سازمان حقوق بشری هه‌نگاو وکیل تسخیری سامان یاسین را به «تطهیر دادگاه‌های نمایشی جمهوری اسلامی» متهم کرد

سامان صیدی (یاسین)، رپر معترض و زندانی سیاسی در ایران - آرشیو

صدای آمریکا

سازمان حقوق بشری هه‌نگاو روز دوشنبه ۳ اردیبهشت با زیر سئوال بردن ادعای روز گذشته وکیل تسخیری سامان یاسین، این وکیل را به «تطهیر دادگاه‌های نمایشی جمهوری اسلامی» متهم کرد و خواستار ابطال پروانه وکالت او شد.

حسین سرتیپی وکیل سامان صیدی (یاسین) روز یکشنبه ۲ اردیبهشت اعلام کرد که دادگاه انقلاب تهران پس از ۱۸ ماه حبس موقت، این زندانی سیاسی را به پنج سال تبعید به یکی از شهرهای استان کرمان محکوم کرده است.

هه‌نگاو اما مدعی است به اسنادی دست یافته که نشان می‌دهد این زندانی سیاسی علاوه بر تبعید، صراحتا به ۵ سال حبس و «نفی بلد» هم محکوم شده است.

این سازمان حقوق بشری با صدور بیانیه‌ای در همین زمینه نوشت: «خبر حکم تبعید سامان یاسین توسط وکیل تسخیری‌اش عمداً به‌صورت ناشفاف و ناقص منتشر شده و حکم صریح محکومیت به نفی بلد در خبر منتشر شده نیامده است که این نفی‌بلد به معنای عدم امکان مراوده و معاشرت با دیگران است و بیم آن می‌رود سامان یاسین همه دوران حبس خود را در سلول انفرادی زندانی و از حق ملاقات با خانواده‌اش محروم شود.»

هه‌نگاو در ادامه بیانیه خود نوشت: «ما اعتقاد داریم که وکیل سامان یاسین با هدف کاهش فشار افکار عمومی و حساسیت‌ها نسبت به پرونده این هنرمند زندانی و برای تطهیر دادگاه‌های نمایشی جمهوری اسلامی، عامدانه مجازات صادره را به اشتباه اعلام کرده، هرچند که این عمل وکیل تسخیری جزئی از سیاست کلی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی و از مصادیق خیانت در حق موکل و نقض قسم است و مجازات آن ابطال پروانه وکالت است.»

حسین سرتیپی، وکیل دادگستری، روز یکشنبه در شبکه اجتماعی ایکس با اعلام این که «سامان صیدی (یاسین) از اعدام نجات یافت»، نوشت که شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران این خواننده معترض را به «پنج سال تبعید به یکی از شهرهای استان کرمان» محکوم کرد.

با این که حسین سرتیپی در گزارش خود سخنی از حبس به میان نیاورده، اما یک منبع مطلع نزدیک به سامان یاسین به صدای آمریکا گفت که این هنرمند معترض به «پنج سال حبس در تبعید» در «شهر بابک» استان کرمان محکوم شده و این حکم «در زندان توسط وکیل تسخیری» به این زندانی سیاسی اطلاع داده شده است.

طبق اخبار رسیده به بخش فارسی صدای آمریکا، به خانواده سامان یاسین اجازه ورود به دادگاه داده نشد و با «بدترین شکل ممکن» با آنها برخورد شد.

سامان صیدی، اوایل مهر ۱۴۰۱ بازداشت شد و ابتدا دادگاه انقلاب اسلامی او را به اتهامات آنچه «محاربه»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم» و «اقدام علیه امنیت ملی» عنوان شد به اعدام محکوم کرد، اما این حکم مدتی بعد در دیوان عالی جمهوری اسلامی نقض شد.

