمانکار و بالاتر بردن سهم سود از روالهای جاری و کسب امتیازات از اوپک تا توانمندی در اختیار کرفتن کل مدیریت تولید، پالایش، صدور و افزودن صنایع پتروشیمی را باید در بستر همان قانون «ملی کردن نفت در راه سعادت ملت» یافت ….
فارغ از هرگونه مجادله، نقد و انتقاد خصومت انگیز تاریخی، بروان مصدق همزمان با ۵۷ مین سالگرد وفات او درود فرستاد **و خوشبینانه امید داشت : حکومت با گردامد ن دوستان، هواداران و پیروان راستین این چهره ملی در روز ۱۴ اسفند در پیش برخلاف سالیان متمادی…. با ایجاد موانع در مسیر و آرامگاه اوبروال عادت شده …..
عرض خود نبرده زحمت دوستان او را ایجاد نکند ……