سایت ملیون ایران

ادبیات فارسی در تبعید؛ نگاهی به ۱۰ اثری که در سال ۱۴۰۲ خارج از ایران منتشر شدند

 

  • نویسنده,بی‌تا ملکوتی
  •  بی بی سی فارسی

از شروع اعتراضات مردمی به کشته شدن مهسا امینی در شهریور ۱۴۰۱، می‌شود تغییراتی را در سویه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه‌ی ایران و حتی ایرانیان مقیم خارج از ایران دید. یکی ازآنها پررنگ شدن نقش ناشران خارج از ایران در معرفی و شناخت ادبیاتی است که قصد دارد بدون طی کردن مراحل گرفتن مجوز از وزارت ارشاد و در حقیقت، بدون سانسور منتشر شود.

توجه هر چه بیشتر نویسندگان، مخاطبان و دوستداران ادبیات به آثاری که از قیچی سانسور در امان مانده اند، سبب شده که ناشران خارج از ایران نیز فعال‌تر شوند و برای انتشار آثار وسواس بیشتری به خرج دهند. و نتیجه‌ این حرکت، آثاری است با کیفیت مطلوب و خواندنی، در این یادداشت نگاهی کوتاه داشته‌ایم به ده کتاب مطرحی که در سال ۱۴۰۲ توسط ناشران خارج از ایران منتشر شده‌اند.

مرثیه‌ای برای گل‌های پژمرده، بکتاش آبتین، نشر باران

منبع تصویر،BARAN

مجموعه شعر «مرثیه‌ای برای گل‌های پژمرده» مجموعه شعری از بکتاش آبتین، شاعر، مستندساز و زندانی سیاسی مطرح ایرانی است که در ۱۸ دی ۱۴۰۰ به علت عدم رسیدگی به موقع پزشکی و دیر رساندن او از زندان اوین به بیمارستان، جان باخت. این مجموعه شعر شامل شعرهایی از آقای آبتین، در دورانی است که در زندان بوده و بعد از درگذشتش، توسط افرادی که ناشر از آنها افرادی «شجاع و آزاده» نام می‌برد، برای نشر باران در سوئد فرستاده شده است.

از ویژگی‌های منحصر به فرد این کتاب این است که اشعار بکتاش آبتین با دست‌خط خود شاعر منتشر شده است. روی جلد این مجموعه شعر هم کلاژی اثر خودش. مجموعه شعر «مرثیه‌ای برای گل‌های پژمرده» اثری است در ستایش زندگی، آزادی و عشق و مرثیه‌ای برای رویاهایی که دست کم برای خالقش به حقیقت نپیوستند.

گفتم شاعرم

خندید و کف دستم را مهر زد

روی برگه‌ی اعزام به بیمارستان

افسر نگهبان

شغل‌ام را «آزاد» نوشته بود

خندیدم

چگونه یک زندانی

می‌تواند شغلش آزاد باشد؟

محبوبم به تو فکر می‌کنم

به تو، که می‌دانی شاعرم

و دوست داشتن تو

شغل تمام وقت من است»

محو شدگی، رها فرد، نشر مهری، لندن

منبع تصویر،MEHRI

«محو شدگی» نام رمان کوتاهی از رها فرد، نویسنده، نقاش و هنرمند اینستالیشن مقیم کاناداست که در سال ۱۴۰۲ توسط نشر مهری در لندن منتشر شده است.

این رمان کوتاه در ۱۷ فصل نگاشته شده و اولین کتاب نویسنده‌اش محسوب می‌شود.

خانم فرد در این رمان به زندگی یکی از مادران- همسران داغداری می‌پردازد که همسر و پسر نوجوان خود را در سرنگونی پرواز ۷۵۲ توسط موشک‌های سپاه پاسداران از دست داده است. زنی پیر و فرتوت، با زخم‌های عمیقی بر جان و روحش، که بعد از بیست سال از این اتفاق تلخ و دردناک از کانادا به ایران بازگشته است، زمانی که عدالت در مورد مسببان کشتار ۱۷۶ مسافر و خدمه این هواپیما اجرا شده است.

از ویژگی‌های مهم رمان این است که کل روایت در آینده اتفاق می‌افتد؛ آینده‌ای که به پیش‌بینی خالق داستان، جمهوری اسلامی ساقط شده و تمامی عوامل جنایت‌های رخداده، در دادگاهی عادل و بی طرف محاکمه شده‌اند.

