سایت ملیون ایران

نوروز در جوامع اقلیت؛ دشواری پاسداری از یک آیین باستانی

این نوشته درباره دشورای‌های پاسداری از میراث باستانی نوروز و این جشن در جوامع اقلیت است.

***

نوروز،‌ جشن نو شدن سال ایرانی در هر نقطه از ایران و جهان به شیوه متفاوتی برگزار می‌شود. ناملایمات و تبعیض‌های تاریخی که به خصوص بر جوامع اقلیت روا داشته شده، باعث شده در بعضی مناطق، نام این آیین یا زمان آن تغییر کند. اما نقطه مشترک همه آنها، جشن آغاز بهار و زنده شدن طبیعت است که به خصوص در زندگی کشاورزی گذشته دلیل مضاعفی برای جشن گرفتن فراهم می‌کرده است.

در تمام طول تاریخ، برگزاری نوروز در میان اقلیت‌ها چالشی مضاعف به همراه داشته است. در شرایطی که حکومت مذهبی وقت (مثلا در ایران، پاکستان یا افغانستان) برنامه‌های مذهبی نسبت به آیین‌های ملی را در الویت‌ قرار می‌دهد، برگزاری نوروز که آیینی همراه با شادمانی است، به مراتب دشوارتر هم هست.

حمله سپاه اسلام به ایران؛ تغییر بزرگ نگهداری حساب و کتاب نوروز

نوروز ایرانی از نظر نجومی در زمان اعتدال بهاری در نیمکره شمالی زمین قرار می‌گیرد که یکی از چهار نقطه مهم در حرکت زمین به دور خورشید محسوب می‌شود.

دایره‌البروج- سال نوی خورشیدی در زمان رسیدن نیمکره شمالی به نقطه اعتدال بهاری تحویل می‌شود

تعیین زمان دقیق برگزاری جشن نوروز یکی از چالش‌های مهم ستاره‌شناسان و دانشمندان بوده است. تعیین زمان دقیق برآمدن آفتاب و پایان روز،‌بعد از آن محاسبه زمان دقیق گردش کامل زمین به دور خورشید که در محاسبه روز اول نوروز نقش تعیین‌کننده‌ای دارد.

کسانی که در رصدخانه‌های ایران به بررسی وضعیت آسمان و حرکت ستاره‌ها مشغول بودند و از ساز و کار دستگاه‌هایی مثل اسطرلاب، زاویه و زیج سردر می‌آوردند، از طبقه مرفه‌ جامعه مثل موبدان بودند که با حذف یا در مضیقه قرار گرفتن‌شان، امکان نگه داشتن حساب و کتاب تقویم از دست رفت. در سده‌های بعد که جامعه زرتشتیان و موبدان در گروه اقلیت قرار گرفتند، جشن‌های ایرانی به فراموشی سپرده شد و محدودیت‌ها روش برگزاری نوروز را نیز دگرگون کرد تا جایی که به عنوان مثال در میان زرتشتیان کشور هند، نوروز پارسی به عنوان یک جشن دست‌چندم از نظر اهمیت قرار می‌گیرد.

نوروز جشن سال نوی ایرانی است و طبیعتا زرتشتیان یکی از برگزارکنندگان اصلی این جشن هستند. بعد از حمله سپاه اسلام به ایران، سوزاندن کتابخانه‌ها،‌ جنگ‌های پی‌در‌پی بخشی از آن‌چه در گذشته وجود داشت را دستخوش فراموشی کرد. در چنین فضایی، برگزاری جشن نوروز هم کم‌وبیش فراموش شد. 

تا پیش از این حمله، در تقویم ایرانی حساب سالهای کبیسه هر ۱۲۰ سال یک‌بار نگه داشته می‌شد و به جای این‌که هر ۴ سال یک روز به ماه آخر اضافه شود، هر ۱۲۰ سال، یک ماه به تقویم اضافه می‌شد.

نگه داشتن حساب و کتاب ایرانی بخشی از کار رصدی محسوب می‌شد که در انحصار بزرگان قوم و موبدان بود. در شرایط جدید که آثار مکتوب از دسترس خارج شده و اغلب افراد تحت فشار یا کشته شده‌ بودند، نگه داشتن حساب و کتاب تقویم ایرانی و ماه‌های کبیسه جزو الویت‌ها نبود و به کنار گذاشته شد.