توسط -

سایت ملیون ایران در تاریخ

یک دیدگاه

  1. با درود به شما – برای اولین بار و در پی جستجو برای مطالبی در باره شادروان احمد کسروی به سایت شما برخوردم. البته اینقدر مطالب فراوان هست و مشکلات ما زیاد که باعث میشود خیلی از سایتها و مطالبشان از دست بروند. اما در باره سامان صیدی ، حکم تبعید به مناطق شرقی کشور عملا از زندان رفتن در اوین بدتر و سخت تر است. الان دوستانی داریم که در بشاگرد و نیک شهر تبعید بودند بعد از گذشت حدود یک سال هنوز نتوانسته اند اطاقی برای اجاره بیابند یا شغلی دست و پا کنند. یکی در بشاگرد توسط یک هم وطن با شرف محض انسان دوستی در منزل شخص پذیرفته شد ودیگری اغلب شبها آواره نیک شهر بود!! اینکه سامان به تبعید میرود را وکیل مزخرف جوری گفته انگار یک پیروزی در وکالت وی بوده!! من چهار ماه ابتدای قیام ۴۰۱ در بند ۲۴۰ اوین بازداشت بودم دو ماه در انفرادی و بقیه را در بند شش بند ۲۴۱ ( سالن بالای سلولهای ۲۴۰) بودم. هم سامان پیش ما بود هم عزیز همه ما محسن شکاری، من وقتی این نسل جوان را دیدم که ذره ای ریاکاری ندارند به اینده امیدوار شدم. ابتدا از گفتار پر از کلمات سخیف و فحش نگران بودم اما به تدریج متوجه بلور درونشان شدم. وقتی مقایسه کردم انها را با نسلهای قبلی که آلوده به ریا تا حلقوم هستند فهمیدم اگر بناست ایران آزاد شود این نسل میتواند..سامان خیلی با روحیه بود من نمیدانم بی شرفها چه بلائی به سرش آوردند که سر از امین آباد هم در آورد. یا محسن شکاری با وجودی که یکی از اتهاماتش محاربه بود،من با تجربه فراوانی که داشتم احتمال اعدامش را کمتر از ده درصد می دیدم ولی خیلی تلاش کردم متقاعدش کنم تا به رسانه ها خبر بدهد نشد تا شبی من از دستش گله کردم که تو مدام مشورت میگری ولی عمل نمی کنی،،با نوعی غم در کلام گفت: عمو صادق به درک بگذار اعدامم کنن و رفت فردای ان شب امد توی زاغه من نشست و گفت فلانی تو خیلی چیزها را نمیدانی؟! من بر خلاف شما ها کسی را ندارم که برایم خبررسانی کند وادلینم کلا مخالف هر گونه رسانه ای کردن هستن فقط یه خواهر ۱۶ ساله دارم که چکار می تواند بکند. گفتم محسن جان من می دانم تازه با ده روز یکبار تلفن زدن ۵ دقیقه ای نمی توان کاری کرد. اما …خلاصه دیدم بیشتر اصرار کنم نسبت به والدینش بدبین دارد میشود. در سومین جلسه دادگاهی برگشت و گفت قاضی به من و مادرم گفت اگر مصاحبه کنی خیلی کمک میکنه که دست من برای حکم اسان باز شود …من با تشدد گفتم محسن نکنی اینکار را تو این دو تا قاضی بی شرف عموزاد و افشاری را نمی شناسی به خدا دارند سند اعدام ازت میخان..گفت نه مادرم قول داده و به من هم هشدار داد که اگر مصاحبه نکنی عاقت می کنم و…متاسفانه دو روز بع۸د من را دوباره به انفرادی بردند که بعدها فهمیدم به خاطر همین مشورتها به بچه ها بوده یک ماهی انفرادی ۲۴۰ بودم بعد بردن سوئیتی در ۲۴۰ هفت نفری بودن صحبت کردیم من بیخبر نام محسن رو بردم یکی از اونها یهو گفت محسن شکاری رو میگی اون را که اعدامش کردند!؟ باور کنید ضربه یک چماق دردش کمتر از ان خبر در ان شرایط بود سردردی گرفتم که هم بندیان به شدت نگران شدند و هرچه به زندانبابنان اصرار کردند قبلو نکردند حتی یک قرص به من بدهند. …این خاطره تلخی بود که گفتم ذکر کنم بلکه یاد این عزیزان در خاطره ها بماند

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل