با سپرده شدن وظایف میراث فرهنگی به شهرداری، کارشناسان درباره سرنوشت بافت تاریخی تهران ابراز نگرانی میکنند
بافتهای تاریخی در نقاط مختلف ایران با وجود اینکه نماینده بخش مهمی از تاریخ این سرزمیناند، در طول بیش از چهار دهه گذشته به دلیل تعارض منافع جمهوری اسلامی با هویت ملی ایرانیان در معرض خطر تخریب و نابودی فزاینده قرار گرفتهاند. در تمام این سالها، مسئولان میراث فرهنگی و مدیران شهرداریها گاه با انکار ارزش تاریخی آنها و گاه با ادعای نبود بودجه برای مرمت و احیا، به روند ویرانی این بافتها در شهرهای مختلف سرعت بخشیدهاند. گاه نیز توپ را به زمین مالکان خصوصی خانههای بافت تاریخی انداخته و تخریب این بناها را به آنان نسبت دادهاند. در این میان، بافت تاریخی شهرهای بزرگی مانند تهران را خطری جدیتر نیز تهدید میکند؛ نفوذ «مافیای بافت تاریخی» که شواهد نشان میدهد در لایههای مدیریتی شهرداری و میراث فرهنگی رخنه کردهاند.
علیرضا زاکانی، شهردار تهران، بهتازگی مصوبهای با عنوان «فرایند صدور پروانه مرمت و احیا، سیاستگذاری تملک و بهرهبرداری و مدیریت بافت و بناهای تاریخی شهر تهران» را به مسئولان شهری ابلاغ کرده است. این مصوبه که ادعای «احیای بافت تاریخی» شهر تهران را یدک میکشد، در ظاهر اقدامی در جهت نجات میراث فرهنگی و تاریخی پایتخت به نظر میرسد، در صورتی که واکاوی ابعاد مختلف آن در کنار عملکرد شهرداری تهران، نگرانیها برای سرنوشت بافت تاریخی تهران افزایش میدهد. برخی کارشناسان نیز از رد پای مافیای بافت تاریخی در این مصوبه خبر میدهند.
بر مبنای مصوبه جدید، شهرداری تهران مرجع صدور پروانه «مرمت و احیا» برای بافت تاریخی است. مالکان خصوصی نیز از تمام عوارض مربوط به پروانههای ساختمانی معاف میشوند و امکان توسعه بنا را به میزان ۲۰ درصد از مساحت اعیان تا سقف ۲۰۰ مترمربع دارند. ضمن اینکه به تامین پارکینگ ملزم نیستند.
در این مصوبه، نظارت بر تملک و بهرهبرداری از بناهای بافت تاریخی نیز به کمیتهای با عنوان «مدیریت واحد و سیاستگذاری متمرکز در حفاظت، مرمت و بهرهبرداری از بافت و ابنیه دارای ارزش تاریخی و هویت فرهنگی شهر تهران» سپرده میشود. همین کمیته باید «شرایط مناسب» را برای ورود سرمایهگذاران خصوصی در «احیای بافت تاریخی» فراهم کند.
طبق تفاهمنامه شهرداری با میراث فرهنگی، قرار است دو هزار و ۲۰۰ بنای ثبت ملی و دارای ارزش تاریخی در فرایند آنچه «مرمت و احیا» نامیده شده است، قرار بگیرند و مجوز تخریب بناهایی که ادعا میشود ارزش تاریخی ندارند، صادر شود.
سجاد عسگری، یکی از طراحان طرح «صدور پروانه مرمت و احیای بافتها و بناهای تاریخی شهر تهران»، ضمن دفاع از مصوبه شهرداری تهران به روزنامه هممیهن گفت: «در این طرح قرار است مالک بنا برای پروانه اجرایی خود سراغ دستگاههای مختلفی نرود، بلکه قرار است نسبت به مدلهای قبلی قانونمندتر عمل کند.»
او همچنین ادعا کرد: «این طرح راه را بر مافیای مرمت بناهای تاریخی و کسانی که از تخریب این بناها سود بیشتری میبرند، میبندد و میتواند در شهرهای دیگر هم به عنوان یک مدل و قانون اجرا شود.»
در نقطه مخالف این دیدگاه، نظر کارشناسانی مطرح است که با سپرده شدن وظایف میراث فرهنگی به شهرداری، درباره سرنوشت بافت تاریخی تهران ابراز نگرانی میکنند. بر اساس مصوبه اخیر شهرداری، میراث فرهنگی جایگاه نظارتی دارد و هرچند در صدور پروانه احیا و مرمت بناهای تاریخی نقش ایفا میکند، در فرایند اجرا تقریبا غایب است؛ در صورتی که بیشترین آسیب در جریان مرمت و بازسازی به بناهای تاریخی وارد میشود.
اقدامهای تخریبکننده شهرداری تهران در بافت تاریخی طی سالهای اخیر و نبود ارادهای برای نگهداری و محافظت از بناهای ثبت ملی این احتمال را تقویت میکند که بخش مهمی از بافت تاریخی شهر تهران با کلنگ مافیای این حوزه و با ادعای «مرمت و نوسازی» تخریب شود. بهخصوص اینکه شهرداری تهران برای جذب سرمایهگذاران خصوصی به منظور اجرایی کردن این مصوبه نیز خیز برداشته است.
کمتر از یک ماه قبل، سایت دیدهبان ایران در گزارشی با عنوان «حرکت تانک انقلاب برای تخریب یک بنای تاریخی» از صدور مجوز برای ساخت مقبره «شهید گمنام» در عمارت تاریخی فخرالدوله خبر داد و نوشت آجرچینیهای محوطه داخلی عمارت برای احداث مقبرهالشهدا در دل خانه تاریخی فخرالدوله است. تصویری هم که از مقبره نیمهتمام در محوطه داخلی عمارت فخرالدوله بیرون آمد، درستی گزارش دیدهبان ایران را اثبات میکرد.
خانه تاریخی فخرالدوله پیشتر نیز با تصویب شورای شهر به «خانه مداحان» تغییر کاربری داده بود.
شهرداری تهران در حالی برای ساخت «مقبره شهدا» در عمارت فخرالدوله مجوز صادر کرد که بر اساس قانون و ضوابط میراث فرهنگی، هرگونه ساختوساز و تغییر هویت در بناهایی که ثبت ملی شدهاند، غیرمجاز است.
هرچند سازه اولیه مقبره شهدا در عمارت فخرالدوله در پی اعتراض شدید دوستداران میراث فرهنگی برچیده شد، علیرضا زاکانی و مجموعه تحتمدیریتش در عمل اثبات کردهاند که نهتنها برای مراقبت از آثار و بناهای تاریخی ارادهای ندارند که بهشکلی هدفمند در تخریب آنها نقش ایفا میکنند. نمونه بارز این این اقدامها پافشاری شهردار تهران به ساخت مسجد در محوطه تاریخی و باستانی پارک قیطریه است.