مناطق کوهستانی شمال ایران از جمله جاهایی بودند که نگه داشتن حساب و کتاب تقویم و به تَبَع آن،‌ جشن‌های ایرانی فراموش شد. از طرفی، با افزایش فشارها، بخش دیگری از ایرانی‌ها به سرزمین‌های شرقی و شبه‌قاره هند مهاجرت کردند و پیش از پذیرفته شدن در جامعه هند در کوهستان‌های این کشور زندگی می‌کردند که امکان تبادل و ثبت اطلاعات، رصد آسمان و نگهداری حساب و کتاب ماه و سال را ناممکن و دشوار کرده بود.

تداوم چنین شرایطی باعث شد که، مناسبت‌های ایرانی چند ماه دیرتر از زمان نجومی آن یعنی اعتدال بهاری جشن گرفته شوند و شیوه برگزاری آن در هر منطقه‌ای با دیگران متفاوت باشد.

نوروز پارسی هندی؛ دو نوروز در یک سال

نوروز پارسی یکی از جشن‌هایی است که در میان زرتشتیان ساکن هندوستان جشن گرفته می‌شود. این افراد بازمانده مهاجرتی هستند که بعد از حمله سپاه اسلام به ایران ناچار به مهاجرت شدند. آرام آرام به مرزهای جنوبی و شرقی ایران کوچیدند و گروهی از آنها به هندوستان (منطقه‌ای که به نام گجرات شناخته می‌شود) ساکن شدند. 

اقامت در ایالت گجرات به موافقت مهاراجه هند وابسته بود که با مذاکرات زیادی که چند سال طول کشید،‌ امکان‌پذیر شد.  در طول این مدت، زرتشتیان مهاجر (که بعدها به پارسی‌ها معروف شدند)، در دامنه کوه‌ها و غارها زندگی می‌کردند و موبدان – که پیش از این،‌ رصد آسمان و نگه داشتن حساب و کتاب تقویم جزو دلواپسی‌هایشان بود- انرژی‌شان را صرف مذاکره با حکومت وقت هند و نگه‌داری از آتش مقدس می‌کردند.

همین مسائل باعث شد که نگه داشتن کبیسه جزو الویت‌های جامعه اقلیت نباشد و نوروز به جای اول فروردین،‌۲۰۰ روز بعد و در ۲۶ مرداد ماه (۱۶ آگوست) جشن گرفته شود.

 کسانی که تقویم را بدون احتساب کبیسه در نظر می‌گیرند و نوروز را در میانه تابستان برگزار می‌کنند،‌ از تقویم موسوم به «شاهنشاهی» استفاده می‌کنند که به زمان تاج‌گذاری یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی و آخرین باری که کبیسه رعایت شد، برمی‌گردد. 

پارسیان (زرتشتیان هند) در نوروز به زیارتگاه‌های شهرشان می‌روند که با طرح‌های ایرانی تزیین شده است

این جشن اکنون به دو نام «جشن سال نوی پارسی»، «نوروز شاهنشاهی» و «ناوروز» (نوروز با املایی متفاوت) در میان پارسیان شناخته شود. 

سفره نوروزی یک خانواده پارسی (زرتشتی هندی)

به جز این،‌ پارسی‌های هند یک بار دیگر هم نوروز را جشن می‌گیرند؛‌ در روز ۲۱ مارس یا اول فروردین خورشیدی و اسمش را «نوروز جمشیدی» می‌گذارند. 

مراسمی که در این حین برگزار می‌شود،‌ کم و بیش مشابه نمونه ایرانی است؛ شامل دید و بازدید، حضور در آتشکده شهر و خوردن خوراک‌های سنتی پارسی که طعمی ایرانی- هندی دارد. یکی از انواع خوراکی‌هایی که در بین پارسی‌ها رایج است؛ آلبالو پلو است که سیب‌زمینی سرخ کرده و فلفل سرو می‌شود.

مراسم خاص زرتشتیان؛ جشن استقبال از نوروز

زرتشتیان ایران هم هرچند نوروز را به شکل کلی آن، مثل بقیه مردم ایران جشن می‌گیرند اما در برخی جزئیات- به خصوص پیش از آغاز سال نو- تشریفاتی را رعایت می‌کنند که مختص آنهاست.

به جز آداب کلی نوروز مثل هفت‌سین و دید و بازدید؛ این مراسم در هر منطقه‌ای از ایران به شیوه متفاوتی برگزار می‌شود. در میان اقلیت‌های دینی ایرانی نیز مراسمی در استقبال یا پس از نوروز وجود دارد که، در بقیه اقوام دیده نمی‌شود.

تش‌بوم (آتش بر بام)‌ یکی از آیین‌هایی است که توسط زرتشتیان و اهالی کردستان در آستانه نوروز برگزار می‌شود. در شب پیش از سال تحویل،‌ بنا به یک آیین قدیمی در بالای پشت‌بام‌شان آتش روشن می‌کنند تا روح درگذشتگان را بدرقه کنند.

براساس باورهای زرتشتی، روح و روان افراد بعد از فوت‌شان از بدن جدا شده و به آسمان می‌رود اما در آستانه نوروز به زمین برگشته و به خانه نزدیکان‌شان سر می‌زنند.

آیین تش‌بوم در روستای مزرعه‌کلانتر یزد- عکس: امرداد

به همین دلیل، چند روز پیش از سال نو با دود کردن اسفند و کندر از روان درگذشتگان استقبال می‌کنند و اگر چند هفته قبل از آغاز سال نو به محله‌های زرتشتی‌نشین در شهرها بروید، بوی اسفند و کندر را در سراسر محله احساس خواهید کرد.

در آخرین شب از سال کهنه،‌ آتشدان‌های کوچک اسفند و کندر به پشت‌بام رفته و هرکس در خانه خودش آتش کوچکی را روشن می‌کند تا روان درگذشتگان را به سوی مقصد ابدی بدرقه کنند.

چند روز پیش از آغاز سال نوی خورشیدی نیز در مراسمی به نام «گهنبار» مردم محصولات کشاورزی، خشکبار و… را بین نیازمندان و مردم شهر تقسیم می‌کردند که امکان برگزاری نوروز برای همه به طور یکسان فراهم باشد و آذوقه مردمی که شرایط معیشتی مناسبی نداشتند،‌ تا مدتی تامین شده باشد. این رسم در حال حاضر در افغانستان و تاجیکستان هم با نام‌های دیگری اما با همین انگیزه برگزار می‌شود تا همه بتوانند در نوروز شاد باشند و آن را برگزار کنند.

سفره نوروزی زرتشتیان (به جز هفت چیدنی معمول ایرانی)‌ از المان‌هایی تشکیل شده که نماد هفت امشاسپندان یا هفت صفت خداوند هستند. این صفات مثل نیک‌اندیشی، جاودانگی و نور در جهان مادی نیز به عنوان نگهبان آفریده‌های سودمند مثل جانوران، خاک، آب و آتش طبقه‌بندی شده‌اند. نمادهایی که زرتشتیان در خوان نوروزی می‌گذارند، به این ترتیب هستند: 

کتاب مقدس (خرده اوستا) به نشان اورمزد،‌ تخم‌مرغ و شیر به نشانه «وهمن امشاسپند» یا نیک‌اندیشی که در جهان مادی فرشته نگهبان جانوران سودمند است،‌ شمع یا چراغ روشن به نشان اردیبهشت امشاسپند که در جهان مادی نگهبان آتش مقدس است،‌ سکه و کاسه فلزی با آب، آویشن و انار به نشانه «شهریور امشاسپند»،‌ نگهبان فلزات در جهان مادی، سفره سبز نماد سپنته‌آرمیتتی، نگهبان زمین‌های سودمند در جهان مادی، آب، نماد خورداد امشاسپند، نگهبان آب‌های پاک و سبزه یا برگ درخت همیشه سبز، نماد امرداد امشاسپند، نماد بی‌مرگی و جاودانگی.

