سایت ملیون ایران

اوقاف باید ملی گردد!​

حسن بهگر

مساله ی اوقاف یکی از پرونده های بزرگ برقراری لائیسیته در ایران فرداست. در این جا نگاهی اجمالی به آن می اندازیم.

بنیاد خیریه ی مذهبی به عربی وقف نامیده می شود و جمع آن اوقاف است . بدین معنی که شخصی حقیقی یا حقوقی بخش مشخصی از دارایی خود را برای همیشه واگذارمی کند و عواید آن را به خیریه یا امور مذهبی اختصاص می دهد.

تاریخ اوقاف در کشور ما سابقه ای طولانی دارد ولی منابع برای مطالعه آن پراکنده است و علت آن را در حملات پیاپی اقوام مختلف و از بین رفتن اسناد و سوابق جستجو کرد. مردم ایران از ترس حکومت های مستبد که همواره چشم طمع به مال مردم بی دفاع داشتند برای جلوگیری از دست درازی حکومت ها املاک خود را وقف می کردند . این کار ضمن مصون نگاه داشتن املاک در زمان حیات مالک برای آیندگان نیز می توانست مورد استفاده قرار گیرد.

وقف در قران نیامده است ولی ملایان آنرا طبق احادیث به زمان پیامبر اسلام نسبت می دهند.

اهداف اوقاف گوناگون بوده است و اغلب برای جلوگیری از مصادره شدن و دست اندازی حاکمان و یا تأمین هزینه های آینده بود و برخی حتا وقف را  یک نوع بیمه ی بازنشستگی برای پیران محسوب می کردند.

این از سوابق، ولی باید حساب واقفان را از موقوفه خواران جدا کرد.

 موقوفه خواران کیستند؟

در طوماری که در نیاک مازندران مربوط به دوران صفویه یافت شده ، از بیش از ۸۳ هزار مزار نام برده شده است که همه موقوفات خاص داشته اند و افرادی به لقب ملاباشی و ریش سفید و رئیس و میرچه و سیف السادات و شیخ الاسلام آن را ضبط و اداره می کردند.

مقصود از موقوفه خواران اینها هستند .

در حالیکه قصد از وقف مصون ماندن موقوفات از تعدی حکومت و زورگویان بود و  همانطور که گفته شد حتا  به نوعی درآمد برای هنگام بازنشستگی بشمار می آمد . موقوفات اغلب برای رفاه عموم مردم وقف می شد مانند آب انبار گنجعلی خان در کرمان .هنوز در بسیاری جاها مانند بـَستَک آب انبارهای وقفی منبع تامین آب مردم موجود است.

کار اصلی ملایان وقف خوری بوده و هست. ملایان تازه به دوران رسیده دوران صفوی که ناچار برای زنده ماندن یکباره از سنی گری به شیعه گری روی آورده بودند، برای چپاول و مال اندوزی فرصت را غنیمت شمردند و لی طمع و آزشان تمامی نداشت . پایه ی استقلال روحانیون در زمان صفویه  ریخته شد و بیهوده نیست که ملایان از آن دوران به عنوان دوران طلایی وقف یاد می کنند. در اغلب موارد به سبب مصونیت دولتی اوقاف، متولیان آن دستی گشاده بر اموال وقف داشتند و به کسی هم حساب پس نمی دادند.

این را نیز یادآوری کنم که در مواردی مانند موقوفه اود ، اوقاف مورد سوء استفاده استعمارگران واقع شده است .*

دردوران نادرشاه تحول بزرگی رخ داد وآن اینکه چون نادرتعصب شیعهگری نداشت ، ضمن قبول مذهب شیعه اثنی عشری بعنوان یکی ازمذاهب اسلام، دست آخوندها را از مال اوقاف کوتاه نمود ومذهب راازسیاست جدا کرد. نادر در ابتدای حکومت دستور داد تمام موقوفات در سراسر ایران ضبط و درآمد آن صرف لشکریان و نظامیان شود.

در دوره رضاشاه  او دستور داد که اموال موقوفه به صورت قانونی ثبت شود که نکته ی مثبتی بود بویژه که برای  رفاه عمومی نیز صرف شد، اما از آنجا که طمع او حدی نداشت برخی اموال موقوفه را خودش تصرف کرد و به نام خود سند زد.

در اصلاحات ارضی نیز زمینهای کشاورزی موقوفه به مردم واگذار کردید. اما پس از انقلاب ۵۷ دور به دست ملایان افتاد . هفتاد روز از انقلاب نگذشته بود که خمینی فتوا داد که موقوفاتی که در اصلاحات ارضی و یا در دوره پهلوی به تصرف مردم یا خاندان پهلوی درآمده است، باید به شکل وقفنامه اصلی خود بازگردد و عمل به وقف شود.

عمل به وقف یعنی چه ؟ یعنی اینکه اگر وقف در مورد روضه خوانی است باید درهمین مورد صرف شود و اگر درمورد ساختن مدرسه یا بیمارستان صرف شود باطل است!!؟

ملایان به بهانه روضه خوانی اموال مردم را تصاحب می کنند و به مصارف شخصی می رسانند.

پس از انقلاب ۵۷، ۳۸ هزار مورد وقف جدید ثبت شده است که معلوم نیست چه مواردی واقعیت داشته است و چه مواردی بهانه ای بوده است برای غصب اموال مردم.