نگاه نویسنده به ایران بدون جمهوری اسلامی، نگاهی است که کنجکاوی مخاطب را برمی‌انگیزد که چنین ایرانی چگونه است. دیگر ویژگی برجسته رمان پرداختن به عشق میان دو فرد سالمند است. اتفاقی که کمتر در ادبیات معاصر ایران شاهد بوده‌ایم. عشقی کهنه از زمان جوانی که بعد از گذشت حتی پنجاه سال، حتی ذره‌ای از آتش و التهابش کم نشده که چه بسا بیشتر شده است. دیگر ویژگی رمان نگاهی نو و قابل تعمل به اهالی بلوچستان ایران است.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم:

«زن نگاهش کرد، در این دو ساعتی که او را پس از سی‌وهفت سال می‌دید، این اولین بار بود که به او نگاه می‌کرد، برای اینکه به او نگاه کند. غم و صبری عمیق جای ظنز و بی‌خیالی ته چشمان آن جوان سال‌ها پیش را پر کرده بود. از نگاه دقیق و برتر زن، مرد گر گرفت، خواست در صف چک پاسپرت گمرک که ارام جلو می‌رفت، قدمی به جلو بردارد که نتوانست. در حالی که دستی به موهای خاکستری کم‌رنگش می‌کشید، سرش را پایین انداخت و لبخند محوی زد.»

ایران جان ماست، مجموعه داستانی از نویسندگان برگزیده مسابقه داستان‌نویسی نشر نوگام، لندن

منبع تصویر،NOGAAM

«ایران جان ماست» مجموعه داستانی است از ۲۲ داستان از ۲۲ نویسنده‌ای که در فراخوان مسابقه‌ داستان کوتاه به نام ایران جان ماست، شرکت کردند و برگزیدگان این مسابقه، از میان ۱۱۴ داستان فرستاده شده، آثارشان در یک مجموعه داستان کوتاه به همین نام منتشر شده است. در این فراخوان خطاب به نویسندگان جوان آمده است: «بگذارید از هر کجای این نقشه که هستیم، به دیار شما بیاییم و از دریچه‌ی داستان شما، یک‌بار دیگر ایران را ببینیم، بشنویم، حس کنیم و در آغوش بکشیم. از آفتاب و سایه، از باد و بارانِ آشنا. فریاد کنید: شما تنها نیستید، ما تنها نیستیم؛ ایران تنها نیست؛ ایران جان ماست!»

در این مجموعه داستان‌هایی از نویسندگان تازه کار منتشر شده است که هر کدام از یک منطقه ایران هستند. از سواحل لاجوردی دریای خزر تا کوه‌های برفی و بلند کردستان، از اتوبان‌های تهران تا دشت‌های کویری زاهدان، از روستاهای یزد تا کرانه‌های ارس.

هر کدام از داستان‌های کوتاه، نه تنها خواننده را با جغرافیا، فرهنگ و سنت‌های آن منطقه آشنا می‌کند، بلکه مخاطب را با گوشه‌ای از مشکلات و مصائبی روبرو می‌کند که مردمان آن منطقه به خاطر شرایط نابسامان اجتماعی و اقتصادی که بنیان آنها مربوط به بی‌تدبیری و بی‌کفایتی سیاسی در ایران است، روبرو هستند.

این مجموعه که به مبارزان راه «زن، زندگی، آزادی» تقدیم شده، سه داستان برتر نیز دارد که به ترتیب داستان اول «چمران رو بپیچ تو باقرخان» نوشته‌ی مریم کلهر؛ داستان دوم «دشت کمونیست‌نشین» نوشته‌ی علیرضا رضاپور و داستان سوم «بَفرین» نوشته‌ی ندا علیپور هستند.

این کتاب برای خوانندگان داخل ایران، نسخه رایگان الکترونیکی دارد.

قطار چهارشنبه‌ها، انیسا دهقانی، نشر ناکجا، پاریس

منبع تصویر،NAKOJA

«قطار چهارشنبه‌ها» نام رمانی است نوشته‌ی انیسا دهقانی که سال ۱۴۰۲ در نشر ناکجا در پاریس منتشر شده است.

این رمان داستان اتفاقات دردناک زندگی یک دختر بهایی فراری است که از بهمن ۱۳۵۷ شروع شده و تا به زمان حال ادامه دارد. داستانی که وامدار داستان واقعی خود نویسنده است. خانم دهقانی به علت بهایی بودن، از رفتن به دانشگاه محروم بوده و در دانشگاه زیرزمینی بهاییان تا مقطع کارشناسی ارشد در ایران درس خوانده است.

او که در مدتی در زندان وکیل‌ آباد مشهد زندانی و در انفرادی به سر برده، در هلند دکترا گرفته و در حال حاضر در بوستون آمریکا زندگی می‌کند.

رمان شامل پنج روایت از زندگی یک خانواده‌ی بهایی است، چهار روایت از اعضای خانواده و یک روایت از بازجوی خانواده. خانواده‌ای که به خاطر داشتن دین بهایی مورد شکنجه، زندان، از دست دادن شغل و تحصیل و در نهایت رانده شدن از وطن قرار گرفته‌اند.

این رمان چند صدایی، روایت داستان کسانی است که کمتر به زندگی سخت و پر از رنج آنها در ایران بعد از انقلاب پرداخته شده است. و شاید ویژگی مهم رمان «قطار چهارشنبه‌ها» همین باشد. روایت تاریخی نانوشته‌ای که در روایت‌های رسمی به صورت وارونه جلوه داده شده. روایت تعصب مذهبی و تاثیر آن بر زندگی انسان‌هایی که در نهایت قربانی این جهل و تعصب شده‌اند.

زمان «قطار چهارشنبه‌ها» بعد از رمان «گهواره‌ی دیو» نوشته امید فلاح آزاد که در سال ۲۰۱۳ در نشر ناکجا در پاریس منتشر شده، دومین رمانی است که به صورت مستقیم راوی زندگی مشقت‌بار بهاییان در ایران است.

در بخشی از این رمان آمده:

« دراز کشیدم. از پایین به ساقه‌های نازک و لرزان علف‌ها نگاه کردم. غلت زدم و کوچک شدم. کوچک‌‌تر شدم. غلت زدم. کوچک‌تر شدم. تا حد بلندترین علف‌ها کوچک شدم. تا حد علف‌های تازه روییده. غلت زدم. کوچک شـدم. تا حد موش‌های صحرایی. تا حد جیرجیرک‌ها، کفشدوزک‌ها. به هیچ چیز فکر نکردم جز علف و ساقه‌ی لرزان و نسیمی که ساقه‌ها را می‌لرزاند و پوست من را می‌لرزاند و حتی مژه‌هایم تکان می‌خورد و صدای آواز نسیم می‌آمد و ترانه‌ی سار‌ها و چکاوک‌ها. قصد داشتم آنقدر بمانم تا جهان به انتها رسد. عمر من تمام شود.»

مقامات متن، مرضیه ستوده، انتشارات آسمانا، کانادا

منبع تصویر،ASEMANA

«مقامات متن» نام رمانی از مرضیه ستوده، نویسنده و مترجم است که در سال ۱۴۰۲ توسط نشر آسمانا در تورنتوی کانادا منتشر شده است.

نشر آسمانا نشریه‌ایست که کار خود را از سال ۲۰۱۷ آغاز کرده و آنطور که خود ناشر می‌گوید آثاری در مورد پژوهش‌های تحقیقاتی پیشرو و مرتبط با دیاسپورا، و نیز آثار ادبی تجربی و به حاشیه‌رانده شده، منتشر می‌کند.

رمان «مقامات متن»، به موضوعی می‌پردازد که تا کنون در هیچ اثر ادبی فارسی به آن پرداخته نشده است. کشتار کودکان بومی در مدارس مذهبی کاتولیک در کانادا.

در سال ۲۰۲۱، خبر کشف چهار گور دسته جمعی در نزدیکی محل سابق چهار مدرسه شبانه‌روزی بومیان کانادایی جهان را تکان داد. گورهایی که نشان از کشته شدن صدها کودک بومی کانادایی بود. هدف این مدارس که حدود صد سال فعالیت داشتند و آخرین آنها در سال ۱۹۹۶ بسته شد، جذب کودکان بومی به فرهنگ غالب کانادایی عنوان شده است.

خانم ستوده روایت‌هایی از زندگی پناهندگان ومهاجرین ایرانی را به داستان دردناک کودکان بومی کانادایی گره زده و دیالوگی تاریخی بین این دو گروه برقرار کرده است و این تکنیک محتوایی و فرمی ویژگی برجسته‌ی رمان اوست.

در بخشی از این رمان آمده است:

«پاوواو، جایی‌ست که قلب‌های ما یکسان و با هم می‌تپد در هماهنگی با طبیعت، در جایی که به آن تعلق داریم. پاوواو، شفاست و روح در آن در آرامش است. شادی خالص است دایره‌ای از زندگی‌ست، جایی که خالق ما و طبیعت، در زمین ناشناخته‌ست اما به ما لبخند می‌زند. پاوواو، جایی‌ست که خانواده و دوستان گرد هم می‌آیند تا خالق را گرامی دارند. زیر تابش خورشید و صفای ماه‌تاب، پاوواو شفا دهنده‌ست، خود را به آن بسپار هماهنگ با جذر و مد دریا و بانگ خروش رودخانه و آبشار. پاوواو، راهی‌ست برای به یاد آوردن نیاکانی که در میان ما نیستند اما همیشه در قلب ما می‌مانند، راهی‌ست برای انعطاف پذیری همراه با استواری. پاوواو، نان و ذرت در سفره است. پاوواو، رقص دور آتش است، صدای طبل است؛ پر پرواز پرهای عقاب است، جرنگ جرنگ آذین‌ها و گرگر آتش است.»

نباید نوشته می‌شد، نباید نوشته می‌شد، کتاب دوم و سرخ در آغوش آسمان، انتشارات انجمن جانباختگان پرواز پی‌اس ۷۵۲، کانادا

منبع تصویر،PS752JUSTICE

انجمن جانباختگان پرواز پی‌اس ۷۵۲، اخیرا اقدام به انتشار سه کتاب کرده است که حاصل دوره‌های دوساله‌ی کارگاه خاطره نویسی است که ابتدا حامد اسماعیلیون، نویسنده و از خانواده‌ی جانباختگان با مادران داغدار راه اندازی کرده و در ادامه کارگاه دیگری را امیرحسن یزدانبد، نویسنده‌ی مقیم کانادا در همین رابطه برگزار کرده است که بیشتر هدف آن نوعی درمان و در عین حال حفظ خاطرات و داستان‌های شخصی این خانواده‌ها بوده است. این دو نویسنده در مدت دوسال خاطرات، دیده‌ها، شنیده‌ها، تجربیات، زیست و نوشته‌های بازماندگان را در مواجهه با فاجعه، جمع‌آوری و هدایت کرده و در نهایت یک کتاب به طور مشترک توسط هر دو نویسنده و دو کتاب به صورت مستقل توسط هر کدام منتشر شده است.

هر دو نویسنده تلاش کرده‌اند تا این سه کتاب در حد خاطره نویسی باقی نمانده و وجه ادبی آثار حفظ شود. این سه کتاب از طریق سایت آمازون کانادا نیز در قابل خریداری است.

در شروع کتاب «نباید نوشته می‌شد» چنین می‌خوانید:

این کتاب نباید نوشته می‌شد. پرواز پی‌اس۷۵۲ که ساعت شش و دوازده دقیقه‌ی صبح هجدهم دی ماه از فرودگاه بین‌المللی تهران برخاسته بود، باید ساعاتی بعد به سلامت در شهر کیف در اوکراین به زمین می‌نشست. باید مسافران آن پرواز به خانه‌ی خود می‌رفتند، پیش آن‌ها که دوست‌شان دارند و منتظرشان بودند. آن موشک‌ها نباید شلیک می‌شدند. اما شدند. بعد از آن موشک‌ها زندگی برای بسیاری از آدم‌ها دگرگون شد. خانواده‌های مسافران در فضای پیچیده‌ای از درد و رنج و خشم گرفتار شدند که با سیاست جهانی و روند قضایی در ایران و دنیای بین‌الملل گره خورده بود. این کتاب که نباید نوشته می‌شد حکایت رنج و مبارزه است. مبارزه با فراموشی و مبارزه با آن‌ها که دستور شلیک به هواپیمای مسافربری را صادر کردند.»

جشن جایی دیگر، داستان‌ها و مقامه داستان‌ها، رضا فرخفال، نشرمرداسپ، مونترال کانادا

منبع تصویر،نشر مرداسپ

«جشن جایی دیگر» مجموعه داستان‌ها و مقامه داستان‌هایی است که در ماه آخر ۱۴۰۲ توسط نشر مرداسپ در مونترال کانادا منتشر شده است.

رضا فرخفال مترجم و نویسنده قدیمی است که منتقدان ادبی از مجموعه داستان «آه استانبول» او به عنوان یکی از مهم‌ترین مجموعه داستان‌های کوتاه بعد از انقلاب یاد می‌کنند.