یک نمونه سفره نوروزی زرتشتی

به جز این، زرتشتیان در سفره نوروزی کاهو و نان و پنیر می‌گذارند که نشانه‌ای از برکت در زندگی است. همچنین، مخلوطی از هفت میوه خشک شده شامل کشمش، سنجد، پسته، فندق، بادام، گردو و نخود می‌گذارند که «لرک» (به ضم لام) نام دارد و در همه سفره‌های آیینی گذاشته می‌شود.

نوروز تابستانی در دیلمان

منطقه دیلمان در شمال ایران، جزو مناطقی بود که از حمله سپاه اسلام به ایران آسیب‌های جدی دید که از جمله آن، فراموش کردن نگهداری از حساب و کتاب سالهای کبیسه توسط موبدان و دانشمندان زمان است؛ مشکلی که در مورد زرتشتیان هجرت کرده به هندوستان هم وجود داشت. 

نوروزبل گیلانی

بنا به روایاتی که در میان مردم گیلان نقل شده‌، فراموشی کبیسه تا تاریخ ۹۳۴ هجری قمری و تا زمان شاه طهماسب صفوی ادامه داشته است. از آن زمان به بعد‌، تقویم جدیدی موسوم به «آفتو شمار» (آفتاب‌شمار) پدید می‌آید که براساس آن،‌ جشن آغاز سال نوی دیلمی موسوم به «نوروز بل»‌ در منطقه دیلمان شامل سرزمین‌های بین سپیدرود در غرب و شیرود در شرق گیلان برگزار می‌شده است.

روش برگزاری نوروزبل با آن‌چه در ایران سراغ داریم – مثل انداختن سفره نوروزی یا دید و بازدید – متفاوت است. مردم با روشن کردن آتش در ارتفاعات نوروزبل را در اولین روز سال نوی گیلانی برابر با ۱۷ مرداد در اولین روز از اولین ماه دیلمی برگزار می‌شود.  

افغانستان، پاکستان و تاجیکستان؛ پاسداری از نوروز در شرایط خاص

نوروز در همسایه‌های ایران هریک به طریق برگزار می‌شود که با آن‌چه در سرزمین مادری گذشته، تفاوت‌ها و شباهت‌هایی دارد. در پاکستان جشن نوروز توسط اقلیت کم‌تعداد پارسی (زرتشتیان هندوستانی‌تبار)‌ با همان شیوه‌ پارسی یعنی دو نوروز جمشیدی و نوروز شاهنشاهی برگزار می‌شود. 

در افغانستان نیز شهر مزار شریف یکی از محل‌های اصلی برگزاری جشن نوروز در سالهای گذشته بوده است. با وجود اینکه برگزاری نوروز در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی و طالبان نوروز ممنوع یا محدود بوده،‌ مردم تلاش کرده‌اند تا این آیین کهن را با برنامه‌های متعددی برگزار کنند. 

نوروز در افغانستان به خصوص از طرف قوم هزاره و در شهر مزار شریف و زیارتگاه سخی در شهر کابل جشن گرفته می‌شود و در دولت پیشین افغانستان، دولتمردان هم در آن حضور داشتند و مراسم گسترده و پرجنب‌وجوشی درباره آن برگزار می‌شد. در دولت پیشین افغانستان اول ماه حمل یا فروردین به عنوان سال نو و نوروز و روز دوم به عنوان جشن دهقان تعطیل بود.  جشن‌هایی در شهر مزارشریف، مرکز بلخ در شمال افغانستان و همچنین در کابل و دیگر شهرها برگزار می‌شد. روز سوم حمل/فروردین نخستین روز تحصیلی سال بود.

نوروز در مزارشریف افغانستان پیش از حمله طالبان با حضور مقامات دولت جشن گرفته می‌شد

امسال و در نوروز ۱۴۰۳ طالبان تعطیلات رسمی نوروز را برداشته و برگزاری جشن نوروز را به دلایل مذهبی ممنوع اعلام کرده است. در عین حال، اولین روز فروردین را آغاز تحصیلی اعلام کرده است.

نوروز امسال در افغانستان در خانواده‌ها با پختن سمنو (سمنک در زبان محلی)، تهیه میوه (هفت میوه) از آیین‌های نوروزی است که طبق گزارش‌های محلی به نظر می‌رسد با وجود حضور سرسختانه طالبان، در سطح خانواده‌ها در حال اجراست. 