بیهوده نیست که شکایات روزانه مردم از وقف و دست درازی ملایان به اموال مردم درمحاکمات جاری است  و حتا شکایت به مجلس هم کشیده می شود.  برای نمونه نماینده مردم بهار و کبودر آهنگ می گوید:« در برخی از این پرونده ها مشاهده شده است که برخی املاک بدون سند و مدرکی موقوفه اعلام شده یا باید ملک موقوفی تبدیل به احسن می شده که این اتفاق نیفتاده است.»

جالب اینکه پرونده های مربوط به اوقاف که در  کمیسیون  مجلس مطرح می شوند، محرمانه هستند. رسیدگی به اموال مردم دور از چشم مردم در مجلس شورای اسلامی چه معنایی دارد؟

اکنون سازمان اوقاف یک سازمان  زمین خوار بزرگی است که تحت پوشش چند برابر کردن امام زاده ها و برپایی تکیه و روضه خوانی اموال مردم را مصادره می کند.

اکنون صحبت از افزایش امامزاده ها از ۴ هزار به ۱۱هزار امامزاده است که همان ۴ هزار امامزاده هم اغلب مشکوک و جعلی بود و معلوم نیست اصولاً این امامزاده ها برچه اساسی سبز شده اند.

مدیرکل بازرسی سازمان اوقاف معترف است که  یک میلیون و ۸۰۰هزار موقوفه در کشور وجود دارد ولی ما یکی از آنها را نمیبینیم که درآمدش در راه خیریه و سیر کردن گرسنگانی که از سطل زباله تغذیه می کنند، صرف گردد.

طبق حکومتی، بیش از۷۵ درصد موقوفات ظاهرا برای عزاداری امام حسین  و اهل بیت خرج می شود.

چه کسی بر اعمال اداره اوقاف نظارت می کند؟  هزینه کردن ۷۰% درآمد صرف عزاداری و روضه خوانی زیر سؤال است. مگر عزاداری و روضه خوانی چقدر هزینه دارد که این رقم نجومی باید صرف آن شود و فقط با ادعای اینکه وقف کننده خواسته و ما موظف به اجرای آن هستیم اینکار چه سودی برای مردم دارد.

اکنون سیطره اوقاف گسترده ترشده و اوقاف از روستا گرفته تا شهرستان ها  هرجا را که بخواهد تحت عنوان وقف تصاحب می کند و هر ساختمانی را که صلاح بداند ویران می کند . برای نمونه اداره اوقاف کرمانشاه، ساختمان دویست ساله خانقاه در نزدیکی میدان شهرداری را روز چهاردهم اسفند با بولدوزر ویران کرد.

یک مورد شکایت شده که چگونه ۷۰ روستای همدان از اوقاف است.

همه اوقاف یک طرف وموقوفات موسوم به – آستان قدس رضوی به یک طرف که  بزرگترین نهاد موقوفات در میان کشورهای اسلامی است و به همین سبب هم مشهد را ملایان تافته جدابافته ای می دانند و برای آن اختیارات خاصی قائلند که خود بحث دیگری را می طلبد.

این مشکل راه حل قاطع و روشن میطلبد و با کجدار و مریز قابل حل نیست. باید تکلیف اوقاف مذهبی را یکسره کرد و درآمد حاصل از فروش اموال ملی شده را به خزانهُ دولت ریخت تا صرف رفاه مردم بشود. دست مذهبیان باید برای همیشه از اداره ی اوقاف کوتاه گردد چون حاصلی جز حیف و میل نداشته و ندارد.

سازمان ایران لیبرال بر آنست که اوقاف باید ملی گردد و دست ملایان از مال وقف که به صورت خصوصی اداره می شود کوتاه گردد و عایدات آن باید صرف بهبود زندگی مردم گردد.

hassanbehgar@gmail.com

دوشنبه – ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

*«اود» اولین موقوفه ای بود که در اختیار فرمانروایان انگلیسی در هند قرار گرفت که ظاهراٌ متعلق به «صوبه اود» بود ولی در حقیقت واقف آن یک زن رقاصه شیرازی تبار،هند ی بشمار می رفت، این خانم اموال حاصله از یک عمر عشوه گری خود را بنام سپرده ثابت در بانک دولتی انگلستان در لندن به امانت سپرد تا سود و ربای آن همه ساله درمیان علما و طلاب شیعه تقسیم شود.

(اسماعیل رائین-حقوق بگیران انگلیس- تیر ماه ۱۳۴۷-چاپ دوم مجله تهران مصور- رویه ۰ ۱۱)

از آنجا که بین آیات عظام اختلاف حاصل شد سفیر انگلستان تقسیم پول های موقوفه را بین علما بر عهده گرفت .

(این مطلب را یحیا دولت آبادی و محمود محمود و خان ملک ساسانی نیز تایید کرده اند)

رائین می افزاید از سال ۱۸۵۰ میلادی (۱۲۶۶ه) به موجب اسناد رسمی حکومت هندوستان و وزارت خارجه انگلیس در حدود ششسد نفر از علما و روحانیان طراز اول از وجوه حلال و پر برکت این موقوفه سفارت انگلیس در تهران و کنسولگری بغداد استفاده کرده و حتا عده ای از آنان رسید کتبی نیز داده اند (همانجا رویه ۱۰۳)

اوقاف ایران و مشکل پژوهش در باره ی آن

تاریخ وقف در ایران و اسلام

۷۵ درصد از ۲۲۰ هزار موقوفه کشور به عزاداری امام حسین(ع) اختصاص دارد

شکایت ۷۰ روستای همدان از اوقاف

از: ایران لیبرال

خروج از نسخه موبایل