نویسنده در توضیح «مقامه داستان» می‌گوید: «ترکیبی است از صورت داستان کوتاه مدرن با مقامه که گونه یا ژانری از روایت در ادب کلاسیک فارسی و عربی بوده است. مقامه (جمع: مقامات) از “متفرعات فن قصص” است و هرچند درباره خاستگاه و صورت‌های آغازین مقامه در ادبیات عرب اختلاف نظر هست، اما تاریخ‌نگاران ادبی ابداع مقامه را آنگونه که ما امروز آن را به صورت نوعی قصه یا روایت می‌شناسیم، در قرن چهارم هجری، به بدیع الزمان همدانی نسبت داده‌اند که کتاب مقامات او اکنون در دست و مشهور است. در ادبیات فارسی و به زبان فارسی نخستین کسی که مقامه نوشت قاضی حمید الدین ابوبکر عمربن محمود بلخی در سده‌ی ششم هجری بود که کتابی از او با نام ” مقامات حمیدی” در دست است.»

در این مجموعه داستان، آقای فرخفال داستان کوتاه به معنی مدرن آن را با مقامه که برآمده از داستان به معنی کلاسیک آن است در هم آمیخته و تجربه‌ی جدیدی را پیش چشم مخاطبین جدی ادبیات گسترده است؛ آن چیزی که خود آقای فرخفال معتقد است: «حسن این صورت ترکیبی این بوده که می‌توان در آن برخلاف منطق گریزناپذیر داستان کوتاه به مفهوم نوین، زمان را لَختی از حرکت باز ایستاند و به زمان بی زمانی شعر نزدیک شد.»

زرتشتک سیستانی ۱۳ ساله: زاده و مرگ، آتفه چهارمحالیان، نشر آفتاب، نروژ

منبع تصویر،AFTAB

زرتشتک سیستانی ۱۳ ساله: زاده و مرگ»، نام مجموعه شعری است از آتفه چهارمحالیان که در سال ۱۴۰۲ توسط نشر آفتاب در نروژ منتشر شده است. این مجموعه شعر، اولین کتاب خانم چهارمحالیان است که در خارج از ایران منتشر شده.

آتفه چهارمحالیان شاعر و فعال حقوق کودکان، جزو شاعرانی است که صدای اعتراض و انتقادش نسبت به شرایط امروز ایران را می‌توان در اشعارش به وضوح دید. شعر او از جنس اعتراضی است که به سمت شعار نمی‌رود و وجه ادبی آن زیر سایه مضمون کمرنگ نمی‌شود.

او بعد از شروع جنبش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت شده و مدتی را در زندان اوین سپری کرد.

مجموعه شعر «زرتشتک سیستانی ۱۳ ساله: زاده و مرگ»، شعرهایی را در برمی‌گیرد که در ده سال اخیر توسط خانم چهارمحالیان سروده شده‌ و در بستری از زیست و تجربیات شخصی و اجتماعی او شکل گرفته‌اند. اشعار این مجموعه بازتابی از رویارویی شاعر با فاجعه‌ایست که موقع خواندن اشعار در ذهن مخاطب نیز بازسازی می‌شود. ناشر در توضیح این مجموعه شعر نوشته است: «بیان اعتراضی‌-‌توصیفی اتفاق‌ها از منظر ناظری آمده از فاجعه و فروباریده در آن، مخاطب را از درون می‌کاود تا گویی او را نیز همراه با خود به اندیشیدن، فریاد زدن، ایستادن و گریستن وادارد.»

نخستین شعر این مجموعه در بند ۲۰۹ زندان اوین در پاییز ۱۴۰۱سروده شده است:

«این زندان را با خودم می‌برم به دشت

از او می‌پرسم این غروب

شیون کدام شهر بر مطبخ جنازه سوخت؟

این گهواره را

که از استخوانم زده بیرون

می‌دهم بادها به دماوند ببرند

هوا را برایش از میان زوزه‌ها بیرون بکشند

و غبار قله‌ای را

که از لای سیم‌ها می‌بویمش

از روی چهره‌ی قبرها کنار بزنند.

امشب را با خورشید می‌خوابم

که از او شقایقی سوخته در گلوم

به درهای باز می‌گویم:

معشوق!

تا آن نفس که دیگر برف

روی صورتم آب نشود

تو اما ای میهن

به خون سلول‌ها بگو که دوام صبح‌اند

بگو هر چشمی بیدارتر بماند

شب تاریک‌تر می‌کوبد بر پلک‌هاش.»