زیارت سخی و برافراشتن جهنده (بیرق و علم) در زیارتگاه‌ها – از جمله سخی در کابل- از جمله آیین‌های دیگری است که همزمان با نوروز در میان مردم رواج دارد و امسال نیز برگزار شده است.

نوروز در تاجیکستان به شکل یک جشن ملی برگزار می‌شود

در تاجیکستان تحت سلطه شوروی، برگزاری نوروز ممنوع شده بود اما امروز شرایط بهتری را تجربه می‌کند و نوروز – در کنار بسیاری جشن‌ها و آیین‌های دیگر مثل جشن سده- با حمایت دولت تاجیکستان و در سطح ملی برگزار می‌شود. امام‌علی رحمان، رییس‌جمهور این کشور نیز طی حدود یک دهه اخیر بر توجه ویژه کشورش به نوروز گفته و این‌که، اول فروردین و اولین روز نوروز باید به عنوان آغاز سال تاجیکستان در نظر گرفته شود. سمنو پزی (سومنک‌پزی در زبان محلی) از جمله مراسم ثابت نوروزی است که به جز ایران در افغانستان هم رواج دارد.

مراسم دیگری مثل گل‌گردانی، جشن حوت و بلبل‌خوانی که از آیین‌های ویژه‌ای هستند که پیش از نوروز برگزار می‌شوند.

اولین نوروز همگانی بعد از جنگ و داعش در کردستان عراق

نوروز در میان اهالی کردستان بزرگترین جشن همگانی است که آن را در فضای همگانی، با شادی و رقص جشن می‌گیرند؛ اتفاقی که در زمان حکومت صدام حسین با ممنوعیت مواجه شده بود و  جنگ با داعش و شیوع کرونا برگزاری آن را دشوارتر از قبل کرده بود، در سال ۱۴۰۳ از سر گرفته شد. 

یکی از آیین‌های نوروزی در کردستان عراق روشن کردن مشغل آتش مقدس در مکانی مرتفع است؛ مراسمی که امسال در شهر آکره برگزار شد. در کردستان ترکیه و به ویژه در شهر دیاربکر و همچنین در روژآوا و حتی دمشق، پایتخت سوریه در سال‌های اخیر این مراسم با حضور میلیونی انجام می‌شود. 

آیین روشن کردن مشعل نوروزی در کردستان عراق پس از سالها وقفه انجام شد

استان‌های کردنشین از جمله کردستان و کرمانشاه و هم‌چنین اورامانات این مراسم را پیش از آغاز نوروز برای استقبال از این پراهمیت‌ترین عید برای ملت کرد فارغ از مذهب‌شان برگزار می‌کنند. 

آتش‌افروزی نوروزی در اماکن عمومی، چنان‌که پیش‌تر گفته شد در نوروزبل ایرانی نیز وجود داشته اما به جز این، در میان کلدانیان و آشوریان نیز دیده می‌شود. این مراسم با نام عید اکیتو یا خاب نیسان در دوازدهمین روز بهار انجام می‌شود و قدمتی به درازای تاریخ میان‌رودان و بیش از هفت هزار سال دارد. 

دشواری نگهداری از نوروز نیاکانی برای اقلیت‌ها و مهاجران

نوروز و برگزاری آن،‌ در طی سالیان گذشته، در ایران و کشورهایی که آن را جشن می‌گیرند، بیشتر از آن‌که صرفا یک جشن باشد، نوعی نماد همبستگی انسان‌ها و اقوام با یکدیگر بوده است. 

در طول تاریخ، زمانی که حکومت‌های افراطی سرکار آمده‌اند، نگاهبانی از نوروز برای مردم اهمیت پیدا کرده است و آن را – هرچند با تغییر در روش برگزاری جشن گرفته‌اند. این رخداد برای جشن‌های دیگری مثل سده و تیرگان هم رخ داده اما به نظر می‌رسد نوروز تنها موردی باشد که به جز آیین‌ برگزاری، نامش هم در پهنه‌های جغرافیایی متعدد، ثابت باقی مانده است.

خروج از نسخه موبایل