آوای زاغ بور، مجموعه‌ای از اشعار صد شاعر زن معاصر ایرانی، ترجمه به انگلیسی از مژده بهار، نشر میج، آمریکا

مجموعه شعر «آوای زاغ بور» نسخه کاملتری از مجموعه‌ شعر دیگری است به همین نام که پیشتر توسط خانم مژده بهار از حدود پنجاه شاعر معاصر ایرانی، به انگلیسی ترجمه شده و در نشر میج آمریکا منتشر شده بود. نسخه دوم این کتاب، نسخه کاملتری است در ۶۱۰ صفحه، با حضور بیش از یکصد شاعر معاصر ایرانی که اشعار خود را از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۲۳ میلادی سروده‌اند. در این مجموعه که نسخه‌ی فارسی اشعار هم منتشر شده‌اند از چهره‌های نام آشنای شعر امروز تا چهره‌های جدید و یا کمتر شناخته شده، از نسل‌های مختلف و با سبک‌های متفاوت اشعاری منتشر شده است. از کسانی چون ری‌را عباسی، آزیتا قهرمان، مینا اسدی، پگاه احمدی، لیلی گله‌داران، عاطفه گرگین، سهیلا میرزایی، هیلا صدیقی، شیدا محمدی و روجا چمن‌کار.

شعر کوتاهی از آزیتا قهرمان:

«کرئون

با دست‌ها مکبث در دست

ریچارد سومی همدست

بر صحنه‌های تکرار شدنی

آنتاگنیست‌های تکراری

و آنتیگونه‌ای مکرر در ما

با مشتی خاک از دست رفته

که به سر کنیم یا

بر برادران ممنوع‌التدفین‌مان بپاشیم»

روسپیان صادق‌ترین معشوقه‌های عالمند، مسعود نقره‌کار، نشر فروغ، آلمان

منبع تصویر،FOROOGH

« روسپیان صادق‌ترین معشوقه‌های عالمند» رمانی است به قلم مسعود نقره‌کار که توسط نشر قدیمی فروغ در کلن آلمان در سال ۱۴۰۲منتشر شده. آقای نقره‌کار نویسنده، پژوهشگر و پزشک مقیم آمریکاست که طی چند دهه در زمینه‌ی پژوهش و برگزاری جلسات ادبی فعال بوده و چندین کتاب منتشر کرده است. آخرین اثر او رمانی است که به نقد فرهنگ مردسالارانه‌ی حاکم بر فضای زندگی ایرانیان می‌پردازد. این رمان داستان مردانی ایرانی در آمریکاست که بدون توجه به حقوق اولیه بشر در دنیای دموکراتیک، به دنبال زنان جوانی هستند که البته بر خلاف انتظارشان، این زنان مدرن، تن به نابرابری و بی عدالتی نمی‌دهند.

رمان «روسپیان صادق‌ترین معشوقه‌های عالمند» دنیای مردانی را به تصویر می‌کشد که چه در وطن و چه در مهاجرت، رو به تباهی و ویرانی می‌روند و دیگر رویا جایی در زندگی‌شان ندارد. ذهن بسته و افکار کهنه‌ی آنان که ریشه در جامعه‌ای دیکتاتوری دارد، دنیایشان را محدود کرده و حتی زندگی در جهان آزاد هم ناجی آنها نیست. اگر چه که در نهایت راوی رمان، سهراب که با نگاهی به اسطور‌ه‌ی سهراب در شاهنامه تصویر شده است، به وطن بازمی‌گردد تا شاید با چنگ زدن به ریشه‌های خانوادگی هویت از دست رفته خود را بازیابد.

در بخشی از این رمان می‌خوانید:

«به دریاچه، به موجِ آرامِ آب و خزه‌های حاشیه‌اش که زیرسایه درخت‌ها بازیگوشی می‌کردند، خیره شده بود. به بازیگوشی‌ای دلنشین زیرِنگاه آسمان آبی و رنگ طلائی نورخورشیدی که قصدِ غروب داشت. غروب با نگاهِ چشم‌هایی رنگین به رنگِ سبز، آبی، طلائی.

پرسید: کجائی سهراب؟

گفتم: ماتِ همون چشم‌ها

گفت: چشم‌های من؟

“نه”

پس در بارۀ چشم‌های کی حرف می‌زنی؟

چشم‌های اون تمساح

لب ورچید، اَخم کرد.»

خروج از نسخه موبایل